طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

زنده باد صلحزنده باد افغانستاننابود باد جنگ و خشونت

مردم افغانستان صلح می خواهند نه جنگ 

طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

تابستان 94 - صلح طلبان افغانستان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دنیا همچون سوارانند که در خوابند و آنان را مى‏رانند . [نهج البلاغه]
صلح طلبان افغانستان

در مراسم سالروز شهادت برهان الدین ربانی مطرح شد:

دشمن در بیخ گوش دولت موقعیت گرفته است
دستار سیاه داعش دستار خلافت نیست؛ بلکه دستار توطئه و جنایت در حق مردم افغانستان است.
تاریخ انتشار : یکشنبه 29 سنبله 1394 ساعت 13:41

 عبدالرب رسول سیاف؛ از رهبران جهادی، حکومت را به هوشیاری و عمل آگاهانه فرا خواند.

به گزارش خبرگزاری آوا، او در اظهاراتی کم سابقه در مراسم سالروز شهادت برهان الدین ربانی در خیمه لویه جرگه تاکید کرد که دشمن در زیر زنخ( بیخ گوش) دولت موقعیت گرفته است، عده‌یی مزدور و جنایت کار در داخل شهر کابل مسلح هستند.

آقای سیاف گفت، در صورتی که حکومت توجه نکند، این افراد مسلح از فرصت استفاده کرده و علیه نظام و مردم قیام خواهند کرد.

این رهبر جهادی گفت: “نهادهای امنیتی می‌دانند؛ اما باز هم اگر کمک بخواهند، آدرس و مشخصات افرادی را که در تلاش براندازی نظام هستند را فاش خواهد کرد.”

او در چهارمین سالروز ترور برهان‌الدین ربانی، رییس پیشین شورای عالی صلح در خیمه لوی جرگه در کابل هشدار داد، عملیات‌هایی که مردم کشور را به خاک و خون می‌کشند، از داخل کشور از شهر کابل سازمان دهی می‌شوند.

سیاف در این مورد از شخص یا گروهی نام نگرفت؛ اما تاکید کرد که حکومت وحدت ملی باید آگاهانه و با تدبیر برای پاکسازی نظام از وجود افراد جاسوس و تروریست اقدام کند.


وی گفت: پاکستان خود تروریست را تربیه می‌کند و سپس افغانستان را عامل حمله به شهر پیشاور می‌داند.

در حالی که در محافل و منابع گوناگون بیکاری، فقر و ناامنی از عوامل اصلی فرار جوانان از کشور عنوان می شود، اما عبدالرب رسول سیاف گفت: “تنها این دلیل‌ها عامل فرار جوانان نیست، دلیل دیگر این است که دولت جوانان را از خود نتوانسته است.”

او تاکید کرد که جوانان نمی‌خواهند با داعش و طالبان بپیوندند؛ اما از اینسو دولت در اعتماد سازی برای آنان ناتوان بوده است؛ اما باید در آینده از این کار جلوگیری شود.

آقای سیاف گفت: "استاد ربانی؛ هم علم داشت و هم حلم داشت و علاوه بر آن میدان برای سلم داشت." 

به گفته سیاف، یکی از علتهای مبادرت به شهید ساختن استاد ربانی؛ صلح خواهی او بود؛ زیرا او تلاش داشت که امنیت را در کشور برقرار کند و صلح را نهادینه بسازد. 

به گفته او، علتی دیگری که سبب شد استاد ربانی جام شهادت را بنوشد، این بود که می خواست بزرگان کشور را دور یک محور جمع کند و دشمن که از این تصمیم آگاهی یافته بود، به خاطر تفرقه بین ملت مسلمان افغانستان به کشتن وی بسیار عجله کردند.
سیاف افزود: همین مزدورانی که امروز در برابر ملت ما می جنگند، در برابر آنان دفاع شرعی ویژه لازم است و حکمش این است که هر کس اینگونه افراد را می بینند که به ظلم و ستم ادامه می دهند، باید از خود و از هم نوع خود دفاع کند و این واجب شرعی است. 

او گفت: "هر کسی در برابر هراس افگنان تحت هر نامی ایستاد نمی شود، یک واجب شرعی را ترک کرده است."
او همچنان گفت: دلیل وجوب مبارزه با هراس افگنان و آدم کشان، این آیه قرآن کریم است که فرموده است" " فَمَن اعتدَی عَلَیکم فَاعتَدُوا علیه بمثلِ ما اعتدی علیکم" و همچنین حدیث پیامبر(ص) است که به دفع ظلم ظالم و تعدی به مثل آنان تاکید کرده است. 

به گفته آقای سیاف، امروز کسانی که در برابر گروه های هراس افگن می جنگند در حقیقت یک واجب شرعی را در برابر متجاوزین ادا می کند. 

سیاف همچنان گفت: امروز اگر عسکری در افغانستان در برابر ظلم و بیداد طالب و داعش کشته می شود جایش در جنت است و جای مزدوران بدون شک در دوزخ است و بنا به گفته رسول خدا؛ "هر کسی در برابر دفاع از جان، مال و ناموس کشته می شود شهید است و جایش بهشت." 

او در ادامه سخنان خود به جنایات گروه نو ظهور داعش اشاره کرد و گفت: از نگاه شریعت سه چیز عمده در خلافت مطرح است که یکی شخصیت خود کسی که ادعای خلافت کرده است." 

به گفته سیاف کسی که ادعای خلافت می کند باید دارای خصوصیاتی باشد و در عین حال شناخته شده بین مردم باشد، در حالیکه رهبر داعش را کسی نمی شناسد که بچه کی است و از کجا آمده است. 

دومین مسئله که در خلافت مطرح است این است که انتخاب خلیفه از خود شرایطی دارد که با چه شرایطی وچه مواصفات باشد و چه کسی باید انتخاب کند. 

سومین چیزی که در خلافت بسیار مهم است چگونگی عملکرد یک خلیفه است که آیا اسلام را می خواهد یا کدام دسیسه را به راه می اندازد. در حالیکه رهبر داعش هیچ یکی از مواصفات را ندارد در صدد ظلم و اجحاف بر مردم مسلمان است. 

او گفت: رهبر داعش عملکردش عملکرد ظالمان است و کسی است که برای نشان دادن چهره خشن از اسلام در حقیقت از سوی باداران خود توظیف شده است. 

اینها در تمام ولایات افغانستان به خصوص مشرقی در حق مردم ظلم کردند، این گروه جاهل، مردم را بالای بمب ها نشاندند و بعد با کنترول منفجر ساختند و نامش را هم گذاشتند قیام دولت اسلامی. 

به گفته او کاری را که خدا و پیامبر مردود دانسته، داعش انجام می دهد.
به گفته این عالم دینی، این دستار سیاه داعش دستار خلافت نیست؛ بلکه دستار توطئه و جنایت در حق مردم افغانستان است.

 

منبع: http://www.avapress.com/vdcf1vdyvw6dyta.igiw.html

 



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: دوشنبه 94/6/30::: ساعت 10:4 صبح

    در این وضعیتی که ملا اختر منصور به کله ملا یعقوب می زند و سید طیب آغا جناب ملا منان را قبول ندارد و همه به جان هم افتاده اند تا جانشین ملاعمر شوند؛ بحث کردن در این مورد کمی مشکل است اما اگر شما هم علاقمند هستید جانشین ملاعمر شوید؛ زیاد نگران نباشید با چند روش ساده اما تضمینی می توانید به جانشینی ملاعمر برسید:

    1- تلاش کنید کسی شما را نبیند اما شما می توانید همه را ببینید. صدای شما را هم کسی نشوند، اثری از شما نباشد، یا کر باشید کور نباشید یا کور باشید کر نباشید، در برخی مواقع میتوانید لنگ و معیوب و فلج باشید تا میزان جانشینی شما را بیشتر بسازد. حتی اگر شلرلوک هلمز هم بخواهد در مورد شما تحقیق کنید یکدفعه ببیند که در آن دنیا در بین یک هزار مار و گژدم قرار دارد.

    2- همیشه به کشتن فکر کنید. اگر به زنده بودن کسی فکر نمی توانید بکنید جانشین خوبی برای ملاعمر باشید، برای راحت کشته شدن دیگران و قصابی کردن هزاران موجود دو پا می توانید همه را غیر از خودتان کافر بدانید.

    3- دقت کنید همه چیز را حرام اعلام کنید؛ از عکس سه در چهار تا رادیو و دیش آنتن و فیسبوک و یوتیوب؛ اما برای خودتان جواز شرعی دارد. مثلا کسی که مطلب مرا لایک می کند و یا نظری می دهد می توانید حرام اعلام کنید اما اگر خودتان می خواهید عکسی بگیرید فقط یک تصویر سیاه و سفید سابقه از دوران قرن هجده بگیرید و آن را به برای 15 سال در همه جای کره زمین نشر کنید تا بدنه های نظام و مخالفان تان به لرزه در بیاید.

