طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

زنده باد صلحزنده باد افغانستاننابود باد جنگ و خشونت

مردم افغانستان صلح می خواهند نه جنگ 

طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

انجمن صلح طلبان افغانستان - صلح طلبان افغانستان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را گفتند خردمند را براى ما بستاى فرمود : ] خردمند آن بود که هر چیزى را به جاى خود نهد . [ پس او را گفتند نادان را براى ما وصف کن ، گفت : ] وصف کردم . معنى آن این است که نادان آن بود که هر چیز را بدانجا که باید ننهد ، پس گویى ترک وصف ، او را وصف کردن است چه رفتارش مخالف خردمند بودن است . ] [نهج البلاغه]
صلح طلبان افغانستان

افغانستانخبر

امریکا: از گفت‌وگوهای حکومت افغانستان با حزب اسلامی حکمتیار استقبال می‌کنیم

end

اطلاعات روز: ایالات متحده‌ی امریکا می‌گوید از گفت‌وگوهای سیاسی میان نمایندگان حکومت افغانستان و حزب اسلامی به‌رهبری گلبدین حکمتیار استقبال نموده و آماده است برای رفع تحریم‌های سازمان ملل با حکومت افغانستان همکاری کند.
صدای امریکا به نقل از یک مقام وزارت خارجه‌ی امریکا گفته است که واشنگتن در قبال حمایت از روند آشتی میان افغان‌ها هیچ پیش‌شرطی ندارد. او گفته است: «ایالات متحده از یک روندی که به‌رهبری و مالکیت افغان‌ها باشد و منازعه‌ی افغانستان را به‌شکل مسالمت‌آمیز حل کند، حمایت می‌کند. تمام گروهای مرتبط به شمول حزب اسلامی گلبدین حکمتیار باید در این‌گونه دیالوگ‌ها سهم داشته باشند تا افغان‌ها با هم در باره‌ی آینده‌ی کشورشان صحبت کنند.»
امریکا درحالی این گفته‌ها را مطرح می‌کند که پیش از این روزنامه‌ی گاردین چاپ بریتانیا فاش کرد که حکومت افغانستان پیش‌نویس قرارداد صلح با گلبدین حکمتیار را نهایی کرده است.
منبع نوشته بود که پیش‌نویس توافق محرمانه میان دو طرف که به‌دست این روزنامه رسیده نشان می‌دهد که حکومت افغانستان راه را برای بازگشت سیاسی این رهبر بدنام در تاریخ افغانستان هموار می‌سازد.
هفته‌ی گذشته یک مقام شورای عالی صلح نیز گفت که قرار است گلبدین حکمتیار به کابل آمده و متن توافق‌نامه‌ی صلح میان دولت افغانستان و حزب اسلامی را امضا کند. پس از آن حبیبه سرابی، یکی از معاونان شورای عالی صلح، در یک تماس تلفونی به روزنامه‌ی اطلاعات روز گفت خبر آمدن حکمتیار به کابل صحت ندارد و هنوز میان شورای عالی صلح و حزب اسلامی اختلافات حل‌ناشده باقی است.
هرچند هنوز مشخص نیست که چه گزینه‌هایی مورد اختلاف میان دولت افغانستان و حزب اسلامی باقی است، اما گفته می‌شود که حزب اسلامی حذف نام این سازمان را از لیست سیاه جهانی یکی از شرط‌های اصلی صلح با دولت افغانستان عنوان کرده است.
در 19 فبروری سال 2003 میلادی وزارت خارجه‌ی امریکا و براساس فرمان اجرایی شماره 13224، گلبدین حکمتیار را به دلیل «ارتکاب و مشارکت» در فعالیت‌های تروریستی شامل لیست سیاه نمود.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 95/2/28::: ساعت 3:46 عصر

    پایان خوش‌خیالی‌ها

    end

    گلبدین حکمتیار به به صحنه‌ی قدرت سیاسی بر می‌گردد. او بعد از بیشتر از دو دهه انزوای خودخواسته و خلق خاطرات تلخ و رنج‌آور برای ملت، بر می‌گردد تا راهش را به‌گونه‌یی دیگر طی نماید. روزنامه‌ی گاردین بریتانیایی نوشته است که بر اساس یک توافق‌نامه‌ی محرمانه میان حکومت افغانستان و گلبدین حکمتیار، حکمتیار، این چهره‌ی «بدنام» تاریخ سیاسی افغانستان، در شرف بازگشت به عرصه‌ی قدرت است. به نقل از این روزنامه، حکومت افغانستان به حکمتیار وعده داده است که او را عفو نماید، زندانیانش را رها کند و برای 20000 نفر از اعضای حزبش زمینه و امکانات یک زندگی آبرومندانه را فراهم سازد. شاید در در زندگی افغانی‌یی که مملو است از اتفاقات سیاه و سنگین، برگشت حکمتیار که خالق بسیاری از این اتفاقات بوده، خبر خوب و خرسندکننده‌یی نباشد. حکومت وحدت ملی از آن‌جایی که قبل از شروع کارش وعده‌هایی بسیار به مردم داده بود و تاکنون هیچ‌یک از آن‌ها را عملی نکرده است، واقعاً نمی‌دانند این‌بار با مخالف دیرینه‌ی حکومت و قاتل هزاران تن از شهروندان، چگونه عهد و پیمانی بسته است. گشودن گره این مسأله نسبت تنگاتنگی با زندگی مردم دارد. آن‌ها از حکمتیار و برگشت دوباره‌اش به مدیریت سرنوشت سیاسی‌شان، تصور خوبی ندارند. آیا حکومت از وعده‌هایی که به حکمتیار داده است، پایش را پس می‌کشد همچنان که با مردم کرد، یا حکمتیار را بر مردم ترجیح می‌دهد و در عملی نمودن وعده‌هایش با حکمتیار، احساس التزام و مکلفیت بیشتر می‌کند. در ادامه چند نکته یادآوری می‌شود
    یک: نخستین تصویری که مردم از حکمتیار در ذهن دارند، تصویری است که این شخص از سال‌های نخست اشتراکش در قدرت سیاسی و اتفاقات قبل و بعد از آن از خود به نمایش گذاشت. حکمتیار برای کمتر از یک سال در زمان حکومت شهید برهان‌الدین ربانی صدراعظم بود. اما بعد از این‌که نابه‌سامانی‌های امنیتی در کشور به اوج خود رسید و جنگ‌های داخلی در گرفت، حکمتیار کشتارهای هولناک و بی‌شماری را بر مردم افغانستان تحمیل کرد تا این‌که طالبان اندک‌اندک از یک گروه کوچک و گم‌نام به نیروی فوق‌العاده قدرت‌مند تبدیل شدند، این‌جا بود که حکمتیار نیز بر طبل ویرانی کشور بیشتر از پیش کوبید و بر رفتار طالبان پهلو زد. از این زمان به‌بعد است که حکمتیار تبدیل به یک چهره‌ی خشن و «بدنام» در تاریخ سیاسی اخیر افغانستان می‌شود و بر سکوی خشونت و تنگ ساختن دایره‌ی زندگی بر مردم افغانستان می‌ایستد. در این درازای زمانی حکمتیار بارها با دولت‌هایی که علیه آن‌ها می‌جنگید، مذاکراتی را انجام داد و خیال برگشت قدرتمند خود را در سر پروراند. اما درست در طول همین دوره‌ی زمانی هم بود که خبرهای هم‌دستی‌اش با طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی مردم را در عزای دیگری می‌نشاند.
    حکومت در چهارده سال گذشته پیوسته از مبارزه‌ی جدی علیه این‌گروه‌ها حرف می‌زد، اما کردارش عملاً در سمت بی‌تفاوتی در برابر آن‌ها قرار داشت و به‌قول معروف با رویکرد «ستیز در ظاهر و سازش در نهان» با گروه‌های تروریستی و دشمنان مردم برخورد کرده است. امروز که مردم از برگشت جدی‌اش به حکومت با خبر می‌شوند، آن تصویر خشن و ناروای حکمتیار در جلو چشم‌شان ظاهر می‌شود. به‌واقع هم هیچ تضمینی در دست نیست که آینده‌ی اشتراک حکمتیار در قدرت سیاسی آبرومندانه و به نفع مردم افغانستان باشد ، برعکس گمانه‌زنی‌ها و قرینه‌های بسیاری حاکی از استمرار خشونت و استبداد به‌شکل عریان‌تر و دست‌بازترش است. این تصور از حکمتیار در نزد مردم سبب می‌گردد که آن‌ها نسبت به بازگشت حکمتیار، احساس خوبی نداشته باشند و برگشت حکمتیار در قدرت را مساوی با پایان قطعی خوش‌خیالی‌های‌شان نسبت به آینده‌ی کشور و صداقت حکومت می‌دانند. مردم تردید دارند در این‌که حکمتیار این بار با اقتدار بیشتری راه دهه‌ی هفتادش را در پیش نگیرد.
    دو: گاردین در حالی از توافق میان حکومت افغانستان و گلبدین حکمتیار سخن می‌گوید که کم‌تر از یک هفته قبل حبیبه سرابی یکی از معاونان شورای عالی صلح به دنبال اظهارات محمد اسماعیل قاسم‌یار مشاور بین‌المللی شورای عالی صلح که در صحبت با تلویزیون طلوع از آمدن حکمتیار به کابل خبر می‌داد، گفته بود که هنوز موارد اختلافی چندی میان حکومت و حکمتیار باقی مانده است و احتمال این‌که ادامه‌ی این مذاکرات به تعویق بیفتد نیز وجود دارد.
    سرابی در تماس تلفونی با روزنامه‌ی اطلاعات روز گفته بود که هنوز در مذاکرات میان حکومت و حکمتیار سه مورد حل‌ناشده باقی‌مانده است. اما این‌که حالا گاردین از حل این اختلافات و برگشت حکمتیار به صحنه‌ی سیاسی خبر می‌دهد، روشن نیست که حکومت بر سر آن سه مورد اختلافی با حکمتیار چگونه به توافق رسیده است. این مسأله کلاف سیاستِ افغانستان را پیچیده‌تر کرده و بر ابهامات موضوع و گمانه‌زنی‌های بیشتر مردم نسبت به نیک بودن آینده‌ی این توافق دامن زده و بدگمانی‌هایی را نسبت به صداقت‌مندی رفتار حکومت با آن‌ها سبب شده است.
    سه: افغانستان در شرایط فعلی از هیچ منظری در وضعیت خوبی به‌سر نمی‌برد. طالبان در نقاط مختلف کشور همه‌روزه در حال نمایش قدرت‌اند، نارضایتی‌های شهروندان از حکومت رو به افزایش است و بالاخره این‌روزها حکومت از سوی بخش وسیعی از شهروندانش در پیوند با یک پروژه‌ی ملی برق متهم به نقض قانون اساسی و عدالت اجتماعی شده است؛ در یک کلام: گریبان حکومت در دست گروه‌های تروریستی است اما حکومت از میان مردم برای خود مخالفان جدی دیگری در حال تراشیدن است. زمزمه‌های برگشت حکمتیار در چنین وضعیتی معمای دیگری است که داستان نه‌چندان خوش‌آیند حکومت وحدت ملی را بیش از پیش ابهام‌آمیز می‌سازد. آیا حکومت در پی چیست واقعاً؟ آیا شناختی درست از حکمتیار در نزد حکومت وجود دارد؟ آیا آینده‌ی احتمالی بد یا خوب این توافق را حکومت سنجیده است؟ و آیا توان جمع کردن این‌همه پاشیدگی را حکومت در خود می‌بیند؟ این مسأله‌یی است که مردم در برابرش تردید دارند و حکومت نیز ظاهراً نمی‌داند با آن چه کند.
    امروزها ولایت‌های شمالی کشور تبدیل به یکی از ناامن‌ترین بخش‌های افغانستان شده و هر روز گزارش‌ها از جنایات تکان‌دهنده‌ی طالبان در آن سمت خبر می‌دهد. از بغلان گرفته تا بدخشان و قندوز و سرپل. طالبان خلاف تصور حکومت، امروزها در یکی از قدرت‌مندترین لحظه‌های تاریخش به‌سر می‌برند. ترازنامه‌ی تاکنونی حزب اسلامی و شخص حکمتیار مبین همسویی این حزب و رهبر بلامنازعش با آن‌ها است، آیا با از سهیم شدنش در قدرت، حکومت این اطمینان را دارد که چنین نکند و در کنار مردم بایستد؟ حکمتیار در قدرت سهیم می‌شود، بعدش چه؟
    چهار: پاکستان یکی از حامیان اصلی حکمتیار و دیگر گروه‌های سیاسی مخالف دولت در سال‌های گذشته، این‌وقت‌ها در روابطش با حکمتیار دچار تنش شده است اما طالبان و شبکه‌ی القاعده را کماکان تمویل و تجهیز می‌کند. از دیگر سو حکومت وحدت ملی در کنار انتقادهایش از پاکستان، به همکاری جدی این کشور در امر مبارزه با طالبان و قطع حمایت‌هایش از گروه نیاز دارد. در صورت بازگشت حکمتیار به قدرت، آیا حکومت این مسأله را سنجیده است که با پاکستان چه می‌کند؟ آیا حکومت در این‌جا دچار یک خوش‌خیالی شده است یا عمق قضیه از چیز دیگری حکایت دارد؟ در هر صورتش مردم نسبت به آینده نگران‌اند و دلهره دارند. نمی‌دانند آینده‌ی‌شان با این رفتارهای حکومت وحدت ملی چگونه رقم زده خواهد شد. آیا حکومت خود این را می‌داند؟



