طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

زنده باد صلحزنده باد افغانستاننابود باد جنگ و خشونت

مردم افغانستان صلح می خواهند نه جنگ 

طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

انجمن صلح طلبان افغانستان - صلح طلبان افغانستان
هرکه در راه خدا با کسی برادری کند، خداوند در بهشت، او را به چنان منزلت والایی برمی کشد که با دیگر اعمالش بدان دست نمی یابد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
صلح طلبان افغانستان

عید سعید غدیر خم مبارکباد

 عید سعید غدیر مبارکباد

عید مبارک             عید سعد عید مبارکغدیر خم بر مسلمین مبارکباد                   
  

عید مبارک

عید مبارک

  عید مبارک
عید سعد غدیر خم بر مسلمین مبارکبادعید سعید غدیر خم مبارکباد عید مبارک

عید سعید غدیر خم مبارکباد

 چراغ غدیر بر بام تاریخ  غدیر مبارک 

سطحى‏نگرى و کوچک‏اندیشى است، اگر «غدیر» و «ولایت‏» را، نزاعى در میان دوگروه در گذشته بدانیم.

و دور از «متن مکتب‏» است، اگر ایستادن بر کرانه جوشان «غدیر» را تنهاحساسیتى فرقه‏اى و جدالى مذهبى به شمار آوریم.

«غدیر»، همواره برپاست.

صحنه تعیین «مولى‏»، و آن بیعتها و استشهادها و اعترافها، هنوز هم محو نشده‏است. بیعتگران نیز، صحنه را ترک نکرده‏اند. على‏رغم آنان که سعى کرده‏اند غبارى از«نسیان‏» و پرده‏اى از «کتمان‏» بر سیماى غدیر بنشانند و بیفکنند، دلها وجانهاى بیشمارى هنوز هم توجه به آن دستهاى بلندى دارد که دست «على‏» را گرفت وفراز آورد، تا آن خورشید را، همه ببینند، همه بشناسند، به یکدیگر و به غایبان‏از صحنه و به خبرگیران از واقعه و به جویندگان چراغ، معرفى کنند.

صحنه‏غدیر، پایان نیافته است.

هنوز هم دیدگان تاریخ، در عصر حاضر، در قاره‏هاى دوردست، در جنوبى‏ترین کشورآفریقا، در شرقى‏ترین منطقه خاور دور، در مرکزى‏ترین بخش اروپا و آمریکا، در پى‏آشنایى با «خورشید»ى هستند که اگر بتابد، خانه‏ها را، دلها را، شهرها را، اندیشه‏ها را، قلمرو قلم و شعر را، پهنه ادبیات و هنر را، گستره عقیده‏ها وباورها را «روشن‏» مى‏سازد. و از «نور»، چه انتظارى است، جز درخشیدن و فروغ‏گستردن و گرما بخشیدن؟! در غدیر، دستى که فرا رفت، دست‏خدا بود، زبانى که «على‏مولاه‏» را سرود، زبان خدا بود، دستى هم که به عنوان «مولى‏» بالا رفت و همگان‏دیدند، دست‏خدا بود، «على‏»، راه و صراط بود، چراغ و مشعل بود، خط سیر و مسیربود، «غدیر»، راهى بود که روندگان را به «على‏» مى‏رساند.

و ... «على‏» هم، صراطى بود که رهپویان را به «خدا» مى‏رساند.

«غدیر»، چشمه‏اى زلال بود که در طول چهارده قرن، هزاران هزار کام تشنه را ازکوثر معارف ناب، سیراب ساخت. و این چشمه، هنوز هم سارى و جارى است.

«غدیر»، چراغى بر اوج بود، که در قرنهاى متمادى تاریخ بشرى، گمگشتگان‏بسیارى را از وادیهاى خوف و خطر و بیراهه‏هاى تاریکى و ضلالت، به «مقصد»راهنمایى کرد. و این چراغ، همچنان فروزان و نورافشان و راهنماست.

«غدیر»، تکیه‏گاهى بود که شیعه را در عصر محکومیت و مظلومیت دیرپاى خویش،پناه بود و حجت و برهان. و این تکیه‏گاه، هنوز هم به استوارى گذشته، پابرجاست ومحکمترین حجت‏ها را دارد.

