Hundreds Demonstrate Against Hazara Target Killing in Pakistan
October 08, 2011

KABUL – Hundreds of people gathered in Kabul to condemn the target killings of Hazara community in Quetta, Pakistan, a rallywas organized by students, civil society and human rights activists of Kabul.
The rally started from Al-Zahra mosqueand ended on ShahaeedMazariChowk in western Kabul. The participants in the rally were holding banners and play cards condemning the genocide of Hazara community in different incidents of ethno-sectarian killings in Quetta, Pakistan.
The participants were chanting slogans against terrorism and ethnic killings and urging the Pakistani authorities and international humanitarian organizations to take notice of the killings.
At the end of the rally a resolution was read that containedserious denunciation of the ethno-sectarian killings of Hazaras. It read, "The systematic massacre and continuous target killing of Hazaras in Quetta, Pakistan are acts of hateful barbarism and a challenge for human conscience throughout the world.
Over the last couple of years, the Hazaras of Quetta have been targeted without any crime just for being Hazara and Shia. It only depicts the dangerous inhuman intentions of international terrorist network aimed at ethnic cleansing of Hazaras.
We, the demonstrators, ask international community, United Nations, Human Rights Organizations, Pakistani Government and the common people to pay serious attention on the ongoing barbaric ethnic cleansing of Hazaras in Quetta. If the current massacre of the innocent people in Quetta does not stop immediately, the today"s civilized world would face a great human tragedy.
Condemning the brutal acts and intentions of the terrorist networks in Pakistan, the resolution demanded the following:
1. The genocide of Hazaras in Quetta should be immediately stopped. All the relevant international organizations, political and social figures and democratic states should immediately intervene in to the matter to cease the ongoing tragedy in Quetta, Pakistan.
2. We demand from the Government of Pakistan to apprehend the culprits of the barbaric acts and punish them exemplary so that such incidents could be prevented in future.
3. We also demand from the peace-loving nations throughout the globe to take serious notice of ongoing massacre of innocent Hazara people in Quetta, Pakistan.
4. So far, no any substantial investigation has been made into the matter by any government or independent organizations. We demand an investigation by United Nations into the killings of innocent Hazaras in Pakistan.
5. We demand from the Government of Afghanistan to take the issue of killing of Hazaras officially at foreign office level with the Government of Pakistan.
6. We highly appreciate the timely reactions of Ms. Rita Borsellino, the Member of EU Parliament from Italy, Ms. Pamela Curr human rights activist from Australia and The Human Rights Commission of Pakistan (HRCP), Against the killing of innocent Hazaras in Quetta on solid humanitarian ground and demand from all other human loving people in the world to come up and condemn the barbaric acts.
The resolution was sent to UNAMA, Embassy of the Islamic Republic of Pakistan, Foreign Ministry Islamic Republic of Afghanistan, Parliament Islamic Republic of Afghanistan and Diplomatic Missions based in Kabul, Afghanistan.
Recently, different protests were carried out for the same cause in different parts of the world. On October 01, 2011 thousand of Hazaras from countries like, Pakistan, America, England, Australia, Italy, Turkey, Greece, Indonesia, Norway, Canada, Neitherlands, Sweden and some others carried out protests to condemn the killings.
The ethno-sectarian killings of Hazaras in Quetta, Pakistan have increased alarmingly for the last few months. Only within duration of one month about 60 innocent people have lost their lives.
However, these killings have been going on for the last one decade or so. Within this period of time over 600 Hazaras have killed and many others injured. Hazaras all over the world believe that the authorities in Pakistan and the international humanitarian organizations have not been able to play decisive roles in this regard.
جنایات بیشرمانه وهابیت در پاکستان آبروی هرچه مسلمان است را برد!
شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)-خشونت های بی حد و حصر گروه تروریستی «لشکر جنگوی» در مناطق شیعه نشین کویته پاکستان که تنها در همین 5 هفته اخیر بیش از 200 نفر از شهروندان شیعی هزاره را به کام مرگ کشانده، نام این گروه افراطی و مخوف را بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان ها انداخته است.
لشکر جنگوی در ماههای اخیر گوی سبقت را در عمل شنیع کشتار شیعیان مظلوم و بیگناه پاکستانی، از سایر گروههای افراطی همچون القاعده و طالبان ربوده است تا دوباره ثابت کند که تعصبات کورکورانه فرقه ای تا چه حد می تواند خطرناک و حتی مرگبار باشد.
اما به راستی این گروه افراطی از کجا آمد تا اینچنین سایه مرگ را بر سر شیعیان پاکستان بگسترد؟ اساساً این گروه چه اهدافی دارد، از کجا حمایت می شود، نیروهایش چند نفرند و کجا آموزش می بینند، رهبرانش چه کسانی هستند و ... .
به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)،اگرچه شناخت چنین گروههای ایدئولوژیکی نیازمند ساعت ها مطالعه و بحث است اما شاید این گزارش که از چندین منبع مختلف تهیه شده است بتواند حداقل پاسخ برخی سوالات را ولو به صورت اجمالی، برای ما روشن کند:
لشکر جنگوی؛ زاده یک گروه ضد شیعی دیگر به نام سپاه صحابه
گروه تروریستی «لشکر جنگوی» در دهه 1990 میلادی توسط سه تن از اعضای برجسته «سپاه صحابه پاکستان» به نام های ریاض بسرا، اکرم لاهوری و مالک عشاق تأسیس شد. این گروه نام خود را از «حق نواز جنگوی» موسس سپاه صحابه برگرفته است.
سپاه صحابه که پاکستانی ها آن را به کنایه «سپاه یزید» می خوانند، خود یکی از مهمترین گروههای ضدشیعی در منطقه به شمار می رود که در اوایل دهه 1980 میلادی با هدف مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از گسترش تشیع در پاکستان شکل گرفت. این گروه نیز در ابتدا به فعالیت های تروریستی بر علیه شیعیان دست می زد اما مدتی است که با تشکیل یک حزب به نام «اهل السنة و الجماعة» وارد عرصه سیاسی پاکستان شد؛ هرچند دولت پاکستان در سال 2012 فعالیت این حزب را غیرقانونی اعلام کرد.
کارشناسان و مورخان سیاسی در مورد زمان دقیق و نحوه مشتق شدن لشکر جنگوی از سپاه صحابه اختلاف نظر دارند. برخی می گویند این گروه در سال 1990 و پس از ترور حق نواز جنگوی، موسس و رهبر سپاه صحابه توسط شبه نظامیان شیعی، موجودیت خود را اعلام کرد اما اعضای آن تا سال 1995 خود را یکی از شاخه های سپاه صحابه می دانستند. به گفته این دسته از کارشناسان، پس از آنکه در سال 1995 رهبران سپاه صحابه تصمیم گرفتند با رهبران شیعیان پاکستان به گفتگو بنشینند، لشکر جنگوی راه خود را از این گروه جدا کرد و به گروهی مستقل بدل شد.
برخی دیگر از مورخان سیاسی ضمن تأیید اختلافات بین موسسان لشکر جنگوی و برخی از رهبران سپاه صحابه بر سر گفتگو با شیعیان، زمان تأسیس این لشکر تروریستی را سال 1994 یعنی همان سالی که ریاض بسرا، موسس اصلی این گروه از زندان دولتی پاکستان گریخت، می دانند. به رغم اختلاف نظرها در خصوص زمان و نحوه تشکیل لشکر جنگوی، اکثر کارشناسان متفقاً بر این باورند که لشکر جنگوی و سپاه صحابه هنوز هم روابط نزدیکی با هم دارند و با همکاری یکدیگر بر علیه شیعیان توطئه می کنند.
عقاید، اهداف و تاکتیک های لشکر جنگوی
لشکر جنگوی اساساً یک گروه تکفیری است، بدین معنا که هر فرد یا گروهی که نگرشی متفاوت نسبت به نگرش این گروه به اسلام داشته باشد را کافر می پندارد. این تفکر باعث شده است که اعضای این گروه به راحتی قتل عام مخالفانشان، به ویژه شیعیان را برای خود توجیه کنند.
به طور سنتی، لشکر جنگوی به شیعیان، احمدی ها و برلوی ها (از فرقه های نسبتاً گمنام اهل تسنن) حساسیت ویژه ای داشته و کمر به قتل پیروان این مذاهب اسلامی بسته است. آنها همچنین فعالان گروههای مخالف، مقامات دولتی و شهروندان مهم غیر دیوبندی، از جمله پزشکان، تجار و اندیشمندان را نیز در لیست سیاه خود قرار داده و هر از گاهی به این افراد نیز حمله می کنند.
لشکر جنگوی بارها به مساجد و عبادتگاههای شیعیان و سایر فرقه های غیردیوبندی در پاکستان حمله کرده و از طرفی در سال 1999 نیز اقدام به ترور نواز شریف، نخست وزیر سنی مذهب کشور نموده است. همچنین در پرونده این گروه چندین فقره سوء قصد به دیپلمات ها، شهروندان و امکان متعلق به جمهوری اسلامی ایران در پاکستان دیده می شود.
این گروه که تعداد نیروهای شبه نظامی اش بین 300 تا 1000 نفر تخمین زده می شود، در سال های اولیه فعالیت تروریستی خود، با استفاده از موتورسیکلت و با روش یک نفر راننده و یک نفر تیرانداز به کشتار مخالفانش می پرداخت. در ادامه آنها به تدریج استفاده از بمب های ساعتی، نارنجک های دستی و سلاح های خودکار را نیز در دستور کار خود قرار دادند. البته چندین مورد بمب گذاری انتحاری نیز از سوی فدائیان این گروه انجام شده است.
شبه نظامیان لشکر جنگوی عموماً پیش از اعزام به عملیات تروریستی، در کمپ های تمرینی گروه (احتمالاً در اطراف کراچی، منطقه پنجاب، وزیرستان شمالی و حتی در افغانستان) آموزش می بینند. گفته می شود که اعضای این گروه معمولاً به زیرگروههای 8 نفره تقسیم می شوند و اعضای هر زیرگروه پس از انجام عملیات تروریستی مخفی گاه اولیه خود را ترک نموده و از هم جدا می شوند.
شبه نظامیان لشکر جنگوی یاد گرفته اند که مرگ را به دستگیر شدن توسط نیروهای امنیتی ترجیح دهند. آنها از سنین جوانی طوری در مدارس دیوبندیه تربیت شده اند که حتی حاضرند در زندان بمیرند اما همدستان تروریست خود را لو ندهند.
