مقام ها در وزارت حج و اوقاف کشور می گویند که قرار است عربستان سعودی، یک مرکز اسلامی بزرگ را در شهر کابل با هزینه نزدیک به صد میلیون دالر بسازد.
گفته شده است که این مرکز اسلامی موسوم به "ملک عبدالله" پادشاه کنونی عربستان در مساحت 60 جریب زمین و روی تپه مرنجان، در مرکز شهر کابل ساخته شود.
قرارداد ساخت این مرکز میان یوسف نیازی، وزیر حج و اوقاف افغانستان و بندر بن محمد الحجار، وزیر حج عربستان سعودی به امضا رسیده است.
ساخت این مرکز اسلامی پس از ایجاد مدرسه دینی موسوم به خاتم النبیین در شهر کابل که از سوی آیت الله محسنی ساخته شده، دومین پروژه بزرگ در زمینه ساخت مدارس دینی در کشور به شمار می رود.
ساخت این مرکز اسلامی پس از ایجاد مدرسه دینی موسوم به خاتم النبیین در شهر کابل که از سوی آیت الله محسنی ساخته شده، دومین پروژه بزرگ در زمینه ساخت مدارس دینی در کشور به شمار می رود.
مقام ها در وزارت حج و اوقاف گفته اند که مرکز ملک عبدالله دارای یک دانشگاه بزرگ علوم دینی، یک لیلیه با ظرفیت 5 هزار شاگرد، یک شفاخانه مجهز و میدان ورزشی است.
داعی الحق عابد، معین وزارت حج و اوقاف به بی بی سی گفته است:" این مرکز در سطح منطقه شاید کم نظیر باشد و یاهم دست کم شبیه دانشگاه اسلام آباد که سعودی اعمار کرده، باشد."
گفته شده که علاوه بر دانشگاه یک مسجد نیز مانند مسجد فیصل که در اسلام آباد، از سوی سعودی ها ساخته شده و15 هزار نفر گنجایش دارد در محوطه "ملک عبدالله" ساخته می شود.
مسجد فیصل یکی از بزرگترین مساجد دنیا است که در سال 1986 از سوی عربستان سعودی در اسلامآباد پایتخت پاکستان ساخته شد.
نگرانی از رشد تندروی در افغانستان
در همین حال داوود مرادیان، رییس مرکز تحقیقات استراتژیک افغانستان می گوید که ساخت مرکز اسلامی از سوی عربستان سعودی در کابل، خبر تکان دهنده و نگران کننده است.
به گفته مرادیان، قرائت عربستان سعودی از اسلام، دولتی، تفرقه انداز، خراسان ستیز و تجدد ستیزمانند رقیب ایدیولوژیکی آن، یعنی ایران است.
به گفته مرادیان، قرائت عربستان سعودی از اسلام، دولتی، تفرقه انداز، خراسان ستیز و تجدد ستیزمانند رقیب ایدیولوژیکی آن، یعنی ایران است.
رییس پیشیین مرکز مطالعات استراتژیک وزارت خارجه، می گوید که گسترش شبکه های وهابیت و سلفی، ایدیولوژی رسمی آل سعود است که منجر به تشدید اختلافات مذهبی، مبارزه با فرهنگ ها و عنعنات محلی و ملی به ویژه در خراسان زمین و "پشتونوالی" و مقابله با ارزشهای جهان شمولی چون برابری و تسامح و همزیستی مسالمت آمیز می شود.
او تاکید کرده که عربستان در راستای رقابت با کشورهایی چون ایران، ترکیه و مصر است و در نهایت می خواهد ائتلاف استراتژیک و مثلثی عربستان، امریکا و پاکستان که از مولفه های اصلی سیاست خارجی ریاض به شمار می رود را تقویت کند.
پیش از این نیز داوود اغلو وزیرخارجه ترکیه گفته بود که برای تداوم امنیت در افغانستان باید ریشه های افراط گرای و شورش گرای را از بین برد.
آقای مرادیان تایید کرده که برخی منابع عربستان سعودی، میلیون ها دالر را به طالبان کمک کرده و این کمک ها بیش از مبلغی است که این کشور، به افغانستان داده است.
در همین حال، داکتر ذاکر حسین ارشاد استاد علوم سیاسی در دانشگاه می گوید که ایجاد چنین مرکز زمانی می تواند جنبه مثبت داشته باشد که از سوی دولت افغانستان به شکل درست مدیریت شود.
به گفته داکتر ارشاد، این مرکز می تواند سبب نهادینه شدن تحرکات غیر قابل قبولی شود که در حال حاضر در افغانستان وجود دارد.
این آگاه امور سیاسی می گوید که تاسیس مرکز اسلامی از سوی کشوری که به طالبان کمک مالی می کند و این گروه (طالبان) هروز مردم این سرزمین را به قتل رسانده و قوم گرایی را در افغانستان دامن می زند، خطر جدی برای تمامی کشور محسوب می شود.
به گفته او، فعالیت این مرکز می تواند هراس افکنی را مشروعیت دینی دهد.
او می گوید، به هر اندزه که بحث های فرقه گرایی در قالب وهابیت و سایر فرقه ها در افغانستان به وجود بیاید، زندگی مسالمت آمیز و همزیستی مشترک در کشور، با خطر جدی روبرو می شود.
داکتر ارشاد گفت:" ایدئولوژی های وارداتی به هرگونه ای که باشد نمی تواند خوش بینی مردم افغانستان را به دنبال داشته باشد بنا براین، وظیفه دولت در این راستاست که مسوولانه برخورد کند."
تحصیل علوم دینی در افغانستان دارای پیشینه تاریخی است و هزاران محصل برای فراگیری این دروس به کشورهای عربی چون، مصر، عربستان، سودان، سوریه و عراق و نیز کشورهای همسایه پاکستان و ایران می روند.
گفته می شود که مدارس دینی در پاکستان بیشتر به ترویج افکار تندروانه می پردازد که تولد و رشد گروه تروریستی طالبان نیز در همین مدارس، صورت گرفته است.
پیشتر شماری از آگاهان، خواهان ایجاد مدارس دینی در داخل افغانستان شدند تا از رفتن طالبان علوم دینی به پاکستان جلوگیری شود.