«غدیر»، متنى بود، روشن و بى‏ابهام، گویا و صریح، که خیلى‏ها کوشیدند حواشى‏تاویل و تفسیرهاى دور از واقعیت‏براى آن ترسیم کنند. و این متن، هنوز هم براى‏آنان که بى‏حواشى به آن بنگرند، صریح و گویاست.

«غدیر»، میوه‏اى شیرین در بوستان رسالت‏بود، که تداوم «خط نبوت‏» را در شکل‏«امامت‏»، به شیرین‏ترین صورت ترسیم مى‏کرد. و هنوز هم این میوه شیرین، زینت‏بخش‏بوستان محمدى است و بدون آن، «باغ رسالت‏» بى‏ثمر است «و ان لم تفعل فما بلغت‏رسالته ...».

«غدیر»، میثاقى بود میان صاحبان باور و عقیده به خدا و رسول، که وفادارى به‏آن، شاهد صدق ایمان بوده است. و این عهد و پیمان، هنوز هم «وفا» مى‏طلبد ودستان بیعتگر را به «صدق‏» فرا مى‏خواند، و همه ساله، این عید فرخنده موعدى‏براى تجدید آن عهد و تحکیم آن میثاق با خدا و رسول است.

«غدیر»، اگر چه برکه‏اى در بیابان بود، ولى هفت دریا به وسعت تاریخ و زمان‏بود که موجش «ازل‏» تا «ابد» را فرا گرفت و اگر خاکیان، برخى چشم دیدن آن‏موج ابدى را نداشتند، افلاکیان به تکریم آن به یکدیگر تهنیت مى‏گفتند.

«غدیر»، سفینه نجاتى بود که گرفتاران موج جهالت و حیرت ضلالت را به ساحل امن‏ایمان مى‏رساند. این سفینه، هنوز هم سرنشین مى‏طلبد و امواج فتنه و فریب، هنوز هم‏در پى دور ساختن اندیشه‏ها از این ساحل‏اند.

«غدیر»، روشن‏ترین چراغ بود، بر بالاترین بام خانه‏هاى تاریخ، تا ... مردم‏«اهل بیت‏» را بشناسند و به «خانه‏»اى رهنمون شوند که افراد آن در دامان‏«وحى‏» بزرگ شدند و «آیات خدا» در آن خانه فرود آمد و جبرئیل امین، مانوس‏آن بیت و اهل بیت‏بود.

اگر انسانیت امروز، مى‏خواهد به آن «خانه‏» راه یابد، خانه‏اى که همه چیز درآنجاست، و همه کلیدهاى گشاینده همه قفلها و درهاى بسته در دست صاحبان و ساکنان‏آن خانه است.

باید به این چراغ نگاه کند، تا راه را بشناسد.

آرى ... «چراغ غدیر، بر بام بلند تاریخ‏».

 

منبع:جواد محدثی

عید سعید غدیر خم مبارکباد

 

 

 

 

 

 

 

 

 



  • کلمات کلیدی : عید، علی
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 88/9/15::: ساعت 4:40 صبح

    عید سعید غدیر خم مبارکباد

     


     

    عید مبارک             عید سعد غدیر خم بر مسلمین مبارکباد                    عید مبارک
      

    عید مبارک

    عید مبارک

      عید مبارک
    عید سعد غدیر خم بر مسلمین مبارکبادعید سعید غدیر خم مبارکباد عید مبارک
     

    عید سعید غدیر خم مبارکباد

     
    عید سعید غدیر مبارکباد

  • کلمات کلیدی : عید، علی
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 88/9/10::: ساعت 9:2 عصر

    و هم شنیدم در غزنین، خبّازان در دکان‌ها ببستند و نان عزیز و نایافت شد و غربا و درویشان در رنج افتادند و به تظلم به درگاه شدند و پیش سلطان ابراهیم از نانوایان بنالیدند.فرمود تا همه را حاضر کردند؛ گفت:«چرا نان تنگ کرده‌اید؟» گفتند: «هرباری که گندم و آرد در این  شهر می‌آرند نانوای تو می‌خرد و در انبار می‌کند و می‌گوید: فرمان چنین است و ما را نمی‌گذاردکه یک من بار بخریم». سلطان بفرمود تا خباز خاص را بیاورند و در زیر پای پیل افکندند. چون بمرد بر دندان پیل ببستند و در شهر بگردانیدند و بر وی منادی می‌کردندکه: «هرکه در دکان باز نگشاید از نانبایان، با او همین کنیم»، و انبارش خرج کردند. نماز شام بر در هر دکانی پنجاه من نان بمانده بود و کس نمی‌خرید[1]