روابط لشکر جنگوی با دولت پاکستان
اعضای لشکر جنگوی از اوایل دهه 1980 میلادی یعنی زمانی که هنوز مستقل نشده بودند و زیر پرچم سپاه صحابه به فعالیت می پرداختند، تا سال 1998 میلادی تحت حمایت مالی و سیاسی دولت مرکزی پاکستان قرار داشتند.
ارتشبد محمد ضیاء الحق، رئیس جمهور پاکستان در دهه 1980 میلادی، همواره روی کمک گروههای افراطی برای مقابله با گسترش نفوذ حکومت انقلابی و شیعی ایران در پاکستان و نیز در راستای بر هم زدن توازن در درگیری های کشورش با هند بر سر منطقه کشمیر حساب می کرد و به همین دلیل هیچ حمایتی را از آنها دریغ نمی نمود. گروههای افراطی نیز با کمال میل از حمایت های دولت استقبال نموده و سعی می کردند تا آنجا که ایدئولوژی شان اجازه می داد، با دولت همکاری کنند.
روابط خوب دولت با گروههای افراطی در سال های بعد از ریاست جمهوری ضیاء الحق نیز ادامه یافت و گروه تروریستی لشکر جنگوی که در دهه 1990 میلادی از سپاه صحابه مستقل شده بود نیز از این حمایت ها بهره مند بود تا اینکه در سال 1998 یعنی در زمان نخست وزیری نواز شریف و در آغاز فرماندهی ارتشبد پرویز مشرف بر ارتش پاکستان، روابط این گروه با دولت مرکزی به تیرگی گرایید و نظامیان پاکستان شروع به سرکوب نیروهای آن کردند.
در ادامه، اعضای لشکر جنگوی با ترور نافرجام نواز شریف و ارتشبد مشرف، به تغییر موضع دولت نسبت به خود واکنش نشان دادند و خشونت های آنها کار را به جایی رساند که در سال 2001 پرویز مشرف که دیگر رئیس جمهور پاکستان شده بود، لشکر جنگوی را در لیست گروههای تروریستی قرار دهد؛ لیستی که یک سال بعد نام سپاه صحابه هم به آن اضافه شد.
از سال 2008 و پس از به قدرت رسیدن رئیس جمهور آصف علی زرداری که یک سیاستمدار شیعه مذهب است، شبه نظامیان لشکر جنگوی بر شدت فعالیت های خود افزودند و حملات بیشتری را بر علیه وابستگان دولت ترتیب دادند.
ارتباط لشکر جنگوی با سایر گروههای تروریستی فعال در پاکستان و افغانستان
هنوز هم برخی از کارشناسان سیاسی شک دارند که آیا یک جدایی واقعی بین لشکر جنگوی و سپاه صحابه رخ داده است یا خیر. اعضای لشکر جنگوی به آرمان های ضدشیعی رهبر سپاه صحابه کاملاً وفادارند و حتی نام وی را بر گروه خود نهاده اند. دیدگاههای مذهبی لشکر جنگوی با سپاه صحابه کاملاً یکسان است و تنها تفاوت آنها شاید گرایش شدیدتر لشکر جنگوی به خشونت باشد.
لشکر جنگوی و والد آن یعنی سپاه صحابه، طی دهه 1990 میلادی ارتباط تنگاتنگی نیز با طالبان داشته اند. طالبان نیز به مانند این دو گروه به فرقه دیوبندیه تعلق دارد و از نظام آموزش مذهبی مشابهی پیروی می کند. همه آنها در دشمنی با شیعیان و حکومت شیعی ایران با یکدیگر اتفاق نظر دارند.
شبه نظامیان لشکر جنگوی، طالبان را در قتل عام مردم قوم هزار افغانستان در سال 1998 یاری کردند و حتی گفته می شود که ملا عمر، رهبر نامرئی گونه طالبان، در آن زمان نیروهای مورد نیاز خود را به واسطه لشکر جنگوی و سپاه صحابه، از مدارس مذهبی دیوبندیه در پاکستان تأمین می کرده است.
بسیاری از رهبران گروه تروریستی القاعده نیز زنده ماندنشان در قائله حمله آمریکا به افغانستان را مدیون چریک های لشکر جنگوی هستند. شیخ احمد سلیم، یکی از رهبران القاعده که بعدها به دست نیروهای آمریکایی اسیر شد، در بازجویی های خود اعتراف کرده بود که اعضای لشکر جنگوی برای نیروهای القاعده پاسپورت، بلیت جعلی و پول تهیه کرده و حتی آنها را در خارج کردن مقادیر زیادی طلا از مرزهای افغانستان یاری نموده اند.
مهمترین فعالیت های تروریستی لشکر جنگوی
اکثر فعالیت های تروریستی لشکر جنگوی بر روی شیعیان پاکستان متمرکز بوده است اما در سال های اولیه تأسیس این گروه، سایرین نیز گاهی قربانی خشونت این گروه شده اند. اهم فعالیت های تروریستی این گروه بنیادگرا را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1997: به قتل رساندن 4 کارگر آمریکایی شاغل در تأسیسات نفتی بندر کراچی
1999: تلاش نافرجام برای ترور نواز شریف، نخست وزیر و پرویز مشرف، فرمانده وقت ارتش پاکستان
2002: بمب گذاری در یک اتوبوس حامل شهروندان اروپایی که به کشته شدن 15 نفر از جمله 11 تبعه فرانسه انجامید.
2002: بمب گذاری در کلیسای پروتستان اسلام آباد که به کشته و زخمی شدن 45 نفر منجر شد.
2007: اتهام دست داشتن در ترور بی نظیر بوتو، نخست وزیر سابق و سیاستمدار برجسته شیعی مذهب پاکستان در شهر راولپندی و قتل 15 شهروند دیگر ظرف چند دقیقه پس از ترور
سپتامبر 2011: دزدیدن یک اتوبوس حامل تعدادی از شیعیان پاکستانی که برای زیارت عازم ایران بودند، در نزدیکی شهر موستونگ در ایالت بلوچستان و کشتن 26 نفر از سرنشینان اتوبوس
دسامبر 2011: اتهام دست داشتن در انفجار بقعه متبرکه ابوفاضل در کابل افغانستان که به کشته شدن 59 تن از شیعیانی که برای عزاداری روز عاشورا در آنجا جمع شده بودند، انجامید.
ژوئن 2012: قتل عام 13 نفر از شیعیانی که از سفر زیارتی مشهد مقدس در ایران بازمی گشتند. حداقل 20 نفر نیز در این حادثه زخمی شدند.
ژانویه 2013: چندین فقره بمب گذاری در مناطق پرجمعیت شیعه نشین شهر کویته در استان بلوچستان پاکستان که 130 کشته و بیش از 260 زخمی بر جای گذاشت.
فوریه 2013: بمب گذاری در بازار اصلی منطقه شیعه نشین هزاره در حومه کویته که بر اساس آمارهای اولیه بیش از 80 کشته و 200 زخمی بر جای گذاشته است.
ترجمه از شفقنا
انتهای پیام
منابع:
مرکز مطالعات گروههای شبه نظامی دانشگاه استنفورد آمریکا (منبع اصلی)
پایگاه اینترنتی شبکه خبری بی بی سی
پایگاه خبری انگلیسی زبان «داون» پاکستان
پورتال مطالعات تروریسم در جنوب آسیا (SATP)
پایگاه اینترنتی آژانس امنیت ملی استرالیا
پایگاه اینترنتی روزنامه نیویورک تایمز آمریکا
پایگاه اینترنتی شبکه خبری سی ان ان
http://www.stanford.edu/group/mappingmilitants/cgi-bin/groups/view/215#note26
http://www.bbc.co.uk/news/world-asia-20983153
http://www.bbc.co.uk/news/world-asia-20982987
http://dawn.com/2011/12/09/lja-denies-hand-in-afghan-blast/
http://www.satp.org/satporgtp/countries/pakistan/terroristoutfits/lej.htm
http://topics.nytimes.com/topics/reference/timestopics/organizations/l/lashkarejhangvi/index.html
http://edition.cnn.com/2007/WORLD/asiapcf/12/28/pakistan.friday/
انتهای پیام
منبع: http://www.shafaqna.com/persian
شماری از اعضای مجلس نمایندگان با ابراز این مطلب می گویند: روزانه جنایت های زیادی در مسیر این شاهراه و با همکاری نیروهای پولیس رخ می دهد اما این رویدادها از چشم رسانه ها و مردم کشور به دور می ماند.
این نمایندگان تاکید می ورزند که حمله های مسلحانه و انفجارها در این شاهراه ها صدها میلیون دالر به دولت و بازرگانان زیان وارد کرده اند.
به گزارش طلوع، در همین حال فرمانده پولیس فراه دست داشتن پولیس این ولایت را در این رویدادها رد می کند و عامل بیشتر این رویدادها را شرکت های امنیتی خصوصی در این بخش ها می داند.
در هر چند متر این جاده که نظر شود آثار انفجار یا آتش زدن موترهای باربری و کانترهای تل دیده می شود. هر لحظه هم احتمال حمله به کسانی که از این جاده عبور می کنند وجود دارد.
جاده کابل – هرات مسیری که در هفته 10 تا 15 نفر کشته می شود. هراس افکنان بر نیروهای امنیتی و کاروان های اکمالاتی ناتو حمله می کنند و تانکرهای تل را آتش می زنند.
بخش های زیادی از این جاده بر اثر انفجار ماین ها تخریب شدند و ده ها میلیون دالر زیان بر داشته اند.
انفجار ماین ها تاکنون جان های ده ها تن را گرفته است و تاکنون هم این رویدادها رخ می دهد.
بیشتر در این جاده ها شرکت های خصوصی امنیتی حضور دارند. بگونه ای بنظر می رسد که گویا پس از طالبان حاکمان دیگر این بخش ها افراد شرکت های خصوصی امنیتی هستند.
منبع: http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=47888
جنایات وهابیت

جنایات وهابیت
در سالروز عید غدیر در هیجدهم ذیحجه سال 1216 هجری قمری امیر سعود بن عبد العزیز وهابی با سپاهی متشکل از بیست هزار مرد جنگی به شهر کربلا حمله ور شد.