خبرگزاری بخدی
پس ازگذشت یازده سال از حکومت جهل و تحجر طالبان و حضور پایگاه های القاعده در افغانستان که به همکاری جامعه جهانی، فصل جدید سیاسی درین کشور گشوده شد و فرصت های نوینی با حمایت جامعه بین المللی در عرصه های مختلف برای مردم افغانستان فراهم گردید اما با تاسف، علی الرغم کمک های وسیع جهانی ، برخلاف آن چه توقع میرفت زمینه ی گسترش فعالیت های تروریستی در افغانستان مساعد و صفوف آنان تقویت گردید.گرچه مردم مناطق هزاره نشین مرکزی کشور، از ابتدای تشکیل حاکمیت قانونی در افغانستان، در راستای تامین امنیت، بازسازی، تفاهم، وحدت ملی با تمام توان خویش تلاش و همکاری نموده وهمه ی سلاح های دست داشته شان را بدولت تسلیم دادند ولی آنگونه که دیده میشود با وجود اینکه امنیت در مناطق هزاره نشین مرکزی حاکم است، ولی تلاش های برای نا امن سازی مسیرهای مواصلاتی منتهی به ولایات بامیان,دایکندی ,غور و غزنی در جریان است که در سالیان اخیر گراف ناامنی ها درمسیر را ه های مواصلاتی ولایت های میدان وردک و پروان که شاهراه های اصلی عبور مردمان مناطق هزاره نشین مرکزی به سوی کابل و برعکس آن میباشد، سیر صعودی داشته و حتی تلفات جانی و خسارات مالی فراوانی را برای مردم این مناطق ببار آورده اند که درین اواخیر هر روز ازمسافران مردم هزاره بجرم هزاره بودن درمسیر این راه ها قربانی میگیرند . مسافران مردم هزاره توسط افراد طالبان مورد آزار و اذیت قرار گرفته و سربریده میشوند. اکنون رفت و آمد در مسیرشاه راه بامیان، دایکندی و غور همراه با ترس و وحشت انجام می شود زیرا طالبا ن همه روزه به کشتار و شکنجه مسافران مردم هزاره درین راه ها دست می زنند.
از ماه ها بدین سو، تمام راه های مواصلاتی مناطق هزاره نشین افغانستان ، از سوی گروه طالبان مسلح ، مسدود شده وطرح محاصره ی کامل مناطق هزاره نشین توسط آنان باردیگرمانند دهه ی نود میلادی عملی میشود قرار معلوم گروه طالبان در هماهنگی با برخی از حلقات حکومتی کابل در طی ماه های اخیر دست به طرح محاصره کامل مناطق هزاره نشین کشور از مسیر شاهراه های ارتباطی میان ولایات وردک میدان و پروان الی ولایات بامیان , دایکندی و غور و مسیر ارتباط ترانسپورتی میان ولایت دایکندی الی ولایات قندهار , ارزگان و هلمند و خطوط ارتباط زمینی میان ولسوالی های قره باغ , جاغوری,مالستان ,اجرستان و ناهور ولایت غزنی دست زده که برای به محاصره قرار دادن کامل این مناطق راه های ارتباط ترانسپورت زمینی را برای مردمان محلات متذکره مسدود نموده اند درصورتی که به وضعیت امنیتی راه های مواصلاتی این ساحات از طرف دولت توجه جدی صورت نگیرد، مردمان ولایات بامیان ,دایکندی,غورو غزنی با این اقدام غیر انسانی گروه مزدور طالبان و تیم حاکم کابل به فاجعه انسانی بزرگ روبرو خواهند شد.”چنانچه در دهه نود میلادی گروه طالبان قبل از اشغال و کشتار جمعی مردم هزارستان این مناطق را در محاصره ی کامل اقتصادی قرار داده بودند و بعد از ان برای اشغال آن اقدام خونین نسل کشی را به پیش بردند گرچه در برخی از مناطق هزاره نشین مرکزی و شمالی کشور نیروهای مقاومت مردمی علیه این گروه مزدور در ان زمان دست به دفاع و مقا ومت زدند ولی با وجو د آنهم درسالهای محاصره اقتصادی مناطق هزاره نشین مرکزی از عدم رسیدن موادغدائی با فاجعه انسانی مواجه وقربانی های زیادی انسانی را دادند که صرف در برخی از محلات ولایت کنونی دایکندی بیش از هشتاد تن از مردم هزاره دریکی از ولسوالیهای آن ولایت بعلت مسدود شدن راه ها ی ترانسپورتی در دهه نود میلادی جان خودها را ازدست دادند. این بار نیز گروه طالبان از همان شیوه گذشته دردهه نود میلادی علیه مناطق هزاره نشین کشور استفاده و آن عمل جنایت کارانه ی محاصره اقتصادی این مناطق را به کمک و همدستی تیم حاکم کابل انجام میدهند و گام به گام هم مانند دهه نود میلادی این ساحات را در محاصره ی کامل اقتصادی قرارداده است و در انتظارخروج نیروهای خارجی در سال 2014 اند تا دوباره مانند گذشته به نسل کشی مجدد مردم هزارستان مرکزی دست بزنند در حالیکه ولایات دایکندی ,بامیان , غورو مناطق هزاره نشین ولایت غزنی که ازلحاظ داشتن طبیعت سرد وزمستان برفگیر آن همه ساله با فرارسیدن فصل زمستان با مشکلات فراوان ومسدود شدن را ه های ترانسپورتی روبرو می شوند.گرچه مردم ولایت بامیان قبلا درچند مورد درادامه کاگل نمودن سرک،روشن کردن “الکین” مدال دادن برای الاغ اقدام نمادین بی پروایی و کم کاری حکومت را هویدا کردنداما حکومت دربرابراین نوع رفتارها نه چشمی برای دیدن ونه گوشی برای شنیدن داشت. این عمل سمبولیک درشرایطی انجام شد که حکومت افغانستان میلیارد ها دالر کمک را دریافت می کرد متاسفانه بی توجهی وتبعیض دربرابرخواسته ها ومطالبات مردم هزاره ،امری تسجیل شده است. مردمان ولایات هزاره نشین دربیان خواسته های شان،به مسایلی روی آوردند که درتاریخ این کشوربی نظیراست این نوع رفتارهای انسانی و مدنی را حکومت نمی شنود.چون حکومتهای ضد مردمی آلوده به فساد برای تقاضای مردمش اهمیتی قایل نیستند.