    گویندی در عصر پادشاهی عادلی که او را نام حامد بود و به «کرزی» دنیا وی را شناختندی، مملکت بی‌همتا در ممالک شرق بودندی و مردمش از بس در «فغان» بودندی به آن «فغان‌ستان» گفتندی، در آن جا قومی که «پشتون» نام داشتندی، بودندی که به شجاعت و قهرمانی آوازه به کهکشان بردندی و این قوم را «تفنگ» بسیار خوش‌آیند بودندی به طوری که همیشه با تفنگ بودندی و درس خواندن و سواد یاد گرفتن غیر قرآن شریف را علایم «کافریت» دانستندی و معلم کشتن و مکتب سوختن را ثواب دانستندی و این قوم را کسانی بودندی با ریش دراز و لنگی کلان بر سر، که به آن «مولوی» گفتندی که آنان ادعا داشتندی که نماینده خدا در مملکت بودندی و کاری نداشتندی جز فتوا بر کشتن انسان‌های دیگر و نا امنی ببار آوردن که آن را نام «جهاد» گذاشتندی، و از جهل و غفلت نادانان سخت به سود خویش سود جستندی، و چون مرکب بر آنان سوار شدندی و افسار تفکر و تعقل آنان بدست بگرفتندی

      از طرف دیگر ملازمان دربار و معاونان رکاب، همه در فکر پر کردن جیب بودندی و حواس را تمام و کمال به خزینه کردن دلار و ساختن شهرک، جمع کردندی به طوری که وقت فکر کردن به وضعیت رعیت فقیر و بیکار، هیچ نداشتندی. راه دربار هم بستندی که کدام فقیر و بیکار به حضور اقدس شاهی خدای نخواسته راه پیدا کردندی و از مشکلات زندگی مردم بلاد و دهات اخبار به هم رساندی و خاطر جلالتمآب مکدر کردندی و لحظه‌ی عیش و عشرت از وی به دور افکندی با این حال کسی را توفیق حضور به محضر رسیدی و به «کرزی» گفتندی که اگر هیچ کار در توان شاه نبودی، جلو رشوه خواری توان بگرفتی که فساد اداری نباشندی!

    جلالت‌مآب گفتندی:«چند دلار دادندی تا من جلو رشوت حاکمان زیر دست گرفتندی؟، وی که دلار در بساط نداشتی و حتی آن را به چشم نیز ندیده بودی، از خواهش، نظر صرف کردندی و سوالی دیگر به محضر افکندی که امنیت چرا مردم را نباشد و طالبان آزادانه مردم بکشندی؟

    ملک قره‌قول از سر بگرفتی و به زمین نهندی، تا زیر آن اگر مغزی بودندی کمی هوای آزاد دریافت داشتندی و قوه تفکر به ملک بهتر حاصل شدی، و گفتندی:«دموکراسی استه خو، یعنی هر کسی آزاد استه، طالب هم بشر استه، و حقوق بشر این آزادی به آنان دادندی که مردم بکشتندی و وحشت و دهشت ببار آورندی و «بوش» «اوباما» و من که جلالتمآب هستم را خرسند کردندی هرچند رعیت در فلاکت و سختی گذراندی و به لقمه نان خشکی محتاج بودندی و نیز اگر طالب «پشتون» نبودندی شاید با گفتن هم قانع شدندی و مملکت به نابودی و تباهی نکشاندی، حال که «پشتون» بودندی «قهرمان» «شجاع» «مبارز» «مجاهد» و «طالبان علم»! دیگر خدا خودش به داد مردم اگر برسندی!



    [1] . سیاست‌نامه یا سیر الملوک یا پنجاه فصل خواجه، اثر خواجه نظام الملک طوسی، وزیر الب ارسلان و ملکشاه سلجوقی. کتابی است در آیین کشورداری و سیره پادشاهات در رعیت پروری.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 88/8/10::: ساعت 7:1 صبح

     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 88/5/20::: ساعت 9:0 عصر

    هفته وحدت مبارک

    درود بر محسنیبی‌تردید مسلمان کسی است که مطیع و پیرو پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) بوده و به دستورات آن حضرت عمل نماید. رفتار و گفتارش را الگوی عملی قرار داده و شناختی هرچند اجمالی از آن حضرت داشته باشد.