کربلا در این ایام در نهایت شهرت و عظمت بود و زائرین ایرانی و ترک و عرب بدان روی می آوردند.
«سعود» پس از محاصره شهر سرانجام وارد آن گردید و کشتار سختی از مدافعین و ساکنین و زنان و کودکان آن نمود و برخی عدد کشته شدگان را یکصد و پنجاه هزار تن!
نوشته اند و می گویند جوی خون در کوچه های کربلا به راه افتاد و جالی این که اسم این کار را «جهاد فی سبیل الله» و مبارزه بار نشر توحید می گذارند!
• پس وهابی ها حرم مطهر حسین بن علی علیه السلام فرزند حضرت زهرا دختر پیامبر را ویران نموده و ضریح مبارک آن حضرت را از جای خود کندند و … حبیب بن مظاهر را سوزاندند و تمام ذخائر و نفائس حرم حسینی را چپاول کرده و اسبانشان را در صحن حرم مطهر بستند و در حرم شریف قهوه دم کردند و آن چنان در حرم مطهر،فساد و ویرانی بار آوردند که فاجعه کربلا و حادثه روز حره و کردارهای بنی امیه و متوکل عباسی تکرار شد.
کربلا پس از این حادثه به وضعی درآمد که شعرا برای آن مرثیه می گفتند.وهابیها در مدت متجاوز از دوازده سال،گاه و ناگاه به شهر کربلا و اطراف و همین طور به شهر نجف حمله می کردند و غارت و کشتار می نمودند.
وقایع کربلا را بسیاری از مورخان شرق و غرب و حتی مورخان سعودی نوشته اند.می توانید به کتابهای تاریخ المملکه العربیه السعودیه،عنوان المجد فی تاریخ نجد،تاریخ العربیه السعودیه نوشته دانشمند مشرق«ناسی لیف»و مفتاح الکرامه سید جواد عاملی و کتب دیگری مراجع فرمایید.
- در نهم ماه صفر در سال 1221 شبانگاه قبل از صبح،وهابیان به نجف حمله کردند و اهالی نجف را غافلگیر نمودند حتی برخی از وهابیان از دیوار سور نجف بالا آمدند و نزدیک بود شهر نجف را متصرف شوند و حرم شریف امیرالمؤمنین علی علیه السلام را تخریب نمایند که از امیرالمؤمنین علی علیه السلام کرامات آشکار شد و معجزات روشن ظاهر گشت و از سپاهیان وهابی بسیاری کشته شدند و ناامید برگشتد.
در جمادی الثانی سال 1222 وهابیان به بیست هزار جنگجو – بلکه بیشتر- شبانه به نجف حمله کردند ولی با مقاومت مردم روبرو شدند و به شهر حله حمله کردند و سپس به کربلا حمله نمودند و این شهر را در روز روشن محاصره کردند.اهالی کربلا پشت دروازه شهر مقاومت کردند کشته ها دادند و از دشمن نیز بکشتند و سرانجام وهابیان بازگشتند و در عراق فساد و تباهی راه انداختند.
• در شعبان و رمضان 1225 وهابیان غزه،که توانایی حمله به شهرهای نجف و کربلا را نداشتند،اطراف نجف اشرف و کربلا را احاطه کرده و راه ها را بستند و در امتداد دو فرسنگ یا بیشتر از کوفه تا کربلا زائرین را محاصره کرده بودند و زائرین امام حسین و امیرالمومنین علی علیه السلام را که از زیارت نمیه شعبان به وطن های خود باز می گشتند اموالشان را غارت نموده و به قتل می رساندند.
• در سالهای 1345 و 1346 نیز بارها وهابیان به نواحی مختلف عراق حمله برده و قتل و غارت می کردندو گوسفندان و احشامشان را می گرفت و خودشان را هم کشتار می کردند.سرانجام کار به جایی کشید که عراقی ها به دولت انگلیس شکایت کرده و گفتند یا شما جلوی وهابیها را بگیرید و یا ما خود شخصا از خویشتن دفاع کنیم که در پایان هواپیمای لشکر عراق وهابیان را عقب راند.
• در روز عاشورای 1425 هجری قمری وهابیان با نام گروه القاعده با انفجارهای متعدد در کربلای معلی ما بین صفوف عزاداران حسینی فاجعه کربلا را تکرار نمودند که باعث به شهادت رسیدن تعداد زیادی از عزاداران اعم از مرد و زن و بچه شد.
• در روز 25 رجب 1426 هجری قمری مصادف با شهادت امام موسی کاظم علیه السلام وهابیان با نام گروه القاعده با پخش غداهای مسمون و ایجاد ترس و رعب و انفجارات متعدد در کاظمین ما بین صفوف عزاداران امام موسی کاظم جنایت دیگری را مرتکب شدند که باعث به شهادت رسیدن حدود 1500 نفر اعم ا ز مرد و زن و بچه شد.
• پس از اشغال عراق توسط امریکا و متحدانش،وهابیان از این فرصت ایجاد شده توسط اربابانشان استفاده کردند و برای اقامه اعتقادات شومشان و ضربه زدن به اسلام و ایجاد تفرقه بین مسلیمن بارها و بارها مردم مظلوم عراق اعم از شیعه و سنی ما عرب و کرد،زن و مرد،بزرگ و کوچک،پیر و جوان را هدف اقدامات تروریستی خود قرار داده اند و آنها را به خاک و خون کشیده اند به حدی که قلم از ذکر آنها ناتوان و شرمسار است.
جنایات وهابیت در طائف
در ذیعقده سال 1217 هجری قمری پس از جنگهای متعددی که بین اهالی طائف و سپاه وهابیان جنایتکار رخ داد سرانجام اهالی طائف تسلیم شده و درخواست عفو و امان نمودند ولی وهابیان خیانتکار پس از ورود به قلعه طائف با هر کسی که مصادف می شدند به قتل می رساندند و زمین قلعه را با خون مردان،زنان و کودکان رنگین کردند.وهابیان حتی به کودکانی که در گهواره آرمیده بودند و اطفال شیرخواری که در آغوش مادرانشان بودند رحم نکردند و همه را سر بریدند و به خاک و خون کشیدند و گروهی ا زمردم را که از شهر خارج شده و فرار کرده بودند دنبال کردند و کشتند.پیکر چاک چاک آن بینوایان را طعمه جانوران نموده، آنچه مال و ثروت یافتند به یغما بردند و مجددا سه روز بعد وهابیها برای افرادی که در داخل خانه ها مخفی شده بودند امان نامه فرستادند و این بار نیز وهابیها خیانت کرده و این افراد بیجاره را که اکثریت آنها را زنان و کودکان تشکیل می دادند لخت کرده و به مدت 12 روز بدون آب و نان بر فراز تپه ای محاصره نمودند،گاهی با چوب و چماق آنها را می زدند و گاهی سنگ جاف به سوی آنها پرتاب می کردند و سرانجام پس از 12 روز سلحشوران دلاور اهل طائف که تا آخرین نفس سنگر خود را ترک نکرده بودند، و دیگر اندوخته غذایی و رزمی نداشتند به وعده های مزدورانه وهابیهای بی ایمان اعتماد کرده و با دست خالی از سنگرهای خود بیرون آمدند و هابیها اینها را نیز بر فراز تپه قرار دادند و همگی را از دم شمشیر گذراندند و مدت 16 روز پیکرهایشان بر فراز تپه طعمه درندگان و پرندگان بود.
پس از این قتل عام ها، وهابی ها در جستجوی خانه به خانه آنچه از مال و منال یافتند غارت و سرقت نمودند و به دنبال به دست آوری اموال تمام خانه های شهر و حتی توالت ها را کندند و کتابهای خطی نفیس و دیگر از قبیل قرآن کریم،کتب تفسیر،حدیث و دیگر علوم قرآنی و اسلامی همگی در زیر پای چکمه پوشان وهابی لگدمال شد،جلدهای چرمی گران قیمت که توسط هنرمندان اسلامی برای مصاحف شریفه تهیه شده بود در طول قرون و اعصار همانند مردمک دیدگانشان از آنها محافظت می کردند تبدیل به کفش و چاروق گردید.
وهابیها چون ا ز قتل عام مردم طائف و تقسیم غنائم جنگی فارغ شدند،براساس عقاید پوچ و باطلشان تمامی گنبد و بارگاهها و قبور متبرکه و مراقد مطهره و مساجد و مدارس دینی را ویران نموده و با خاک یکسان نمودند و حتی قبر شریف بسیاری از صحابه و علما را نبش نموده و بی حرمتی نمودند.
مجددا وهابیان در سال 1343 هجری قمری طائف را محاصره کردند و به زور وارد طائف شدند و مردم را اعم از مرد و زن و اطفال از دم تیغ گذراندند و رقم کشته شدگان که در میان آنها علما و صلحا کم نبودند نزدیک دو هزار نفر بود.آنها اموال مردم را غارت کردند و چنان کارهای زشت مرتکب شدند که از شنیدن آنها مو بر بدن انسان راست و دل هر انسانی کباب می شود.چنانکه شافعی ها و برخی پرده داران و خدمتگزاران کعبه مکرمه که برای ییلاق به طائف آمده بودند دیده می شدند.طبق متون به دست آمده وهابیان آن چنان جنایاتی مرتکب شدند که زبان از بیان و قلم از جریان شرم دارد.
جنایات وهابیون در سوریه
در سال 1225 هجری قمری وهابیان به شام (سوریه فعلی) یورش بردند و دارائی همه مردم را تاراج کردند و غلات را سوزاندند و مردمان بی گناه را کشتند و زنان را اسیر کردند و کودکان را به قتل رساندند و خانه ها را ویران ساختند و فساد و آشوب به راه انداختند.
جنایات وهابیان در اردن
در سال 1343 جمعی از وابیها ناگهان به اردن حمله بردند و به مردم بی اطلاع و بی خبر«ام العمد» و همسایه آن هجوم آوردند و مردان و زنان بی گناه را کشتند و غارت کردند ولی طولی نکشید که با رانده شدن برخی و اسارت برخی دیگر عقب نشستند پس اسیران وهابی به فرمان انگلیس آزاد شدند و به پناهگاههایشان رسانده شدند.
مجددا در سال 1346 وهابیان با سپاهی متشکل از سی هزار نفر به اردن حمله کرده و قتل و غارت و خونریزی به راه انداختند.