درین اواخیر بارها مردم مناطق هزاره نشین کشورضمن برگزاری چندین تظاهرات اعتراضی ,تامین امنیت راه ها ی مواصلاتی را خواستار شدند زیرا بیش از یازده نفر از مسافرین مردم هزاره بجرم هزاره بودن با بی توجهی نیروهای امنیتی درنزدیکی منطقه جلریز درفاصله یک ویا دوکیلومتری پوسته های حکومتی ولایت وردک میدان از طرف نیروهای طالبان بصورت فجیعی مثل حیوان سربریده شدند . پس از سر بریده شدن مسافران مردم هزاره در این مسیر که مردم هزاره ، این مسیر را به جاده مرگ مسمی نموده است.
این در حالیست که با وجود تقاضاهای مکرر و اعتراضات پیهم مردمان این ساحات دولت افغانستان تاهنوزهیچ توجهی به خواسته های این مردمان در جهت تامین امنیت این شاهراه ها نکرده است. بی توجهی حکومت سرانجام صبر مردم صبور هزارستان را به سر آورده و به حرکات مدنی در قالب راه اندازی تظاهرات اقدام کردندباید منتظر بود که آیا حکومت خود عملا خواهان تداوم نا امنی در مناطق مختلف کشور است یا خیر؟ ولی انچه بیشتر آزار دهنده به نظر می رسد که خوش بینی ها وتعمدات حکومت در پذیرش غیر مسئولانه ی مسئولیت های امنیتی است که به فاجعه منجر خواهند گردید واین مردم افغانستان خواهند بود که تاوان آن را باید بدوش بکشند . البته اعتراضات مدنی مردم هزاره نسبت به این بی عدالتی ها وظلم ادامه می یابد صدای مردمان این ساحات خفه نمی شوند این ندای انسانی را همه مردم افغانستان ومردم دنیا می شنوند. چنانچه رهبران احزاب مطرح سیاسی از افزایش، نا امنی ها در این شاهراه، بی تفاوتی حکومت در زمینه های تامین نظم وقانون، انکشاف متوازن و عدالت درکشور به شدت انتقاد کرده و هشدار داده است که ادامه این روند درنهایت به خیزش های مردمی منجر خواهد شد.با صبر ومقاومت مردم این مناطق امنیت وعدالت تامین وظلم نابود می شود پس باید برای اعاده ی حقوق طبیعی ,آوردن ثبات وامنیت این ساحات باید یک حرکت مردمی و سراسری در تمام مناطق هزارستان آغاز گرددو مردم خودبرای رهایی از این مشکل اقدام نمایند. مردم مناطق مختلف هزارستان باید پس از بسیج جوانان از دولت افغانستان بخواهند که اگر حکومت قادر به تامین امنیت نمی باشد، حداقل برای گرد آوری یک نیروی مردمی و محلی همکاری جدی نموده و امکانات لازم را در اختیار مردم این ساحات قرار دهد.
در گردهمائى یازدهمین سالگرد مرگ احمد شاه مسعود سیاف هم بیان کوتاه ولى آمیخته با قهر داشت، درین بیان کوتاه پنج بار چنان قسمهاى محکم محکم خورد که مانند قسم هاى کدام مجرم بزرگ در نزد قاضى در محکمه، گفت: والله، بالله ، تالله اى مفتى ها میدانند که عملیات انتحارى حرام است... اگر جائز باشد چرا اى مفتیها بچه هاى شان را به عملیات انتحارى نه مى فرستند؟!!
منبع: http://dailyshahadat.com/leekane-story.php?id=3297#cmnts
----------------------------------
مشروح سخنرانی عبدالرب رسول سیاف در مراسم بزرگداشت از سالگرد شهادت قهرمان ملی کشور
• استاد سیاف: به غیر از مجاهدین کسی نمی تواند طالبان را بکوبد
1391/6/19

دوستان گرامی! پیش از همه به روح برادر شهید و گرامی خود انجینر صاحب شهید (احمدشاه مسعود) و به روح پاک استاد بزرگوار و گرانمایه خود و قدردانی شهید که حیثیت مرشد و پیشوا را برای ما داشت دعا می کنیم و برای تمام شهدایی که عکس های شان به چشمم می خورد و شهدایی که نه نامشان به یاد ماست و نه عکس شان در پیش ماست برای شان دعا می کنیم و بجا می دانم که در این جا به روح پاک اولین شهید نهضت اسلامی افغانستان و نهضت جوانان افغانستان انجینر حبیب الرحمن شهید دعا بکنم و به روح پاک و به روح بی آلایش استاد بزرگوار مؤسس و مرشد نهضت اسلامی افغانستان استاد غلام محمد شهید دعا کنم.
دوستان! من چند مطلب مختصر دارم: مطلب اول من این است که در کسب افتخارات، همه افراد ملت یکجا سهیم نمی باشند؛ هر کسی که به ملت خود یک افتخار را کمایی می کند همه ملت به آن شریک می باشند و وجیبه همه ملت این است که از ان افتخارات دفاع نمایند و حمایت و حفاظت کنند.
چند روز پیش در لندن مسابقه بود، یکی از ورزشکاران ما مدالی آورد که مورد تقدیر قرار گرفت که مستحق هم است و باید بازهم استقبال شود، سال گذشته نیز تیم کریکت ما میدانی را زده بود که استقبال شده بود، خانه شان آباد! و باید دیگر هم استقبال شود. ولی سخت جفا در حق کسانی رواست که دو امپراتوری را به زانو درآورده اند و تا هنوز از آنان استقبال نشده است.
تنها در آغوش قرن بیست، این ملت کفرشکن و تابوت شکن، دو امپراتوری را شکست دادند و ازهم متلاشی ساختند؛ هم امپراتوری صاحب زنجیرهای سیاه و هم امپراتوری که زنجیرهای سرخ به دست داشتند.
ولی به جای این که این مردم تقدیر شوند، همه روز در دست همه شوته است در فرق مجاهد حواله می کنند که مجاهد جنایتکار است، مجاهد دهشتگر است… از برای خدا کسانی که این کار را می کنند متوجه نیستند که به ضد دین خود، به ضد تاریخ خود، به ضد افتخارات خود می جنگند.