    4- شما حق دارید بعنوان جانشین ملاعمر از رختخواب مردم تا داخل تنبان ملت وارد شوید و زیر بغل هایشان را مورد بررسی همه جانبه قرار دهید و از ازدیاد موهای زاید زیر ناف و زیر بغل به مراجع امر به معروف و نهی از منکر امر کنی که آنها را نهی کنند.

    5- یک عبدالحکیم مجاهد داشته باشید تا مجهز به استفاده از فیسبوک و ویبسایت و وایبر و تانگو و تویتر و واتساپ باشد تا همه بیانات شما را نقطه به نقطه بعد از تصویب شورای کویته به مردم افغانستان ابلاغ کند.

    6- بعنوان جانشین ملاعمر همیشه تلاش کنید ریش تان نیم متر باشد و اکر ریشی نداشتید می توانید از لندی کوتل پاکستان یک ریش مصنوعی خریداری کنید و آن را در مواقع ضرورت به صورت مبارک بچسپانید.

    7- به همه زنان؛ چه مذهبی باشند و چه فمینیست چهار آتشه چادری پوشیدن را اجباری کنید و فقط شما حق دارید بیرون و داخل چادری را مورد تفتیش قرار دهید که آیا از جنس چادری های چین دار پیشاوری است یا از مندوی کابل صادر گردیده است.

    8- همیشه گمنام باقی بمانید ولو در کنار آبشار نیاگارا باشید و یا هم در سواحل زیبای دریای کاراییب. کوشش کنید تصاویری که در واشنگتن، مسکو، اسلام اباد، تل آویو، لندن و یا برلین در شرایط بسیار زننده و یا در دیسکوتیک های مختلف گرفته اید محو کنید و یا پیش ننه ملا یعقوب بگذارید تا افشا نشوید.

    9- وقتی برای شما اعلام کردند که شما مردید ناراحت نباشید شما اصلا وجود نداشتید که بمیرید؛ بدون نگرانی در این دنیا و یا آن دنیا چکرتان را بزنید و خوش باشید و در آخر عمری از پول تقاعدتان استفاده درست کنید.

    10- شما می توانید دو سال قبل بمیرید، بعد دوسال بعد همه از مردن شما با خبر شوند و در نتیجه همه دنیا بگویند ما دو سال قبل از مردن شما با خبر بودیم در حالی که شما یا در همان چهارده سال قبل مردید و خودتان هم حس نکردید و یا اصلا نمردید و فعلا به ریش همه کسانی که مردنت را تجلیل و تقبیح می کنند می خندید.


    مهدی ثاقب

    منبع: http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=100328




  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 94/6/22::: ساعت 5:35 عصر

    از دیر زمانی به اینسو عدهء جنایتکاران مجرم تحت نام طالب و مجاهد مرتکب اعمال نهایت زشت و ناپسند میگردند و بخاطر توجیه اعمال زشت خود و سرپوش گذاشتن بالای جنایات شان و اغفال مردم عوام و بدنامی مجاهدین واقعی ، تحت عنوان مجاهد وطالب بر زندگی شخصی مردم بیدفاع یورش میبرند، اموال و اجناس افراد ملکی را غارت و چپاول میکنند و سپس نام غنایم و دست آورد را بر آن نهاده و از نام اسلام سوء استفاده مینمایند. در جریان سالیان اخیر ما شاهد جنایات بیشماری توسط افراد مجرم و خائن به اسلام و مسلمین بوده ایم که آله دست دشمنان دین بوده و باعث آزار واذیت مسلمانان و بدنامی مجاهدین گردیدند. درحالیکه چنین اعمالی بیشتر توسط کسانی صورت گرفته که خود از آموزه های دینی نا آگاه بوده و از نام دین بعنوان ابزاری برای توجیه جنایات خود و اغفال مردم عوام سوء استفاده نمودند.

    برآن شدیم تا با استفاده از منابع معتبر دینیدرجهت معرفی گروپ های مسلح بنام مجاهد و طالب که مرتکب جنایات بیشماری میشوند و سپس آنرا پوشش دینی میدهند جهت تنویر اذهان عامه نکاتی را بعرض برسانیم : شایان ذکراست،مطالبی آتی هیچنوع انگیزه سیاسی نداشته صرف میخواهیمعلیه کسانیکه قصداً و یا سهواً دچار گناهان بزرگ میگردند و نا بخردانهآنرا رنگ و بوی دینی میدهند به دفاع از اسلام عزیز و نجات ملت از چنگال جاهلان جنایتکار نکاتی را بعرض برسانیم.

    راهزنی یا حرابه؛ یعنی اینکه افرادی که با برداشتن سلاح (سرد یا گرم) امنیت شهروندان و مسافرین را به خطر بیاندازند و به جان و مال آنها تجاوز نمایند، و شریعت حکم چنین افرادی را سخت قرار داده است.

    استاد سید سابق در کتاب "فقه السنة" می نویسد: «حرابت‌که قطع الطریق و راهزنی نیز نامیده می‌شود عبارت است از: خروج و طغیان و یاغی‌گری طایفه‌ای وگروهی مسلح‌، در سرزمین اسلامی‌، بمنظور ایجاد هرج و مر‌ج و خون ریزی و ربودن اموال و هتک ناموس و آبروی مردم و اتلاف محصولات و کشتن حیوانات و تلف‌کردن آنها و هدفشان از این‌کارها مقابله با دین و اخلاق و نظام و قانون باشد. پس هرگاه فردی از افراد دارای قدرت و تسلط و نیروئی باشد و بجان و مال و ناموس جماعتی تجاوز نماید او نیز محارب با خدا و راهزن است و هچنین اگر جماعتهای مختلف نیز چنین‌کنند وکارهائی را پیشه ‌کنند که نظم عمومی و جان و مال و ناموس مردم را بخطر اندازند، در مفهوم «حرابته داخل هستند مانند باند و دسته‌های کشتار و ترور و باندهای دزدیدن اطفال و کودکان و باندهای سرقت و دزدی از بانکها و خانه‌های مردم و باندهای دزدیدن زنان و دختران برای تجاوز بدانها و فسق و فجور و باندهای ترور حاکم و اولیای امور، بمنظور ایجاد فتنه و آشوب و ناامنی و باندهای نابودکردن مزارع وکشتن حیوانات و دامها عنوان محارب بر همه آنها اطلاق می‌شود.».

    محاربت با خدا یا راهزنی بزرگ ازجرمهای بزرگ و گناهان‌ کبیره بحساب می‌آید لذا خداوند برای‌کسانی‌که بدین جرم بزرگ مبادرت می‌ورزند سخت‌ترین عبارت و کلمات را بکاربرده است.

    خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَاداًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلاَفٍ أَوْ یُنفُوْا مِنْ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنیَا وَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ» (مائده : 33)

    یعنی: «کیفر کسانی که (بر حکومت اسلامی می‌شورند و بر احکام شریعت می‌تازند و بدینوسیله) با خدا و پیامبرش می‌جنگند و در روی زمین دست به فساد می‌زنند، این است که کشته یا به دار زده شوند (البته منظور طناب دار نیست)، یا دست و پای آنها در جهت عکس یکدیگر بریده شود، یا اینکه از جایی به جایی تبعید گردند و یا زندانی شوند. این رسوایی آنان دردنیا است و برای ایشان در آخرت مجازات بزرگی است».

    برای محاربین شرایطی وجود دارد تا مستحق‌‌کیفر مقرر و معین محار‌بت شوند و این جرم و جنایت درباره آنان ثابت‌گردد، که ما در اینجا به نقل از کتاب "فقه السنة" استاد سید سابق رحمه الله آن شرایط را با تفصیل و اختلافات مابین مذاهب چهارگانه را ذکر می کنیم:

    1-‌ تکلیف‌: باید اهل تکلیف باشند.

    2- مسلح باشند.

    3- بیرون از مناطق آباد باشند.

    4- ‌اقدام آشکارا یعنی خود را آشکار سازند.

    البته علما درباره همه این شروط اتفاق ندارند بلکه درباره آنها اختلافاتی وجود داردکه بشرح زیر خلاصه می‌گردد:

    1- ‌شرط تکلیف

    کسی محارب شناخته می‌شودکه عاقل و بالغ باشد، چون این دو صفت شرط تکلیف و شرط اجرای حدود درباره مجرم می‌باشند. پس‌کودک نابالغ و دیوانه هر اندازه در اعمال محاربت شرکت داشته باشند «محارب» بحساب نمی‌آیند چون شرعاً اهل تکلیف نیستند و در این باره فقها اختلاف ندارند ولی درباره‌ کودکان و دیوانگانی ‌که با محار‌بین شرکت داشته و در عمل «حرابت» سهیم باشند اختلاف دارند.