جنایات وهابیان در یمن:
در سال 1341 وهابیان با حجاج یمنی که خلع سلاح بودند و هیچ گونه وسیله دفاعی با خود نداشتند رو برو شدند.آنان ابتدا با حجاج همراه شدند و به ایشان امان دادند ولی بعدا نیرنگ به کار بردند و وقتی که به دامنه کوه رسیدند وهابیان در قسمت بالا و پهنای کوه قرار گرفتند و حجاج یمنی در پایین کوه قرار گرفتند سپس وهابیان دهانه توپ ها را به سوی حجاج یمنی گرفته و همه را به گلوله بستند و تمامی حجاج یمنی را که هزار نفر بودند کشتند به جز دو مرد که فرار کردند و جریان کشتار وحشیانه حجاج یمنی را به دست وهابیان به اطلاع مردم رساندند.
جنایت وهابیان در حج و تعطیلی حج
در سال 1219 به سبب فتنه و آشوبهایی که وهابیان در مسیر حجاج و عرفات ایجاد کرده بودند و محاصره مکه توسط وهابیان حتی یک تن از حجاج نتوانستند به زیارت کعبه بیایند.
در سال 1220 هجرق قمری که وهابیها بر مکه تسلط پیدا کرده بودند عراقی ها از حج و زیارت خانه خدا ممنوع شد.
در سال 1221 نماینده وهابی ها نزد سرپرست حجاج شامی آمده و گفت: به شرط عدم همراه داشتن محمل اجازه ورود به مکه و انجام حج را خواهید داشت و در نتیجه حاجیان شامی از همان محل به شام برگشتند و آن سال حج را برگزار نکردند.
در سال 1221 محمل مصری ها به دست سعود حاکم وهابی ها آتش زده شد و پس از پایان برنامه حج کسی از طرف سعود ندا در داد که سال دیگر کسی که ریش بتراشد نباید به حج بیاید و ضمنا این آیه قرآن را خواند «یا أیها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا السمجد الحرام بعد عامهم هذا» ترجمه: ای مؤمنان بدانید که مشرکان پلیدند پس از این سال دیگر به مسجد الحرام نزدیک نشوند.و از همین سال کاروان حج شامی ها و مصری ها و به طور کلی غیر از وهابیان به اتهام شرک از اقامه حج و زیارت خانه خدا ممنوع شدند.
بنابراین کاروان حجاج عراقی از سال 1220 و کاروان حجاج شامی از سال 1221 و کاروان مصر از سال 1222 قطع گردید.بدین ترتیب برنامه حج از عراق چهار سال ، از شام سه سال و از مصر دو سال قطع شد تا اینکه در سال 1224 هجری قمری نخستین دولت سعودی و وهابی سرنگون شد و مدینه منوره و مکه معظمه از آلودگیهای وهابیان پاک شد و حج آزاد گشت.
به واسطه حمایت های انگلیس مجددا با تشکیل دومین دولت سعودی و تسلط مجدد وهابی ها بر مدینه منوره و مکه معظمه در سال 1924.م محدودیت هایی برای حجاج ایجاد شد.
در سال 1341 وهابیان با حجاج یمنی که خلع سلاح بودند روبرو شدند و به آنان امان دادند ولی بعدا خیانت کرده و وقتی که به کوه رسیدند از کوه بالا رفته و دهانه توپ ها را به سوی حجاج یمنی گرفته و تمامی حجاج را که هزار نفر بودند کشتند.
در سال 1343 هجری قمری به دلیل جنگ میان وهابیان و اهالی مکه و جده در این سال نیر برنامه حج کاملا تعطیل گشت.
6 ذی الحجه – در سال 1344وهابیان به دلیل حرام دانستن برخی اعمال حجاج مصری در منی،مصریان را به سنگ بسته و عده ای از حجاج مصری را کشتند.
در سال 1407 وهابیان به حجاج ایرانی و سوریه ای و لبنانی،در ایام حج و در مکه – حرم امن الهی- به جرم سر دادن فریاد برائت از مشرکین و کفار حمله کردند و کشتار فجیعی از حاجیان در حال احرام و در حرم امن الهی کردند و مکهاین حرم امن الهی را بر شور اربابان انگلیسی و امریکایی خود ناامن نمودند و ایرانیان را عزادار و قلب مسلمانان آزاده جهان را جریحه دار نمودند و ایرانیان را به مدت 3 سال از به جا آوردن اعمال حج محروم نمودند.
وهابیان را در تعطیلی حج و کشتار حجاج نباید سرزنش کرد چرا که آنان فقط به قولی که محمد بن عبد الوهاب به … و انگلیسی ها در مانع شدن مردم از حج داده است عمل می کنند!!!
جنایات وهابیان در افغانستان:
در اواخر سال 1372 شمسی شخص وهابی به نام طالبان در افغانستان وارد صحنه نبرد گردید و با گوویج از سوی کشور پاکستان و عربستان سعودی و آمریکای ام الفساد تقویت شد ودر شهریور 1375 شمسی کابل پایتخت افغانستان را تصرف کرد و سپس به کشتار مسلمانان مجاهد و مجاهدان شیعی مذهب روی آورد. و صدها هزار مسلمان را به خاک و خون کشید و باعث عقب ماندگی افغانستان شد.جهت اطلاع خوانندگان چند نمونه از کشتار بیرحمانه و جنایات ضد اسلامی و انسانی طالبان ذکر می گردد.
در جهاد سال 1377 شمسی اجلاسیهای در پیشاور تشکیل دادند و 160 نفر از مفتی های درباری مزدور اهل سنت و وهابی جمع شده و به رایزنی پرداخته و سرانجام فتوائی را صادر کردند که همه مردان شیعه و پسر بچه های شیعه بالای هفت سال به قتل برسند و زنان و دختران و پسران کمتر از هفت سال شیعه به عنوان برده و کنیز به اسارت درآیند، پس از صدور فتوای ملاهای مزدور و از خدا بی خبر کشتار و قتل و غارت شیعیان توسط حکومت طالبان آغاز گردید.
در روز شنبه 17/5/1377 شمسی زنان و مردان و کودکان شهر مزار شریف از روی بامها به رگبار بسته شدند و اهالی شهر را قتل عام کردند و پس از آن به بیمارستانها رفته و بیمارهای شیعه مذهب را روی تخت خواب بیمارستان به شهادت رساندند و در روز دوشنبه 19/5/1377 شمسی اجساد هزاران شیعه روی زمین انباشته شده و طعمه درندگان شده بود.
در شهر میمنه هم طالبان به محله شیعیان رفته و تعداد زیادی از زنان و مردان و کودکان آنان را در تکیه خان جمع کرده و بر سر آنها نفت ریخته و طعمه حریق نمودند.
ملا منان نیازی در سخنرانی خود رسما اعلام کرد که هر کس یکی از اهالی هزاره یا یک شیعه را در خانه خود پنهان کند ما آن خانه را با اهلش به آتش می کشم.سپس گفت:امیرالمؤمنین ما(یعنی ملا عمر)برای مردم مزار شریف عفو عمومی داده اما این عفو شامل شیعه ها و هزاره ای ها نمی شود.
در سنگچارک و بلخاب و بامیان و یروان و کاپیسا و … شکم بانوان حامله شیعه را پاره می کردند و جنین آنان را بیرون آورده و سرش را می بریدند.زبان مردان و پستان زنان شیعه را نیز می بردند و چشمهای آنان را از حدقه بیرون می آوردند.(این مطالب در ابتدای عنوان «جنایات افغانستان» بیاید:
در روز جمعه عاشورای سال 1267 هجری قمری شیعیان قندهار در حسینیه ها جمع و سرگرم عزاداری برای عترت طاهره و ذراری پاک پیغمبر و سبط رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودند که ناگهان وهابیان جنایتکار و سنی های متعصب با انواع اسلحه به حسینه ها وارد شدند و جمع کثیری از شیعیان بی دفاع حتی اطفان آنان را به فجیع ترین وضعی به قتل رسانیدند و اموالشان را به تاراج بردند و سالها شیعیان آزادی عمل نداشتند و حتی در روزهای عاشورا دو،سه نفری در سردابهای خانه ماجرای ریحانه رسول الله و مقتولین و مظلومین کربلا عزاداری می نمودند(1)
(1) نقل از شبهای پیشاور- چشمدیدها تألیف عبد القیوم فدوی – عزاداری سنتی شیعیان.
جنایات وهابیان در پاکستان:
در سال 1979 میلادی با تأسیس سپاه صحابه – این ارتش نظامی و تروریستی- در کشور پاکستان تا به امروز هزاران نفر از شیعیان مظلوم و بی گناه پاکستان اعم از مزد و زن و پیر و جوان به جرم داشتن مذهب حقه تشیع و دفاع و حمایت از ولایت اهل بیت رسالت علیهم السلام به دست «سپاه صحابه» و «لشکر جنگ لی»که از عمال وهابیت می باشند در نقاط مختلف پاکستان ترور شده و به شهادت رسیده اند.
مزدوران کوردل وهابی سپاه صحابه،هر روز تنی جند از شیعیان شیفته و عاشقان دلسوخته حسینی را به شهادت می رسانند و غالبا مغزهای متفکر را نشانه می روند.تعداد جوانان و فرهیختگان شیعه،که با ترور ناجوانمردانه سپاه صحابه،شربت شهادت نوشیده و به پیشوای محبوب خود حضرت اباعبدالله الحسین پیوسته اند از شعار بیرون است.
بر اساس گزارش «هرالد» گروه وهابی سپاه صحابه در شهر «هری پور»یک حسینیه،شش خانه و دو مغازه شیعیان را به آتش کشیدند،در شهر «مالو والی»به حسینیه شهر حمله کرده و گروهی را مجروح و شهید نمودند،و در «کوهات»نیز با نارنجک به حسینیه شهر حمله کردند و شعیان را به شهادت رساندند و در«حیدر آباد» به دسته عزاداران حمله ور شده،24 نفر را مجروح و شهید نمودند و در 4 جمادی الاول 1424 هجری قمری به مسجد جامع کویته حمله نموده و بیش از پنجاه نفر از نمازگزاران را به جرم ارادت به خاندان عصمت و طهارت به خاک و خون کشیدند.و در میان شهدا تعداد بسیاری زن و بچه به چشم می خورد.(1)
(1) نقل از کتاب عزاداری سنتی شیعیان.