اگر گپ جهاد را از تاریخ افغانستان بگیریم، افغانستان چی دارد؟ اگر مدال هم می دهیم، مدال میربچه خان است که یک مجاهد بود، مدال احمدشاه بابا است که مجاهد بود، مدال مولوی عبدالله است که مجاهد بود، مدال وزیر اکبر خان است که مجاهد بود و… غیر از این اگر افتخاری هست، افتخارتان را نشان دهید.
چیزی که ما داریم دستاورد جهاد و مجاهدین است، چرا در حق این ملت اینقدر جفا می کنید که در گردمیز نشسته می باشند از یک طرف کسی دستی متوجه سینه مجاهد ساخته، کسی دیگری تفنگ به دست اش، کس دیگری پیکا؛ این در حق ملک خیانت است، جنایت است؛ اگر کس دیگری نمی گوید من می گویم مستدل می گویم که این در حق ملت و کشور جنایت است.
هرکسی که ضد مجاهد گپ می زند او در حقیقت دشمن ملت خود، دشمن کشور خود و دشمن سلامت و آزادی این کشور است.
گپ دوم من متوجه دولت است که خود من هم شامل این دولت هستم؛ نه صلح به عذر و زاری به وجود می آید و نه امنیت به عذر و زاری به دست می آید… خدا راه صلح را نشان داده چرا براساس گفته های خدا و رسول خدا عمل نمی کنید؟
دوستان! من می گویم که دولت هیبت و هیمنه خود را از دست داده است. چند روز پیش یک جنازه را پراندند که سی نفر کشته شدند و 50 نفر زخمی شدند. ببینید آنانی که می گویند ما ضد کافران می جنگیم، ما ضد خارجی ها می جنگیم، آن جنازه، جنازه مسلمان بود؛ نماز جنازه کافر را که کسی نمی خواند؛ کسانی که ایستاده بودند مسلمان بودند. فردا ببینی که همان کسی که تروریست را آورده یک بوجی دالر به پشتش روان می باشد دوسیه اش مراحل خود را طی نکرده خلاص می شود و اگر زندانی هم شد دیگر حمله انتحاری را از پل چرخی رهبری می کند اگر من دروغ می گویم از وزیر داخله و عدلیه پرسان کنید.
کسی که حق را نمی گوید شیطان گنگ است، احمد حنبل می گوید که اگر جاهل نمی فهمد و عامل نیز سکوت می کند پس حق چه وقت ظاهر می شود؟ همین کارهایی که امروز روان است موتر را ایستاد کن و مسافران آن را با تار گدی پران سر ببر، در یک جای دیگر سی نفر را بپران، موتر را بپران، پس حد حرابت در کجا تطبیق می شود اگر این جا تطبیق نشود.
به وضاحت می گویم که اینهایی که این کارها می کنند جنگ با خدا و رسول دارند تنها جنگ با ما و شما ندارند.
خدا می گوید که این مردم در زمین به فساد جولان دارند این ها با خدا و رسول در جنگ هستند این طور نگفته که این ها را بکشید؛ قرآن گفته که این ها را خوب بکشید معنای خوب کشتن را می فهمید که به زجر بکشید؛ خوب به دار بزنید و بگذارید که مردم ببیندشان. خوب دست راست و پای چب شان را قطع کنید و خوب از روی زمین گم شان کنید!
به وضاحت برایتان می گویم، از پشت این میرافون برایتان صدا می کنم: 5 نفر از همین جنایتکاران متکرری که انتحاری و بمب می آورند و فساد می کنند را در 5 دروازه شهر یک هفته آویزان کنید اگر بعد از آن شما انتحاری را در کابل دیدید بیایید مرا به جای شان جزا بدهید.
همین کار یک دفعه شود براساس گفته های خدا قصاص برایتان زندگی است. ای صاحبان خرد اگر یک نفر کشته می شود صدها نفر دیگر حیات شان در امن می شود.
برای من می گویند که استاد ضرور نبود که اینقدر سخت گپ می زدید هر روز کارد به گلونم است، کش کده می ری همان گنجشک معصومی را پر زدن هم نمی مانی.
می گویند که گپ سخت می گویی پس این گپ ها را کی بگویم وقتی که توته واسکت ما به درخت بالا شود، این حرف چی وقت گفته شود؟
گپ واضح و روشن است تا حدود خدا تطبیق نشود در این کشور امن نمی آید تا که بالا دستی نباشد در این ملک صلح نمی آید صلح باید از جانب مقابل، پیش شود.
بگذارید که آنان میل پیدا کنند و آنان زمانی میل پیدا می کنند که کوبیده شوند و به شما میگویم که به غیر از مجاهد بخدا اگر کسی دیگری آنها را کوبیده بتواند.
اگر مجاهد ذلیل ساخته نمی شد، حالا سر ما راکت نمی آمد؛ از یک طرف راکت های علمی سر ما روان است از یک طرف دیگر راکت های فرهنگی سر ما روان است و از یک طرف دیگر راکت های فکری سر ما روان است از هر طرف زیر راکت در گرفتیم؛ این کل اش در نتیجه این است که دست و پای مجاهد بسته است.
باز هم برای تان می گویم که این ملک ملک ما و شما است و کسی گرفته نمی تواند
برای مخالفین از اینجا صدا می کنم و حق شان است که سرشان صدا کنم؛ برای شان می گویم که برای دلسوزی بالای خود این ها، این بیجاره ها را می آورند و می گویند که این هم کلید جنت! او خبر نیست که در روز قیامت ابد و الابد، واسکت را به جان خود می کند و خود را انفجار می دهد از بالای جهنم به پایین میرود و از پایین به بالا…این بیچاره ها را بازی می دهند. در شریعت ثابت است، هیچ شک نیست، کل علمای امت را چلنج می دهم بیایید یک دلیل ضعیف در مورد جواز عمل انتحاری بگویید!
بیایید یک دلیل برای تان بگویم کسانی که پوشیدن اسکت انتحاری را شرعی می دانند یک مفتی هم واسکت می پوشید، بچه کدام مفتی که لااقل می پوشید نواسه اش که می پوشید به خداوند سوگند برای تان می گویم: والله، بالله ثم تالله همه مفتی ها می فهمند که عمل انتحاری حرام است.
جهاد که فرض بود، جایز بود مولا و مولی که فرمان جهاد می داد خودش در خط اول جهاد بود علمایی که شهید شدند همه در خط اول بودند چرا که می فهمیدند نه که تنها جهاد جایز است میدانستند که فرض نیز است.