    که آیاکیفرو عقوبت از محاربین ساقط می‌شود بعلت اینکه از اطفال و دیوانگان همکارشان ساقط می‌شود؟

    علمای حنفیه می‌گویند: هرگاه عقوبت و کیفر از بعضی از مجرمین ساقط شد از بقیه نیزساقط می‌شود، باعتبار اینکه همه مجرمین مسئولیت مشترک دارند و هرگاه کیفر محارب با خدا ساقط شد درباره اعمالی که مرتکب شده‌اند بعنوان جرائم عادی بدانها نگاه می‌شود و کیفرهای عادی‌که برای این جرائم در نظرگرفته شده در‌باره مجرمین محاربین اجرا می‌شود. برای مثال اگر جرم ارتکاب قتل باشد به «ولی دم» و ورثه مقتول مراجعه می‌شودکه ولی دم و صاحب خون می‌تواند گذشت کند و می‌تواند قصاص‌کند و همینطور بنسبت دیگر جرائم رفتار می‌گردد که‌ کیفر هر جرمی مشخص شده است‌.

    و مقتضای مذهب مالکی و مذهب ظاهریه و دیگران آنست‌که هرگاه حد وکیفر محارب با خدا ازکودکان و دیوانگان ساقط شد، از افراد بالغ و عاقل و مکلف‌که با آنان شریک بوده‌اند ساقط نمی‌شود چون حد محارب با خدا حق الله است و درباره حق الله افراد مورد توجه نیستند بلکه اجرای حد مورد توجه است‌.

    مرد بودن و مذکربودن و حریت و آزاد بودن برای محارب بودن شرط نیستند چون مونث بودن و بنده و برده بودن در جرم و جنایت محاربت تاثیری ندارد.گاهی زن و عبد و بنده همان قدرت و نیروئی دارندکه دیگران دارند و می‌توانند تدبیر و مشارکت بسزا در تمرد و عصیان داشته باشند و اسلحه بدوش بکشند، پس در احکام محاربه با دیگران فرقی ندارند.

    اما ابوحنیفه ذکورت و مردیت را در محاربه شرط دانسته است چون زنان مهربان هستند و دارای بنیه ضعیف می‌باشند نمی‌توانند اهل محاربه باشند و طحاوی خلاف آن را نیز از او روایت‌کرده است‌.

    2-‌ شرط حمل سلاح و مسلح بودن

    برای محاربین شرط است‌که اسلحه داشته باشند چون محاربین با نیروی سلاح و تکیه بر آن بدین عمل مبادرت می‌کنند، پس هرگاه اسلحه نداشته باشند نمی‌توانند ازخود دفاع‌کنند ومانع حمله بخود شوند. هرگاه با عصا و سنگ مسلح باشند آیا محاربند؟ فقها دراین باره اختلاف نظردارند: امام شافعی و مالک و حنابله و ابویوسف و ابوثور و ابن حزم می‌گویند اینگونه اشخاص نیز محارب هستند چون نوع سلاح و کثرت آن معتبر نیست بلکه قطع طریق و راهزنی معتبر است پس این عمل با هر وسیله‌ای انجام‌گیرد محار‌بت است ولی ابوحنیفه‌گفته است چنین اشخاصی محارب نیستند.

    3- شرط صحراء و دوری از آبادانی:

    بعضی فقها شرط ‌کرده‌اند که اعمال محاربت بایستی در صحرا و بیابان صورت گیرد تا عاملان آن محارب شناخته شوند اگر در داخل شهر و روستا آن را انجام دهند محارب نیستند. چون آنچه‌که واجب است حد قاطع الطریق است و قطع طریق و راهزنی در صحرا و بیابان است و در شهرکمک و یاری امکان دارد و متجاوزین شوکت و قدرتی ندارند پس محارب نیستند بلکه دزدند و اختلاس‌گرند و اختلاس حدی ندارد. این مذهب ابوحنیفه و ثوری و اسحاق و اکثر فقهای شیعه است و خرقی از علمای حنابله در وجیز نیز آن را گفته است‌.

    ‏و ‌شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: اگر محاربین در شهر و آبادی اسلحه بکشند و بزور مال مردم را بگیرند آنان دزدند نه ‏محارب، چون مردم می‌توانندکمک و یاری طلب‌کنند.

    گروهی دیگر از فقهاء برآن هستندکه حکم شهر و روستا و صحرا و بیابان یکی است چون مفهوم آیه عام است و هر محار‌بی را شامل می‌شود بعلاوه زیان محار‌بت در شهر بزرگتر است پس بطریق اولی این مجازات شامل حال محارب در شهر می‌گردد (زیرا در مناطق آباد همه اموال اشخاص در معرض خطر قرار می‏گیرد ‏ولی مسافر در بیابان معمولا همه اموال خویش را همراه ندارد). بنابراین همه باندهای جنایت‌کار دزدی و سلب و نهب و قتل‌، محارب هستند.

    و این مذهب امام شافعی و حنابله و ابوثور و اوزاعی و لیث و مالکیه و ظاهریه است‌. چنین پیدا است‌که این اختلاف بتبعیت اختلاف ولایات و شهرها پدید آمده است‌کسی‌که صحراء و بیابان را شرط دانسته است اوضاع غالب منطقه و محلی خویش را در نظرگرفته است و یا در زمان آنان در شهرها این محار‌به پیش نیامده است و برعکس‌کسانی‌که صحراء را شرط نمی‌دانند درشهرها نیز با این حال رو برو بوده‌اند. لذا امام شافعی می‌گوید وقتی‌ که نیروی حاکم ضعیف باشد این حالات ناامنی نیز جزو محابه بحساب می‌آید و اگر نیروی حاکم ضعیف نباشد محاربه نیست بلکه اختلاس است‌.

    4- شرط مجاهره و آشکارا بودن:

    از جمله شروط محاربه آنست‌که بایستی این اعمال ایجاد ناامنی و بهم زدن نظم عمومی و قتل و خون‌ریزی بصورت آشکارا و علنی صورت‌گیرد، اگر اموال را پنهانی بدزدند آنان دزدند و حکم سارق بر آنان اطلاق می‌شود. و اگر اموال را بربایند و فرارکنند آنان دزدند و حکم قاطع الطریق و راهزن درباره آنان جاری نمی‌شود.

    وهمچنین اگر یک نفر یا دو نفر بر آخر قافله یورش بردند و چیزی نبودند آنان نیز قاطع الطریق نیستند چون قدرتی و قوتی ندارند. ولی اگر بر عده اندکی یورش برند و بر آنها غلبه ‌کنند قاطع الطریق ومحارب بحساب می‌آیند و اینست مذهب شافعیه و حنفیه و حنابله و مالکیه‌، و ظاهریه با این مذهب مخالفت‌ کرده‌اند. ابن‌العربی مالکی گفته است: آنچه‌ که بنظرم می‌رسد اینست‌که محار‌به عام است خواه در شهر باشد یا در بیابان اگر چه بعضی از بعضی فاحشتر و زشت‌تر است ولی بهرحال محاربه شامل آن می‌شود و معنی حرابت و راهزنی در آن موجود است‌، اگرکسی در شهر با چوبدستی و امثال آن خروج‌کرد و طغیان نمود، بایستی با شمشیر او را کشت‌، چون سزای او سخت‌تر است و او دزدکی و پنهانی و با استفاده از غفلت دیگران براهزنی پرداخته است و عمل و رفتار او از مجاهره و آشکارا اقدام ‌کردن‌، زشت‌تر است‌. لذا در قتل آشکارا و مجاهره عفو صحیح است و تبدیل به قصاص می‌شود، ولی در قتل ترور و کشتن پنهانی‌، عفو صحیح نیست و محاربه بحساب می‌آید پس نتیجه می‌گیریم‌که راهزنی موجب قتل است‌، سپس گفته است‌: روزگاری‌که متصدی قضاوت بودم از دست‌گروهی مسلمان‌، شکایت پیش من آوردند که بر علیه‌گروهی خروج‌کرده و راهزنی نموده و زنی را بزور از شوهرش‌گرفته‌اند و به وی تجاوزکرده بودند سپس آنان را تعقیب‌کرده و دستگیر نموده بودند و پیش من آوردند، من در این باره از مفتیانی که خداوند مرا بدانان گرفتار ساخته بود، سوال کردم‌، جواب دادند این راهزنان ‌که بدین زن تجاوز کرده‌اند، محارب نیستند چون محابت درباره اموال است نه درباره ناموس‌. من در جواب آنان ‌گفتم‌: «إنا لله وإنا إلیه راجعون»‌، عجبا مگر ندانسته‌ایدکه محاربت درباره ناموس زشت‌تر است از محاربت درباره اموال و تجاوز به ناموس خطرناکتر و زشت‌تر از تجاوز به اموال است و مردم راضی هستند که اموال و دارائیشان را در جلو چشمشان بربایند و بگیرند ولی هرگز رضایت نمی‌دهندکه زن و دخترشان را جلو چشمشان بربایند و بگیرند و تصرف‌کنند؟‌!!.