    پیامبر اسلام هنگامی که از جانب خداوند به رسالت مبعوث گردید، دینی آورد به نام اسلام، و خود نیز یک مسلمان بود، با این تفاوت که برخلاف مسلمانان امروزی، وی حنفی، مالکی، حنبلی یا شافعی مذهب نبود، شیعه یا سنی هم نبود، وهابی که در خواب هم نمیدید! مسلمان بود و بس!

    بعد از رحلت آن رسول گرامی، طوایف قریش، بنی امیه، بنی عباس و بنی‌هاشم در مساله خلافت و جانشینی پیامبر -چون به توصیه پیامبر(ص) در حجه الوداع و در غدیر خم عمل نگردید- با اختلاف مواجه گشتند، و این موضوع نقطه آغازین اختلاف امت اسلامی گردید که بعدها علمای بزرگ اسلام مجتهدانی همجون امام ابوحنیفه(رض) امام مالک(رض) امام احمد حنبل(رض) و امام شافعی(رض) به تبیین و تفسیر اسلام پرداختند و هرکدام طبق برداشت خاص خود شان منهج و مذهب خاصی را برای امت واحده اسلام ایجاد نمودند، طبیعی است که عمل اجتهادی این بزرگواران قابل قدر است و اختلاف آراء نیز یک امر طبیعی است.

    تا زمانی که مسلمین به فقهای متعدد به دید یک فقیه عالم و مجتهد می‌نگریستند و آنان را واسطه‌ی در رساندن احکام الهی از پیامبر به مردم قلمداد می‌کردند، اختلافات آراء کمتر مشکل‌ساز بود، اما وقتی که نظرات علما باعث ایجاد و اختراع مذهب در دین واحد گردید، و هر کسی برای خود پیروانی پیدا کرد، دیگر کمتر کسی یافت می‌شد که دنبال گفتار پیامبر باشد، حکم اسلامی از کانال رییس مذهب به پیروان میرسید، این در دایره فقه و احکام.

    اما در دایره حکومت و سیاست نیز اختلافات شدت یافت، اموی‌ها به قتل و نابودی فرزندان عموی خویش پرداختند، و به کشتار و شکنجه بنی‌هاشم پرداختند، در این راستا حضرت معاوبه! با حضرت علی(کرم الله وجهه) جنگید و فرزندش یزید نواسه پیامیر –حضرت امام حسین(رض) را به فجیعانه‌ترین وضع به شهادت رسانید که حق و باطل بودن این دوجبهه برای هر مسلمانی از آفتاب روشنتر است.

    بعدها ترکان عثمانی‌ در یک روز چهل هزار انسان از شیعیان آناتولی را سر بریدند و در مقابل حکام صفوی بر مسلمانان سنی مذهب شدت عمل به خرج دادند، عبدالرحمن مرد آهنین افغان 62% از شیعیان افغانستان را به کلی نابود ساخت و هزاران فجایع دیگر به نام مذهب و دین که هیچ ربطی به دین اسلام نداشت و برخلاف دستور خداوند(جل جلاله) و سنت پیامبر صورت گرفت.

    در عصر ما که عصر بیداری مسلمین شهرت یافته، امام خمینی(ره) یکی از منادیان بزرگ وحدت بوده و این هفته را هفته وحدت نامگذاری نمودند، و در این راستا فعالیت فراوانی صورت گرفته که آثار و پیامدهای زیادی داشته است، به قسمی که مسلمانان شیعه مذهب در هیج جای این کره خاکی علیه مسلمانان دیگر اقدامی نمی‌کند، و به اعتقادات و آراء برادران اهل سنت خویش احترام می‌گذارند، و تنها مفتیان مفتخوار سعودی که از فقر و بدبختی مسلمان‌های کشورهای بدون نفت، خبر ندارند، به یاوه‌سرای ادامه داده و گهگاهی متأسفانه در مناطق سرحدی پاکستان و افغانستان دیده می‌شود که پشتون‌های طُوری، منگل و جاجی درگیری‌های خونین مذهبی را انجام میدهند و فتوای مفتیان سعودی را به منصه عمل میگذارند.