من برای شان می گویم که این کار را بس کنید! مردم غلامی مردم آزاد را نمی کنند این ها غلامی غلام را می کنند.
این گپ ها را ایلا بدهید بیاید ملک خود را جور کنیم شما فکر می کنید که به خاطر اسلام می جنگید؟ بر ضد اسلام می جنگید؛ من به همین مردم می گویم که به خاطر خدا این کار را نکنند، به خاطر وطن همین کار را نکنند، به خاطر دین نکنند چرا که این کار به خاطر دین و عقیده نیست برای اسلام نیست.
کاشکی این ها جز مسلمانان نمی بودند…
اگر ما را روس ها می زدند، دیگران می زدند در آن باکی نداریم اما این که برادر ما می زند و ما را مجبور می کند که در برابر برادر خود عکس و العمل نشان دهیم بخاطر خدا این صحفه را بسته کنید! دیگر در حق دین، ملک و مملکت خود جفا نکنید!
در پایان به روح پاک شهدا درود می فرستم و یگانه راهی که برای ما و شما مانده این است که بیاییم در محور اسلام و جهاد، کل ملت یک جای شویم، یک وحدت ملی را به بار بیاریم. امیدوار هستم که همین وحدت ملی ما جوابگوی تمام توطیه ها، تجاوزها و جنایت هایی باشد که در برابر این ملک صورت می گیرد خداوند دعاهای ما و شما را قبول فرماید.
و السلام علیکم و رحمت الله
کسی که حق را نمی گوید شیطان گنگ است، احمد حنبل می گوید که اگر جاهل نمی فهمد و عامل نیز سکوت می کند پس حق چه وقت ظاهر می شود؟ همین کارهایی که امروز روان است موتر را ایستاد کن و مسافران آن را با تار گدی پران سر ببر، در یک جای دیگر سی نفر را بپران، موتر را بپران، پس حد حرابت در کجا تطبیق می شود اگر این جا تطبیق نشود.
به وضاحت می گویم که اینهایی که این کارها می کنند جنگ با خدا و رسول دارند تنها جنگ با ما و شما ندارند.
خدا می گوید که این مردم در زمین به فساد جولان دارند این ها با خدا و رسول در جنگ هستند این طور نگفته که این ها را بکشید؛ قرآن گفته که این ها را خوب بکشید معنای خوب کشتن را می فهمید که به زجر بکشید؛ خوب به دار بزنید و بگذارید که مردم ببیندشان. خوب دست راست و پای چب شان را قطع کنید و خوب از روی زمین گم شان کنید!
به وضاحت برایتان می گویم، از پشت این میرافون برایتان صدا می کنم: 5 نفر از همین جنایتکاران متکرری که انتحاری و بمب می آورند و فساد می کنند را در 5 دروازه شهر یک هفته آویزان کنید اگر بعد از آن شما انتحاری را در کابل دیدید بیایید مرا به جای شان جزا بدهید.
همین کار یک دفعه شود براساس گفته های خدا قصاص برایتان زندگی است. ای صاحبان خرد اگر یک نفر کشته می شود صدها نفر دیگر حیات شان در امن می شود.
برای من می گویند که استاد ضرور نبود که اینقدر سخت گپ می زدید هر روز کارد به گلونم است، کش کده می ری همان گنجشک معصومی را پر زدن هم نمی مانی.
می گویند که گپ سخت می گویی پس این گپ ها را کی بگویم وقتی که توته واسکت ما به درخت بالا شود، این حرف چی وقت گفته شود؟
گپ واضح و روشن است تا حدود خدا تطبیق نشود در این کشور امن نمی آید تا که بالا دستی نباشد در این ملک صلح نمی آید صلح باید از جانب مقابل، پیش شود.
بگذارید که آنان میل پیدا کنند و آنان زمانی میل پیدا می کنند که کوبیده شوند و به شما میگویم که به غیر از مجاهد بخدا اگر کسی دیگری آنها را کوبیده بتواند.
اگر مجاهد ذلیل ساخته نمی شد، حالا سر ما راکت نمی آمد؛ از یک طرف راکت های علمی سر ما روان است از یک طرف دیگر راکت های فرهنگی سر ما روان است و از یک طرف دیگر راکت های فکری سر ما روان است از هر طرف زیر راکت در گرفتیم؛ این کل اش در نتیجه این است که دست و پای مجاهد بسته است.
باز هم برای تان می گویم که این ملک ملک ما و شما است و کسی گرفته نمی تواند
برای مخالفین از اینجا صدا می کنم و حق شان است که سرشان صدا کنم؛ برای شان می گویم که برای دلسوزی بالای خود این ها، این بیجاره ها را می آورند و می گویند که این هم کلید جنت! او خبر نیست که در روز قیامت ابد و الابد، واسکت را به جان خود می کند و خود را انفجار می دهد از بالای جهنم به پایین میرود و از پایین به بالا…این بیچاره ها را بازی می دهند. در شریعت ثابت است، هیچ شک نیست، کل علمای امت را چلنج می دهم بیایید یک دلیل ضعیف در مورد جواز عمل انتحاری بگویید!
بیایید یک دلیل برای تان بگویم کسانی که پوشیدن اسکت انتحاری را شرعی می دانند یک مفتی هم واسکت می پوشید، بچه کدام مفتی که لااقل می پوشید نواسه اش که می پوشید به خداوند سوگند برای تان می گویم: والله، بالله ثم تالله همه مفتی ها می فهمند که عمل انتحاری حرام است.
جهاد که فرض بود، جایز بود مولا و مولی که فرمان جهاد می داد خودش در خط اول جهاد بود علمایی که شهید شدند همه در خط اول بودند چرا که می فهمیدند نه که تنها جهاد جایز است میدانستند که فرض نیز است.
من برای شان می گویم که این کار را بس کنید! مردم غلامی مردم آزاد را نمی کنند این ها غلامی غلام را می کنند.
این گپ ها را ایلا بدهید بیاید ملک خود را جور کنیم شما فکر می کنید که به خاطر اسلام می جنگید؟ بر ضد اسلام می جنگید؛ من به همین مردم می گویم که به خاطر خدا این کار را نکنند، به خاطر وطن همین کار را نکنند، به خاطر دین نکنند چرا که این کار به خاطر دین و عقیده نیست برای اسلام نیست.