    اگر عقوبت سخت‌تر و بالاتر از عقوبتی‌که خداوند برای محارب تعیین ‌کرده است‌، وجود می‌داشت‌، برای‌کسانی بودکه تجاوز ناموسی‌کنند و ناموس مردم را بربایند. بیگمان مصاحبت با شما، نادانان بویژه درباره قضاوت و فتوی‌، بزرگترین مصیبت است و مصیبتی بالاتر ازآن نیست‌، قرطبی‌گفته است‌: تروریست درست مانند محارب است پس اگرکسی‌کوشش‌کندکه انسانی را بکشد، برای اینکه مالش را برباید و تصرف‌کند اگرچه بروی او اسلحه نکشد بلکه داخل خانه‌اش شود یا در مسافرت او را همراهی‌کند، سپس به وی زهر بخوراند و او را بکشد او محارب است و بعنوان حد محارب با خداکشته می‌شود، نه بعنوان قصاص و سخن ابن حزم نیزقریب بدین مضمون است‌که می‌گوید:‌ کسی‌که به نزاع می‌پردازد و راهگذران را می‌ترساند و در راهها ایجاد ناامنی می‌کند و فساد بر پا می‌دارد، مسل‌ باشد یا بدون سلاح‌، در شب باشد یا در روز، در شهر باشد یا در بیابان‌، در قصر خلیفه باشد یا در مسجد، خواه سپاه داشته باشد یا نداشته باشد، مردمان بیابان مورد تعرض قرارگیرند، یا اهل روستا، در خانه خویش سکونت داشته یا در قلاع حصین باشند، اهل شهر بزرگ یا اهل شهرکوچک‌، یکنفر یا بیشتر باشند، هرکس راهگذران را مورد یورش و حمله قرار دهد و یاکشتار یا نبودن اموال یا ایجاد ضرب و جرح یا هتک ناموس در راهها ایجاد ناامنی و خوف و وحشت‌کند، خواه زیاد باشند یا اندک‌، محارب با خدا هستند و حد محارب درباره آنها اجرا می‌گردد.

    بنابراین مذهب ابن حزم درباره محاربان با خدا از همه مذاهب گسترده‌تر و وسیع‌تر است و مذهب مالکیبه نیزچنین است زیرا هرکس بهر وسیله و بهر صورت در راهها ایجاد ناامنی و رعب و وحشت‌کند محارب است و مستحق عقوبت محارب با خدا است‌.

     

    منبع: http://ghur.blogfa.com/post/454



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 94/6/22::: ساعت 9:52 صبح

    معنای لغوی راهزن (قطع الطریق): راهزن از نظر لغوی صفت فاعلی است و به کسی اطلاق می‌شود که در راهها مسافران را غارت کند. راهزن به معنای سرودگوی و مطرب نیز آمده است.[1]
    قطع طریق: واژه‌ای عربی مرکب از دو کلم? قطع به معنای بریدن و طریق به معنای راه است. بدین ترتیب قطع الطریق به معنای بریدن راه و راهزنی است و قطّاع صیغ? مبالغه است به معنای بسیار قطع کننده و نیز جمع قاطع به معنی برنده است.[2]
    معنای اصطلاحی راهزنی: قانونگذار در مواد 185 و 653 (قانون مجازات اسلامی) راهزنی را تعریف ننموده است ولی با عنایت به مباحث مطرح شده و مفاد مواد قانون مجازات اسلامی می‌توان گفت: «راهزنی بر سرقتهائی اطلاق می‌گردد که در راههای بین شهری و روستاها و غالباً در خارج از شهرها و روستاها با قهر و غلبه و به صورت آشکارا و علنی صورت می‌گیرد». بنابراین، سرقت از داخل منازل و اماکن و سرقت به صورت پنهانی و بدون به کار گیری زور و خارج از راهها و شوارع راهزنی تلقی نخواهد شد.[3]
    انواع راهزنی:
    1)   راهزنی در حکم محاربه
    رکن قانونی
     ماد? 185 (قانون مجازات اسلامی): «سارق مسلح و قطاع الطریق هرگاه با اسلحه امنیت مردم یا جاده را بر هم بزند و رعب و وحشت ایجاد کند محارب است». که حد محاربه و افساد فی الارض در ماد? 190 (قانون مجازات اسلامی) چهار چیز است:
    1. قتل
    2. آویختن به دار
    3. اول قطع دست راست و سپس پای چپ
    4. نفی بلد
     که انتخاب هر یک از این امور به اختیار قاضی است خواه محارب کسی را کشته یا مجروح کرده یا مال او را گرفته باشد و خواه هیچ یک از این کارها را انجام نداده باشد. (ماد? 191 ق. م. ا)
    رکن مادی
    ‌أ.       رفتار مجرمانه: انجام فعل مثبت مادی با به کارگیری سلاح و اعمال قهر و غلبه نسبت به مسافران و عابرین جهت بردن اموال آنها از شرایط اصلی تحقق این جرم است.[4]
    ‌ب.  موضوع جرم: در راهزنی در حکم محاربه موضوع جرم علاوه بر مال، امنیت مردم و جاده نیز خواهد بود و جرم راهزنی داخل در جرائم علیه امنیت می‌گردد. صرف به کارگیری سلاح بدون سلب امنیت موجب تحقق جرم راهزنی در حکم محاربه نخواهد بود.[5]
    ‌ج.   وسیل? مجرمانه: استفاده از سلاح شرط تحقق این جرم است. سلاح راهزنی اعم از سلاح سرد مثل کار دو شمشیر و یا سلاح گرم مثل تفنگ است.[6] استفاده از واژ? جمع (اسلحه) به جای سلاح به معنی آن نیست که سارق یا سارقین باید سلاحهای متعددی با خود داشته باشند و منظور از اسلحه، سلاحهای واقعی است نه بدلی و با توجه به ایجاد رعب و وحشت سلاح باید ظاهر باشد که بتواند دیگران را بترساند ولی شلیک کردن یا به گون? دیگری استفاده کردن از آن ضروری نیست.[7]
    ‌د.     نتیج? مجرمانه: نتیج? لازم برای تحقق جرم موضوع ماد? 185 ق. م. ا بر هم خوردن امنیت مردم یا جاده است و وقوع سرقت شرط نیست (هر چند که قصد سارقین یا قطاع الطریق بودن اموال مردم است)[8]
    ‌ه.     مکان وقوع جرم: باید در یکی از راههای خارج از شهر و یا روستا (خواه راه مال رو یا ماشین رو ) باشد، بزرگی یا کوچکی راه مؤثر در مقام نیست.[9]
    رکن معنوی
    مرتکب علاوه بر سوء نیت عام مبتنی بر معرفت فاعل جرم به نامشروع بودن عمل ارتکابی، سوء نیت خاص یا قصد بر هم خوردن امنیت مردم یا جاده را نیز داشته باشد که این امر با استفاده از اسلحه و ایجاد رعب و وحشت حاصل می‌گردد.
    چند نکته
    1-         شمول ماد? 185 ق. م. ا به عمل ارتکابی منوط به تعدد سارقین نمی‌باشد.[10]
    2-         مرجع رسیدگی برای جرم موضوع ماد? 185 ق. م. ا دادگاه انقلاب است.[11]
    3-         غیر قابل گذشت بودن حد محاربه و افساد فی الارض: که برابر ماد? 193 ق. م. ا حد محاربه با عفو صاحب حق ساقط نمی‌شود و توبه اعم از اینکه قبل یا بعد از دستگیری باشد نقشی در سقوط حد ندارد.[12]
    2)   راهزنی تعزیری:
    رکن قانونی
     ماد? 653 ق. م. ا: «هر کس در راهها و شوارع نه نحوی از انحاء مرتکب راهزنی شود، در صورتیکه عنوان محارب بر او صادق نباشد، به سه تا پانزده سال حبس و شلاق تا 74 ضربه محکوم می‌شود».
    رکن مادی
    ‌أ.       رفتار مجرمانه: ربوده شدن مال و یا اموال اشخاص توسط یک یا چند راهزن در راهها و شوارع بدون استفاده از اسلحه[13] به طریق قهر و غلبه یا به کارگیری سلاح بدون ایجاد رعب و هراس در بین افراد مورد تهاجم در راهها.[14]
    ‌ب.  موضوع جرم: در راهزنی ماد? 653 ق. م. ا موضوع جرم اموال منقول متعلق به عابدین و مسافرین در راههاست.[15]
    ‌ج.   وسیل? مجرمانه: در راهزنی موضوع ماد? 653 ق. م. ا به عنوان یک جرم تعزیری استفاده از وسیله چه به صورت عام و چه به صورت وسیل? خاص شرط تحقق این جرم نیست. مقنن با استفاده از قید (به نحوی از انحاء) طرق ارتکاب آن را وسعت بخشیده و آنرا محدود به استفاده از سلاح نکرده است. پس صرف استفاده از زور و قدرت بدنی توسط راهبران و بردن مال دیگری برای تحقق این جرم کافی است.[16]
    ‌د.     نتیجه مجرمانه: راهزنی موضوع ماد? 653 ق. م. ا جرمی مقید بوده و بردن مال دیگری بدون اینکه منجر به سلب امنیت مردم یا جاده شود شرط تحقق آن به شمار می‌رود و عبارت" مرتکب راهزنی شود" در متن ماد? مذکور بیانگر آنست که راهزنی یا سرقت مطابق این ماده باید به وقوع بپیوندد.[17]
    ‌ه.     مکان وقوع جرم: باید یکی از راهها و شوارع شهری یا روستائی باشد. (اعم از راههای داخل یا خارج شهر است).[18] منظور از راهها، راههای عبور عابرین پیاده و یا ماشین رو است. شوارع راههای بزرگتری هستند از قبیل بزرگراهها و اتوبانها. ضمناً راههای محل عبور و رفت و آمد که در میان روستاها و در میان کوهستانها وجود دارد و راههای مالرو نامیده می‌شود نیز مشمول جرم مزبور است.[19]
    رکن معنوی:
     باید مرتکب علاوه بر سوء نیت عام مبتنی بر معرفت فاعل جرم به نامشروع بودن عمل ارتکابی، سوء نیت خاص یا قصد بردن مال دیگری را نیز داشته باشد ولی اثبات قصد مجرمانه مرتکب ضرورت ندارد و با وقوع جرم، قصد مجرمانه مفروض و مسلم است.[20]
     
