طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

زنده باد صلحزنده باد افغانستاننابود باد جنگ و خشونت

مردم افغانستان صلح می خواهند نه جنگ 

طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

پاییز 94 - صلح طلبان افغانستان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، دوست دارد که بنده اش درباره گناه بزرگ از او [بخشش] بخواهد، و بنده ای را که گناه کوچک راسبُک شمارد، دشمن می دارد . [امام صادق علیه السلام]
صلح طلبان افغانستان
گزارشنامه افغانستان/ سید مددی
از رومانتیک سازی فاجعه و پرستو بازی که بگذریم، اینها هزاره بودند. هویت مسافران دلیل اصلی ربوده‌شدن و حالا کشته‌شدن شان بوده است. ساده، این جنایتها انگیزه قومی دارند. شاید ما اهالی کابل که در حلقه روابط و دوستانمان از هر قومی است، این حرفها را باور نمیکنیم، یا حداقل نمیگوییم. ولی چکار کنیم، وضعیت ظاهرا همینگونه است. بپذیریم یا نه، چیزی از واقعیت را تغییر نمیدهد.
پاسخ به این اما میتواند دوگونه باشد. یکی پاسخ هزارگی، پاسخ قومی. یعنی اینکه در جاغوری، در مالستان، در ترکمن، در بهسود، در بامیان، در دایکندی و هرجایی دیگری که نفوس هزاره‌ها متمرکز است، یک جمع پشتونهای عادی و بی‌دفاع، بی‌نام و نشان و بیگناه را به گروگان بگیرند و در نهایت بکشد شان. اگر این کار تنها محدود به جاغوری و غزنی و محدود به چند مورد مشخص ماند و غایله تمام شد، نتیجه این میشود که عمل‌به‌مثل گاهی تنها گزینه برای مصونیت و امنیت است–توازن تهدید. در همین مورد هم گروگانها را وقتی سربریدند که 14 نفر گروگان پشتون به وساطت هیئتی از کابل رها شد. گاهی باید از هر ارزش انسانی و دغدغه ملی دل بکنی و برای زنده ماندن خود تلاش کنی. اما اگر پاسخ به این رویداد عام شد، هزاره ها در هرجایی به چنین اعمالی دست زدند و این خود بی‌امنیتی، بی‌باوری اقوام به یکدیگر و جرم و اختطاف را بیشتر کرد، به سادگی میتواند یک تقابل قومی خشن به پا کند. ولی امکان اینکه هزاره ها به صورت یکدست در هرجا به چنین اقداماتی دست بزنند، بسیار کم است مگر اینکه در هرجا جداگانه مجبور شوند تلافی کنند–به این معنی که حادثه شبیه زابل برای باشندگان بهسود و بامیان و ترکمن هم اتفاق بیافتد.
گزینه دوم این است که همه یکدست و همنوا روی دولت فشار بیاورند تا امنیت شاهراه را تامین کند، از جان هزاره‌ها محافظت کند، گروگانها را برگرداند و گروهایی را که به این اعمال دست میزنند، نابود کند. اینجا بازهم تمرکز باید روی هویت این شهروندان باشد: هزاره‌. انتحاری نیست که بگوییم شاید فراد نوبت هریک مان برسد. اگر این گونه ادامه بیابد، شاید نوبت هر هزاره برسد، یا حداقل خطرش هر هزاره را تهدید کند و دیگران اصلا آسیب نبینند. این خیلی کاری دشواری برای دولت نیست. دولت ادعا میکند که از محل خفای این گروه چیزی نمیداند، ولی میگویند کسانی که هفت هزاره را کشته اند، ازبیک اند. از کجا میداند؟ تا حالا هیچ هیئتی نفرستاده و تلاشی برای رهایی گروگانهای هزاره نکرده. برعلاوه، با امکانات فناوری کنونی و توانایی‌های که امنیت ملی افغانستان دارد، یافتن این افراد آنچنان کار دشوار نیست اگر کسی بخواهد.
گزینه دوم گزینه بهتر است اما ناممکن تر. اولا چون اعتراضات مدنی معمولا تا حالا خیلی کوتاه‌مدت بوده است و نتوانسته فشار مداوم بر دولت وارد کند. دوما، از تجربیات قبلی بر می‌آید که کماکان ناممکن است یک حرکت اعتراضی وسیع و ملی را روی یک داعیه‌ای کاملا هزارگی بسیج کرد. قدرت، سیاست و روابط در حوزه عمومی هنوزهم حتی در میان روشنفکرترین و کم‌‌تعصب‌ترین آدمها براساس علایق قومی است–برای مثال واکنش به این فاجعه را در فیسبوک ببینید، به وضوح می‌فهمید چه خبر است. خیمه دادخواهی خانواده‌های 31 هزاره هنوز برپاست، که سری به آنها زده؟
گزینه اول ساده است و عملی، اما خیلی پرهزینه. اقدام بالمثل نیازمند تشکیل گروه‌های بالمثل است، ایجاد این گروه‌ها به منابع نیاز دارد و فراتر از آن فرهنگ خشونت و جنگ را در میان هزاره‌ها ترویج میکند. این بدین معنی است که شاید دیگر مثلا پنج سال بعد نتوانیم اینقدر خوشبین به گراف رو به رشد حضور هزاره ها در مکاتب و دانشگاه ها و سایر نهادهای فرهنگی-مدنی باشیم. اینکار همچنان میتواند امنیت و آرامش خود هزاره‌ها را هم مختل کند. کسانیکه که در زابل آدم می ربایند، در بسا موارد بلای جان و آرامش باشندگان زابل هم میشوند، این خاصیتِ ملیشه است. حالا افزایش تنش قومی و بزرگ شدن این معضل را که شاید باز هزاره‌ها را بیشتر از دیگران ضربه بزند، به این همه بیفزایید.
اینکه چه باید کرد؟ من دقیقا نمیدانم. اما همین مورد آخر نشان داده گزینه اول تا جایی کارساز است. از خیر مدنیت و حقوق بشری که هر روز جانِ زنان بی‌دفاع و اطفال خردسال را بگیرد، بدنیست گاهی بگذری.
منبع: http://rokh.af/?p=3860