کاشکی این ها جز مسلمانان نمی بودند…
اگر ما را روس ها می زدند، دیگران می زدند در آن باکی نداریم اما این که برادر ما می زند و ما را مجبور می کند که در برابر برادر خود عکس و العمل نشان دهیم بخاطر خدا این صحفه را بسته کنید! دیگر در حق دین، ملک و مملکت خود جفا نکنید!
در پایان به روح پاک شهدا درود می فرستم و یگانه راهی که برای ما و شما مانده این است که بیاییم در محور اسلام و جهاد، کل ملت یک جای شویم، یک وحدت ملی را به بار بیاریم. امیدوار هستم که همین وحدت ملی ما جوابگوی تمام توطیه ها، تجاوزها و جنایت هایی باشد که در برابر این ملک صورت می گیرد خداوند دعاهای ما و شما را قبول فرماید.
و السلام علیکم و رحمت الله
منبع:
http://www.jomhornews.com/politicalsecurity/13796.html
http://shahamat-farsi.com
اخبار جنایت قتل و کشتار مردم بیگناه وطن را در سایت طالبان بخوانید و با کلیک در اینجا به آنان پیام بدهید که جنگ راه حل نیست!
رییس شورای ولایتی غزنی کشته شد
THURSDAY, 30 AUGUST 2012 16:11 |
کابل- 9 سنبله 1391 آژانس خبری وخت
مقامات محلی در ولایت غزنی می گویند که شب گذشته رئیس شورای ولایتی غزنی همراه برادرش ازسوی افراد مسلح ناشناس در مربوطات حوز? پنجم امنیتی کشته شد.
محمدعلی احمدی معاون والی غزنی به خبرنگار محلی آژانس خبری وخت در غزنی گفت که شش بجه شام چهارشبنه زمانیکه قاضی صاحب شاه رییس شورای ولایتی به سوی خانه اش روان بود، همراه برادرش مورد حمله افراد مسلح ناشناس قرار گرفته به قتل رسیدند.
محمدحسن آمر امنیت قوماندانی امنیه این ولایت همچنان تایید میکند که رویداد روز گذشته در منطقه موسوم به تانک تیل نوآباد مربوط به حوز? پنجم امنیتی شهر غزنی رخ داده.
وی میگوید که تحقیقات در پیوند به این رویداد جریان دارد و تا هنوز به اتهام قضیه کسی بازداشت نشده است.
نصرت الله یک شاهدعینی میگوید: "زمانیکه من به سوی خانه در حرکت بودم سه نفر در نزدیکی تانک تیل از موتر پایین شد، بالای موتر رییس شورای ولایتی غزنی حمله کردند که درنتیجه وی را با یک محافظ اش به قتل رسانده از ساحه فرار نمودند."
طالبان مسلح مسوولیت این رویداد را بدوش گرفته با ارسال خبرنام? به رسانه گفته است هواداران آنها ساعت شش شام گذشته قاضی صاحب شاه را به قتل رسانده اند.
قابل ذکر است که قاضی صاحب شاه از چهره های مطرح جهادی و از اعضای حزب وحدت اسلامی افغانستان بود.
این حالیست که حدود یک ماه قبل نیز در همین محل رییس سارنوالی ولایت غزنی کشته شد که مسوولیت آنرا طالبان مسلح به عهده گرفتند.
خبرنگار: سید رحمت الله علیزاده ویرایش: ف. اخگر منبع:: http://www.wakht.af/index.php?option=com_content&view=article&id=5821%3A2012-08-30-11-47-11&catid=53%3A2011-07-23-10-18-29&Itemid=44&lang=fa |
محمد علی احمدی معاون والی غزنی به خبرگزاری بخدی گفت: "حوالی ساعت شش شام امروز( چهارشنبه)، شورشیان مسلح طالب، رییس شورای ولایتی غزنی را به قتل رساندند."
این رویداد در منطقه موسوم به تانک تیل نوآباد در حومه شهر غزنی رخ داده که بر اثر تیر اندازی، محافظ آقای صاحب شاه نیز کشته شده است.
قاضی صاحب شاه از چهره های مطرح جهادی و از اعضای حزب وحدت اسلامی افغانستان بود.
مقام های محلی در غزنی از صاحب شاه قاضی، به عنوان یک شخصیت برجسته جهادی یاد می کنند.
مقام های محلی در غزنی از صاحب شاه به عنوان یک شخصیت برجسته جهادی یاد می کنند.
غزنی از ولایت های ناآرام کشور است که در بخش های این ولایت، طالبان و اعضای وفادار به حزب اسلامی به صورت گسترده حضور دارند.
شب گذشته نیز، در حومه شهر غزنی درگیری شدیدی بین ماموران نظامی و طالبان گزارش شده است.
باشندگان غزنی می گویند که طالبان به چندین پوسته امنیتی با سلاح های سنگین و سبک حمله کردند اما مقام های محلی در این ولایت می گویند که این درگیری تلفات نداشته است.
با این حال، معاون والی غزنی می گوید که طالبان مسئول قتل قاضی صاحب شاه هستند اما طالبان تا هنوز در این مورد چیزی نگفته اند.
محمد جاوید یک شاهد عینی به خبرگزاری بخدی گفت که حد اقل چهار مرمی به سر رییس شورای ولایتی غزنی اصابت کرده است.
او می گوید که این حادثه در چند متری یک پوسته امنیتی رخ داده است و ماموران این پوسته در هنگام تیر اندازی هیچ واکنشی از خود نشان نداده اند.
مقام های محلی در غزنی تا اکنون در این مورد چیزی نگفته اند.
با این حال، محمد علی احمدی می گوید که محل حادثه در محاصره ماموران امنیتی قرار دارد و عملیات جستجو آغاز شده است.
سنایی – غزنی
در سال 1994 میلادى توّسط «ملاّ محمّد عمر» در قسمت جنوبى افغانستان در شهر «قندهار» تأسیس شد و از سال 1996 تا سال 2001 قسمت معظم کشور افغانستان را تحت سیطره خود داشت.
حرکت اوّلیه طالبان به صورت ضعیف در سال هاى بین 1979 تا 1985 شکل گرفت. در آن ایّام میان افغانستان و شوروى جنگ در گرفته بود و هرج و مرجى که در فضاى افغانستان حاکم بود، فرصتى را براى حرکت طالبان بوجود آورده بود.