     


    [1] . معین، محمد؛ فرهنگ معین، تهران، زرین، 1385، چ اول، ص 898.
    [2] . بندر ریگی، محمد؛ فرهنگ بندر ریگی (عربی به فارسی)، تهران، مؤسس? انتظارات علمی، 1378، چ اول، ص 1657.
    [3] . توکلی، مهدی؛ نشری? تخصصی، آموزش و حقوقی پیام آموزش، سال پنجم، شمار? 29، 1386، ص 29.
    [4] . همان، ص 32.
    [5] . همان، ص 33.
    [6] . گلدوزیان، ایرج؛ حقوق جزای اختصاص، تهران، دانشگاه تهران، 1383، چ دهم، ص 481.
    [7] . میر محمد صادقی، حسین؛ حقوق کیفری اختصاصی، جرائم علیه اموال و مالکیت، تهران، میزان، 1384، چ سیزدهم، ص 310-309.
    [8] . همان، ص 309.
    [9] ولیدی، محمد صالح؛ حقوق جزا اختصاصی، جرایم علیه اشخاص، تهران، انتشارات امیرکبیر، سال1376، چاپ پنجم، جلد اول، ص 193
    [10].  میر محمد صادقی، حسین؛ حقوق کیفری اختصاصی، جرائم علیه اموال و مالکیت، تهران، میزان، 1384، چ سیزدهم،ص 309.
    [11] . همان، ص 310.
    [12] . همان (6)، ص 481.
    [13] . همان (6)، ص 496.
    [14] . همان (3)، ص 32.
    [15] . همان (3)، ص 33.
    [16] . همان (3)، ص 34.
    [17] . همان (3)، ص 35.
    [18] . همان (7)، ص 310.
    [19] . همان (6)، ص 496.
    [20] . همان (6)، ص 496.

    منبع: http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=33314


     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 94/6/22::: ساعت 9:42 صبح

    عجب زمانه ای، مهمان به صاحب خانه می گوید، اگر این نام را قبول داری خوب و گرنه از خانه بیرون شو!

    افغانستان فعلی در حقیقت خانه کسانی می باشد که حدود چهار هزار سال در این سرزمین زندگی کرده اند.

    شماری از افراد معلوم الهویه به پشتیبانی احدی حزب افغان ملت به خیابان ها آمده و بر ضد اکثریت شهروندان این سرزمین شعار دادند یا شناسنامه جعلی را قبول نمایید یا از کشور خارج شوید.

    حالا کسانی پیدا می شوند که خود را صاحب این سرزمین می دانند و به دیگران حق نمی دهند، تاریخ احمد شاه بابا که گویا به عنوان بنیان گذار افغانستان معرفی می شود و آن هم خالی از جنجال نیست حدود 300 سال می باشد و هیچ تاریخ دیگری بر قدامت تاریخی آن برجای نمانده است.

    قبل از این که نوشته ام را آغاز نمایم باید بگویم که پشتون ها و همه اقوام محترم افغانستان به عنوان هموطنان بوده و همه باید به زبان و هویت هم احترام بگذارند پس بهتر خواهد بود برای مشخص بودن ملیت ها در شناسامه ما درج گردد و به این جنجال خاتمه داده شود.

    همان طور که یک برادر پشتون در تظاهرات کابل در کنار احدی جیغ می زند (موژ هویت غوارو) و برای این هدف از خون خود می گذرد، پس برای دیگران هم این حق را بدهند که آنها هم هویت خود را در تذکره بخواهند ولی بخشی از هموطنان ما به خشونت و زورگوی عادت کرده اند و همین طور به زور سر نیزه حدود 300 سال است بر ما حکومت کردند، آنها در حقیقت نه تنها حکومت می کنند حتی به زبان، تاریخ و هویت ما توهین و اهانت می ورزند.

    دو سال قبل شماری از این گروه حتی برای اهانت به واژه دانشگاه در مقابل مجلس نمایندگان افغانستان در کابل با نعره مرگ بر دانشگاه اهلیت خود را به نمابش گذاشتند که همان زمان افرادی مانند یون، احدی و دیگر زبان ستیزان از آنها پشتیبانی می کردند.

    حالا بحث سر موضوع شناسنامه باز همان زورگویان به میدان آمده اند و می خواهند هویت اکثریت شهروندان افغانستان را سرقت نمایند. رییس جمهور کشور و جناح زبان ستیز به زور می خواهند نامی که فقط به حدود 35 درصد جمعیت کشور ارتباط دارد، بر تمام شهروندان افغانستان بقبولانند.

    در چنین شرایطی هرگونه نافرمانی مدنی برای عدم پذریش نامی که به اکثریت جامعه ما تعلق ندارد درست می باشد حتی عدم گرفتن شناسنامه زورکی

    محمود منجم زاده‏

    http://files.afghanpaper.com/newsfiles/201509/201509070728511938.jpg

    http://files.afghanpaper.com/newsfiles/201509/201509070730083198.jpg

    http://files.afghanpaper.com/newsfiles/201509/201509070730082411.jpg

    http://files.afghanpaper.com/newsfiles/201509/201509070730082227.jpg


    نظرات بینندگان:

    >>>   نوشته بسیار خوب ، خردمندانه و واقع بینانه است و بیان گر نظرات اکثریت مطلق ای مرز و بوم است.

    >>>   ملتهای افغانستان ازنگاه اسلامی برادرهمدیگرازنگاه قانونی هموطن متساوی الحقوق اند.هیچ ملت حاکم بردیگری یامادون بردیگری نیست .هرگاه کسانی ملتی راحاکم بردیگران اعلان کرده هم برملت خوددیگران رادشمن گرداندهم تفرقه بین مومن و بین ملتهااندازدهمچواجنت های خاین به مردم رادشمن کشورخوددانسته برعلیه دشمن مبارزه میکنیم .
    قره باش

    >>>   سلام ...همین تذکره را توزیع میکنید در ...پاکستان ودر تمام کشور های که مردم افغا نستان سفر بکنند هویت این مردم ما از کجا معلوم شود واز کشور های همسایه ما در ترور قاچاق وغیره که دستگیر شوند پرسان شود از کحا ستی میگه از افغانستان مثلیکه همین حالا در تمام کشور های خارجی...،پاکستان،تاجکستان به نام افغان قبول استند منطقی فکر کنید. 
    با احترام فایقه سردار عبدالولی

    >>>   از کلمه افغان نفرت دارم. در اکثر کشورها از این کلمه به جای فحش و تحقیر استفاده می کنند.
    زلمی از بدخشان

    >>>   تمام اقوام دیگر از کلمه افغان در اکثر کشورها از این کلمه نفرت دارند زیرا در تمام ممالک به نام کلیمه افغان تحقیر می شوند و کلیمه افغان باعث ازیت و تحقیر ساکنان افغانستان می شود 
    وطن دوست

    >>>   دوستا دیروز در کجا بودید بوجی عقل خود را بکجا مانده بودید که در قانون اساسی قبول کردید که هر شهروند این جغرافیا را افغان مینامند اگر از تفکر عقلانی خود حالا استفاد نمایم در قدم اول باید قانون را بازنگری کنیم بعد روز فرعیات سخن بزنیم ماد? چهارم: حــــاکمیت مــلــی در افــغـانــسـتــان بـه مــلـــــت تـعـلـــــق دارد کـــــه بــــــه طـــــور رسمی جریده مـــلــت افـغـانـسـتــان عـبــارت اسـت از تـمام افرادی کـه تابعیـت افـغـانـسـتــان را دارا باشند. ملـــت افغانســـتان متشـــکل از اقـــوام پشتون، تاجک، هزاره، ازبک، تـرکمن، بلوچ، پــــشه یـی، نــورستانی، ایمـاق، عــــرب، قرغیــــز، قزلبــــاش، گــــوجر، بـراهـــوی وسایـر اقـوام می باشد. برهــر فــرد از افــراد ملــت افغانســتان کلم? افغان اطلاق می شود.