  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/8/19::: ساعت 1:46 عصر

    خشن ترین کنش «قوم مرکزانه» در فاجعه زابل

    خشونت های قومی و قتل عام اقوام پدیده جدیدی در تاریخ افغانستان نیست و حادثه جدید، آخرین آن نیز نخواهد بود.

    12231469_1655945087988765_1133533840_n

    اما اینکه علل و عوامل اجتماعی چه می تواند باشد عناوین زیادی را می توان فهرست کرد اما یکی از دلایل مهم اعمال نژادگرایی به صورت خشونت عریان آن، این است که می‌تواند سُلطه و کنترل قوم حاکم را تضمین کند و این معمولاً توسط گروه‌های نژادی که اکثریت‌اند بر گروه‌هائی که اقلیت‌اند اِعمال می‌شود.

    علت اصلی آن این است که اکثریت، از قدرت گرفتن اقلیت، بیمناک است و با استفاده از سلسله مراتب قدرت و ایجاد بروکراسی مورد پسند خود، سبب می‌شود تا چهره? گروه اقلیت را خدشه‌دار ساخته، موقعیت‌های ارتقاء دهنده? اجتماعی را سلب و تصویر ناشایست، ناپسندیده، و فروتری از آن را در بین اجتماع به نمایش بگذارد.
    فاکتورهای مثلی تبعیض، تحقیر و توهین به نژادهای اقلیت از جمله مهمترین ابزارهای است که در اختیار دارند و اعمال می کنند. در کشورهای دیگر به دلیل حساس بودن وجدان انسانها در برابری اعمالی نظیر قتل، خشونت فیزیکی و قتل عامها به راحتی صورت نمی گیرد اما در افعانستان به دلیل رواج خشونتهای عریان، به راحتی رفتارهای قوم مرکزانه به صورت بسیار عریان و خشن نظیر حادثه جدید صورت می پذیرد.
    تنها راه جلو گیری از چنین حوادثی در آینده، بیداری وجدان و روح جمعی اقلیتها و اقوامی است که در معرض تبعیض قرار دارند و عمدتا هزاره های افغانستان.
    با آگاهی از موقعیت خودشان در ساختارهای اجتماعی و سیاسی افغانستان و تحت فشار قرار دادن کسانی که داعیه ای رهبری جامعه را به عهده گرفته اند، می توان قدری از شدت و دوام چنین حوادثی کاست اگرچه به زودی از خطر رفتارهای قوم مرکزانه رهایی نخواهند یافت.

    نویسنده: حسینی بیانی راد

    انتهای پیام

    www.af.shafaqna.com



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/8/19::: ساعت 1:44 عصر

    چندی پیش 7 مسافر در زابل از سوی مخالفان مسلح دولت ربوده شدند.

    گفته می شود این 7 تن باشنده‌ ولایت غزنی شامل 3 زن و 4 مرد بودند که در مسیر راه زابل توسط طالبان گروگان و سر بریده‌‌‌ شدند.

    جسدهای این 7 تن به ولسوالی شاه جوی انتقال یافته است.

    http://files.afghanpaper.com/newsfiles/201511/201511090547102599.jpg

    http://files.afghanpaper.com/newsfiles/201511/201511090547103871.jpg

    http://files.afghanpaper.com/newsfiles/201511/201511090547103659.jpg

     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/8/19::: ساعت 1:34 عصر

    یاد تان نرود که این «تبسم» یک ملت است که از شما پرسان دارد

    یاد تان نرود که این «تبسم» یک ملت است که از شما پرسان دارد

      : تاریخ انتشار

    1394 دوشنبه 18 عقرب

    کد مطلب : 9251

    عزیز رویش

    0  نظر

    فاشیسم شاخ و دُم ندارد: فاشیسم منطق ندارد، حرف نمی فهمد، زور می‌گوید و قلدری می‌کند و با هر آنچه رنگ و بوی انسانیت داشته باشد سر ستیز می‌گیرد. روشنفکران و فعالین مدنی پشتون باید فاصله‌ی خود را با فاشیسمی که در دامان جامعه‌ی پشتون رشد داده اند مشخص کنند...