در دهه 1980 میلادى افغانستان توسّط اتّحادیه جماهیر شوروى به تسخیر درآمد و در طىّ این نبرد، نیروهاى مجاهدین افغانستان توسط آمریکا حمایت مى شدند، ولى سلطه شوروى بر افغانستان دیرى نپایید.
بعد از عقب نشینى نیروهاى شوروى در سال 1989 میلادى از شهرهایى نظیر «ازبک» و «تاجیک» گروه هاى کوچک دیگرى نیز به قدرتى نسبى دست یافتند. در همین ایّام بود که نیروى طالبان خود را به عنوان «اسلام خواهان» معرّفى کردند.
آنها که اکثر از نژاد «پشتو» بودند، تصمیم گرفتند که بار دیگر حکومت مرکزى را در کابل تسخیر کنند و در طىّ این مدّت از ناحیه آمریکا تأمین تسلیحاتى مى شدند!
در بدو این حرکت هزاران نفر از مردان جوان که اکثر آنها در اردوى حفاظتى آوارگان به سر مى بردند و نیز افراد یتیم و بى سرپرست بسیارى به این گروه پیوستند.
طالبان خود را به عنوان لشکر صلح! معرّفى کردند و افراد بسیارى که بیشتر پشتو بودند و از جنگ هاى سابق و هرج و مرجى که بر این کشور حاکم بود، خسته شده بودند این گروه را حمایت مى کردند; در حالى که بسیارى از افراد طالبان در مدارس وهّابیّون افراطى در پاکستان پرورش یافته بودند.
طالبان جنگ خود را در سال هاى 1994 تا 1995 در قسمت
جنوب و غرب افغانستان آغاز کردند و قندهار، هرات و سایر شهرهاى مجاور را به تصرّف خود درآوردند. در سال 1995 به حوالى کابل رسیدند ولى در همان سال توسّط نیروهاى حکومت عقب رانده شدند. آنها همچنان در تسخیر کابل سعى کردند تا آن که در سال 1996 کابل را به تصرّف خود درآوردند، که نتیجه آن از بین رفتن 50000 نفر بود! «برهان الدین ربّانى» و «گلبدین حکمتیار» به سمت شمال کشور فرار کردند و طالبان نیز بعد از اشغال کابل «محمّد نجیب الله» را که از طرف شوروى در آنجا فعّالیّت مى کرد، اعدام کردند.
در این ایّام بود که طالبان قوانین خشک مذهبى وهّابى هاى افراطى را به مرحله اجرا درآوردند.
ملاّ محمّد عمر که بالاترین عضو در نیروى طالبان بود شورایى را تأسیس کرد که متشکّل از اعضاى بالارتبه طالبان بود و قانون نهایى فقط با تصویب «ملاّ محمد» به مرحله اجرا در مى آمد!
طالبان از طریق رادیوى کابل و توسّط بلندگوهایى که بر روى کامیون ها مستقر کرده بودند، قوانین خود را به گوش ساکنین مى رساندند، آنها سینماها و تئاترها را تعطیل کردند و مردان را با ضرب شلاّق مجبور به اقامه نماز در مساجد مى کردند. مدارس دخترانه را تعطیل نمودند و کارکردن زنان در خارج از خانه نیز ممنوع گشت. در نتیجه اکثر اعضاى بیمارستان ها از کار برکنار شدند. این در حالى بود که بسیارى از زنان، مردان خود را در جنگ از دست داده بودند و از تأمین معاش خود عاجز بودند.
طالبان بدون تشکیل دادگاه، افراد مجرم را مجازات مى کردند و مانند گوسفند سر مى بریدند، براى آنها مهم نبود چه کسى را مى کشتند، شیعه یا سنّى، هر کس مخالف آنها بود از دم تیغ مى گذراندند.
رژیم طالبان مکان امنى براى «اسامه بن لادن» ایجاد کرده بود، چرا که او در دهه 1980 به نفع افغانستان بر ضدّ رژیم شوروى اقدامات زیادى انجام داده بود و در پایان همین نبرد بود که او گروه «القاعده» را تأسیس کرد و گروه القاعده در حفظ طالبان اهتمام به سزایى داشت و همگام با طالبان با نیروى ائتلاف شمال در نبرد بود.
«بن لادن» کسى بود که آمریکایى ها او را به عنوان تروریستى با نبوغ و خوش استعداد تشخیص داده بودند چرا که در سال 1998 به سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا حمله کرده بود که در نتیجه حدود 250 یا 190 نفر کشته و بیش از 1400 نفر زخمى شدند!
به گفته آمریکایى ها حمله 11 سپتامبر هم توسّط بن لادن انجام شده بود و بدیهى بود که آمریکا «اسامه» را از «طالبان» طلب کند ولى رهبر طالبان این خواسته را هرگز نپذیرفت چرا که او وامدار «بن لادن» بود، و او را حافظ منافع خود مى دانست.
در ماه اکتبر آمریکا حمله خود را بر ضدّ تروریسم آغاز کرد و در نتیجه قسمتى از حمله خود را به طالبان و القاعده معطوف داشت و انگلیس هم او را همراهى مى کرد. در این هنگام نیروى ائتلاف شمال نیز به حرکتى بر ضدّ طالبان دست زد که از طرف آمریکا نیز حمایت مى شد و کابل و سایر شهرهاى مهم را به تصرّف درآوردند و در نتیجه در همان سال طالبان نیروى مقاومت خود را از دست داد و سرانجام در همان سال «هرات» را نیز واگذار کرد.
طالبان در زمان اوج قدرت خود، از ناحیه کشورهایى نظیر پاکستان، عربستان سعودى و آمریکا حمایت مى شدند، ولى این حمایت دیرى نپایید.
بنابر تخمین ها، جنبش طالبان در سال هاى 1995 و 1996 براى تداوم فعّالیّت ها و عملیّات خود، سالانه به 70 میلیون دلار نیاز داشته اند. به نوشته نشریّه هندى «تحلیل استراتژیک» بخش اعظم این بودجه از طریق عربستان سعودى تأمین مى گردید. هفته نامه نیوزویک در یکى از گزارش هاى خود پیرامون این موضوع مى نویسد: ریاض مهم ترین منبع مالى جنبش طالبان است!