    >>>   افغان یک کلمه استعماری است که کشور را به باد فنا داده است. این افغانها این قدر بر این مسئله تءکید نکنند و کشور را به آشوب نکشانند. مشکل داعش و طالبان و آمریکا برای نابودی ما کفایت می کند. اگر افغانها به این تظاهرات شان ادامه دهند به یقیت غیر افغانها که اکثریت مردم کشور را را تشکیل می دهند آرام نخواهن نشست. هویت و تاریخ افغانها بسیار روشن است و بر هیچ کسی پوشیده نیست که این قوم از پاکستان در زمان ابدالیان کم کم به کشور خزانده شده و در مرحله عبدالحمن خان بیشتر مناطق را اشغال کردند. چرا کشور را به درد سر می اندازید. چرا دشمنالن کشور شادمان می کنید. چرا باید کلمه ممنفور افغان در شناسنامه ها درج شود. هر چه شما اشغالگران بخواهید باید دیگران اطاعت کند. آن زمان گذشت. امروز به اصطلاح برخی زمان دموکراسی است. حرف زور جایگاهی ندارد. منطق و دیالوگ جای آن را گرفته است کمی به هوش آیید و زورگویی نکنید که باعث نابودی خود تان خواهد شد.

    >>>   احــدی تذکره امریکا دارد ضرورت به تذکره افغانستان ندارد تا زمانیکه وزیر یا وکیل هستند همه چیز درست است وقتی چوکی را ازانها گرفتند دیوانه میشوند وبهر طرف دست می اندازند تا بلکه از کدام طریق دیگر به چوکی برسند
    ( ر )

    >>>   اصلاً میخواهند پروسه توزیع شناسنامه های برقی را به تعویق اندازند.کدام گپ دیگر نیست..

    >>>   انگلیس ها در دکشنری خویش افغان را معادل سگ دانسته اند باور ندارید بروید دیکشنری مصور آکسفورد را ببینید.

    >>>   ما هویت تحمیلی نمیپذیریم، من تاجکم و افتخار به این هویتم میکنم.
    احمدی

    >>>   کلمه افغان نشعت میکیرد از قوم گمشده اسرایل که همان فاشیست ها هستند کلمه افغان یک کلمه زشت در جهان پنداشته میشود باید از تذکره حزف گردد افغان باید با کلمه خراسان عوض شود.
    احمد فرید عیسی زاده

    >>>   از نظر قانون اساسی...احدی متخلف قانون اند ؛ زیرا از نظز قانون اساسی تمام اقوام از حقوق مساوی برخوردار اند و هیچ قومی برتر از قوم دی?ری در افغانستان پنداشته نمیشود و ?ذشته از آن ، برادران پشتون در شکل ?یری قانون اساسی نقش داشته اند...و این خیلی خند آوراست!،
    لیما بدخشان

    >>>   ...آنانیکه به مراتب ازاکثریت خاموش این سرزمین به تعصبات قومی ونژادی میپردازند وبدون کدام منطق واستدلال موجه کلمه (افغان ) رافقط به پشتون اطلاق میدهند اینرا بدانند که ازسالیان متمادی پدران واجداد تان که به همین هویت تذکره داشتند وتا هنوزهم منحیث یک افغان ازتمامی امتیازات این کشورمستفید میشوند آیا تا به اکنون کدام کاری که آنها غیر افغان تثبیت کرده باشد به مردم درمیان بگذارند درغیر آن ماهمه یک افغان هستیم وبه همین هویت تمامی مردم جهان مارا میشناسد ویکعده خو اصلاً به صراحت کامل ازافغان بودن انکارمیکنند ومیگویند که ما افغان نیستیم حالی قضاوت را ...عموم مردم افغانستان بکنند که تعصب را قوم نجیب پشتون براه انداخته است...من افغان هستم وبه افغان بودنم افتخارمیکنم- زنده باد اسلام وافغانستان عزیز

    >>>   هرکسی که خودراافغان نمیداندنوکرپاکستان... هست

    >>>   بجز اتباع افغانستان کس دیگر نمی‌تواند که کارت شناسایی را اخذ کند ،پس ضرورت نوشتن کلمه و تذکار کلمه افغان غیر ضروری است.
    حقبین

    >>>   ما این قدر برادر برادر کردیم که آنها آن را نشان ازضعف مادیده اند نباید بیش ازاین به این... دیگر فرصت داد تافردا ومشت پولادین مارا بدانند...

    >>>   یکی از دست برد های که درقانون اساسی توسط کرزی صورت گرفت ، اطلاق کلمه? افغان به تمام ساکنین افغانستان و بند اضافی ترویج واستعمال مصطلحات ملی کشوربود که محترم حفیظ منصور فوراً بعد ازتوشیح قانون اساسی آنرا به باد انتقاد گرفت ودستبرد های این خائین ملی را افشا نمود اما دستگاه حاکمه? وقت ازجواب دادن به انتقادات آقای حفیظ منصورابا ورزیده وتا امروز خاموش اند ولی نتیجه? این تخلفات هرروز قربانی گرفته وباعث هرج ومرج وبی اتفاقی بین ساکنان افغانستان شده وبا الآخره اسباب تجزیه? کشور رافراهم خواهد ساخت امروز نه تنها درافغانستان بلکه درتمام جهان بدترین واژه ومنفورترین کلمه (افغان) بوده وچنین معنی ومفهوم پیداکرده است: افغان یعنی تروریست ، خاک فروش ،...عقب گرا ، معامله گر ،آدمکش ، زورگو ، وحشی ، طالب ، بی فرهنگ ، رهزن ، خائین و ده ها کلمات منفوردیگر که درقاموس انسانیت جا ندارد0 چون ما جزء جامعه? جهانی هستیم ومیخواهیم بامروت وانسانیت ورعایت نورم های انسانی زندگی کنیم ، پس نمی خواهیم چنین یک کلمه? منفور را که مورد قبول جهان انسانیت نیست ، بالای خود بگذاریم ولکه? ننگ وحشت را برشانه های خود حمل کنیم ، در ممالک دیگراگر دریک طیاره یک نفر افغان مسافر آن باشد ، آن طیاره چندین بار چک میشود وزنگ خطر آن به صدا می آید وپیلوت وخدمه? پرواز با ترس و وحشت تا نقطه? هدف به وظیفه? خویش بدون علاقه مندی ادامه داده واگر پیهم سه بار چنین اتفاق بافتد ، حاضر به ترک وظیفه بوده واز صحبت نمودن با افغان خودداری میکنند ـ پس این کلمه? منفور ...ودار ودسته? شان باد وبرایشان مبارکباد میگویم 0بگذارید که هر انسان هویت خودرا داشته باشد ، نه هویت تحمیلی واجباری را!!...
    نعیمه مامور وزارت امور زنان

    >>>   کلمه افغان را در فرهنگ لغت انگلیسی جستجو کنید می بینید که معنی واقعی آن چیست! انگلیسها 300 سال قبل این مردم ره ریشخند کده اند تا به حالی اینها نمی فهمند!
    قندزی

    >>>   نمیدونم چرا میگی از کلمه‌ی افغان نفرت داری وطنت را دوست بدار زیرا هرچه باشد وطنت است ملیتت واقعیتی انکار ناپذیر است گام اول موفقیتت قبول وشنیدم اخت آنچه هستی است اکثر کشورها اشتباه میکنند تو اشتباه نکن نشان بده عزت داری نشان بده سختی کشیدن مردت کرده تحقیر نام افغان اشتباه است اشتباهی که شاید ملت من زیاد مرتکب شده و حتی خود من اما تحقیق کردم وحقیقت را فهمیدم درد مرد میخواهد اینرا به همه نشان بده میدانم ملت من اگر حقیقت تو را بفهمد به تو احترام میگذارد مانند من.
    خلیج فارس