     

     

    امروز، دوشنبه، 18 عقرب 1394، چندین جلسه‌ی مقدماتی برای تعیین ستراتژی جدید هزاره‌ها برای مقابله با فرهنگ انسان‌کشی و انسانیت‌ستیزی‌ای که از آدرس پشتون، با دست پشتون، در منطقه‌ی پشتون، با مدیریت و رهبری پشتون، و با سکوت و اهمال و همراهی تمام حلقات پشتونی بر کشور تسلط یافته است، برگزار شد. 
    یکی از گزینه‌هایی که مورد بحث قرار گرفت، طرح سوالی بود در برابر روشنفکران و فعالین مدنی پشتون که به نظر می‌رسد مدارا و سکوت آگاهانه‌ی ملت را با توحش و شرمی که به نام طالب بر دامان فرهنگ و مدنیت این سرزمین بار شده است، تعویض کرده اند.


    فاشیسم شاخ و دُم ندارد: فاشیسم منطق ندارد، حرف نمی فهمد، زور می‌گوید و قلدری می‌کند و با هر آنچه رنگ و بوی انسانیت داشته باشد سر ستیز می‌گیرد. روشنفکران و فعالین مدنی پشتون باید فاصله‌ی خود را با فاشیسمی که در دامان جامعه‌ی پشتون رشد داده اند مشخص کنند.
    این سوال را من مشخصاً در برابر سه فرد قرار می‌دهم: کرزی که هنوز طالب برادر ناراضی‌اش است. اشرف غنی احمدزی که با من برای پاک کردن این شرم تعهد داشت. از حنیف اتمر که حالا مغز و شعور حکومتی است که تمام سکه‌اش به نام پشتون زده می‌شود.


    سخن معروف سارتر را فراموش نکنیم: انتخاب حق انسان است. اما انتخاب بزرگ‌ترین مسوولیت انسان نیز هست. زیرا با هر انتخاب الگویی خلق می‌شود که دیگران هم می‌توانند از آن تبعیت کنند.
    ما مدنیت را انتخاب کرده بودیم و سخن انسان را ارج می‌گذاشتیم. گویی نه گوشی برای شنیدن این سخن است و نه ظرفیتی برای درک و هضم این مدنیت.
    به نام طالب و داعش باشد یا به هر نام دیگر. همه چیز از پشتون است و به دست پشتون صورت می‌گیرد: در کندز، در بلخ، در فاریاب، در جلریز، در زابل، در غور، در شاه دو شمشیره، در شینوار، در هلمند، در قندهار، در غزنی.


    فساد و ناکارگی حکومت، نشانِ ظرفیت مدنی و سیاسی پشتون است. اشرف غنی و اتمر و کرزی و زاخیلوال همه پشتون اند و فساد حکومت فساد مدیریتی است که با مغز و طرح این چهره‌های پشتونی اعمال می‌شود. خوب است این چهره‌ها این در و آن در نزنند. سخن بگویند و به سکوت و مدارای ملت پاسخ دهند.


    اینها همه روشنفکران و فعالین مدنی پشتون اند. باید از لاک بیرون شوند. اسمعیل یون و جنرال طاقت و حشمت غنی را به میدان نفرستند. از رواندایی شدن ملت بیم خلق نکنند. ملت را رواندایی ساخته اند. ادبیات فاشیستی را با سیاست فاشیستی و عمل فاشیستی عجین کرده اند. ملتی را به ماتم و عزا نشانده اند و سرشکستگی و بی‌عزتی را تنها هدیه‌ی فرهنگ و سیاست و قدرت خود برای پاسخ به انتظار ملت تقدیم می‌کنند
    .

    منبع: http://myurozgan.com/fa-AF/article/9251

     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/8/19::: ساعت 1:28 عصر

    اعلامیه ?‏شورای جهانی? هزاره پیرامون سر بریدن بیرحمانه هفت انسان هزاره

    اعلامیه ?‏شورای جهانی?  هزاره پیرامون سر بریدن بیرحمانه هفت انسان هزاره

      : تاریخ انتشار

    1394 دوشنبه 18 عقرب

    کد مطلب : 9254

    شورا ی جهانی هزاره

    0  نظر

    مردم غیور و سر بلند هزاره این را به " هزاره ستیزان " اعلام می دارند که هزاره ها در برابر این فاجعه کمر خم نمی کنند، چون تاریخ بیش از یک قرن این ملت نشان داده که به رغم فاجعه های به مراتب بزرگتر به زانو در نیامده اند. چنانچه هزاره ها در یک مرحله ای از تاریخ بیش از نصف از جمعیت خود را از دست دادند، اما به رغم این فاجعه عظیم، باز هم قامت راست کردند و روی پاهای شان ایستادند...