جنایات وهابیان در مکه
در هشتم ماه محرم سال 1218 وهابیان سرانجام با تهدیدات و ادعات فراوان وارد مکه معظم شدند و تمامی مسلمانان و اهالی مکه را کافر خواندند مادامی که به فرقه ضاله وهابیت نپیوندند و عصر همان روز سعود حاکم وهابی ها گفت:فردا این قبه و بارگاه ها و این بت هایی را که درست کرده اید بدست خود ویران کنید تا برای شما جز خدا معبودی نماند. صبح فردا وهابیان متحجر و خرافی به همراه مردم مکه که از ترس وهابیان را همراهی می کردند،بیل و کلنگ به دست راه افتادند و گنبدهای زیادی را که در گورستان مقلی بود با خاک یکسان کردند آن گاه گنبد زادگاه حضرت رسول و فاطمه زهرا و گنبد و بارگاه حضرت خدیجه ام المؤمنین و عبد المطلب و حضرت ابوطالب را خراب کردند.در تاریخ حیرتی آمده:«وهابیان گنبد روی زمزم و نیز گنبدهایی را که در اطراف کعبه قرار داشت ویران کردند.»
وهابیان تمام مکانهایی را که مزار صالحان در آنها قرار داشت جستجو کردند و آنها را خراب نمودند.آنان موقع خراب کردن سرود می خواندند و طبل می زدند و آواز می خواندند و در دشنام به صاحبان قبرها ره افراط می سپردند و می گفتند:«ان هی الا اسماء سمیتموها» یعنی این ها نام هایی است که شما از پیش خود در آوردید. حتی گفته شده آنها روی قبر سید محبوب بول کردند! سه روز نگذشت که تمام آثار و اماکن تاریخی اسلام که بیانگر فرهنگ و تمدن درخشان اسلامی بود ویران شد و از برگزاری نمازهای متعدد در مسجد الحرام جلوگیری به عمل آمد و ذکر صلوات بر پیامبر و ذکر یا ارحم الراحمین پس از اذان جلوگیری نمودند و به علمای مکه دستور دادند که عقاید و کتابهای محمد بن عبدالوهاب را بر مردم تشریع نموده و کتاب «کشف الشبهات»او را تدریس نموده و مخالفت نمودند و بر مردم مکه جور و ستم فراوان روا داشتند و بر اثر همین اذیت و آزارها سرانجام مردم مکه با کمک شریف غالب (والی جده) توانستند وهابیها را از مکه بیرون برانند ولی مجددا وهابیان در سال 1219 ق با چند گروه از نواحی مختلف به سوی مکه معظمه حمله ور شده،شهر مکه را به محاصره خود درآوردند. در این محاصره که ماه به طول انجامید، اهالی مکه فشارهای طاقت فرسایی را متحمل شدند به صورتی که در اوایل محاصره،گوشت پرندگان چون کبوتر،در اواسط گوشت حیواناتی چون گربه و سگ و در اواخر گیاهان و برگ درختان به عنوان رفع گرسنگی مورد استفاده قرار می گرفت تا بدانجایی رسید که مردم از ترس اینکه مبادا وهابیان بر آنها تسلط پیدا کنند از شدت گرسنگی می مردند،برخی همین طور کهراه می رفتند می افتادند و می مردند و مرده بچه ها کوچه ها را پر کرده و حتی صف اول نماز جماعت در مسجد الحرام به دشواری پر می شد و سرانجام اهالی مکه ناچار به امضای مصالحه با وهابیان در سال 1220 هجری قمری شدند و وهابیان تا سال 1224 هجری قرمی بود مکه تسلط داشتند و در این مدت اذیت های فراوانی را بر مردم مکه روا داشتند.از دانشمندان اهل سنت توسط وهابیان بی دلیل به شهادت رسیدند و بسیاری از اعیان و اشراف بدون هیچ اتهامی به دار آویخته شدند و هر که در اعتقادات مذهبی ثابت قدم بود به انواع شکنجه ها تهدید می شد و در مدت این چهار سال حج تعطیل شد تا اینکه دولت عثمانی به کمک اهالی مکه آمده و در سال 1224 هجری قمری سرزمین مقدس مکه را از لوث وهابیان جنایتکار پاک نمود.
مجددا با حمایتهای سخاوتمندانه نیروهای انگلیسی وهابیان در سال 1343 وارد شهر مکه شدند و جنایات خود را از سر گرفتند و در همان سال برنامه حج تعطیل گشت و در سال 1344 وهابیان برخی از اعمال حجاج مصری را در منی حرام دانسته و آنها را به سنگ، بستند و عده ای از حجاج مصری را در منی کشتند.
6 ذی الحجه در سال 1407 وهابیان حجاج ایرانی و حجاج آزاده دیگر کشورها را به جرم سر دادن فریاد برائت از مشرکین در مکه به خاک و خون کشیدند و حرم امن الهی را به دستور اربابان خود(آمریکا و انگلیس و اسرائیل)با خون حجاج رنگین نمودند.
جنایات وهابیان در مدینه:
در سال 1220 سعود حاکم وهابی ها پس از تصرف مکه دو گردان وهابی به قصود مدینه به سوی دار الهجره رسول اکرم گسیل داشت و نامه ای برای اهالی مدینه فرستاد که آنان را به اطاعت از خود ترغیب نماید ولی اهالی مدینه بر اثر جنایات وهابیان در طائف دچار وخشت شدند و به نامه سعود بن عبد العزیز جواب ندادند و در نتیجه سپاهیان وهابی مدینه را محاصره نمودند و راههای ورودی مواد غذایی و بشر چشمه «زرقا» را و یران نمودند و بدین ترتیب اهالی مدینه را دچار قحطی، گرانی و بی آبی نمودند و پس از ماهها اهالی مدینه مجبور به تسلیم و قبول شرایط وهابیان شدند ولی هرگز از ظلم و تعدی وهابیان رهایی نیافتند.
در سال 1221 وهابیان کلیه جواهرات و اشیای گرانبهای حرم مطهر پیامبر و حرم مطهر ائمه بقیع علیهم السلام را به غارت بردند آنان سه عدد قرآن نفیس چهار صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها به غارت بردند و از جمله اشیای غارت شده عبارت بود از چهار عدد شمعدان زمردین،که به جای شمع در آنها یک قطعه الماس شب ها و درخشنده بود سیصد دانه مروارید بزرگ،یک پارچه سنگ زمرد بزرگ،یک ظرف طلا و حدود صد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و مرصع به الماس و یاقوت با دسته هایی از زمرد و پشم و با آهنی از «موصوف»که نام خلفا و شاهان گذشته روی آنها کنده کاری شده بود که ابدا نمی شد آنها را قیمت گذاری کرد.
وهابیان پس از این عمل قبیح مردم را از زیارت قبر پیامبر منع و جلوگیری نمودند و بسیاری از گنبد و بارگاههایی را که در شهر مدینه و بقیع بود ویران کردند و در سال 1221 زوار شامی و در سال 1222 زوار مصری از زیارت مدینه منوره و حرم پیامبر اکرم ممنوع شدند.
سرانجام وهابیان پس از چهار سال قتل و غارت جور و ستم بر اهالی مدینه با حمله عثمانیها از بین رفتند.
ولی متأسفانه مجددا در سال 1343 هجری قمری وهابیها با حمایتهای بی دریغ و سخاوتمندانه انگلیسی ها به مدینه منوره وارد شدند و با گرفتن فتوای زور از علمای مدینه بر جواز ویران کردن قبور و زیارتگاهها در هشتم شوال 1343 هجری قمری تمامی گنبدها و بارگاه ها و ضریح هایی که در مدینه و اطراف آن بود ویران کردند از جمله ویرانی ها وهابی ها در مدینه عبارتند از خراب کردن گنبد و بارگاه حضرت عبدالله پدر رسول الله و حضرت آمنه مادر رسول الله و مزار همسران پیامبر و مزار اسماعیل بن جعفر الصادق و دیگر بزرگان و حتی گنبد مرقد مطهر نبوی را هم به توپ بستند و از همه این موارد دردناکتر تخریب گنبد و بارگاه مضاجع مطهره ائمه بقیع علیهم السلام و اهل بیت رسول الله بود وهابیان حتی دیوارها و صندوق و ضریحی را که روی قبرهای شریف قرار داشت و برای آن هزار ریال مجیدی صرف شده بود.
کاملا از بین بردند و از این زیارتگاه جز تلی از سنگ و خاک باقی نگذاشتند. و 8 شوال 1343 هجری قمری به خاطره ای تلخ و دردناک برای جهان تشیع تبدیل گشت.
تخریب آثار تاریخی و باستانی اسلام:
اینک جهت رعایت اختصار توجه خوانندگان ارجمند را به فهرست برخی از آثار و اماکن تاریخی اسلام که بیانگر فرهنگ و تمدن اسلامی بود و به واسطه تحجر و کوته فکری فرقه ضاله وهابیت ویران شده جلب می کنیم :
• بارگاه و مسجد حضرت حمزه سیدالشهداء در احد
• بارگاه ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری بنت خولید علیها السلام.
• بارگاه آمنه بنت وهب مادر پیامبر گرامی اسلام
• بارگاه حضرت ابوطالب پدر گرامی امیرالمؤمنین
• بارگاه حضرت عبدالمطلب جد پیامبر گرامی اسلام و امیرالمؤمنین
• بارگاه حضرت حوا در جده
• بارگاه حضرت عبد الله پدر پیامبر در مدینه
• بیت الاحزان،خانه ای که حضرت زهرا علیها السلام در آنجا در سوگ پدرش می گریست.
• مسجد سلمان در مدینه منوره
• خانه حضرت زهرا علیها السلام در کوچه حجر در مکه مکرمه
• جایگاه نفس الزکیه در مدینه منوره
• خانه رسول الله در مدینه،خانه ای که حضرت هنگام هجرت به مدینه در آنجا مستقر شد.
• خندقی که مسلمانان در جنگ خندق حفر نمودند
• بارگاه پیامبر خدا،یسع علیه السلام،در روستای اوجام در قطیف
• مسجد جوانان در احساء،دومین مسجدی که پس از مسجد رسول الله در آن نماز جمعه برگزار شد.