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 95/2/28::: ساعت 3:44 عصر

    پس از 21 سال، حکومت افغانستان شهید مزاری را رسما شهید وحدت ملی اعلام کرد

    محمد اشرف غنی، رییس جمهوری کشور،در یک فرمان، رسما لقب شهید وحدت ملی را به شهید مزاری رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان، داد.

    در مراسمی که شام امروز در ارگ ریاست جمهوری برگزار شده بود رییس جمهوری کشور گفت که او، این کار را بخاطر اینکه وظیفه اش بوده انجام داده و نیاز به تشکر و قدردانی ندارد.

    محمد اشرف غنی، رییس جمهوری کشور، شام امروز در فرمانی رسما، لقب شهید وحدت ملی را به شهید مزاری رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان، داد.

    محمد اشرف غنی، رییس جمهوری کشور، شام امروز در فرمانی رسما، لقب شهید وحدت ملی را به شهید مزاری رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان، داد.

    آقای غنی گفت:” من برای اعطای لقب شهید وحدمت ملی به استاد مزاری، در حقیقت وظیفه‌ خود را انجام دادم. لقبی‌که شهید مزاری شایسته‌ آن بود را برایش دادم و این کار جای سپاس ندارد.”

    او تاکید کرد:” سپاس گذاری از کسی شود که یک کار اضافی را انجام داده باشد، من وظیفه خود را انجام دادم و شهید مزاری هم شایسته‌گی چنین لقبی را داشت.”

    آقای غنی همچنان گفت که شهید مزاری یکی از تاریخ سازان کشور به شمار می رود و این شهید، از جمله شهدایی است که با مبارزات شان، تاریخ را تغییر دادند و تلاش این رهبران بودند که ساختارها در افغانستان تغییرکرد.

    او گفت که در فرصت چند روزه، موفق شده تا برخی یاداشت‌ها، متن بیانیه‌ها و متن سخنرانی‌های شهید مزاری را بخواند و به گفته او، با خواندن این آثار به این نتیجه رسیده است که اندیشه و مفکوره‌های شهید مزاری‌، پیام برای آن روز، امروز و فردای افغانستان دارد.

    غنی تاکید کرد:”یکی از خواسته‌های شهیدمزاری تامین صلح بود. مزاری جنگ را راه‌حل نمی‌دانست. او به صلح باور داشت. تعهد مزاری به صلح، از روی ترس و اجبار نبود. چون او در روز شهادتش از مرگ فرار نکرد، در برابر مرگ ایستاد.”

    رییس جمهور همچنان مقوله عدالتخواهی شهید مزاری از اهداف بنیادی خواند که برای تامین آن باید تلاش نمود.

    در مراسم اعلام دادن لقب شهید وحدت ملی به شهید مزاری، رییس جمهورغنی، داکترعبدالله رییس اجرائیه، کریم خلیلی معاون ارشد شورای عالی صلح، سروردانش معاون دوم ریاست جمهوری، حاجی محمد محقق معاون دوم ریاست اجرایی، پیرگیلانی رییس شورای عالی صلح، برخی اعضای کابینه، تعدادی از اعضای شورای ملی، مسولان نهاد‌های مدنی، بزرگان قومی، علما، دانشمندان و برخی متنفذین قومی شرکت داشتند.

    فرمان 161 ریاست جمهوری، از سوی فریدون الهام معاون اداره امور ریاست جمهوری خوانده شد.

    در این فرمان آمده است:” براساس تقاضای مردم و شخصیت‌های ملی، برای تامین حاکمیت ملی و تامین عدالت اجتماعی، لقب” شهید وحدت ملی” به شهیدعبدالعلی مزاری داده می‌شود و پس از این روز شهادت شهیدعبدالعلی مزاری، در تقویم کشور بدون رخصتی درج خواهد شد.”

    مزاری کی بود؟

    عبدالعلی مزاری، رهبر فقید حزب وحدت اسلامی، از جمله رهبران سیاسی افغانستان است که با ایجاد حزبی به نام سازمان نصر افغانستان، وارد مبارزات سیاسی و نظامی افغانستان شد.

    او، تحصیل یافته حوزه های علمیه قم در ایران و نجف در عراق بود و سالها در کنار مبارزانی چون آیت الله خمینی رهبر فقید ایران، سید عباس موسوی رهبر شیعیان لبنان و آیت الله خامنه ای رهبر کنونی ایران، حضور داشت.

    عبدالعلی مزاری، رهبر فقید حزب وحدت اسلامی، از جمله رهبران سیاسی افغانستان است که با ایجاد حزبی به نام سازمان نصر افغانستان، وارد مبارزات سیاسی و نظامی افغانستان شد.

    عبدالعلی مزاری، رهبر فقید حزب وحدت اسلامی، از جمله رهبران سیاسی افغانستان است که با ایجاد حزبی به نام سازمان نصر افغانستان، وارد مبارزات سیاسی و نظامی افغانستان شد.