    >>>   بدبختانه ازنام افغان نفردداری نمی دانم یهودی استی یانسارا

    >>>   باید دو نوع شناسنامه توضع ?ردد یکی برای پشتونها که در ان شغل سابقه کاری شان هم درج ?ردد مانن....نوع دوم شناسنامه برای خراسانی ها توضع گردد که نام قوم شان در آن درچ گردد و به همین طور به شکل مسالمت امیز کشور ما بخیر تجزیه میگردد
    چنار گل

    >>>   باید در شناسنامه های برقی نوشته شود دین اسلام ملت افغان قوم پشتون ویا تاجیک ویا هزاره ویا ازبک و یا از هر قوم که باشدامانا قومیت خود را در شناسنامه خود درج کنند اینکه مینویسید مهمان صاحب خانه را میگوید از این خانه بروید بیرون نه چنین نیست بلکه صاحب خانه مهمان را میگوید از خانه من بروید بیرون 
    جوزجانی

    >>>   بیایید از همه این خود خوائی ها بگذریم بیائید از همه این متهم کردن یکدیگر بگذریم بیائید که از این شعار پیروی نموده و با یک دل ویک زبان بگوهیم ...بیایید که بخاطر از بین بردن این همه خود خوائی ها به ارای مردم وطن عزیز رجوع نموده و بدون تقلب و فریب مردم هر انچه را که باشندگان این سرزمین میخواهند قبول نموده و به این نفاق و تعصب که دامنگیر و سبب نابودی وطن عزیز شده خاتمه بخشیم

    >>>   ....برین فاشستان و متعصبین...به جناب سردار عبالولی گبته میشود که در خارج تذکره پرسان نمیشود از پاسپورت داشتن سوال میشود که درآن درج است و هم چنان شما که دعوای اکثریت را دارید چرا نمیگذارید که نام هرقوم نوشته شود تا معلوم شود که اقلیت هستی یا مثل همیشه زورگوئی میکنی . بگذارید نام هرقوم مربوطه نوشته شود.
    خوش بود گر مهک تجربه آید به میان 
    تا سیاه روی شود هرکه در او غش باشد

    >>>   نفرت داری برو بچه به ریش تاجیک ها و پنجشیری ها باش و از افغانستان بر آی تا نفرتت کم شود اگر نفرت داری نامت چرا زلمی است...

    >>>   سلام به همه اقوام این سرزمین !
    اصلأ کشوریکه هویت مردم اش معلوم نباشد در حقیقت هیچ است . روی این لحاظ باید در شناسنامه ها ملیت هر قوم وفرددرج شودخوبتر خواهد بود . دیگر اینکه بیرن از افغانستان اگر خودرا افغان معرفی میکنی تورا بنام قاچاقبر , انتحاری , وحشی ,تروریست , وهر آنچه زشتر و بدتر است بالای این مردم اطلاق شده و شناخته میشوی . چه خواهد شد که این کشور را به یک نام قابل قبول عام تبدیل نماید تا درجهان این مردم را دیگر بنامهای بد خطاب نکنند که باعث سربلندی همه اقوام باشد. همچنان بسیار خاینانه است که جند نفر بی هویت کسانیکه کلمه افغان را قبول ندارند از این کشور بیرون شوند در صورتیکه آنها دشمن این سرزمین هستند .
    د غزنی

    >>>   در جواب فایقه: منطقی این است که در تذکره بنویسند افغانستانی نه افغانی با واژه افغانستانی هیچ کسی مخالفت ندارد واژه افغان به دلیل نام یک قوم برای دیگر اقوام قابل قبول نیست. 
    خیرخواه

     منبع: http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=102008



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/6/17::: ساعت 4:45 عصر

     

    حمله گروهی طالبان بر ولسوالی ناهور ناکام شد

    تهیه شده توسط محمدعارف نوری- غزنی
    سه شنبه 10 سنبله 1394 ساعت 11:49

    حمله گروهی طالبان بر ولسوالی ناهور ناکام شد

    مقام های محلی در غزنی می‌گویند، طالبان مسلح نا وقت شب گذشته بالای مرکز ولسوالی ناهور حمله کردند که با مقاومت شدید نیروهای امنیتی روبرو شده، از ساحه متواری شدند.
    محمد جمعه شفاهی، ولسوال ناهور به کلید گفت: حدود 250 طالب مسلح  حوالی ساعت 12 شب گذشته به طور گروهی بالای مرکز این ولسوالی حمله کردند که در نتیجه مقاومت شدید نیروهای امنیتی، پس از سه ساعت درگیری عقب نشینی کرده، از ساحه متواری شدند.
    به گفته وی، طالبان از منطقه خوش قال ولسوالی دایمرداد ولایت میدان وردک که هم مرز با ولسوالی ناهور است، به این ولسوالی آمده بودند.
    آقای شفاهی افزود: در نتیجه این درگیری یک سرباز پولیس ملی زخم سطحی برداشته و طبق گزارشات تایید نشده، حدود چهار طالب مسلح کشته شده اند.
    به گفته وی، طالبان مسلح یک عراده تانک هاموی و سه عراده موتر سایکل مربوط به نیروهای امنیتی را نیز با خود برده اند.
    طالبان نیز این درگیری را تایید کرده، اما از وارد شدن تلفات اظهار بی اطلاعی کرده اند.

     

    طالبان بر مرکز ولسوالی ناهور در غزنی حمله کردند.

    موسی‌خان اکبرزاده، سرپرست ولایت غزنی گفت: این حمله حوالی ساعت یک شب گذشته صورت گرفته است.

    در این حمله طالبان، یک پاسگاه پولیس در نزدیکی مرکز ولسوالی ناهور سقوط کرد و یکی از سربازان پولیس بگونه سطحی زخم برداشته است و طالبان مسلح یک عراده تانک هاموی و 3 عراده موتر سایکل مربوط به نیروهای امنیتی را نیز با خود برده اند.

    گفته می شود طالبان از منطقه خوش قال ولسوالی دایمرداد ولایت میدان وردک که هم مرز با ولسوالی ناهور است به این ولسوالی آمده بودند.

    در این حمله مخالفان با مقاومت شدید نیروهای امنیتی روبرو شدند و از ساحه متواری شدند.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: پنج شنبه 94/6/12::: ساعت 12:31 عصر

    دفع حمله ی طالبان به اداره ولسوالی ناهور ولایت غزنی
    تاریخ انتشار : سه شنبه 10 سنبله 1394 ساعت 09:18

    مسولان محلی از حمله گسترده طالبان بالای اداره ولسوالی(ناوُر) ناهور غزنی خبر میدهند.
    به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، محمدجمعه شفایی؛ ولسوال ناهور غزنی گفت: ده ها تن از طالبان مسلح حوالی ساعت 1 شب گذشته به اداره این ولسوالی حمله کردند که پس از 3 ساعت درگیری مجبور به عقب نشینی شدند.

    شفایی گفت: در این عملیات یک پوسته پولیس که در حومه ی ولسوالی ناهور توسط طالبان تصرف و حریق شد.
    وی همچنان گفت: طالبان یک تانک و سه دستگاه موتر سایکل این پوسته را با خود برده اند.
    وی گفت: شش نیروی مستقر در پوسته ی مذکور، از محل درگیر خارج شده و فقط یک نیرو سطحی زخمی شده است.
    محمدجمعه افزود: در این حمله طالبان نخست آنتن تلفن را تخریب کردند تا افراد امنیتی نتوانند به دیگر مراکز تماس بیگیرند.
    ولسوالی ناهور غزنی گفت طالبان از استقامت شرق این ولسوالی و از سمت منطقه موسوم به خوات که با ولایت میدان وردک هم مرز است، اقدام به حمله کرده اند.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: پنج شنبه 94/6/12::: ساعت 12:27 عصر

    حمله طالبان در ناهور ولایت غزنی

    اطلاعات روز: مقام‌های محلی ولایت غزنی می‌گویند که طالبانِ تروریست شب سه شنبه به صورت گروهی بر ولسوالی ناهور این ولایت حمله کرده‌اند.

    به گفته‌ی آنان در این رویداد تنها یک سرباز پولیس زخمی شده و طالبان پس از سه ساعت درگیری عقب‌نشینی کردند.

    موسی خان اکبر زاده، سرپرست ولایت غزنی با تایید این رویداد گفته که این حمله طالبان ساعت یک شب سه شنبه صورت گرفته است.