    در کشورهای دیگر مردم، بیدارتر از این هستند که به هر چرندی گوش دهند، در افغانستان ما هیچ زمانی جنگ مذهبی وجود نداشته است، در میان پشتونها که به تعصبات جاهلانه، شهرت جهانی دارند در ولایت لوگر ولسوالی خوشی همه شیعه اند، در گردیز سادات گردیزی آزادانه زندگی میکنند حتی در اوج اختناق طالبان آنان به خوبی و خوشی به سر میبردند، اما سرکوب هزاره‌ها از زمان عبدالرحمن تا ملاعمر باز هم جنبه مذهبی نداشته است بلکه منازعه قومی و نژادی بوده که از جهل و تعصب بیش از حد بعضی از برادران عزیز پشتون ما (طالبان و...) سرچشمه می‌گرفته است، که به یقین اگر همه مردم افغانستان، علم و دانش روز را فرا گیرند و اسلام را به ریش و لنگی خلاصه نکنند، مشکل افغانستان برای همیشه حل خواهد شد. چنانچه رییس جمهور عزیز و محبوب ما حامد کرزی که یک پشتون است و مسلمان، اما جهل و تعصب ... خویش را کنار گذاشته و به این نتیجه رسیده است که همه انسانند و همه حق زندگی برابر دارند، این طرز تفکر سبب شده است که اقوام نگون بخت کشور، به هم مهربانتر شوند،البته اگر ملاعمرها بگذارند!!!!

    در مسأله تقریب مذاهب اسلامی در افغانستان از آیت الله محسنی می‌توان به عنوان بزرگ پرچمدار تقریب یاد کرد.

    عنوان مصاحبه :     موانع تقریب اسلامی دو دسته اند،



  • کلمات کلیدی : افغانستان، غزنی، وحدت
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: پنج شنبه 88/5/1::: ساعت 12:0 صبح

     

    Click here for next photo...

    Aug.14, 1998: A Taliban fighter with the amputated limbs of the victims paraded through the streets of Kabul.

    Click here for next photo...

    Aug.14, 1998 - Kabul


     


    RAWA photos

    Executed by Taliban in Herat province
    Victims of Taliban’s atrocities in Herat. Even the innocent eyes and minds of Afghan children are filled with images of such crimes.


    Victims of Taliban


    Victims on the streets of the city



     

    Photo Gallery Home Page Reports from Afghanistan

    RAWA photos

    Tens of Shiite people have been publicly executed by Taliban in Herat province
    A victim of Taliban’s atrocities in Herat.


    A victim hanged on a tree in the city


    A victim hanged in the middle of the city


    Photo Gallery Home Page Reports from Afghanistan


  • کلمات کلیدی : طالبان، تصاویر، خشونت
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 88/3/5::: ساعت 3:0 عصر

     

     
     



    غزنی / قلم نه جنگ

    در آرزوی صلح در افغانستان

    صلح در افغانستان

     

    پشتونها هم صلح می خواهند نه جنگ

    صلح در افغانستان

     

    آموزش نسل آینده وطن یاد مان نرود



    انجمن صلح طلبان افغانستان ::: دوشنبه 88/2/28::: ساعت 3:0 عصر

    خشم نگیر!

    مردى از اعراب به خدمت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله آمد و از او نصیحتى خواست ، رسول اکرم در جواب او یک جمله کوتاه فرمود و آن اینکه : لا تغضب . خشم نگیر!
    آن مرد به همین قناعت کرد و به قبیله خود برگشت ، تصادفا وقتى رسید که در اثر حادثه اى بین قبیله او و یک قبیله دیگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف آرایى کرده و آماده حمله به یکدیگر بودند.
    آن مرد روى خوى و عادت قدیم سلاح به تن کرد و در صف قوم خود ایستاد. در همین حال ، گفتار رسول اکرم به یادش آمد که نباید خشم و غضب را در خود راه بدهد، خشم خود را فروخورد و به اندیشه فرو رفت . تکانى خورد و منطقش بیدار شد، با خود فکر کرد چرا بى جهت باید دو دسته از افراد بشر به روى یکدیگر شمشیر بکشند، خود را به صف دشمن نزدیک کرد و حاضر شد آنچه آنها به عنوان دیه و غرامت مى خواهند از مال خود بدهد.
    قبیله مقابل نیز که چنین فتوّت و مردانگى را از او دیدند از دعاوى خود چشم پوشیدند. غائله ختم شد و آتشى که از غلیان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت[1]