    شهیدمزاری، باشنده اصلی ولایت بلخ و از ولسوالی چهارکنت بود و در جریان جهاد، بیشتر اعضای خانواده اش را نیز در این جنگ ها از دست داد.

    او پس از سالها مبارزه توانست با سامان دادن به تشکلات شیعی، حزب وحدت اسلامی افغانستان را ایجاد کند و بعنوان رهبر این حزب، وارد معادلات سیاسی افغانستان شود.

    با پیروزی گروه های جهادی در افغانستان، شهید مزاری نیز همراه با نیروهای مسلح و فرماندهان حزب وحدت، وارد کابل شد و در خلال سالهای دهه هفتاد، این حزب وارد جنگی فرسایشی با دیگر احزاب جهادی از جمله حزب اتحاد به رهبری عبدالرب رسول سیاف و جمعیت اسلامی به رهبری شهید برهان الدین ربانی گردید.

    آقای مزاری در سخنرانی هایش، هموارده تاکید  داشت که جنگ های کابل، بالای او و حزبش تحمیل شده و او، طرفدار جنگ نیست و جنگ را نیز راه حل نمی داند.

    در اواخر سال 1373 جنگ های شدیدی میان حزب وحدت به رهبری شهید مزاری و احزاب اتحاد و جمعیت، در کابل در گرفت که همزمان گروه طالبان، خود را به دروازه های کابل رساند.

    با هجوم طالبان بر کابل، شهید مزاری و جمعی از فرماندهان ارشد حزبش در منطقه چهار آسیاب از سوی جنگجویان این گروه گرفتار و در 22 حوت سال 1373 به شهادت رسید.

    پس از او، کریم خلیلی، محمد محقق، محمد اکبری و قربانعلی عرفانی، حزب وحدت اسلامی افغانستان را به چهار شاخه تقسیم کردند.

    قدردانی رهبران هزاره از رییس جمهوری

    در محفل شام امروز، کریم خلیلی، محمد محقق و سرور دانش و عالمی بلخی، اقدام ریاست جمهوری برای دادن لقب شهید وحدت ملی به شهید مزاری، قدر دانی کردند.

    کریم خلیلی، با دادن یک قاب عکس شهید مزاری از غنی قدر دانی کرد و آقای غنی نیز عکس شهید مزاری را بالای سرخود برد و به دیگران نشان داد.

    سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری نیز در مراسم شام امروز، گفت که شهید مزاری از جمله شخصیت های تاریخ ساز کشور به شمار می رود.

    کریم خلیلی و محمد محقق نیز در این مراسم به فراز هایی از زندگی شهید مزاری اشاره کردند و از او بعنوان یک شخصیت ملی یاد کردند.

    همچنان ریس اجرایی حکومت وحدت ملی نیز مزاری را رهبری خواند که فکر و اندیشه اش می تواند برای افغانستان به عنوان یک راه حل مطرح باشد.

    آقای عبدالله گفت که این لقب باید پیش از این برای شهید مزاری داده می شد.

    منبع: http://www.ufuqnews.com/archives/29449



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: شنبه 94/12/22::: ساعت 4:28 عصر

    مذاکرات صلح افغانستان براساس شرایط کدام طرف؟

    مذاکرات صلح افغانستان براساس شرایط کدام طرف؟

    باوجود شایعاتی که طالبان مایل اند از یک ابتکار چهارجانبه حمایت کنند، آن‌ها شرکت در مذاکرات صلح پیشنهاد شده را رد کرده‌اند. خودداری از شرکت در گفت‌وگوهای صلح برای آینده افغانستان چه معنا می‌دهد و آیا پاکستان می‌تواند از نفوذش استفاده کند؟
    منبع: دویچه ویله/ شمیل شمس و عارف فرهمند ترجمه: حمید مهدوی


    امیدواری‌های زیادی وجود داشت که طالبان افغانستان در گفت‌وگوهای صلح شرکت خواهند کرد؛ گفت‌وگوهایی که چندین منبع ادعا کرده بودند زمانی بین 7 تا 11 مارچ در اسلام‌آباد، پایتخت پاکستان، انجام خواهد شد. اما پس از آن‌که این اسلام‌گرایان شرکت نکردن شان در این گفت‌وگوها را اعلام کردند، اکنون احیای این روند که از زمان مرگ ملا عمر، رهبر دیرینه این ستیزه‌جویان در ماه جولای گذشته متوقف شده بود، به‌طور فزاینده‌ای مشکل به نظر می‌رسد.
    این گروه روز شنبه، با اشاره به ملا اختر محمد منصور، رهبر جدیدش گفت: «ما تمام این‌گونه شایعات را رد می‌کنیم و به صراحت می‌گوییم که رهبر امارت اسلامی به هیچ کسی اجازه شرکت در این نشست را نداده است». این گروه گفت: «امارت اسلامی یک بار دیگر تاکید می‌کند تازمانی که اشغال افغانستان پایان نیابد، فهرست سیاه حذف نشود و زندانیان بیگناه آزاد نشوند، این‌گونه گفت‌وگوهای بیهوده و گمراه کننده به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید».
    تحلیل‌گران امیدوار بودند که با ایجادشدن گروه هماهنگی چهارجانبه که از نمایندگان افغانستان، پاکستان، چین و ایالات متحده تشکیل شده است، یک راه حل سیاسی برای پایان دادن به جنگ طولانی افغانستان به‌دست خواهد آمد. اما مقام‌های افغانستان هنوز امیدوارند که گفت‌وگوهای صلح در «چند هفته» از سر گرفته خواهد شد. یک مقام ارشد افغانستان به خبرگزاری فرانس پرس گفت: «ممکن است این روند به تاخیر افتاده باشد، اما طالبان در گفت‌وگوها حضور خواهند یافت، این چیزی است که ما در مورد آن مطمئنیم».
    «آماده‌ی بدترین»
    امین الدین مظفری، منشی و سخن‌گوی شورای عالی صلح افغانستان گروه هماهنگی چهار جانبه را به‌خاطر عمل نکردن به وعده‌هایش سرزنش کرده است. مظفری به دویچه ویله گفت: «گروه متشکل از چهار کشور وعده داده بود که طالبان را به میز مذاکره خواهد کشاند، بنابراین، در درجه اول این مسئولیت آن‌هاست که اسلام‌گرایان را متقاعد سازد. وظیفه شورای عالی صلح فقط فراهم کردن زمینه برای مذاکرات است». با این حال، این مذاکره کننده صلح امیدوار است که ستیزه‌جویان سرانجام انعطاف پذیری نشان خواهند داد. وی گفت: «زود یا دیر، طالبان درک خواهند کرد که گفت‌وگوها تنها راه پایان دادن به جنگ است. ما امیدواریم آن‌ها وقت را ضایع نکنند و به گفت‌وگوها بپیوندند».
    اما رییس جمهور اشرف غنی قبلاً به ملت هشدار داده است که آماده بدترین حالت باشند. غنی روز یک‌شنبه به پارلمان افغانستان گفت: «بیایید رک و راست باشیم: هرچند ما به روند صلح باور داریم و به تلاش‌ها برای موفقیت آن ادامه خواهیم داد، اما آماده جنگ علیه آن‌هایی که به جنگ افروزی در کشور ما ادامه می‌دهند و پیش شرط تعیین می‌کنند، نیز هستیم». غنی، بدون اشاره مستقیم به اعلام اخیر طالبان، گفت که این مسئولیت حکومت او است که «آماده بدترین حالت باشد و به بهترین نتیجه امید داشته باشد».
    احتمالاً غنی به آن‌چه که تاکید پاکستان بر «پیش شرط‌ها» برای گفت‌وگوها ادعا شده است، نیز اشاره می‌کرد. میاگل واثق، کارشناس افغان، نیز این دیدگاه را دارد و معتقد است که موفقیت روند صلح تا حد زیادی به نقش پاکستان وابسته است. واثق با اشاره به صحبت‌های اخیر سرتاج عزیز، مشاور امور خارجه نخست وزیر پاکستان مبنی بر این که پاکستان از تعداد زیادی از رهبران طالبان افغانستان در خاک این کشور میزبانی می‌کند، گفت که اگر پاکستان واقعاً می‌خواهد طالبان را به گفت‌وگوها بکشاند، غیرممکن است که این ستیزه‌جویان درخواست آن‌ها را رد کنند. واثق گفت: «واضح است که رهبران طالبان در شهرهای پیشاور، کراچی و کویته پاکستان هستند. پاکستان آن‌ها را مجبور نکرده است که فعالیت‌های شان را متوقف سازند و از خاک این کشور استفاده نکنند».
    اولین بار نیست که پاکستان «بازی دوگانه» انجام می‌دهد
    اسلام‌آباد گفته است که مایل است همکاری کند و ادعاهایی مبنی بر دخالتش در افغانستان را رد کرده است. حکومت پاکستان گفته است که می‌خواهد روند صلح را تسهیل کند، اما باوجود یک دور موفقانه گفت‌وگوهای صلح میان حکومت افغانستان و طالبان با میزبانی پاکستان، موفقیتی به‌دست نیامده است. غنی چند بار اسلام‌آباد را به‌خاطر عدم تمایل ظاهری‌اش در کمک به گفت‌وگوها مورد انتقاد قرار داده است.
    جنرال راحل شریف، فرمانده ارتش پاکستان، اخیراً از کابل دیدار کرد تا از حمایت کامل کشورش به مقام‌های افغان اطمینان بدهد. با این حال، کارشناسان می‌گویند که نباید از مانورهای شریف انتظاری داشته باشیم. آن‌ها استدلال می‌کنند که حملات مرگبار شورشیان در قندهار در ماه دسامبر و ادامه حملات طالبان در ولایت هلمند و دیگر بخش‌های کشور ثابت می‌کند که ارتش پاکستان و استخبارات این کشور هم‌چنان از شورشیان حمایت می‌کنند.
    عبدل آغا، کارشناس ساکن اسلام‌آباد، به دویچه ویله گفت: «این اولین باری نیست که پاکستان بازی دوگانه انجام می‌دهد.» «پیام اسلام‌آباد به مقام‌های افغانستان واضح است: باید با خواست‌های ما موافقت کنید یا صلحی در کشورتان وجود نخواهد داشت». وی اضافه کرد که پاکستان می‌خواهد طالبان با شرایط خودشان در گفت‌وگوها شرکت کنند.
    تصورات از قبل موجود
    اما نافل شاهرخ، محقق در انستیتوت مطالعات سیاسی در اسلام‌آباد معتقد است که دلیل تعلیق مذاکرات رویکرد انعطاف ناپذیر طرف کابل و واشنگتن است. شاهرخ به دویچه ویله گفت: «طالبان همیشه مایل به گفت‌وگو بوده‌اند اما با پیش‌شرط خروج کامل نیروهای ناتو از افغانستان. مسلماً این برای حکومت افغانستان و ایالات متحده قابل قبول نیست». شاهرخ هم‌چنین گفت که پاکستان در عمل هیچ نفوذی بر رهبری طالبان ندارد. او گفت: «باید قبل از این‌که هرگونه ابتکار عمل معناداری ریشه بدواند، باید این طور تصورات از قبل موجود پاک ساخته شود.» «ما باید بپذیریم که طالبان هنوز یک نیروی قوی در افغانستان است. آن‌ها چندین ولایت افغانستان را کنترل می‌کنند و در این ولایات حمایت عمومی را باخود دارند». این کارشناس معتقد است که بدون مشارکت طالبان، اعتبار و موثریت هرگونه گفت‌وگوها پرسش برانگیز خواهد باقی خواهد ماند. شاهرخ گفت: «طالبان چیزی برای از دست دادن ندارند. ایدیولوژی و اقتصاد آن در منازعه و جنگ رشد می‌کند. یک روند صلح افغانی و به رهبری افغان‌ها که در آن شورشیان سهم مشروع خودشان را خواهند داشت، تنها راه رفتن به جلو است».