    در همین حال، جمعه‌ علی شفایی، ولسوال ناهور گفته، طالبان از سه طرف بر این ولسوالی حمله کردند. به گفته‌ی او، طالبان باشندگان محل در ولسوالی ناهور را تهدید به مرگ کرده‌اند.

    ولسوالی ناهور از امن‌ترین ولسوالی ولایت غزنی در 15 سال گذشته بوده است. این ولسوالی در 95 کیلومتری شمال شهر غزنی موقعیت دارد و سرحد طولانی با ولسوالی‌های جغتو و جلگه ولایت میدان وردک دارد.

    در ولسوالی‌های جغتو و جلگه میدان وردک طالبان به صورت گسترده فعالیت دارند.

    غلام سخی زابلی، نماینده مردم ناهور در شورای ولایتی غزنی نیز گفته است که طالبان از منطقه «خوات» که با جلگه میدان وردک سرحد مشترک دارد، بالای ناهور حمله کرده اند.

    به گفته‌ی زابلی طالبان در این حمله یک تانک و سه عراده موترسایکل پولیس را با خود برده‌اند و یک پاسگاه را نیز آتش زده اند.

    طالبان برای رسیدن به مرکز ولسوالی ناهور باید ساعت‌ها راه را طی کنند و از کوه‌ها بگذرند؛ زیرا فاصله زیاد و کوه‌های صعب العبور بر سر راه شان قرار دارد. هنوز مشخص نیست که چگونه این حمله سازماندهی شده است.

    در سال‌های گذشته نیز طالبان دو بار بر مرکز رای دهی منطقه «قرناله» ناهور حمله کرده‌اند که با مقاومت مردم محل روبه‌روشده و شکست خوردند.

    در همین حال خبرها از ولسوالی اندر این ولایت حاکی است که یک فرمانده قیام مردمی با پنج نفر از افرادش توسط گروه طالبان کشته شدند.

    شفیق ننگ صافی، سخن‌گوی ولایت غزنی گفته در این رویداد سه نفر دیگر از این نیروهای قیام مردمی زخمی شده‌اند.

    به گفته او در درگیری که در محل رخ داده سه عضو طالبان نیز کشته و پنج نفرشان زخمی شدند.

     

    منبع: اطلاعات روز



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: پنج شنبه 94/6/12::: ساعت 12:26 عصر

     

    http://af.shafaqna.com/wp/wp-content/uploads/2015/07/11656428_846910988724026_852273059_n.mp4

     

    فیلم: فاجعه جلریز به روایت شاهدان عینی: همه پست ها فروخته شده بود!

    شفقنا افغانستان-



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/4/16::: ساعت 2:59 عصر

    حزب اسلامی حکمتیار که برضد حکومت افغانستان ونیروهای خارجی می جنگد می گوید که در صورت جنگ میان طالبان و افراد وابسته به داعش،از داعش حمایت خواهد کرد.

    برای تماشای کامل برنامه، به این جا سر بزنید:

    حزب اسلامی حکمتیار"طالبان،کمونیست ها و شورای نظار" را گروهای "سوگند خورده" برضد خود خطاب نموده است.

    حزب اسلامی حکمتیار نخستین گروهی است که از داعش در افغانستان رسمآ اعلام حمایت می کند.

    اما چرا حزب اسلامی حکمتیار از داعش در افغانستان اعلام حمایت کرد و این اعلام حمایت چه تاثیری بر نبرد افغانستان خواهد گذاشت؟

    در این برنامه یما سیاووش با شکریه بارکزی عضو مجلس نمایندگان و فضل من الله ممتاز عضو حزب اسلامی بحث و گفتوگو نموده است.

     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/4/16::: ساعت 2:58 عصر

       1   2      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 51
    بازدید دیروز: 59
    کل بازدید :638561
    >> درباره وبلاگ <<
    صلح طلبان افغانستان
    انجمن صلح طلبان افغانستان
    پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>دسته بندی یادداشت ها<<
    افغانستان[23] . افغانستان و توسعه[19] . پارلمان[9] . غزنی[8] . طالبان[7] . مناسبت‏ها[6] . یادداشت‏های متفرقه[6] . وهابیت[5] . هزاره[5] . پاکستان[5] . امام علی[5] . جنگ[5] . اسلام[4] . انتخابات[4] . هزاره ها[4] . صلح[4] . قرآن[4] . دین[3] . امنیت[3] . تبعیض قومی[3] . تصاویر[2] . بهسود[2] . بیکاری[2] . خشونت[2] . آمریکا[2] . عربستان[2] . دانلود[2] . علی[2] . عید[2] . کابل[2] . کوچی[2] . کوچی‏ها . مجلس . محقق کابلی . معرفی کتاب . کتاب . کدجاوا . کراچی . کشتار شیعیان . والی . وبلاگ . وحدت . مهاجرین افغان . مهدی . میلاد پیامبر . ناامنی . نرم افزار . نقد کتاب . دانلود = کتاب . دعا . غزنی، تاریخچه . فقر و بیکاری . قالب . قالب رایگان . قالب وبلاگ . عکس . عکس از غزنی . عکس و تصویر . علم . رمضان . سایت . سرعت انترنت . سیاست دوگانه . شمشیر . شهید مزاری . اخلاق . ازبک ها . امریکا . افغانها . امام حسن مجتبی . امام حسین ع . امام رضا ع . امام صادق ع . انیمیشن . بازار غزنی . پشتون . پشتونها . پیام . تاجیک . داتلود . دانش . جنگ داخلی . حقوق بشر در افغانستان . حکمتیار . تظاهرات . تفرقه گرایی . تفرقه و نفاق! . جنایات . جنایات وهابیت . تجاوز . تربیت . ترور . قندهار . قوم گرایی . کوچی .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    صلح طلبان افغانستان

    >> سایت های افغانستان<<
    قرآن کریم دانلود قرآن
    نوشته های پیشین وبلاگ
    بدنبال آرامش
    مجله مینه - پشتو
    شورای جهانی هزاره
    پایگاه‏های اطلاع رسانی مراجع تقلید
    آیت الله محقق کابلی
    زبان انگلیسی یاد بگیریم
    علیجان زاهدی غزنوی
    کودکان افغان عکس و تصویر
    سلامت روان فرزندان
    نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
    آیت الله محقق کابلی
    حزب وحدت
    سایت شهید مزاری
    سایت دانشگاه کاتب هزاره
    سایت آیت الله محسنی
    سایت ریاست جمهوری افغانستان

    تاجیک مدیا
    متن کامل قرآن کریم - دانلود
    موسیقی افغانی برای وبلاگ
    کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
    مجمع علمی فرهنگی نور
    سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
    وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتون‏های شیعه
    سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
    جمهوری سکوت
    معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
    پیوندهای فرهنگی مذهبی
    شریف حبیبی
    از غزنی / واسع هیله من
    آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
    سایت جنبش ملی افغانستان
    اندیشه مثبت
    افغانستان پس از جنگ
    تاجیک مدیا
    سادات افغانستان
    وبلاگ حقوقی صارم
    لینکستان وبلاگهای افغانستانی
    سایت گشایش
    سایت غرجستان
    سایت طلوع فجر
    آموزش زبان انگلیسی
    هفته نامه نىای غؤنه
    غرجستان
    تاجیک مدیا
    قلم بیقرار
    خبرنامه علودانی
    هزاره پیوند
    خبرهای تازه از علودانی
    وطندار
    کودکان وطن
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    روزنه امید
    برگ سبز - محمد رحمتی
    ناهور - خوات
    رو به فردا
    درد دلهای یک باچه مهاجر
    محمد شفق خواتی
    استاد علیزاده مالستانی
    مدرسه محمدیه غزنی
    مردم مالستان
    وحدت نیوز
    نگاه فردا
    سروش صبا
    هم صنفی
    در رثای بابه مزاری
    مجله اخوت
    هزاره پیوند
    حزب وحدت
    صادقی نیلی
    هیله من غزنوی
    علودانی
    مشفق
    بشیر احمدی
    خوات آنلاین
    قلم بیقرار
    کودکان افغانستان
    جامعه اسلامی علودانی
    محمد صابری شملتو
    جامعه نو شوکت علی محمدی
    جمهوری سکوت
    ابرار
    دورتر از چشم اقیانوس
    شریف سعیدی
    نقش والدین در سلامن روان فرزندان
    وحدت نیوز
    مدرسه علمیه محمدیه
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    حوات زیبا
    خوات دانلود
    رو به فردا

    >>طراح قالب<<
    تابستان 94 - صلح طلبان افغانستان
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

     

    انجمن طالبان صلح و امنیت در افغانستان

    تصویر ثابت

    <bgsound src="http://kabul3.persiangig.com/audio/12%20watan_eshq_tu.mp3" loop="infinite">