• مسجد عباس بن علی در روستای مطیرفی در احساء
• زادگاه پیامبر اسلام،خانه ای که در آن پیامبر گرامی اسلام در شعب هواشم در مکه مکرمه متولد شد
• خانه ام المؤمنین حضرت خدیجه بنت خویلد در مکه مکرمه
• مسجد الشمس در مدینه منوره محل یکی از معجزات بزرگ رسول خدا
• خانه حمزه بن عبد المطلب عموی گرامی پیامبر
• خانه ارقم،که پیامبر و یارانش در آغاز بعثت در آن گرد می آمدند
• بارگاه شهدای بدر و جایگاهی که برای پیامبر در غروه بدر نصب نمودند
• خانه حضرت علی علیه السلام که امام حسن و امام حسین علیهم السلام در آن متولد شدند
• دیوار اطراف شهر مدینه منوره
• خانه حضرت امام جعفر صادق در مدینه منوره
• محله بنی هاشم در مدینه منوره
• مسجد تنبه الوداع
• مسجد البغله و بسیاری دیگر از بقاع متبرکه و اماکن مقدسه
• قرستان المعلی در مکه مکرمه که بارگاه و مقبره برخی از اهل بیت علهیم السلام و یاران پیامبر در آن قرار دارد.
• نشانه ورود و خروج فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین پس از تولد آن حضرت از کعبه
• بارگاه های متعدد در قبرستان بقیع
• بارگاه ملکوتی ائمه بقیع علیهم السلام
نکته قابل توجه اینکه این ویرانگری های آثار تاریخی اسلام در حالی صورت می گیرد که رژیم سعودی و وهابیان از آثار یهودیان در مدینه منوره حافظت و نگهداری می کنند؛ و با نصب تابلوهای هشدار دهنده مردم را از نزدیک شدن به آنها باز می دارند.
منبع: http://www.rasekhoon.net/article/show-40946.aspx
بهتازگی همایشی اسلامی در قاهره برگزار شد با عنوان "وهابیت: خطری علیه اسلام و جهان" بود که در آن اندیشمندان و علمای بزرگ جهان اسلام حضور داشتند.
علمای الازهر و صاحبنظران و پژوهشگران جنبش های اسلامی تاکید میکنند که وهابیت خطرناکترین اندیشه و فکر و دشمن نهتنها برای جهان اسلام و بلکه برای غیر اسلام است و خطر آن کمتر از خطر صهیونیسم نیست و افکار و اندیشهها و کردار آنها تشویق کننده و ترویج دهنده خشونت و تروریزم و نفرت و تکفیر تمام کسانی است که برخلاف آنها فکر و عمل کنند و با رفتار و عملکرد و تعامل آنها باشد. از این رو فریضه و واجبی شرعی است که در برابر این مکتب و پیروانش به هر طریق مجاز و ممکن مقاومت کرد.
این همایش در بیانیه پایانی خود پیشنهادها و توصیههایی به این شرح ارائه کرده است:
یک: کارشناسان و صاحبنظران و علمای جهان اسلام طی هفت پژوهشی که بهتازگی درباره وهابیت انجام دادند و بر سر این فرقه بحث و مناقشه کردند، به این نتیجه رسیدند که وهابیت برپایه نفی و تکفیر دیگران استوار است و امنیت و صلح تمام کشورهای جهان اسلام را تهدید میکند و مهمترین و بارزترین نماد این مکتب "سازمان القاعده" است و در این میان بیتردید اگر اموال و داراییهای سعودی و فتنهانگیزی آمریکا نبود وهابیت هیچگاه نه رشد میکرد و نه توسعه و گسترش مییافت و نه اتهاماتی به اسلام و مسلمانان در جهان وارد میشد و چهره اسلام در سطح جهان زیر سوال نمیرفت.
دو: شرکتکنندگان در همایش تاکید کردند که وهابیت دیدگاهی منفی نسبت به موضوعاتی مثل زنان، دانش، هنر، ادیان، مذاهب اسلامی داشته و در واقع آن را باید دعوتی به جاهلیت و خصم خونین حقایق حاکم بر جهان و عقلگرایی برشمرد، به همین دلیل بسیاری آن را دینی غیر از دین اسلام میدانند، چون با تمام اصول و مبادی اسلامی در تعارض مطلق است.
سه: شرکتکنندگان در همایش بر ضرورت تهیه و تدوین راهبرد اسلامی و جهانی در حوزههای فرهنگی و سیاسی برای مقابله با وهابیت تاکید کردند و در این میان الازهر باید نقش بسیار مهمی را در این راه ایفا کند و به برملا کردن ماهیت واقعی این فرقه بپردازد.
معروف است که عربستان سعودی و قطر هزینه فعالیت احزاب وهابی و جریان های آن را در سراسر جهان تامین میکنند و اموال زیادی را به این احزاب اختصاص می دهند تا روسای آنها را به ریاست و رهبری کادرها و سازمان های مذهبی و آموزشی و پزشکی کشورهای مختلف مسلمان جهان برسند و در رهبری میلیون ها مسلمان از جمله مسلمانان فقیر و مستمند را به دست گیرند و آنها را به شرط به فرقه وهابیت درآمدن و اثبات وفاداری شان در گفتار و کردار به وهابیت تحت انواع حمایت ها قرار دهند.
این موضوعی است که نه تنها در مصر، یمن، الجزایر، عراق و سوریه اجرایی شد بلکه سالهاست "افغانستان" نیز به عرصه تاخت و تاز وهابیت تبدیل شده است. نفوذ وهابیت در افغانستان به زمان حضور مبارزان احزاب اهلسنت علیه اشغال کشور توسط اتحاد شوروی سابق بازمیگردد. در آن زمان وهابیها به بهانه مبارزه با اشغالگران کمونیست و بعد از آن به بهانه مبارزه با اشغالگران آمریکایی و اروپایی، طالبان وهابی را روی کار آوردند و با حمایت مالی و نظامی از تفکر طالبانیستی، در ابتدا موفق شدند اشغالگران شوروی را از افغانستان بیرون کنند. بدین ترتیت تا زمان تصرف افغانستان توسط آمریکاییها طالبان یکهتاز عرصه کشور بود و هماکنون نیز آمریکایی ها از طریق میانجیگران قطری و سعودی در حال مذاکره با طالبان هستند تا پس از خروج نظامیان آمریکایی از کشور بار دیگر افغانستان را به آنها تحویل دهند.
اصل تکفیر و خشونت و جنایت، اصل ثابت و حاکم بر تاریخ فرقه وهابیت است. تاریخ وهابیت مملو از نمونههایی است که اثباتکننده این مدعاست و در این ارتباط فقط کافی است به تاریخ مراجعه کرده و نحوه اشغال مکه، مدینه، طایف، کویت، عراق و سرزمین شام را بهطور گذرا مطالعه کنیم تا ببینیم وهابیها بین سالهای 1792 تا 1810 میلادی در حمص و دمشق مرتکب چه جنایاتی شدند و چه کشتارها و قتلعامهایی را در این دو شهر در حق پیروان دیگر مذاهب اهلسنت و جماعت به بهانه عدم ایمان آنها به فرقه "محمد بن عبدالوهاب" روا داشتند، فرقهای که پایههای اصلی و اساسی آن را خشونت و تکفیر و تحریم "تسامح و تساهل و زندگی مسالمتآمیز" و تعمیق دشمنیها و خصومتها و کینهها فرا گرفته است.
در تاریخ ثبت و ضبط است که وهابیها چگونه با انگلیسی ها در قرن 17 و 18 میلادی برای جنگ با امپراتوری عثمانی متحد شدند تا پس از آن در قرن بیستم با آمریکاییها برای کشتار شیعیان و اهل سنت در عراق، فلسطین، لبنان، بحرین، سوریه و یمن همپیمان شوند، بهویژه در فلسطین که مهمترین قضیه جهان اسلام است اما سعودیها علیه این قضیه با صهیونیستها و انگلیسیها متحد شدند تا رژیم صهیونیستی در فلسطین پای گیرد و در تمام جنایات آنها از جمله محاصره و حتی به گرسنگی کشاندن ملت فلسطین از هیچ اقدامی فرو نگذاشتند.
جالب اینجاست که وهابیونی که خود را پیرو امام مالک می دانند، بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت را رد می کنند و قبول ندارند. بطور نمونه مفتی معروف وهابیت (بن عثیمین) در کتابش (لقاء الباب المفتوح) امامان (ابن حجر) و (نووی) را از دایره اهل سنت خارج میدان می داند. حتی وهابیون کار را بالاتر از این برده و تمام بلاد اسلامی و علمایشان را کافر میداند. ( در کتاب فتح المجید که شرح کتاب التوحید محمد بن عبد الوهاب است و توسط شیخ عبد الرحمن بن حسن آل شیخ از نوادگان و مفتی وهابیت در عربستان تالیف شده ، این مطلب نقل آمده است).
البته تعجبی از این وهابیون نیست وقتی سلیمان بن عبد الوهاب در کتاب خود به نام«الصواعق الالهیة» به برادرش و اتباعش چنین خطاب می کند: «شما به کوچکترین چیز، بلکه با کوچکترین ظن و گمان مردم را تکفیر می کنید. شما کسانى را که آشکارا معترف به اسلامند، کافر می شمارید. حتى آنان را که در تکفیر این گروه توقف می کنند، نیز کافر می دانید».
همان طور که گفته شد اساس وهابیت را ایجاد تفرقه و دو دستگى میان مسلمانان تشکیل می دهد و این ایده تا آغاز زمامدارى عبد العزیز (1304 هجری) باقى بود و تاریخ پر از جنایات و قتل و عام هایی که این گروه درباره مسلمان بخصوص اهل سنت انجام دادند و هزاران هزار مسلمان اعم از شیعه و سنی را به دلیل همراه نبودن با آنها به قتل رساندند.
پس از مرگ عبد العزیز و روى کار آمدن فرزندان او مانند سعود و فیصل، که مدتها در اروپا و آمریکا زندگى کرده بودند، فکر خشونت و تکفیر مسلمین، به دست فراموشى سپرده شده و تصمیم گرفتند که دامنه تبلیغات را گسترده سازند هرچند موضع آنها نسبت به مخالفان سلطنت آنها تغییری نکرده است.