    منبع: http://www.etilaatroz.com/35212




  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: چهارشنبه 94/12/19::: ساعت 4:11 عصر

    سیاف: اگر دیدیم که نوامیس و مُلک ما در خطر است بى اجازه وارد سنگر می شویم

    چهارشنبه 19 حوت 1394

    سیاف: اگر دیدیم که نوامیس و مُلک ما در خطر است بى اجازه وارد سنگر می شویم

    عبدرب الرسول سیاف از رهبران سابق جهادى، ضمن تاکید بر سهیم ساختن مردم در گفتگوهاى صلح با مخالفان مسلح، هشدار داد که در صورت وخیم شدن وضعیت امنیتى بدون اجاز? حکومت وارد جنگ براى دفاع از کشور خواهند شد.
    وى که دیروز در مراسم یادبود از دومین سالروز وفات مارشال محمد قسیم فهیم معاون پیشین ریاست جمهوری صحبت میکرد، خطاب به رهبران حکومت گفت هرکسى که با صلح مخالف است، با امرخداوند مخالف بوده و دشمن افغانستان است؛ امامشروط براینکه صلح واقعى باشد.
    وى افزود که به حکومت پیشنهاد میشود قبل از اینکه پیش بروید و راه عقبگرد نداشته باشید، نخست با ملت آشتى و صلح نمایید.
    سیاف خطاب به حکومت گفت: "منظورم این  نیست که مادست به ماشه هستیم و بریکدیگر فیرمیکنیم؛ همین کسانیکه زیرچتر حکومت زندگى میکنند چه مخالف و چه موافق اند، چرا بااینها مشکلات را حل نمیکنى؟ چرا نظرها را یکى نمى سازى وچرا با نظرواحدکُل، پیش نمى روید؟ اگر همینگونه پیش بروى فردا در مشکل قرار بگیرى و مشوره مردم را نداشته باشى، سخت نادم میشوى."
    وى که عضو رهبرى شوراى حراست و ثبات افغانستان نیز است تاکیدکرد که اگر جریان مصالحه با همه شریک شود و اجماع سیاسى صورت بگیرد، آنهادر آینده به تمام مسوولیت هاى آن آماده اند؛ اما نباید آنها تنها در جریان قرارداده شوند، بلکه باید درساختن جریان، شریک ساخته شوند و ملت درجریانى که براى مصالحه به راه انداخته شده است، سهیم باشد و اگر این کار نشود آینده، پشیمانى در قبال دارد.
    این رهبرسابق جهادى، از کارکردنیروهاى امنیتى دردفاع از کشور قدردانى نمود وگفت: "بعضى افراد نیروهاى امنیتى را که در سنگرها نشسته اند، در شک مى اندازند که در برابر مخالفان مسلح؛ جنگ، ناروا و ناجایز است. این علام? تشکیک است، من میگویم که دفاع از اراضى مسلمانان، نوامیس، خانه، مال و جان مردم فرض است وهرکسیکه عسکر ما را در شک مى اندازد، فرزند این خاک نیست و باردوش این خاک است."
    سیاف به نیروهاى امنیتى خطاب کرد: "اگر نیاز شد در کنار تان مرد وارى ایستاده میشویم؛ ما سرحکومت چند بار صدا کردیم که زمین? مشارکت در دفاع از کشور  را به ملت آماده کند و اگر دیدیم که نوامیس و مُلک ما درخطر است، بى اجازه وارد سنگرمیشویم."
    وى علاوه نمودکه درمذاکرات صلح درکنار دستآوردهاى دیگر، تنازل کردن از جغرافیاى واحد سیاسى افغانستان، خیانت جبران ناپذیر وغیرقابل تحمل بوده و افغانستان اگر یک سنگش هم باقى باشد، مردم  افغانستان واحد میخواهند.
    این رهبرسابق جهادى، خطاب به مخالفان مسلح نیز گفت که اگر این جنگ را براى وطن میکنید، خدا شاهد است که این جنگ براى وطن نیست و تباهى وطن است و اگر این جنگ را براى اسلام میکنید، اینکارجهاد نیست؛ اشتباه کرده اید و نگذارید که مورد استفاده ابزارى  قرار بگیرید.
    ظعلاوه کرد: "اگر فرزندان این کشور هستید، به نداى صلح لبیک بگویید و آغوش وطن براى تان باز است و این ملت، ملت بى سپاس نیست و کسیکه خدمت کرده، آنها را به جاى سُرمه در چشم خود جاى میدهندو ازاین جنگ که دیگران از آن استفاده میکنند و درآن افغانها مواد سوخت اند و دیگ کسى دیگرى سرآن پخته میشود، دست بکشید."
    عضو رهبرى شوراى حراست و ثبات، به کشورهاى همسایه نیز هشدار داد: "تاریخ ما به همه معلوم است، بسیار کله ها خود را با این جنگانده اند وتوته توته شده اند، سرشان افگنده و فرار کرده اند و افغانستان، لقم? شیرین ونرم نیست که تصورمیشود که میتوانند هضمش کنند؛ این لقمه پُرخار است گلوى تو را، گلوى پدر و مادرت را هم پاره میکند، افغانستان را کسى از نقشه برداشته نمیتواند و تا دنیا است افغانستان خواهد بود."
    وى در اخیر سخنانش به جامعه جهانى خطاب کرد که اگر افغانستان تنها گذاشته شود و بار دیگر به  پناهگاه تروریستان تبدیل شود، نه کسى در شرق و نه در غرب، خواب آرام خواهد داشت.(پژواک)

    منبع: http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=135600




  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: چهارشنبه 94/12/19::: ساعت 4:3 عصر

    ع. س. آگاه

    گفتگوی صلح با طالبان یا پاکستان؟

    mandegar-356
    «بنابراین اگر برای دولت در حال احتضار سیاسی افغانستان رمقی باقی باشد باید رشته‌ی کار را دریافته و با صحنه‌گردان اصلی (پاکستان) وارد کارزار دیپلماتیک شده و بیش از این از اتلاف وقت و هزینه‌های سنگین ملی جلوگیری نماید. با توجه به سابقه مذاکرات صلح و شرایط فعلی حاکم بر کشور، امیدی برای به ثمر نشستن این نشست‌ها نمی‌ماند اما دریک فضای ذهنی ایده‌آل، گذشت زمان را شاید بتوان به فال نیک گرفت و منتظر ندای هاتف غیب و اعجاز دست پنهان و آشکار دو قدرت مطرح جهانی (آمریکا و چین) و حضور و رغبت آن‌ها در به فرجام رساندن مذاکرات صلح امیدوار ماند.!!!