     

     

     

    شورای جهانی هزاره، سر بریدن هفت انسان هزاره - شامل دو خانم و یک دختر 9 ساله - را یک فاجعه ای دهشتناک دانسته در حالیکه به روح این شهدا درود مى فرستد، از دولت افغانستان، ارگانهای بین المللی و تمام نهادهای حقوق بشری، جداً در خواست می کند تا عاملان این رویداد را شناسایی و به شدید ترین جزا محکوم نمایند.

     

    گروگانگیری پی در پی، به رگبار بستن و سربریدن هزاره ها نشان داد که مناطق مرکزی افغانستان که جغرافیای هزاره ها اند، تاچه حدی از امنیت شکننده برخوردار است. راه های منتهی به این مناطق، در چند سال اخیر هیچگاهی مصئون نبوده و تاکنون دهها انسان به جرم هزاره تباری، به قتل رسیده و یا گروگان گرفته شده اند.

     

    اما سربریدن هفت انسان هزاره به شمول زنان، تا هنوز با این قساوت و بیرحمی در هیچ گوشه کشور به وقوع نپیوسته بود. قطعاً این برخورد جنایتکارانه برمی گردد به ماهیت گروه هاى تروریستى در رویکرد قومى ساختن بحران افغانستان و کشتن هزاره ها به عنوان بى دفاع ترین مردم این سرزمین، که اوج تعصب " هزاره ستیزی " در افغانستان را نشان می دهد.

     

    شورای جهانی هزاره در حالیکه مراتب تسلیت خود را به ملت بزرگ، افتخار آفرین، فرهنگ مدار و غیور هزاره، تقدیم می نماید، باور دارد که این فاجعه، تکانه ای بسیار بزرگی برای هزاره ها است، تا پس از این بخاطر بقای شان بر هرگونه نفاق داخلی فایق آیند و مسیرهای جداگانه را به یک شاهراه همبستگی تبدیل کنند. چون وضعیت سالهای آخر نشان داد که هزاره ها به هر اندازه ای که بر طبل نفاق کوبیده اند به همان اندازه از سوی خود و بیگانه سرکوب شده اند. لذا راه رستگاری و دفاع از عزت، شرف و ناموس این قوم، تنها در سایه ى وحدت متصور است.

     

    مردم غیور و سر بلند هزاره این را به " هزاره ستیزان " اعلام می دارند که هزاره ها در برابر این فاجعه کمر خم نمی کنند، چون تاریخ بیش از یک قرن این ملت نشان داده که به رغم فاجعه های به مراتب بزرگتر به زانو در نیامده اند. چنانچه هزاره ها در یک مرحله ای از تاریخ بیش از نصف از جمعیت خود را از دست دادند، اما به رغم این فاجعه عظیم، باز هم قامت راست کردند و روی پاهای شان ایستادند.

     

    چند تذکر:

    - شورای جهانی هزاره، به دلایل بسیار موجه، از مردم غزنی و تشییع کنندگان جنازه های شهدا، در خواست می کند که فریب نخورند، و جنازه ها را به کابل برسانند. این کابل است که صدای حنجره های بریده شده هزاره را از طریق یک راهپیمایى عظیم خیابانی، همچون تندری به گوش جهانیان می رساند. در واقع با جنازه این شهدا در کابل، هزاره ها تاریخ قتل عامها، کشتارها، سیاهچالها، تبعید شدن ها و مهاجرت های اجباری، اهانت و تحقیرهای معنوی خود را در سطح جهانی باز خوانی می کنند. بنابراین هزاره ها نباید فریب بخورند و نباید تشییع جنازه ها را در غزنی محدود سازند.

     

    - رسانیدن جنازه ها در کابل، باز تاب نهایت گسترده خواهد داشت. شورا باور دارد که طرح تشییع جنازه ها با شرکت سران دولت، یک سبوتاژ آگاهانه برای جلوگیری از بازتاب بین المللی آن است.

     

    - ما تمام هزاره ها را در داخل و خارج کشور به تظاهرات اعتراضی علیه این فاجعه انسانی دعوت می کنیم. همچنان از تمام نهاد ها، انجمن ها، افراد و شخصیت های هزاره مقیم کشورهای غربی تقاضا می نماییم که با وکلای پارلمان کشورهای محل اقامتشان تماس بگیرند و آنها را در جریان فاجعه ى اخیر و تهدید های امنیتی موجود در قبال هزاره ها قرار دهند. شورا ی جهانی هزاره، در این زمینه یادداشتی به زبان انگلیسی تهیه کرده است، و دوستان در کشورهای غربی در صورت نیاز می توانند با شورا تماس بگیرند تا یادداشت در اختیارشان قرار داده شود.

     

    - شورا ی جهانی هزاره، از مردم، نخبه گان نظامی، اندیشمندان سیاسی، روشنفکران و همه دردمندان، تقاضا می کند که برای تضمین امنیت کل هزارستان، بر دولت وحدت ملی فشار وارد نمایند، تا یک " قول اردو " را برای هزاره ها منظور نماید. تا جزو تام های این قول اردو بخصوص در مسیرهای ناامن منتهی به مناطق هزاره نشین، استقرار یابد و امنیت مردم هزاره، از این طریق تامین گردد.