با توضیحات فوق هنوز متحیریم که چرا جناب فاروق وردک و رییس جمهور کرزی به این فرقه ضاله بیش از پیش بها می دهند و حاضر شدند تا بزرگترین مرکز علوم اسلامی در کابل تحت نظر وهابیون افراط گرای سعودی تاسیس گردد. بدون شک آمریکا و انگلیس که سالیان سال است از این فرقه جعلی حمایت کرده اند، در این موضوع دخیلند. هرچند که پولهای شیرین آل سعود نیز به دهن مقامات افغانستانی بسیار مزه کرده است و الا اینقدر سنگ اینها را به سینه نمی زدند و نمی گفتند واسطه صلح میان دولت و طالبان باید همین عربستانی باشد که اولین کشوری بود که طالبان را به رسمیت شناخت.
به هر حال از ذات اقدس باری تعالی خواسته و خواهانیم تا هرچه زودتر دین حق خود را در جهان گسترش دهد، هرچند که مشرکان و کافران را خوش نیاید.
منبع: http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=46625
سلام بر حسین و بر اولاد حسین و اصحاب حسین ویاران باوفای حسین
نمیدانم چگونه امت پیامبر حرأت کردند که فرزند دلبند پیامبر را به فجیع ترین وضع به شهادت برسانند،چگونه توانستند کودک شش ماهه (علی اصغر) را بکشند و چطور شد که اهل بیت امام حسین ع که همه آل نبی ص و علی ع بود را به اسارت ببرند و منزل به منزل روی شتران عریان در حالی که سرهای بریده عزیزان شان بر سر نیزه ها بود، به شام و دار الحکومه یزید (لعنت الله علیه و علی ابیه) ببرند.
اصولا چرا با علی ابن ابی طالب جنگیدند؟ مگر جایگاه علی را نمیدانستند و مگر سفارشهای پیامبر در مورد علی را نشینیده بودند؟ چرا 70 سال بر منبرها به علی لعن کردند؟
پاسخ روشن است، نه معاویه و نه فرزندش یزید، هیچکدام به پیامبر و دین او ایمان نداشتند و آنان جنگ های پیامبر با ابوسفیان و مشرکان قریش را فراموش نکرده بودند؛ جنگ های که در آن تعداد زیادی از افراد خانواده ابوسفیان و از جمله جد مادری معاویه (عتبه) و دایی او (ولید) و برادرش حنظله در بدر به دست علی ع کشته شده بود را فراموش نکرده بودند!
در عصر حاضر وهابیت عرب که از بقایای یزید و معاویه اند، همان مسیر را ادامه داده و سر، دست و پای دوست داران اهلبیت نبی را میبرند، پیروان علی ع را رافضی و مشرک میخوانند، و بی شرمانه معاویه را امیر المؤمنین! میخوانند و از یزید نفی تقصیر میکنند!!!
اما وهابیت غیر عرب که نه از نسل یزید اند و نه هم اموی یا عباسی! نیز جنایت میکنند! برای این که پول میگیرند! دالرهای عربستان در سراسر عالم در گردش است تا جیره خواران و مزدوران بی اراده و نا فهم را به جان بقیه مسلمین بیاندازند و در نتیجه مسلمانان را ضعیف و امریکا و اسراییل را تقویت کنند.
یزیدیان غافل اند از این که نور حسین(ع) هرگز خاموش نخواهد شد
توهین به رهبران مردم هزاره در بلاگفا و پرشین بلاگ
اهانت به بزرگان مردم ما کار درست نیست و این گونه کارها از انسان های عقده ی و دچار اختلالات روانی گهگاهی خود را حتی در انترنت و وبلاگ و وبسایت ها نشان میدهد، نمونه از این کارها را میتوان در آدرس های ذیل دید و خواند
http://alaviasa.blogfa.com نقد مواضع شیطان پرستان و فاشیسم هزارگی
http://ostourashekasta.blogfa.com اسطوره شکسته عبدالچنگیز مزاری نمای نزدیک
http://changezari.blogfa.com از چنگیز تا مزاری توسط الف حقجو
http://dankihide.blogfa.com توهین به استاد محقق
http://brokenmyth.blogfa.com سطوره شکسته
http://mohaqqeqkallash.persianblog.ir
تذکر این که ما در این آدرس گزارش تخلف را دادیم امید واریم که این گونه وبلاگها را حذف کنند و قلوب میلیون ها هزاره افغانستانی را جریحه دار نسازند
http://www.blogfa.com/About/Abuse.aspx
شما هم با کلیک در اینجا میتوانید این تخلفات را گزارش کنید البته ما گزارش کردیم اما بلاگفا قانونش این است
» ارسال گزارش تخلف به معنای مسدود سازی وبلاگ اشاره شده نیست. همکاران ما وبلاگهایی را مسدود میکنند که تخلف آشکار و مشخص داشته باشند (برای مثال استفاده از الفاظ رکیک یا تصاویر مستهجن ). بررسی برخی موارد در صلاحیت نهادهای قانونی مانند کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه یا پلیس فتا است و در مواردی نیز براساس قانون برخورد با وبلاگ یا مسدود سازی آن با نظر مرجع قضائی و پس از تشکیل پرونده در محاکم قضائی صورت می گیرد.
» بررسی گزارشهای ارسالی دو تا سه روز کاری به طول خواهد کشید و در صورتی که تخلف آشکار و در حیطه قضاوت تیم بررسی کننده باشد وبلاگ مسدود خواهد شد. ارسال چند باره گزارش تخلف درباره یک وبلاگ کمکی به بررسی سریعتر آن نخواهد داشت و گزارشهای تکراری بصورت خودکار حذف می شوند.
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید که سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید.
درباره: اهداف قیام حسینى
گردآورنده و محقق: حجت الاسلام والمسلمین آقاى علیان نژادى

تعداد جلد: 1 جلد
زبان: فارسى
تعداد صفحات: 272 صفحه
قطع: رقعى
نوع جلد: شومیز
نوبت چاپ: چهارم


مدرسه های سلفی، زنگ خطری برای امنیت منطقه 
عربستان با خروج نیروهای آمریکایی با تأسیس شبکهای از مدارس تحت پوشش خود با فراغ بال بیشتر به انتشار تفکرات سلفی و وهابی می پردازد.
رحمت الله بختیاری*
چندی قبل برخی خبرگزاریها از گفتگوی از راه دور و تلفنی حامد کرزی، رئیس جمهوری اسلامی افغانستان و نواز شریف رهبر حزب مسلم لیگ شاخه نواز و تبادل نظراتشان در مورد مبارزه مشترک دو کشور بر علیه تروریسم و افراطیت، گزارشات مختصری را منتشر نمودند.
بر اساس اطلاعیه دفتر مطبوعاتی ریاست جمهوری افغانستان، در این گفتگوها که به بهانه تبریک عید سعید قربان انجام شد، آقای کرزای بر همکاری نزدیک و جدی دو کشوربا یکدیگرجهت برقراری صلح و ثبات در افغانستان، پاکستان و منطقه تاکید نمود. نواز شریف نیز ضمن عرض تبریک متقابل اطمینان داد که ما در پی ایجاد هماهنگی در روابط میان افغانستان و پاکستان هستیم و کشورش در جهت تامین صلح و ثبات در افغانستان و پاکستان و عرصه مبارزه با تروریسم، آمادهء هر گونه همکاری با افغانستان می باشد.
هنوز چند ساعتی از این گفتگوی داغ تلفنی نگذشته بود که خبرگزاری فرانسه از کابل گزارش داد که دایی الحق عابد، وزیر امور مذهبی و حج افغانستان از تاسیس یک مرکز اسلامی به نام ملک عبدالله پادشاه عربستان در کابل توسط عربستان سعودی خبر داد و گفت: هزینه احداث این مرکز یکصد میلیون دلار برآورد و قرار است در مرکز کابل با ظرفیت پذیرش پنج هزار دانشجو تاسیس شود. توافق نامه ساخت این مرکز هفته گذشته در جده امضاء و فعالیت ساخت آن اوایل سال جاری یا حداکثر چند ماه آتی آغازخواهد شد. این مسجد شبیه مسجد فیصل در اسلام آباد پاکستان است که در سال 1980 بنا شده وگنجایش حضور 15 هزار نمازگزار را به صورت همزمان خواهد داشت.
قرار است عربستان سعودی و وزارت امور مذهبی افغانستان به صورت مشترک وظیفه اداره این مرکزکه شامل دانشگاه و مسجد خواهد بود را برعهده گیرند. این درحالی است که وزارت آموزش عالی افغانستان همواره مسئول اداره امور دانشگاه ها بوده است.
امضای این توافقنامه با برخی واکنش ها از سوی مقامات و رسانه های جمعی روبر گردید. به گزارش بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان ساخت بزرگترین مرکز دینی توسط عربستان سعودی در شهر کابل، یکی از مهمترین فرصتهایی است که حامد کرزی در اختیار این کشور برای تبلیغ وهابیت قرار داده است، زیرا عربستان سعودی، پاکستان و امارات متحده عربی تنها کشورهایی بودند که حکومت طالبان را در افغانستان طی سال های 1996 تا 2001 به رسمیت شناختند.
لازم به یادآوری است که نواز شریف، نخست وزیر سابق پاکستان پس از کودتای ژنرال مشرف به عربستان گریخت و سالها تحت حمایت پادشاهی سعودی در آن کشور زندگی می کند. اما سوال اصلی اینجاست در حالیکه پاکستان دارای حکومت و دولت مستقل می باشد، چرا کرزی با رئیس شاخه ای(شاخه نواز) از حزب مسلم لیگ تماس گرفته و درباره آینده روابط میان دو کشور صحبت می کند؟ باید توجه داشته باشیم دیر زمانی است وزارت معارف افغانستان، ساخت مدارس مذهبی در داخل کشور را در سر می پروراند، تا طلاب علوم دینی برای فراگیری دروس مذهبی، به مدارس پاکستان نروند زیرا تصور بر این است که مدارس دینی پاکستان، نقش مهمی در تربیت اعتقادی طالبان و تجهیز عوامل انتحاری دارند و در این مدارس به طلبه های جوان گفته میشود که جنگ در افغانستان علیه نیروهای خارجی و دولت، جهاد برحق است.