    سومین دور نشست‌های چهارجانبه‌ی هماهنگی صلح افغانستان در اسلام‌آباد پاکستان، با حضور نمایندگان آمریکا، چین، افغانستان و پاکستان در 17 دلو برگزار شد و مطابق گفته‌ی خلیل کرزی معین سیاسی وزارت امور خارجه، شرکت‌کنندگان در این نشست بر تداوم و تدوین نقشه‌ی راه صلح، توافق کرده‌اند و در آینده نزدیک گفتگوهای رودررو با مخالفان دولت در کابل آغاز خواهد گشت. به‌رغم امیدواری‌ها و خوش‌بینی‌ها و هزینه‌های مختلف انسانی، مالی و امنیتی که صرف به ثمر رسیدن این پروسه شده است اما به چند دلیل آشکار نمی‌توان چندان به آن امیدوار بود.

    1-‌ مشخص نبودن طرف‌های گفتگو:

    به یاد داریم حدود پنج سال پیش حامد کرزی دستور تشکیل شورای عالی صلح را صادر کرد و هم‌زمان با آن دفتر سیاسی طالبان در قطر نیز گشوده شد و نشست‌های نیز میان هیات دولت وقت با نمایندگان طالبان صورت گرفت و هر بار به اندک بهانه‌ی با شکست مواجه شد و جز هزینه‌ی اتلاف وقت و صرف اموال دولتی و حتی هزینه انسانی (ترور برهان‌الدین ربانی) دست آوردی نداشته است. ابهام در انگیزه‌ها و چگونگی قتل ربانی و بی‌خاصیتی شورای عالی صلح از یکسو، روی کار آمدن دولت به‌اصطلاح وحدت ملی و رویکرد خوش‌بینانه‌ی تعامل با پاکستان اشرف غنی از دیگر سو، هم‌چنین وقایع و حوادثی که در درون گروه طالبان اتفاق افتاد (مرگ مرموز و مشکوک ملاعمر و اختلاف بر سر رهبری و شایعه ترور ملا منصور رهبر جدید طالبان و مرگ مشکوک ملا رحمانی که به‌تازگی در کراچی پاکستان اتفاق افتاده است،و چند دستگی طالبان) بر ابهام و سردرگمی قضیه افزود و برای مدتی تنش دولت با پاکستان را تا سرحد درگیری مرزی به‌پیش برد. چیزی که در این میان برجسته شد توان سیاسی پاکستان در چانه‌زنی و امتیازگیری از مجرای فعالیت‌های طالبان در افغانستان و ایجاد تصویر مثبت و خواهان صلح و مخالف با تروریسم به‌جای حامی تروریسم در انظار جهانی برای پاکستان گردید. این مساله تایید بر این است که طرف اصلی به‌اصطلاح گفتگوهای صلح پاکستان است نه طالبان، امری که پاکستان، مستقیم یا غیرمستقیم آن را به دولت افغانستان گوشزد کرده است.

    2-‌ موضوعیت نداشتن گفتگوی صلح:

    اگر از زاویه‌ی دیگر به مساله نگریسته شود اساسا چیزی به نام گفتگوهای صلح موضوعیتش را از دست می‌دهد. ازآن‌رو که صلح با مجموعه‌های که صرفا از طریق خشونت و قتل و غارت و راه‌گیری و راهزنی و بدون هیچ منطق سیاسی قابل‌قبول، مدعی به دست گرفتن یا سهیم شدن در قدرت هستند؛ (کسانی که به دنبال پناهگاهی برای رهایی از تهاجم نیروهای اردوی ملی و خارجی بودند و اکنون در واقعیت بیرونی به یکی از مدعیان اصلی قدرت تبدیل‌شده‌اند) خالی از معنا و مفهوم می‌باشد. دلیل این مساله نیز آشکار است؛ زیرا هم طالبان به‌خصوص پس از مرگ ملا عمر و چنددستگی درون‌گروهی به یک ابزار کاربردی برای اهداف سیاسی و اقتصادی و نظامی پاکستان تبدیل‌شده‌اند که از آن‌ها در راستای رقابت با رقیب دیرینه‌اش (هند) و دستیابی به بازار وسیع آسیای میانه و همچنین حل مشکلات درون کشوری خود استفاده می‌کند و هم طالبان با کسب تجربه‌ی که از بیش از یک دهه شکست و پیروزی اندوخته دریک نفع متقابل از پاکستان امتیاز می‌طلبد و آن‌ها به‌صورت عینی در سهیم شدن و شاید مطالبه تمام قدرت در افغانستان جستجو می‌کند.

    3-‌ فقدان اقتدار حکومت به خاطر عدم تامین امنیت:

    صلح و تامین امنیت از وظایف اولیه‌ی هر دولت و نماد میزان توانایی و دارا بودن اقتدار حکومت می‌باشد. سنجیدار پیمانه‌ی اقتدار هر حکومتی با عیار گستره‌ی امنیت و آرامش و در کلام بهتر، استقلال برون‌مرزی و حاکمیت درون‌مرزی نمایان می‌شود که البته این خود بر اساس استحکام قدرت ملی و استراتژی مشخص حکومتی استوار می‌باشد که در افغانستان خلای آن بر همگان آشکاراست. فقدان استراتژی و اراده سیاسی بر انجام کارویژه‌های دولت، گسترش فزاینده‌ی فساد و بهینه‌سازی آن در سطوح و لایه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و تبدیل‌شدن آن به عرف سیاسی در افغانستان. مطابق با گزارش دو هفته پیش” نهاد شفافیت بین‌المللی و بنیاد آسیا مستقر در آلمان” افغانستان در رده دوم فاسدترین کشورهای جهان قرارگرفته است، و گزارش اداره‌ی بازرسی برای بازسازی آمریکا برای افغانستان (سیگار) ناامنی به‌صورت روزافزون در افغانستان گسترش‌یافته به گونه‌ی که طالبان بر بیش از سی درصد خاک افغانستان حکومت دارند و در مناطق دیگری نیز نفوذ دارند. به‌علاوه آشفتگی مزمن و فرساینده‌ی سیاسی حاکم بر کارگزاران سیاسی و ابتذال ناشی از شخصی و قبیله‌ی کردن قدرت و اسارت حکومت در دستان مافیای ثروت و قدرت. آن‌ها بدون هیچ عقبه‌ی مشروع قدرت‌ساز، از قبیل ایدیولوژی و انسانی و اجتماعی و اقتصادی، همه و همه دلالت بر حرکت دوری و در خلای افغانستان دارند و در چنین فضای یاس‌آلود، انتظار بهبودی و بهزیستی برای انسان افغانی، گمراه‌کننده و بیهوده است و به سراب می‌ماند تا واقعیت.

    4-‌ عدم بهره‌برداری از زمینه‌های منطقه‌یی و بین‌المللی:

    در خوش‌بینانه‌ترین حالت، با فرض دگردیسی آشکار در درون شخصیت و رفتار سیاسی کارگزاران و سیاست سازان حکومت با ارجاع و عطف به افکار عمومی و انفکاک آن‌ها از سیاست حذف و شخصی کردن قدرت و آلترناتیو نهادسازی و ملت‌سازی به‌جای آن و توجه و تعهد صادقانه به مطالبات و پایبندی به منافع ملی، می‌توان امیدوار بود که از مزیت‌های بالفعل و بالقوه‌ی ملی و بین‌المللی به‌مثل مطالبه‌ی جدی و صریح عمل به مفاد پیمان‌های امنیتی بین دولت، ناتو و آمریکا و پیمان‌های مشابه و مزیت‌های نسبی اقتصادی بازار داخلی به‌طور نمونه، بسته‌بندی کیفی و مرغوب حبوبات و توسعه‌ی کشاورزی و صنایع نساجی و بافندگی و… و در سطح منطقه‌ی، راه‌یابی به آب‌های آزاد از راه‌های مقرون‌به‌صرفه مانند بندر چابهار و راه‌های جاده‌ی و راه‌آهن از شاهراه‌های تاریخی همچون جاده‌ی ابریشم و راه لاجورد و غیره و درنتیجه شکستن انحصار محصور بودن در چرخه‌ی اقتصاد سیاسی پاکستان، و خلاصه، بهره‌گیری از تمام منابع قدرت ساز و توان‌افزای ملی، با دست‌پر و از موضع برابر و با لجستیک سیاسی مناسب،خلق و ایجاد اراده‌ی واحد سیاسی و مدیریت استراتژیک اردو،امنیت و نیروهای پلیس مردمی و محلی در عرصه‌ی میدانی و با توان و ظرفیت سیاسی بالا در مذاکرات آینده، حاضر و خواسته‌ها و اهداف و منافع ملی را قابل‌دسترس‌تر کرد. چراکه عقبه‌ی قدرتمند ملی، پشتوانه‌ی جدی در تعامل و دیپلماسی منطقه‌ی و بین‌المللی و بازی سیاسی برد برد را به ارمغان خواهد آورد.