    غلبه بر نفس

    روزى حضرت على (ع ) از درب دکان قصابى مى گذشت .
    قصاب به آن حضرت عرض کرد:
    یا امیرالمؤ منین ! گوشتهاى بسیار خوبى آورده ام . اگر میخواهید ببرید.
    فرمود: الا ن پول ندارم که بخرم .
    عرض کرد من صبر مى کنم پولش را بعدا بدهید.
    فرمود: من به شکم خود مى کویم که صبر کند اگر نمى توانستم به شکم خود بگویم از تو مى خواستم که صبر کنى ولى حالا که میتوانم به شکم خود مى گویم که صبر کند.
    آرى ، خاصیت نفس اماره این است که اگر تو او را وادار و مطیع خود نکنى او تو را مشغول و مطیع خود خواهد ساخت . ولى على (ع ) که در میدان جنگ مغلوب عمرو بن عبدودها و مرحب ها نمى شود، به طریق اولى و صد چندان بیشتر هرگز بر خود نمى پسندد که مغلوب یک میل و هواى نفس گردد[2]

     

     

     




    [1] - شهید مطهری،بیست گفتار، ص 194.

    [2] -  شهید مطهری، گفتارهاى معنوى ، ص 262 .



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: دوشنبه 88/1/31::: ساعت 7:18 عصر

    بلا یا لطف خدا

    پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله به خانه یکى از مسلمانان دعوت شدند؛ وقتى وارد منزل او شدند مرغى را دیدند که در بالاى دیوار تخم کرد و تخم مرغ نیفتاد یا افتاد و نشکست . رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله در شگفت شدند.
    صاحب خانه گفت : آیا تعجب فرمودید؟ قسم به خدایى که تو را به پیامبرى برانگیخته است به من هرگز آسیبى نرسیده است .
    رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله برخاستند و از خانه آن مرد رفتند، گفتند کسى که هرگز مصیبتى نبیند مورد لطف خدا نیست .[1]
    از حضرت صادق (ع ) روایت شده که :
    انَّ اشدُ الناس بلاء الاَنبیاء، ثمّ الّذین یلونهم ، ثمّ الامثل فالامثل[2] (پرگرفتارترین مردم انبیا هستند؛ در درجه بعد کسانى که از حیث فضیلت بعد از ایشان قرار دارند و سپس هر کس که با فضیلت تر است به ترتیب از بالا به پایین .
    در کتب حدیث ، بابى اختصاص یافته است به شدت ابتلاء امیرالمؤ منین (ع ) و امامان از فرزندان او.
    بلا از براى دوستان خدا لطفى است که سیماى قهر دارد، آنچنان که نعمتها و عاقبتها براى گمراهان و کسانى که مورد بى مهرى پروردگار قرار مى گیرند ممکن است عذابهایى باشند اما به صورت نعمت و قهرهایى به قیافه لطف[3]

    خشم نگیر!

    مردى از اعراب به خدمت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله آمد و از او نصیحتى خواست ، رسول اکرم در جواب او یک جمله کوتاه فرمود و آن اینکه : لا تغضب . خشم نگیر!
    آن مرد به همین قناعت کرد و به قبیله خود برگشت ، تصادفا وقتى رسید که در اثر حادثه اى بین قبیله او و یک قبیله دیگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف آرایى کرده و آماده حمله به یکدیگر بودند.
    آن مرد روى خوى و عادت قدیم سلاح به تن کرد و در صف قوم خود ایستاد. در همین حال ، گفتار رسول اکرم به یادش آمد که نباید خشم و غضب را در خود راه بدهد، خشم خود را فروخورد و به اندیشه فرو رفت . تکانى خورد و منطقش بیدار شد، با خود فکر کرد چرا بى جهت باید دو دسته از افراد بشر به روى یکدیگر شمشیر بکشند، خود را به صف دشمن نزدیک کرد و حاضر شد آنچه آنها به عنوان دیه و غرامت مى خواهند از مال خود بدهد.
    قبیله مقابل نیز که چنین فتوّت و مردانگى را از او دیدند از دعاوى خود چشم پوشیدند. غائله ختم شد و آتشى که از غلیان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت[4]




    [1] - بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ کمپانى ، نقل از کافى .

    [2] - بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ کمپانى ، نقل از کافى .