«ملاّ محمّد عمر» رهبر گروه طالبان در یک سفر به عربستان سعودى با مقامات بلند پایه این کشور دیدار و گفت و گو کرد و ریاض هم مبلغ 10 میلیون دلار کمک در اختیار گروه تحت امر وى قرار داد، تا به خشونت هاى بى حساب خود ادامه دهند، ولى همان گونه که اشاره شد بعدها همه به آنها پشت کردند و حکومت طالبان به تاریخ سپرده شد.(1)
به هر حال به سبب خشونت هاى بى حساب طالبان، وقتى آمریکایى ها که خود از سردمداران خشونت در جهان هستند، به آنها حمله کردند نه تنها کسى از طالبان دفاع نکرد بلکه به سقوط آنها کمک کردند، و با تمام مشکلاتى که آمریکایى هاى استعمارگر براى مردم افغانستان به وجود آوردند، مردم افغان آنها را بر طالبان ترجیح دادند، چرا که فکر مى کردند خشونت طالبان از خشونت آمریکایى ها بیش تر است.
همان گونه که گفتیم طالبان زنان و دختران را به کلّى از تحصیل بازداشتند، و با هر گونه مظاهر زندگى جدید، هر چند مفید و مثبت بود به مبارزه برخاستند و همه آن ها را «بدعت» مى شمردند.
آن ها در حالى که افراد را به خاطر نداشتن ریش هاى بلند سرزنش و گاه بازداشت مى کردند، کشت تریاک را در افغانستان گسترش دادند و به قاچاق موادّ مخدّر کمک شایانى کردند، در عین حال حتّى کشیدن سیگار را حرام مى دانستند! و این به خاطر آن بود که درآمد مهمّى از کشت و قاچاق تریاک داشتند و با آن سلاح تهیّه مى کردند و برادران دینى خود را مى کشتند و هیچ کس نمى داند چگونه این تضادّ عملى را توجیه مى کردند: کشیدن سیگار حرام، گذاردن ریش هاى بلند لازم، امّا کِشت و قاچاق موادّ حرامى مثل تریاک به طور گسترده جایز!
منبع: http://makarem.ir/websites/farsi/compilation/book.php?bi=79&itg=7&s=ca
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ هویتگرایی (قسمت اول)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ انتخاب (قسمت دوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ عملیات انتحاری (قسمت سوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ افغانستان تغییر (قسمت چهارم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ سه راه حل (قسمت پنجم)
صلحطلبی، هدف غاییِ سیاست
طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی
#نسل کشی هزاره ها - شیعیان در افغانستان!
داعش را امریکا ایجاد کرد
پیامد صلج امریکا و طالبان در قطر
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 79
کل بازدید :659571

پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان
غزنی؛ ولایت والی ساز - تجربه تلخ [65]
جایگاه علی علیه السلام درهستی [17]
چه کسی به طالبان پول میدهد؟ [43]
دانلوود نرم افزار اسلامی [19]
چرا همدستی طالبان در روز قدس [20]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [4]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [3]
رد مطالب شبکه تقرثه انگیز اهلبیت توسط آیت الله محقق کابلی [21]
نقش علم و دانش در پیشرفت انسان [7]
آمریکا و سیاست دوگانه در افغانستان [6]
عید سعید غدیر بر مسلمین مبارکباد [5]
مسلمانان قربانی فتوای ملا و مفتی! [23]
60% مبتلا به مشکلات روانی و روحی! [5]
دشمنان صلح و امنیت در افغانستان [13]
[آرشیو(28)]
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
پاییز 1388
بهار 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
تابستان 1388
تابستان 89
زمستان 88
بهار 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
زمستان 93
پاییز 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
بهار 96
پاییز 96
زمستان 96

نوشته های پیشین وبلاگ
بدنبال آرامش
مجله مینه - پشتو
شورای جهانی هزاره
پایگاههای اطلاع رسانی مراجع تقلید
آیت الله محقق کابلی
زبان انگلیسی یاد بگیریم
علیجان زاهدی غزنوی
کودکان افغان عکس و تصویر
سلامت روان فرزندان
نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
آیت الله محقق کابلی
حزب وحدت
سایت شهید مزاری
سایت دانشگاه کاتب هزاره
سایت آیت الله محسنی
سایت ریاست جمهوری افغانستان
تاجیک مدیا
متن کامل قرآن کریم - دانلود
موسیقی افغانی برای وبلاگ
کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
مجمع علمی فرهنگی نور
سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتونهای شیعه
سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
جمهوری سکوت
معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
پیوندهای فرهنگی مذهبی
شریف حبیبی
از غزنی / واسع هیله من
آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
سایت جنبش ملی افغانستان
اندیشه مثبت
افغانستان پس از جنگ
تاجیک مدیا
سادات افغانستان
وبلاگ حقوقی صارم
لینکستان وبلاگهای افغانستانی
سایت گشایش
سایت غرجستان
سایت طلوع فجر
آموزش زبان انگلیسی
هفته نامه نىای غؤنه
غرجستان
تاجیک مدیا
قلم بیقرار
خبرنامه علودانی
هزاره پیوند
خبرهای تازه از علودانی
وطندار
کودکان وطن
خوات معاصر
خوات آنلاین
روزنه امید
برگ سبز - محمد رحمتی
ناهور - خوات
رو به فردا
درد دلهای یک باچه مهاجر
محمد شفق خواتی
استاد علیزاده مالستانی
مدرسه محمدیه غزنی
مردم مالستان
وحدت نیوز
نگاه فردا
سروش صبا
هم صنفی
در رثای بابه مزاری
مجله اخوت
هزاره پیوند
حزب وحدت
صادقی نیلی
هیله من غزنوی
علودانی
مشفق
بشیر احمدی
خوات آنلاین
قلم بیقرار
کودکان افغانستان
جامعه اسلامی علودانی
محمد صابری شملتو
جامعه نو شوکت علی محمدی
جمهوری سکوت
ابرار
دورتر از چشم اقیانوس
شریف سعیدی
نقش والدین در سلامن روان فرزندان
وحدت نیوز
مدرسه علمیه محمدیه
خوات معاصر
خوات آنلاین
حوات زیبا
خوات دانلود
رو به فردا