    فرجام سخن:

    سرانجام اینکه: تاکنون کلک اعجاز آمیز سیاست‌های قدرت‌های خارجی در گشودن گره‌های فروبسته‌ی این سرزمین نفرین‌شده، کارهای معجزه‌آسا از خود به نمایش گذاشته است که به دو نمونه‌ی آن اشاره می‌شود: نمونه نخست، شکست توامان القاعده و طالبان در ظرف کمتر از سه ماه و سقوط امارت اسلامی که بر بیش از 90? خاک کشور تسلط داشتند و نمونه دوم، شکستن بن‌بست خلای قدرت در حوادث پس از انتخابات سال 93 افغانستان و ایجاد دولت بدفرجام وحدت ملی، که اولی به مدد تهاجم نظامی ناتو به رهبری آمریکا در زمان زعامت جمهوری خواهان و دومی در دوران ریاست دموکرات‌های صلح‌طلب و وساطت شخص جان کری وزیر امور خارجه‌ی آمریکا اتفاق افتاد. بنابراین، آنچه در پشت‌صحنه‌ی گفتگوهای صلح در جریان است ابتکار عمل پاکستان و پیگیری منافع آن کشور است که هم در عرصه‌ی دیپلماسی (تعیین زمان و مکان و حتی ترکیب هیات‌های مختلف که از سوی پاکستان)، و هم عرصه‌ی میدانی، گسترش فزاینده‌ی عملیات تخریبی از سوی گروه‌های موردحمایت پاکستان مانند شبکه‌ی حقانی و… به‌منظور امتیازگیری دیپلماتیک، پروسه‌ی به‌اصطلاح صلح را سناریوسازی می‌کند!. واپس رفتن دولتمردان افغانستان در اعماق لاک سوی مدیریت و شخصی‌سازی قدرت و شیدایی آنان در القای فریبکارانه‌ی حکومت کردن و البته کسب مزایای معنوی و مادی ناشی از آن، بیش‌ازپیش، فرصت و توان بازیگری رندانه‌ی سیاسی را به پاکستان داده است!!. بنابراین اگر برای دولت در حال احتضار سیاسی افغانستان رمقی باقی باشد باید رشته‌ی کار را دریافته و با صحنه‌گردان اصلی (پاکستان) وارد کارزار دیپلماتیک شده و بیش از این از اتلاف وقت و هزینه‌های سنگین ملی جلوگیری نماید. با توجه به سابقه مذاکرات صلح و شرایط فعلی حاکم بر کشور، امیدی برای به ثمر نشستن این نشست‌ها نمی‌ماند اما دریک فضای ذهنی ایده‌آل، گذشت زمان را شاید بتوان به فال نیک گرفت و منتظر ندای هاتف غیب و اعجاز دست پنهان و آشکار دو قدرت مطرح جهانی (آمریکا و چین) و حضور و رغبت آن‌ها در به فرجام رساندن مذاکرات صلح امیدوار ماند.!!!

    منبع: http://tarhenaw.com/?p=1195




  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: دوشنبه 94/12/10::: ساعت 4:8 عصر

    عبدالله نظری

    هزاره‌ها؛ و ضرورت خودباوری!

    273
    «انسان هزاره دارای استعداد برتر ذاتی و خدادادی است که باید زمینه و بستری بروز و ظهور، شکوفایی و باروری آن را فراهم نمود. انسان هزاره، قدرت فکری و فلسفی و هنری و نوآوری و ابداعی خود را به نمایش بگذارد. درصحنه‌های عملی و اجرایی ثابت نماید که هزاره توان خلق و آفرینش در تمامی ابعاد و ساحات زندگی جمعی سیاسی را دارد چنانچه در سال‌های اخیر نبوغ و قدرت خلاقیت انسان هزاره را در عرصه‌های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، نظامی و... می‌توان مشاهده نمود. انسان هزاره زمانی می‌تواند به دگرگونی دست بیابند و به وضع مطلوب و آرمانی برسد که حس خودباوری و خوداتکایی را در خویش ایجاد و تقویت نماید.»

    هزاره‌ها در یک پروسه و پروژه سیاسی سیاستمداران خودکامه و قوم‌گرای افغانستان، با هجمه‌های نظامی، برخوردهای فیزیکی و سرکوب‌های اجتماعی مواجه بوده‌اند. در یک سیر تاریخی با امواج تعصب، تبعیض و تحقیر جسمی ـ روانی دست‌وپنجه نرم کرده‌اند. تعصب و تبعیض حکومت و حاکمان در ترجیح ‌تراشی‌های قومی و نژادی آن‌ها ریشه داشته است. نگرش‌ها و گرایش‌های برتر بینی قومی حکومت، آبشخور گنداب و سرچشمه نابرابری و بی‌عدالتی در رفتار و کنش‌های سیاسی ـ اجتماعی کشور بوده است.

    خودباوری، خود پذیری، اتکا و اعتمادبه‌نفس، موتور محرک و سایق‌های درونی فرد و جامعه را تشکیل می‌دهد که فرد و جامعه را به‌سوی تسخیر قله‌ها و چکاد پیروزی به حرکت وامی‌دارد. این قوت و قدرت درونی و روانی، عامل فعالیت و تلاش در عرصه‌ها و صحنه‌های اجتماعی ـ سیاسی به شمار می‌آید. جامعه سرخورده و ورشکسته سیاسی، توان پویایی و پایاپی، عروج و پرواز به سمت افق‌های تابناک و روشن را ندارد. خودباوری و اعتماد بر نیروهای بالقوه و بالفعل فرد و جامعه، پیش‌فرض و پیش‌نیاز، چاشنی و باروت رقابت‌ها و سبقت‌ها است که مدام آماج نیروهای مسلط و قهار قومی در جوامع سنتی و چند قومی بوده است که قوم غالب و مسلط با توطیه و دسیسه آن نیرو را از اقوام ضعیف می‌ستاند. روش استهزا و تمسخر فیزیکی و فکری اقوام ضعیف را پیشه می‌سازد. نیرو و انرژی خودباوری را در آن‌ها تضعیف می‌سازند تا زمینه و بستری هجمه و حمله فکری و فیزیکی را مهیا و فراهم نموده و بر جان و مال آنان غلبه یابند. هزاره‌ها نیز در فراخنای تاریخ ظلمانی و پرفرازونشیب افغانستان، نیز براثر فشار و سرکوب و سرخوردگی‌های سیاسی، فرهنگی و مذهبی، اعتمادبه‌نفس و خودباوری خویش را ازدست‌داده‌اند، تلقی و حس خودکم‌بینی و بی‌ارزشی در گوشت و پوستشان ریشه گسترانیده است.

    سرزمین ستمستان افغانستان که جز بذر ظلم، جنایت، خیانت قومی، مذهبی و زبانی در آن نمی‌روید، شب‌های دیجور، تاریک و وحشت‌بار آن، به صبح صادق و بامداد دل‌انگیز مبدل نمی‌گردد و جز ظالمان و استبدادگران قومی را پرورش نمی‌دهد. صدسال قبل، مردم هزاره در آن ظلمتکده و دهشتکده، با خشونت قومی عبدالرحمانی قرار گرفتند که در آن خشونت قومی، مردان و جنگاوران هزاره، در مسلخ مرگ سلاخی شده، زنان و فرزندانشان، اسیر، مورد شکنجه، آزار و اذیت جسمی و روانی قرار گرفته و به‌عنوان کنیز و کنیزکان در بازارهای لاهور، بلخ، بخارا و سمرقند به فروش رسیدند. سرزمین‌های اجدادی و آبایی‌شان به تصرف یغماگران عبدالرحمانی درآمد، کوچ اجباری و اکراهی بر مردم هزاره، از سرزمین‌های سرسبز و حاصلخیز به‌سوی کوهستان و مغاره‌های وحشتناک تحمیل گردید. از اجساد شهدای هزاره ارزگان و دایچوپان و…. پشته‌ها و کله‌منارها ساختند و سایر جنایت‌های دیگر انجام دادند که زبان و قلم یارایی بیان و شرح آن را ندارد.

    در ‌دهه‌های اخیر، به‌خصوص حکومت مجاهدان، سونامی تبعیضات قومی شورای نظار و هم‌کیشان سیاسی‌اش، باز صحنه جنایت قومی علیه هزاره‌ها به درام و نمایش درآمد که تمامی هستی و زندگی هزاره را در کابل و به‌ویژه افشار به آتش کشید. جنایت‌های ضد بشری را بر مردم هزاره تکرار کرد. طعم تلخ و جانکاه شکست و کشتار به مردم هزاره چشانید. زخمه‌های مزمن و ناسور کیش‌ قوم‌مداری، دوباره دهان گشود و به خون‌ریزی آغازید. ضربه و تکانه‌های روحی و روانی بار دیگر، جان و قلب هزاره را آماج حمله قرار داد.

    امروز نیز کمین کردن، به اسارت بردن و سربریدن هزاره‌ها را توسط طالبان و داعش در جای‌جای کشور نیز همان داستان سیاه و غم‌انگیزی قوم‌گرایی است که هر صبح و شام در کشور تکرار می‌شود و ضربات سنگینی را بر جسم و روان هزاره فرود می‌آید. کابوس یاس و ناامیدی جلوی دیدگان زنان و فرزندان هزاره مجسم کرده، خودباوری و خودانگیختگی از مردم هزاره می‌گیرد. این قصه‌ها و غصه‌های تاریخی هزاره، داستان هزار یک‌شبی است که آغازی داشته ولی پایان و فرجامی ندارد.