    [3] - شهید مطهری، عدل آلهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 179 و 180.

    [4] - شهید مطهری،بیست گفتار، ص 194.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: دوشنبه 88/1/31::: ساعت 7:15 عصر

    بلا یا لطف خدا

    پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله به خانه یکى از مسلمانان دعوت شدند؛ وقتى وارد منزل او شدند مرغى را دیدند که در بالاى دیوار تخم کرد و تخم مرغ نیفتاد یا افتاد و نشکست . رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله در شگفت شدند.
    صاحب خانه گفت : آیا تعجب فرمودید؟ قسم به خدایى که تو را به پیامبرى برانگیخته است به من هرگز آسیبى نرسیده است .
    رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله برخاستند و از خانه آن مرد رفتند، گفتند کسى که هرگز مصیبتى نبیند مورد لطف خدا نیست .[1]
    از حضرت صادق (ع ) روایت شده که :
    انَّ اشدُ الناس بلاء الاَنبیاء، ثمّ الّذین یلونهم ، ثمّ الامثل فالامثل[2] (پرگرفتارترین مردم انبیا هستند؛ در درجه بعد کسانى که از حیث فضیلت بعد از ایشان قرار دارند و سپس هر کس که با فضیلت تر است به ترتیب از بالا به پایین .
    در کتب حدیث ، بابى اختصاص یافته است به شدت ابتلاء امیرالمؤ منین (ع ) و امامان از فرزندان او.
    بلا از براى دوستان خدا لطفى است که سیماى قهر دارد، آنچنان که نعمتها و عاقبتها براى گمراهان و کسانى که مورد بى مهرى پروردگار قرار مى گیرند ممکن است عذابهایى باشند اما به صورت نعمت و قهرهایى به قیافه لطف[3]

    خشم نگیر!

    مردى از اعراب به خدمت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله آمد و از او نصیحتى خواست ، رسول اکرم در جواب او یک جمله کوتاه فرمود و آن اینکه : لا تغضب . خشم نگیر!
    آن مرد به همین قناعت کرد و به قبیله خود برگشت ، تصادفا وقتى رسید که در اثر حادثه اى بین قبیله او و یک قبیله دیگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف آرایى کرده و آماده حمله به یکدیگر بودند.
    آن مرد روى خوى و عادت قدیم سلاح به تن کرد و در صف قوم خود ایستاد. در همین حال ، گفتار رسول اکرم به یادش آمد که نباید خشم و غضب را در خود راه بدهد، خشم خود را فروخورد و به اندیشه فرو رفت . تکانى خورد و منطقش بیدار شد، با خود فکر کرد چرا بى جهت باید دو دسته از افراد بشر به روى یکدیگر شمشیر بکشند، خود را به صف دشمن نزدیک کرد و حاضر شد آنچه آنها به عنوان دیه و غرامت مى خواهند از مال خود بدهد.
    قبیله مقابل نیز که چنین فتوّت و مردانگى را از او دیدند از دعاوى خود چشم پوشیدند. غائله ختم شد و آتشى که از غلیان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت[4]




    [1] - بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ کمپانى ، نقل از کافى .

    [2] - بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ کمپانى ، نقل از کافى .

    [3] - شهید مطهری، عدل آلهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 179 و 180.

    [4] - شهید مطهری،بیست گفتار، ص 194.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: دوشنبه 88/1/31::: ساعت 7:14 عصر