احتمالاً دولت افغانستان نیز تصور میکند که با ساخت یک مرکز آموزش مذهبی با پول عربستان، میتواند جایگزینی برای مدارس پرنفوذ پاکستانی تدارک ببیند. اما از این مهم غافل است که عربستان یکی از بزرگترین حامیان مالی همان مدارسی است که طالبان در آن پرورش مییابند و برای جهاد علیه دولت کرزی، سلاح به دست میگیرند و با پوشیدن جلیقه های انفجاری و عملیات مرگبار انتحاری تا کنون جان صدها انسان بیگناه را گرفته و هزاران مرد وزن وکودک را معلول نموده اند.
آثارصدور چنین مجوزی در درازمدت تحکیم سنگ بنای افراطی گریی «سلفی گری» خواهد بود، آنهم در حالیکه از آثار تخریبی آن مانند مخالفت با سنت های مذهبی مردم افغانستان، تخریب زیارتگاهها، بناها و مجسمههای تاریخی این کشور در بامیان با مواد منفجره مدت مدیدی نمی گذرد. وهابیتی که عربستان با دلارهای بیشمار خود در جهان اسلام و اکنون در افغانستان و تحت نام دین ترویج میکند، برای این کشور و منطقه بسیار خطرناک خواهد بود.
ورود سلفی ها به افغانستان، طالبان را که دقیقاً به دنبال همان توصیفی از دین اسلام هستند که سلفی ها بوده اند را بار دیگر تقویت نموده و بر مانده نیمه جان آنان در افغانستان مظلوم روح جدیدی خواهد دمید. به زبان ساده تر، عربستان سعودی بدینوسیله و با فراغ بال بیشتر به انتشار تفکراتی خواهد پرداخت که آنها را از طریق شبکهای از مدارس تحت پوشش خود در پاکستان دنبال می کند.
آنچه مشخص است اینکه عربستان سعودی هیچگونه اختلاف ایدئولوژیکی و مذهبی با طالبان ندارد. در عربستان دولت منتخب مشروعیت ندارد و تأسیس اینگونه مراکز در هر کجا که باشد تبدیل به مرکز پرورش طالبان و تفکر طالبانیسم می شود.
در حقیقت میتوان گفت تبلیغاتی که از مدتها پیش مبنی بر لزوم مشارکت دادن طالبان در قدرت توسط حکومت کرزی مطرح و از سوی آمریکا مورد حمایت قرار داشته، در حال شکل گیری مجدد است و این به اصطلاح مرکز دینی با نزدیک شدن به زمان خروج نیروهای آمریکائی تحت نام ناتو از افغانستان به صورت مرکز فرماندهی جدید در منطقه ظاهر خواهد شد تا تحت نام اسلام به ایجاد ناامنی، جنگ و برادرکشی در افغانستان و منطقه و علیه اسلام ناب محمدی(ص) بپردازد .
به نظر می رسد مخالفین اسلام این بار با پوستین وارونه دین به جنگ دین و فرهنگ اسلامی آمده و به زبان دیگر آنانی که از اسلام و گسترش آموزه های این دین مملو از رحمت، دوستی و عشق به انسانیت می باشد، با تغییر مرزهای فرهنگی خود و با حربه خشونت علیه زنان و قتل و کشتار انسانیت در پی گشودن جبهه های جدیدی برای مبارزه با اسلام واقعی گردیده اند.
سایت بی بی سی در این رابطه اینگونه نوشته است:«کسانی که از تأسیس چنین مرکزی از سوی دولت سعودی در کابل هراسان شده اند، از این بیم دارند که نسل جدیدی از مذهبیهای نابردبار از این طریق به صحنه بیایند و عرصه را بر دیگران تنگ کنند، کاری که به واکنش گروههای رقیب خواهد انجامید و آتش خشونت و ناآرامی را شعله ور خواهد ساخت. از نظر این عده مراکز وابسته به سعودی در دیگر کشورهای اسلامی تاکنون دستاوردی جز تبلیغ سلفیت (وهابیگری)نداشته و برآیند عمومی آن پایین آمدن آستان? تحمل و تسامح در این کشورها، شدت یافتن رقابتهای مذهبی، اوج گرفتن دشمنیهای دینی و سپس سربرآوردن گروه های مسلح افراطی و شروع جنگهای داخلی بوده است.» و "این امر با وجود هزاران مدرسه و نهاد آموزشی مذهبی در افغانستان، در شمار اولولیتهای جامع? افغانی نیست"
رئیس پیشین "مرکز تحقیقات استراتژیک" افغانستان گفته است که ساخت مرکز اسلامی از سوی عربستان سعودی در کابل، خبری تکان دهنده و نگران کننده است زیرا قرائت عربستان سعودی از اسلام، قرائتی دولتی، تفرقه انداز و تجددستیز بوده و گسترش شبکه های وهابیت و سلفی به عنوان ایدئولوژی رسمی آل سعود منجر به تشدید اختلافات مذهبی، مبارزه با فرهنگ ها و افزایش درگیریهای محلی و ملی و نیز مقابله با ارزشهایی چون برابری ، تسامح و همزیستی مسالمت آمیز می شود. به اعتقاد دکتر "ذاکر حسین ارشاد" کارشناس علوم سیاسی و استاد دانشگاه ، تاسیس مرکز اسلامی از سوی کشوری که به طالبان کمک مالی می کند تا این گروه هر روز مردم افغانستان را به قتل رسانده و قوم گرایی و افراط گرایی را در افغانستان دامن بزند، خطری جدی برای این کشور محسوب می شود.
اگر اوضاع بدینگونه و منوال برنامه ریزی گردد که در حال انجام گرفتن است، انتظار صلح و ثبات برای آینده افغانستان، کاملا عبث و بیهوده خواهد بود. حکایت همسایه بسیارخوب ما حکایت همان کسی است که بر سر شاخ نشسته بود و بن می برید، زیرا دولت افغانستان با قبول ساخت این مدرسه به ظاهر دینی و دانشگاهی، درحقیقت آرامش مردم و آیندگان این کشور را به مخاطره خواهد افکند و دانشجویان تندرو و دگمی که در این مدرسه به تحصیل مشغول و یا فارغ التحصیل شوند مانند بازوان فرهنگی و عملیاتی نیروهای آمریکائی که بعد از سال 2014 در افغانستان ته نشین خواهند گردید، عمل خواهند نمود. لذا به گفته حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه بزرگ" گر این تیر از ترکش رستمی است، نه بر مرده، بر زنده باید گریست."
*کارشناس شبه قاره
منبع: http://www.khabaronline.ir/detail/256541/World/centeral-asia-caucuses
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ هویتگرایی (قسمت اول)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ انتخاب (قسمت دوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ عملیات انتحاری (قسمت سوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ افغانستان تغییر (قسمت چهارم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ سه راه حل (قسمت پنجم)
صلحطلبی، هدف غاییِ سیاست
طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی
#نسل کشی هزاره ها - شیعیان در افغانستان!
داعش را امریکا ایجاد کرد
پیامد صلج امریکا و طالبان در قطر
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 84
کل بازدید :656425

پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان
غزنی؛ ولایت والی ساز - تجربه تلخ [65]
جایگاه علی علیه السلام درهستی [17]
چه کسی به طالبان پول میدهد؟ [43]
دانلوود نرم افزار اسلامی [19]
چرا همدستی طالبان در روز قدس [20]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [4]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [3]
رد مطالب شبکه تقرثه انگیز اهلبیت توسط آیت الله محقق کابلی [21]
نقش علم و دانش در پیشرفت انسان [7]
آمریکا و سیاست دوگانه در افغانستان [6]
عید سعید غدیر بر مسلمین مبارکباد [5]
مسلمانان قربانی فتوای ملا و مفتی! [23]
60% مبتلا به مشکلات روانی و روحی! [5]
دشمنان صلح و امنیت در افغانستان [13]
[آرشیو(28)]
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
پاییز 1388
بهار 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
تابستان 1388
تابستان 89
زمستان 88
بهار 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
زمستان 93
پاییز 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
بهار 96
پاییز 96
زمستان 96

نوشته های پیشین وبلاگ
بدنبال آرامش
مجله مینه - پشتو
شورای جهانی هزاره
پایگاههای اطلاع رسانی مراجع تقلید
آیت الله محقق کابلی
زبان انگلیسی یاد بگیریم
علیجان زاهدی غزنوی
کودکان افغان عکس و تصویر
سلامت روان فرزندان
نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
آیت الله محقق کابلی
حزب وحدت
سایت شهید مزاری
سایت دانشگاه کاتب هزاره
سایت آیت الله محسنی
سایت ریاست جمهوری افغانستان
تاجیک مدیا
متن کامل قرآن کریم - دانلود
موسیقی افغانی برای وبلاگ
کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
مجمع علمی فرهنگی نور
سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتونهای شیعه
سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
جمهوری سکوت
معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
پیوندهای فرهنگی مذهبی
شریف حبیبی
از غزنی / واسع هیله من
آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
سایت جنبش ملی افغانستان
اندیشه مثبت
افغانستان پس از جنگ
تاجیک مدیا
سادات افغانستان
وبلاگ حقوقی صارم
لینکستان وبلاگهای افغانستانی
سایت گشایش
سایت غرجستان
سایت طلوع فجر
آموزش زبان انگلیسی
هفته نامه نىای غؤنه
غرجستان
تاجیک مدیا
قلم بیقرار
خبرنامه علودانی
هزاره پیوند
خبرهای تازه از علودانی
وطندار
کودکان وطن
خوات معاصر
خوات آنلاین
روزنه امید
برگ سبز - محمد رحمتی
ناهور - خوات
رو به فردا
درد دلهای یک باچه مهاجر
محمد شفق خواتی
استاد علیزاده مالستانی
مدرسه محمدیه غزنی
مردم مالستان
وحدت نیوز
نگاه فردا
سروش صبا
هم صنفی
در رثای بابه مزاری
مجله اخوت
هزاره پیوند
حزب وحدت
صادقی نیلی
هیله من غزنوی
علودانی
مشفق
بشیر احمدی
خوات آنلاین
قلم بیقرار
کودکان افغانستان
جامعه اسلامی علودانی
محمد صابری شملتو
جامعه نو شوکت علی محمدی
جمهوری سکوت
ابرار
دورتر از چشم اقیانوس
شریف سعیدی
نقش والدین در سلامن روان فرزندان
وحدت نیوز
مدرسه علمیه محمدیه
خوات معاصر
خوات آنلاین
حوات زیبا
خوات دانلود
رو به فردا