    تنها هزاره در این سرزمین ستم‌زده است که به دلیل تمایزات نژادی، مذهبی و زبانی هر دم قربانی می‌شود و تازیانه تعصب و تحقیر بر پشتشان نواخته می‌شود. انسان هزاره است برای مذهب و نژاد سر به نیست می‌شود. انسان هزاره است که فاقد ارزش و حقوق شهروندی و انسانی است. انسان هزاره است که حق ورود در حوزه‌های کلیدی قدرت و سیاست را ندارد. انسان هزاره است که در قاموس انسانیت افغانستانی، از آن انسان تفسیر نمی‌شود. انسان هزاره است که حق خواست و مطالبات حقوق شهروندی را در مناسبات اجتماعی و سیاسی ندارد. انسان هزاره است که علم و دانش قدیم و نوینشان، در پازل دانش و تحصیلات عالی کشوری، مفهوم و اعتبار آکادمیک ندارد . انسان هزاره است که حق ورود در راس سه قوای کلان سیاسی کشور را پیدا نمی‌کنند.

    انسان هزاره است که از آن به انسان درجه دوم در معادلات سیاست و قدرت تفسیر می‌شود انسان هزاره است که کاربست و کارویژه انسانی ندارد. انسان هزاره است که خون، جان و عرض آن در اندیشه حاکمان قومی، قیمت و ارزشی ندارد، انسان هزاره است که باید قربانی شود تا حاکمان فاشیست قومی به‌راحتی زیست و زندگی نمایند و با آرامش و آسایش خاطر به حیات سیاسی خویش تداوم و استمرار بخشند!

    صاحبان ثروت و قدرت با تزریق و تراشیدن صفات منفی (زیست شناسانه) هزاره، توانسته‌اند که احساس حقارت و پستی را در ذهن و ضمیر ناخودآگاه جامعه هزاره پدید آورد که انسان هزاره از لطایف و ظرایف جسمی و فیزیکی برخوردار نیست و برعکس، زیبایی‌های فیزیولوژیکی و جسمانی را برای غیر هزاره بتراشند و زشتی‌ و نازیبایی‌های جسمی را در قالب کلمات قصار و ضرب‌المثل‌ها به هزاره نسبت بدهند و در فرایند فرهنگ‌سازی اجتماعی، تفکر و تلقی زشتی و پلشتی علیه انسان هزاره را در تاروپود اندیشه جامعه چون پرورش دهند. احساس حقارت در انسان هزاره را تقویت و تشدید نمایند. لذا احساس خودکم‌بینی و عدم اعتمادبه‌نفس، در آینه انسان‌شناسی هزاره‌ها نقش بسته است.

    این وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و آرمانی انسان هزاره نیست و باید در پی تغییر و دگرگونی فرهنگ جزم‌گرایی قوم حاکم بود. تغییر سیاسی خودش، نیاز به نیرو و انرژی دارد، انرژی اجتماعی و فردی برای تحول، خودباوری و اعتمادبه‌نفس لازم دارد. اعتمادبه‌نفس در انسان هزاره، مرده است، غبار یاس و ناامیدی و بی‌تحرکی و عدم پویایی افق‌های زندگی سیاسی انسان هزاره را فراگرفته است و باید غبار خودکم‌بینی را از ذهن و ضمیر انسان هزاره زدود. روح خروشان خودانگیختگی و خودباوری را در قلب‌های انسان هزاره زنده ساخت. سرنوشت و مقدرات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خود را با تمسک به ندای نورانی قرآن : «ان الله لایغیر مابقوم حتی تغیر ما بانفسهم» در راستای تحقق عدالت‌ و برابری قومی تغییر داد.

    انسان هزاره دارای استعداد برتر ذاتی و خدادادی است که باید زمینه و بستری بروز و ظهور، شکوفایی و باروری آن را فراهم نمود. انسان هزاره، قدرت فکری و فلسفی و هنری و نوآوری و ابداعی خود را به نمایش بگذارد. درصحنه‌های عملی و اجرایی ثابت نمایند که هزاره توان خلق و آفرینش در تمامی ابعاد و ساحات زندگی جمعی سیاسی را دارد چنانچه در سال‌های اخیر نبوغ و قدرت خلاقیت انسان هزاره را در عرصه‌های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، نظامی و … می‌توان مشاهده نمود. انسان هزاره زمانی می‌تواند به دگرگونی دست بیابند و به وضع مطلوب و آرمانی برسد که حس خودباوری و خوداتکایی را در خویش ایجاد و تقویت نماید. از یاس و ناامیدی اجتناب و پرهیز نماید و با تلقینات شیطانی و غرض‌آلود اصحاب ثروت و قدرت بستیزد و بر نیروهای مادی و معنوی خویش تکیه نماید.

    منبع: http://tarhenaw.com/?p=1225




  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: دوشنبه 94/12/10::: ساعت 4:3 عصر

    اجساد مهاجرین غرق شده در دریای یونان

    اجساد 7 پناهجوی افغان که در آب?های ترکیه جان باخته بودند به کابل رسید

    اجساد هفت مهاجر افغان که در آب‌های ترکیه غرق شده بودند به کابل انتقال یافت، گفته می‌شود که پنج جسد دیگر تاکنون ناپدید است. این اجساد امروز بعد از انتقال به کابل به خاک سپرده شدند.

    بسته‌گان این خانواده‌ها می‌گویند که آنان اعضای سه خانواده و از نزدیکان همدیگر بودند، اما پیش از رسیدن به یونان در آب‌های ترکیه غرق شدند.

    درمیان اجسادی که امروز به کابل انتقال یافت؛ جسد فیروز مظفری مجری پیشین یکی از رسانه‌های تصویری و از عکاسان کشور نیز دیده می شود، وی چندی قبل همراه با دو کودک و همسرش در آب های ترکیه جان باختند.

    حکومت افغانستان باعث آوارگی ومرگ شهروندان افغان شده است این حکومت به تامین امنیت مردم بی توجهی کرده و نیز در زمینه اشتغال و معیشت ملت هیچ اقدامی نکرده است دولت افغانستان هم چنین با فروش گذرنامه به شهروندان این کشور حکم آوارگی شان را صادر میکند بر اساس گزارش اداره گذر نامه روزانه 4000 جلد پاسپورت به دست مردم میر سد

     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: پنج شنبه 94/12/6::: ساعت 4:30 عصر

    حکومت فنلاند هزاران پناهجوی افغان را اخراج میکند

    4حوت -اسفند  1394 صدای آمریکا نوشت:

    حکومت فنلند در نظر دارد که هزاران پناهجوی افغان را که درخواست پناهنده‌گی شان در آن کشور رد شده است، از فنلند اخراج کند.

    سفارت فنلند در کابل با نشر خبرنامه یی گفته است که سال گذشت? میلادی حدود 5200 شهروند افغان در فنلند درخواست پناهنده‌گی داده است که بر اساس این خبرنامه درخواست اکثر آنان رد شده است.

    خبرنامه حاکی است که اکثر این پناهجویان به خاطر زنده‌گی مرفه تر در آن کشور پناه‌گزین شده اند که از همین رو درخواست پناهنده‌گی آنان رد شده است.

    فنلند مانند اکثر کشورهای اروپایی تنها آن عده پناهجویان افغان را می پذیرد که زنده‌گی آنان در داخل افغانستان با تهدید جدی مواجه باشد.

    هرچند تاریخ دقیق برگشت پناهجویان افغان از فنلند مشخص نشده است، اما گفته شده است که یک مقام ارشد فنلندی در هفت? روان به کابل سفر خواهد کرد تا در این مورد به مقامهای افغان معلومات بدهد و سندی هم میان مقامهای دو کشور امضا شود.

    سال گذشته بیش از 150 هزار شهروند افغان به کشورهای اروپایی پناه جسته اند که از آن جمله حدود 80 هزار نفر تنها در آلمان درخواست پناهنده‌گی داده است.

    برخی کشورهای دیگر اروپایی نیزدر نظر دارند تا آن عده پناهجویان افغان را که درخواست پناهنده‌گی شان رد می شود، اخراج کنند.

    وضعیت نابسامان امنیتی، مشکلات گسترد? اقتصادی و اجتماعی در افغانستان عوامل عمد? افزایش شمار پناهجویان افغان در کشورهای اروپایی خوانده شده است.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: پنج شنبه 94/12/6::: ساعت 4:29 عصر

    سریال شیوع، اهانت به مهاجرین افغان

    اعتراض ها به سریال شیوع,به سرعت در حال شیوع است

    اکثر رسانه ها به پخش سریال توهین آمیز شیوع ,واکنش نشان داده اند ,پخش سریال ضد افغانی”شیوع” از شبکه یک تلویزیون ایران، انتقاد شمار زیادی از نویسندگان وکاربران افغان در سایت های اجتماعی را برانگیخته است.هم چنین تعدادی از نویسندگان ,سایت ها و خبر گزاریهای ایران هم به پخش این سریال انتقاد کرده اند از جمله سایت فرارو با این عنوان نوشته است :صدا و سیما سوراخ دعا را پیدا کرد!