     

    - شورای جهانی هزاره، هر گونه سکوت در قبال این فاجعه را، یک خبط تاریخی می داند، با قلم، سخن در رسانه ها و شبکه های اجتماعی، مظاهره، مراجعه به نهاد های بین المللی، حقوق بشری، با نشر ویدیو ها، عکس ها، پلاکارت ها، مصاحبه ها و خلاصه هرآنچه که به رساتر شدن صدای اعتراض ما یاری می رساند دریغ نباید کرد.

     

    - ما از تمام اقشار اقوام و ملیت های با هم برادر این سرزمین می خواهیم که در مقابل این فاجعه انسانی سکوت نکنند و به دشمنان عزت و سربلندی این خاک اجازه ندهند که آتش جنگ های خانمان سوز قومی را شعله ور سازند.

     

    شورا ی جهانی هزاره

    توجه:

    از شروع سال 2015 میلادی تا به حال 53 نفر هزاره از باشندگان غزنی توسط گروهای تروریستی تحت نام داعش و طالبان در مسیر راهها ربوده شده اند. که در بین انها 4 زن و دو کودک بوده است. متاسفانه تا به حال 16 نفر از این اسیران که شامل دو زن و یک کودک می باشد به طرز دهشتناکی کشته شده اند. تنها 23 نفر از این اسیران تا به حال رها شده اند و14 نفر انها به شمول دو زن و یک کودک هنوز مفقود هستند.

    لیست کشته شدگان حادثه اخیر که از باشندگان ده مرده جاغوری بودند و در تاریخ 11 اگوست 2015 در مسیر جاغوری به اسارت گرفته شده بودند از این قرار است:

    محمد خان ولی حسین علی

    صادق ولد علی

    شوکت ولد محمد علی

    چاچا ولد جمعه

    خانم لاجورد ولد تقی

    خانم سردار ولی غلام علی

    دختر 9 ساله ( شکُری ) که نام پدرش رمضان است.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/8/19::: ساعت 1:24 عصر

    کدام صلح با کدام طالبان؟

    ملا عبدالمنان نیازی؛ معاون گروه جداشده از طالبان گفته که این گروه با طرف‌های افغان درگیر در جنگ افغانستان مشکلی ندارد و حاضر است در صورت خروج کامل نیروهای خارجی از کشور با این گروه‌ها به تفاهم برسد.

    این گروه انشعابی خود را "شورای عالی امارت اسلامی افغانستان" می‌خواند.

    معاون گروه انشعابی طالبان از گشایش دفتر گروه طالبان در قطر نیز انتقاد کرد و گفت که در سال‌های فعالیت این دفتر معامله‌های زیادی با امریکا صورت گرفته است.

    او گفت که شرط اول این گروه برای شرکت در روند صلح افغانستان، ایجاد یک نظام اسلامی است.

    خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان نیز از شرط‌های دیگر است. او گفت که حضور نیروهای خارجی در افغانستان سبب ایجاد نفاق در کشور شده است.

    ملا نیازی با تاکید بر اینکه نمی‌تواند روابط خارجی گروه طالبان را انکار کند، گفت:"از مردم و دولت می‌خواهیم که شما آزادی خود را از امریکایی‌ها بگیرید، ما آزادی خود را از همسایه‌ها می‌گیریم."

    کارشناسان مسایل افغانستان می گویند که این اظهارات این مقام گروه طالبان نوبنیاد را می توان یک نشانه مثبت برای صلح ارزیابی کرد.

    شرایطی نیز که این گروه برای صلح تعیین کرده است، اگرچه تفاوت زیادی با پیش شرط های این گروه در گذشته ندارد؛ اما طراحان این شرایط نیز به خوبی می دانند که این شرط ها اول اینکه بسیار کلی و کلان است و نمی توان به صورت آنی به آنها جنبه عملی بخشید و ثانیا تحقق آنها پیش از آغاز هرگونه روند گفتگوهای صلح، غیر ممکن است. به تعبیر دیگر، سخنگوی گروه طالبان انشعاب کرده و تازه تشکیل هم شاید بداند که در صلحی که قرار است میان این گروه و دولت افغانستان برقرار شود، یک داد و ستد سیاسی مکتوب و مستند باید صورت گیرد که بر پایه آن، خروج نیروهای خارجی و قطع وابستگی دولت به امریکا و نیز برقراری یک نظام اسلامی، برآیند و نتیجه این داد و ستد باشد.

    با این حساب، این شرایط اگرچه در سخنان ملا عبدالمنان نیازی به عنوان «پیش شرط» مطرح شده؛ اما در عمل، پس از حصول چارچوبی برای صلح میان دو طرف و در نتیجه مذاکرات مستقیم میان آنها، عملی خواهد بود.

    به این ترتیب، این هرگز منطقی و عملی نیست که «شورای عالی امارت اسلامی افغانستان» که به تازگی به رهبری ملا رسول در برابر «امارت اسلامی افغانستان» به ریاست ملا منصور تشکیل شده، ابتدا منتظر بماند تا نیروهای خارجی از افغانستان، خارج شوند و نظام اسلامی تشکیل شود، آنگاه اقدام به صلح با دولت و مردم افغانستان کنند.