    <   <<   46   47   48   49   50   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 12
    بازدید دیروز: 22
    کل بازدید :662079
    >> درباره وبلاگ <<
    صلح طلبان افغانستان
    انجمن صلح طلبان افغانستان
    پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>دسته بندی یادداشت ها<<
    افغانستان[23] . افغانستان و توسعه[19] . پارلمان[9] . غزنی[8] . طالبان[7] . مناسبت‏ها[6] . یادداشت‏های متفرقه[6] . وهابیت[5] . هزاره[5] . پاکستان[5] . امام علی[5] . جنگ[5] . اسلام[4] . انتخابات[4] . هزاره ها[4] . صلح[4] . قرآن[4] . دین[3] . امنیت[3] . تبعیض قومی[3] . تصاویر[2] . بهسود[2] . بیکاری[2] . خشونت[2] . آمریکا[2] . عربستان[2] . دانلود[2] . علی[2] . عید[2] . کابل[2] . کوچی[2] . کوچی‏ها . مجلس . محقق کابلی . معرفی کتاب . کتاب . کدجاوا . کراچی . کشتار شیعیان . والی . وبلاگ . وحدت . مهاجرین افغان . مهدی . میلاد پیامبر . ناامنی . نرم افزار . نقد کتاب . دانلود = کتاب . دعا . غزنی، تاریخچه . فقر و بیکاری . قالب . قالب رایگان . قالب وبلاگ . عکس . عکس از غزنی . عکس و تصویر . علم . رمضان . سایت . سرعت انترنت . سیاست دوگانه . شمشیر . شهید مزاری . اخلاق . ازبک ها . امریکا . افغانها . امام حسن مجتبی . امام حسین ع . امام رضا ع . امام صادق ع . انیمیشن . بازار غزنی . پشتون . پشتونها . پیام . تاجیک . داتلود . دانش . جنگ داخلی . حقوق بشر در افغانستان . حکمتیار . تظاهرات . تفرقه گرایی . تفرقه و نفاق! . جنایات . جنایات وهابیت . تجاوز . تربیت . ترور . قندهار . قوم گرایی . کوچی .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    صلح طلبان افغانستان

    >> سایت های افغانستان<<
    قرآن کریم دانلود قرآن
    نوشته های پیشین وبلاگ
    بدنبال آرامش
    مجله مینه - پشتو
    شورای جهانی هزاره
    پایگاه‏های اطلاع رسانی مراجع تقلید
    آیت الله محقق کابلی
    زبان انگلیسی یاد بگیریم
    علیجان زاهدی غزنوی
    کودکان افغان عکس و تصویر
    سلامت روان فرزندان
    نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
    آیت الله محقق کابلی
    حزب وحدت
    سایت شهید مزاری
    سایت دانشگاه کاتب هزاره
    سایت آیت الله محسنی
    سایت ریاست جمهوری افغانستان

    تاجیک مدیا
    متن کامل قرآن کریم - دانلود
    موسیقی افغانی برای وبلاگ
    کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
    مجمع علمی فرهنگی نور
    سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
    وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتون‏های شیعه
    سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
    جمهوری سکوت
    معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
    پیوندهای فرهنگی مذهبی
    شریف حبیبی
    از غزنی / واسع هیله من
    آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
    سایت جنبش ملی افغانستان
    اندیشه مثبت
    افغانستان پس از جنگ
    تاجیک مدیا
    سادات افغانستان
    وبلاگ حقوقی صارم
    لینکستان وبلاگهای افغانستانی
    سایت گشایش
    سایت غرجستان
    سایت طلوع فجر
    آموزش زبان انگلیسی
    هفته نامه نىای غؤنه
    غرجستان
    تاجیک مدیا
    قلم بیقرار
    خبرنامه علودانی
    هزاره پیوند
    خبرهای تازه از علودانی
    وطندار
    کودکان وطن
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    روزنه امید
    برگ سبز - محمد رحمتی
    ناهور - خوات
    رو به فردا
    درد دلهای یک باچه مهاجر
    محمد شفق خواتی
    استاد علیزاده مالستانی
    مدرسه محمدیه غزنی
    مردم مالستان
    وحدت نیوز
    نگاه فردا
    سروش صبا
    هم صنفی
    در رثای بابه مزاری
    مجله اخوت
    هزاره پیوند
    حزب وحدت
    صادقی نیلی
    هیله من غزنوی
    علودانی
    مشفق
    بشیر احمدی
    خوات آنلاین
    قلم بیقرار
    کودکان افغانستان
    جامعه اسلامی علودانی
    محمد صابری شملتو
    جامعه نو شوکت علی محمدی
    جمهوری سکوت
    ابرار
    دورتر از چشم اقیانوس
    شریف سعیدی
    نقش والدین در سلامن روان فرزندان
    وحدت نیوز
    مدرسه علمیه محمدیه
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    حوات زیبا
    خوات دانلود
    رو به فردا

    >>طراح قالب<<
    انجمن صلح طلبان افغانستان - صلح طلبان افغانستان

     

    انجمن طالبان صلح و امنیت در افغانستان

    تصویر ثابت

    <bgsound src="http://kabul3.persiangig.com/audio/12%20watan_eshq_tu.mp3" loop="infinite">