    فرارو- امیر هاشمی‌مقدم؛ چگونگی بازنمایی قومیت‌ها در تلویزیون ایران، یکی از دردسرهای انصافاً جدی مسئولین صدا و سیما و رسانه‌های ماست.
    از برنامه «فیتیله» اشتباهی سهوی سر می‌زند و البته رئیس سازمان صدا و سیما هم سریعاً پوزش‌خواهی می‌کند، اما هم‌میهنان ترک آذری می‌ریزند توی خیابان‌ها و چندین‌روز همه‌چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.
    در سریال «سرزمین کهن» جمله‌ای درباره ما بختیاری‌ها گفته می‌شود، هم‌تبارانم می‌ریزند بیرون و کار را به جایی می‌رسانند که رئیس وقت صدا و سیما با لباس بختیاری می‌آید به منطقه‌مان و پوزش‌خواهی می‌کند.
    سریال «پایتخت» علیرغم همه دغدغه‌هایی که نسبت به محیط زیست و فرهنگ مازندران دارد، صرفاً برای آنکه مازندرانی‌ها احساس می‌کنند لهجه‌شان مورد تمسخر واقع شده، چندین سال است مورد اعتراض واقع می‌شود و خواهان توقف پخش‌اش هستند.
    خلاصه صدا و سیما حالا فهمیده که باید برود سراغ گروهی که صدایش به جایی نمی‌رسد. اصلاً حق ندارد صدایش در بیاید. امتحانش را هم پس داده است.
    بیش از سی سال است روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها هر خبر قتل و تجاوز و دزدی را اثبات شده و نشده به آنها ربط می‌دهند و از میان صدها خبر دزدی و…، صاف می‌روند سراغ آنهایی که «افغانی» مرتکب شده و بقیه را بی‌خیال می‌شوند.
    البته صداوسیما هم چندباری در سریال‌هایی چون «چارخونه»، مزه‌مزه کرد و وقتی مطمئن شد هیچ «افغانی»ای حق حرف‌زدن ندارد، این بار گویا با خاطری آسوده اقدام به ساخت و پخش سریال «شیوع» کرده که در آن، افغانستانی‌هایی که وارد ایران می‌شوند، در خدمت سرویس‌های جاسوسی بیگانه، عاملی می‌شوند برای پخش یک ویروس خطرناک در ایران.
    البته که اگر چنین چیزی به یکی از اقوام یا حتی مشاغل ایرانی نسبت داده می‌شد (آنچنانکه در اعتراض پزشکان به سریال «در حاشیه» دیدیم)، سریعاً همه طومار می‌نوشتند و می‌ریختند توی خیابان‌ها و… .
    sda
    اما صداوسیما گویا فهمیده افغانستانی‌ها گاهی حتی حق بیرون‌آمدن از خانه را ندارند. کافی است برنامه‌های «افغانی بگیر» نیروی انتظامی با کمی شدت و حدت بیشتر اجرایی شود.
    همانند بسیاری اوقات که کج‌سلیقگی‌های برخی مأموران پایین‌رتبه باعث می‌شود حتی کسانی که مدارک هویتی و اقامتی را هم دارند، بازداشت کرده و به اردوگاه بفرستند. در این میان حتی بخش‌نامه و دستورالعمل و… از عالی‌ترین مقام‌های کشور هم می‌تواند نادیده گرفته شود.
    اتهام انتقال ویروس‌های خطرناک توسط هم‌زبانان و هم‌تباران افغانستانی به کشور، نخستین‌بار نیست که مطرح می‌شود. بارها چنین اتهاماتی به ایشان وارد شده، بدون آنکه خودشان فرصتی برای رد این سخنان بی‌اساس بیابند.
    یکی از آخرین موارد، اتهامی بود که محمدرضا پورابراهیمی، نماینده کرمان و راور که یدی طولا در اتهام‌زنی‌های بی‌اساس به افغانستانی‌ها دارد، بیان کرد.
    وی چند ماه پیش اعلام کرد که آنفولانزای خوکی در جنوب شرق کشور از طریق اتباع افغانستانی وارد شده و همین سخن باعث اعزام تیمی از متخصصان وزارت بهداشت به منطقه شد. نتیجه، نادرستی ادعای واهی نماینده افغان‌ستیز را نشان می‌داد.
    اکنون اما صدا و سیما یک گام جلوتر نهاده و این اتهام واهی را به‌صورت سریال در تلویزیون به نمایش گذاشته است تا ناخودآگاه، بینندگان را از «آلودگی» اتباع افغانستانی بترساند.
    مدیران گرامی صدا و سیما! خاطرتان آسوده. «افغانی»ها جرأت اعتراض ندارند. بیش از سی سال است شکیبایی و دندان روی جگر گذاشتن‌شان این را نشان داده است.
    منبع:  http://ehyanews.com


  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: پنج شنبه 94/12/6::: ساعت 4:8 عصر

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 134
    بازدید دیروز: 38
    کل بازدید :651415
    >> درباره وبلاگ <<
    صلح طلبان افغانستان
    انجمن صلح طلبان افغانستان
    پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>دسته بندی یادداشت ها<<
    افغانستان[23] . افغانستان و توسعه[19] . پارلمان[9] . غزنی[8] . طالبان[7] . مناسبت‏ها[6] . یادداشت‏های متفرقه[6] . وهابیت[5] . هزاره[5] . پاکستان[5] . امام علی[5] . جنگ[5] . اسلام[4] . انتخابات[4] . هزاره ها[4] . صلح[4] . قرآن[4] . دین[3] . امنیت[3] . تبعیض قومی[3] . تصاویر[2] . بهسود[2] . بیکاری[2] . خشونت[2] . آمریکا[2] . عربستان[2] . دانلود[2] . علی[2] . عید[2] . کابل[2] . کوچی[2] . کوچی‏ها . مجلس . محقق کابلی . معرفی کتاب . کتاب . کدجاوا . کراچی . کشتار شیعیان . والی . وبلاگ . وحدت . مهاجرین افغان . مهدی . میلاد پیامبر . ناامنی . نرم افزار . نقد کتاب . دانلود = کتاب . دعا . غزنی، تاریخچه . فقر و بیکاری . قالب . قالب رایگان . قالب وبلاگ . عکس . عکس از غزنی . عکس و تصویر . علم . رمضان . سایت . سرعت انترنت . سیاست دوگانه . شمشیر . شهید مزاری . اخلاق . ازبک ها . امریکا . افغانها . امام حسن مجتبی . امام حسین ع . امام رضا ع . امام صادق ع . انیمیشن . بازار غزنی . پشتون . پشتونها . پیام . تاجیک . داتلود . دانش . جنگ داخلی . حقوق بشر در افغانستان . حکمتیار . تظاهرات . تفرقه گرایی . تفرقه و نفاق! . جنایات . جنایات وهابیت . تجاوز . تربیت . ترور . قندهار . قوم گرایی . کوچی .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    صلح طلبان افغانستان

    >> سایت های افغانستان<<
    قرآن کریم دانلود قرآن
    نوشته های پیشین وبلاگ
    بدنبال آرامش
    مجله مینه - پشتو
    شورای جهانی هزاره
    پایگاه‏های اطلاع رسانی مراجع تقلید
    آیت الله محقق کابلی
    زبان انگلیسی یاد بگیریم
    علیجان زاهدی غزنوی
    کودکان افغان عکس و تصویر
    سلامت روان فرزندان
    نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
    آیت الله محقق کابلی
    حزب وحدت
    سایت شهید مزاری
    سایت دانشگاه کاتب هزاره
    سایت آیت الله محسنی
    سایت ریاست جمهوری افغانستان

    تاجیک مدیا
    متن کامل قرآن کریم - دانلود
    موسیقی افغانی برای وبلاگ
    کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
    مجمع علمی فرهنگی نور
    سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
    وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتون‏های شیعه
    سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
    جمهوری سکوت
    معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
    پیوندهای فرهنگی مذهبی
    شریف حبیبی
    از غزنی / واسع هیله من
    آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
    سایت جنبش ملی افغانستان
    اندیشه مثبت
    افغانستان پس از جنگ
    تاجیک مدیا
    سادات افغانستان
    وبلاگ حقوقی صارم
    لینکستان وبلاگهای افغانستانی
    سایت گشایش
    سایت غرجستان
    سایت طلوع فجر
    آموزش زبان انگلیسی
    هفته نامه نىای غؤنه
    غرجستان
    تاجیک مدیا
    قلم بیقرار
    خبرنامه علودانی
    هزاره پیوند
    خبرهای تازه از علودانی
    وطندار
    کودکان وطن
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    روزنه امید
    برگ سبز - محمد رحمتی
    ناهور - خوات
    رو به فردا
    درد دلهای یک باچه مهاجر
    محمد شفق خواتی
    استاد علیزاده مالستانی
    مدرسه محمدیه غزنی
    مردم مالستان
    وحدت نیوز
    نگاه فردا
    سروش صبا
    هم صنفی
    در رثای بابه مزاری
    مجله اخوت
    هزاره پیوند
    حزب وحدت
    صادقی نیلی
    هیله من غزنوی
    علودانی
    مشفق
    بشیر احمدی
    خوات آنلاین
    قلم بیقرار
    کودکان افغانستان
    جامعه اسلامی علودانی
    محمد صابری شملتو
    جامعه نو شوکت علی محمدی
    جمهوری سکوت
    ابرار
    دورتر از چشم اقیانوس
    شریف سعیدی
    نقش والدین در سلامن روان فرزندان
    وحدت نیوز
    مدرسه علمیه محمدیه
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    حوات زیبا
    خوات دانلود
    رو به فردا

    >>طراح قالب<<
    انجمن صلح طلبان افغانستان - صلح طلبان افغانستان
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

     

    انجمن طالبان صلح و امنیت در افغانستان

    تصویر ثابت

    <bgsound src="http://kabul3.persiangig.com/audio/12%20watan_eshq_tu.mp3" loop="infinite">