    تشکیل نظام اسلامی نیز به همان آسانی که بیان می شود، عملی نخواهد شد. امروزه الگوها، برداشت ها و قرائت های مختلف، متفاوت و متضادی از «نظام اسلامی» در جهان وجود دارد. با این وصف، باید مشخص شود که نظام اسلامی مورد نظر طالبان منشعب شده اصولا چی و چگونه است.

    آنها باید این حقیقت را نیز درک کنند که با توجه به تجربه پنج ساله سلطه طالبان بر افغانستان و شرایط جدیدی که در 15 سال اخیر در کشور به وجود آمده، برپایی رژیمی مشابه «امارت اسلامی افغانستان» به سبک ملاعمر، نه عملی است و نه منطقی و مورد قبول.

    از جانب دیگر، قانون اساسی کنونی افغانستان، صرف نظر از عملکرد مسؤولان و مجریان قانون، جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخته و آن را به مثابه اصلی پایدار و ثابت، غیر قابل تغییر و تعدیل، قلمداد کرده است.

    صرف نظر از اینها، با این موضع گیری طالبان منشعب شده، دولت افغانستان و شورای عالی صلح، باید مشخص کنند که خواستار کدام صلح با کدام طالبان هستند؟

    صلحی که ارزش های جدید و دستاوردهای سال های اخیر را از میان ببرد، منافع و مصالح بزرگ افغانستان را نادیده بگیرد، نقش مردم افغانستان در سیاست را زایل کند و قانون اساسی را در معرض معامله قرار دهد، بدون تردید، هزینه هایی سنگین تر از جنگ خواهد داشت.

    این نیز مهم است که دولت مشتاق صلح با کدام طالبان است؟ آیا این قابل قبول است که هر روز گروهی به نام طالبان، ظهور کند و به نام صلح، از حساب دولت و مردم افغانستان، امتیاز کسب کند؟

    دولت باید مشخص کند که نگاه و نظرش در مورد طالبان تازه منشعب شده چیست؟ این گروه چقدر قدرت و اثرگذاری دارد؟ و صلح با این گروه چه تاثیری روی کلیت روند صلح با طالبان مخالف این گروه دارد و نتیجه و بازخورد عملی آن برای صلح و جنگ و امنیت و سیاست افغانستان چیست؟

    منبع: http://www.avapress.com/vdchq6nz-23nzqd.tft2.html

     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 94/8/17::: ساعت 4:42 عصر

    صلح و امنیت از نظردین اسلام

    یقول الله عز وجل فی کتاب العزیز  سبحانه تعالی(( إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ نُزُلًا مِّنْ غَفُورٍ رَّحِیمٍ ))فصلت 30-32وقال الرَّسُولُ صلی الله علیه وسلم: ((مَنْ أصْبَحَ مِنْکُمْ آمِنًا فی سِرْبهِ مُعافى فِی بَدَنِهِ عِندَهُ قُوتُ یَومِهِ ولَیلَتِهِ فکَأنَّمَا حِیزَتْ لَهُ الدُّنْیَا)) روَاهُ التِّرمِذیُّ.

    امنیت وآرامش یکی ازنعمات بزرگ الهی برای همه افراد جامعه انسانی بوده ومی باشد واسلام هم بر گرفته شده از ماده سلم یعنی سلامتی وآرامش آورنده  بربشریت بوده  ومی باشد وصلح امنیت ثمره آن است . همه انبیاء الهی برای اینکه روح وروان  جامعه انسانیت را با اطاعت از الله جل مجده آرامش به بخشند  از جانب الله برای رهنمایی بشریت مبعوث گردیدند و چنانچه سیدنا ابراهیم علیه السلام  بعد ازاینکه  خانه کعبه را می سازد اولین خواسته اش از خدا طلب امنیت است. وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الأَصْنَامَ [إبراهیم: 35]، و [یاد کن] هنگامى را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار  وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنْ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ [البقرة: 126]. و چون ابراهیم گفت پروردگارا این [سرزمین] را شهرى امن گردان و مردمش را هر کس از آنان که به خدا و روز بازپسین ایمان بیاورد از فرآورده‏ها روزى بخش . خوب دقت فرمایید  که بعد از ساختن  قبله مسلمین حضرت ابراهیم علیه السلام امنیت می خواهد خود دلیلی بر اهمیت  این نعمت الهی است وخداوند جل جلاله  هم برای قریش وقتی از نعمت های خوى بیاى شان می می دهد از  میان  همه  نعمت  امنیت ووروزی خود را بیاد شان می دهد:  فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ [قریش: 3، 4]. پس باید خداوند این خانه را بپرستند همان [خدایى] که در گرسنگى غذایشان داد و از بیم [دشمن] آسوده‏خاطرشان کرد . ور سول کریم از دوران قبل ازبعثت خود ازحلف الفضول که برای دفاع از امنیت جانی ومالی  افراد مستضعف در مقابل ستمگران بسته می شود به خوبی وافتخار یاد آوری می نمایند وحتی می فرمایند که اگر حالا یعنی در دوران نبوت به همچو پیمانی  دعوت شوم اجابت می نمایم.  ((لَقَدْ شَهِدْتُ فی دَارِ عبدِ الله بنِ جدْعَانَ حِلْفَ الفُضُولِ، أمَا لَو دُعیتُ إلیهِ الیَومَ لأج-بْتُ، ومَا أُحِبُّ أن لی بهِ حُمُرَ النَّعَمِ وأنِّی نَقَضْتُهُ)). ووقتی رسول کریم صلی الله علیه وسلم  مکه را فتح نمودند  در حالیکه مردم  مکه ایشان از شهر شان خارج نموده بودند وبه دیار غربت فرستادند ویاران شان شکنجه نموده وغزوات بدر، أحد  وخندق را  بوجود آوردند و درسال ششم در  حدیبیه ایشان را  ازورود به مکه باز داشتند  باز هم  رسول خدا در فتح مکه به ایشان اعلان ((مَنْ دَخَلَ المسجِدَ الحَرامَ فَهُوَ آمِنٌ، ومَنْ دَخَلَ دَارَهُ فهُو آمِنٌ، ومَنْ دَخَلَ دَارَ أبی سُفْیانَ فَهُو آمِنٌ))؛ مراگز امنیت را مشخص نمودند تا باآرامش خاطر فکر نمایند وبه خود آیند وایمان بیاورند چنانچه طرح رسول الله به موفقیت تمام  ومنجر به ایمان آوردن مردم مکه گردید. این ها همه دلایلی بر اهمیت امنیت از دیدگاه اسلام است ورسول الله صلی الله علیه وسلم همیشه روی این مهم تأکید داشتند وبه پیروان خود توصیه بر حفظ مال وآبروی یکدیگر می نمایند ومی فرمایند مسلمان کامل کسی است که مسلمانان ازدست وزبان او در امنیت وسلامت باشند. اما متأسفانه  در حالیکه ما  همه خود را به متعهد به دساتیر الهی معرفی می داریم  وشعار خواستن امنییت را سر می دهیم بعضی کسان با چراغ سبز نشان دادن دشمان اسلام  به دساتیر دینی خود پشت نموده دست به دزدی وآدم ربایی وقتل ناحق می زنند.ودرین  اواخر من وشما شاهد چندین قتل ناحق در شهر خود بودیم در حالیکه خدای بزرگ قتل ناحق وشرک را در کنارهم قرار داده ومی فرماید: ((وَ?لَّذِینَ لاَ یَدْعُونَ مَعَ ?للَّهِ إِلَـ?هَا ءاخَرَ وَلاَ یَقْتُلُونَ ?لنَّفْسَ ?لَّتِى حَرَّمَ ?للَّهُ إِلاَّ بِ?لْحَقّ)) [الفرقان:68]. و کسانى‏اند که با خدا معبودى دیگر نمى‏خوانند و کسى را که خدا [خونش را] حرام کرده است جز به حق نمى‏کشند . ودر حدیث متفق علیه رسول معظم اسلام می فرمایند:((اجْتَنِبُوا السَّبْعَ الْمُوبِقَاتِ قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا هُنَّ؟ قَالَ: الشِّرْکُ بِاللَّهِ وَالسِّحْرُ وَقَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَکْلُ الرِّبَا وَأَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ وَالتَّوَلِّی یَوْمَ الزَّحْفِ وَقَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ الْغَافِلَات)). از هفت چیزی که سبب هلاکت می گردد اجتناب ورزید  صحابه سوال نمودند که آن هفت چیز کدام اند ؟ فرمودند : شرک به خدا ، سحر وجادو ، کشتن نفسی به دون حکم محکمه اسلامی وبه ناحق ، ربا           

    خواری ، وخوردن مال یتیم ، فرار نمودن ازمیدان جهاد و قذف وتهمت زدن به زنان باعفت . ودر حدیث دیگری که امام بخاری روایت می نماید می فرمایند: ((لَنْ یَزَالَ الْمُؤْمِنُ فِی فُسْحَةٍ مِنْ دِینِهِ مَا لَمْ یُصِبْ دَمًا حَرَامًا)) انسان مؤمن همیشه در فسحت دین خود قرار دارد تا زمانیکه مرتکب خون ناحقی نشود. ودر حدیث دیگری که ترمذی روایت می نماید می فرمایند: لَزَوَالُ الدُّنْیَا أَهْوَنُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ قَتْلِ رَجُلٍ مُسْلِمٍ)). ازبین رفتن دنیا در نزد خدا آسان تر است نسبت به قتل مرد مسلمان . براد ران وخواهرا ن مسلمان! خدا وند جل جلاله برای قاتل انسان مؤمن جزای دنیوی واخروی  تعیین نموده است که دردنیا قصاص وکفاره ودیت ودر أخرت طبق فرموده اش در أیه 93 سوره نسا’((وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا وَغَضِبَ ?للَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِیماً)) و هر کس عمدا مؤمنى را بکشد کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى‏گیرد و لعنتش مى‏کند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است . که چهار عذاب بزرگ در انتظار  قاتل ناحق است. ودر حدیثی رسول معظم اسلام می فرمایند : ((لَوْ أَنَّ أَهْلَ السَّمَاءِ وَأَهْلَ الْأَرْضِ اشْتَرَکُوا فِی دَمِ مُؤْمِنٍ لَأَکَبَّهُمْ اللَّهُ فِی النَّارِ)) اگر اهل آسمان وزمین در خون مؤمنی اشتراک دا شته  با شند  همه را خدابه دوزخ می اندازد. سبحان الله چه جزای بزرگی  ورسول معظم اسلام  در حجة الوداع بعى ازینکه فرمودند که مال وخون وابروی مسلمان بر مسلمان حرام است، به پیروان خو د دستور اکید دادند که بعد ازمن گردن های یکدیگر را نزنید وخون یکدیگر را نریزید. ((لَا تَرْجِعُوا بَعْدِی کُفَّارًا یَضْرِبُ بَعْضُکُمْ رِقَابَ بَعْض)). چرا بعضی از ما مسلمانان از دساتیر پیامبر خود سر پیچی می نماییم ودست خودرا به خون برادر مسلمان خود رنگین می سازیم  چاره کار در چیست؟ در ایه که اول تلاوت نمودند خداوند تبارک وتعالی می فرماید: در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست‏سپس ایستادگى کردند فرشتگان بر آنان فرود مى‏آیند [و مى‏گویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید در زندگى دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم و هر چه دلهایتان بخواهد در [بهشت] براى شماست و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت روزى آماده‏اى از سوى آمرزنده مهربان است. دین استقامت می خواهد  واستقامت در دین با اطاعت  خدا ورسول است وبس.

    منبع: http://mehrullah.blogfa.com/category/31




  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 94/8/17::: ساعت 4:40 عصر

    صلح، امنیت، افغانستان
    مقدمه:
    سال های متمادی جنگ و ناآرامی در افغانستان صدمات و خسارات جبران ناپذیری به این کشور ومردمانش وارد ساخته است. عدم وجود صلح و بروز اختلاف در میان اقوام افغان و احاد جامعه اسلامی افغانستان از سویی و حملات تروریستی گروه های منسوب به القاعده دراین کشور، امنیت و صلح را به مخاطره انداخته است.
    بی گمان در این تراژدی غمبار مردم قربانی اصلی نا امنی ها هستند، چه آنان که در کشور ماندند و متحمل سختترین رنج ها شدند و چه آنان که به کشورهای همجوار پناهنده شدند و رنج آوارگی را به جان خریدند همگی از صدمات عدم امنیت در کشور لطمه دیدند.
    از آنجا که صلح از اصول دین اسلام است و پایبندی به آن از وظایف شرعی هر مسلمانی است بر آن شدیم تا بار دیگر به شناخت آموزه های اسلامی و سیره بزرگان دین به موضوع صلح بپردازیم. در این مقاله در صدد آن هستیم که با تاکید بر آموزه های اسلامی و شناخت سیره بزرگان دین بتوانیم الفت و مودت را درمیان مسلمانان به ویژه در افغانستان غنا بخشیم و مسیری به سوی صلح و امنیت بگشاییم.

    مفهموم شناسی:
    صلح در لغت به معنای سازش و ضد فساد و ازبین بردن نفرت است. این واژه در علوم سیاسی به معنای آرامش و امنیت عمومی در کشور است. در قرآن کریم این واژه در معنای سلم نیز به کار رفته است.
    بی گمان صلح خواهی و زندگی همراه با سازش و مسالمت از نیازهای فطری بشری ایست که در دین مبین اسلام که دینی جامع و کامل است این مهم مورد توجه و عنایت واقع شده است وعمل به دستورات و راهکارهای صلح و امنیت از وظایف شرعی مسلمانان است.
    امنیت در لغت به معنای در امان بودن، ایمنی و آسودگی است. ایمان نیز از همین ماده و به معنای قرار دادن خود و دیگران در امن و آسایش است. زیرا مومن با پذیرش ایمان، خود را از عذاب الهی حفظ می کند. در اصطلاح سیاسی و حقوقی به حالت فراغت از هرگونه تهدید و یا حمله و نیز آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله ای را امنیت گویند و به صورت امنیت فردی، اجتماعی، ملی و بین المللی کاربرد دارد.
    رابطه صلح و امنیت:
    ناگفته پیداست که امنیت مولود صلح است. تنها در جامعه ای که برصلح استوار است و مردم در آن با هم زندگی مسالمت آمیزی دارند امکان برقراری امنیت وجود دارد. پس این دو اصل در کنار یکدیگر معنا می یابند. در سایه این صلح و ا منیت است که کرامت انسانی حفظ خواهد شد و همکاری میان انسان ها همراهی با مودت و مسالمت را رقم خواهد زد و جامعه و مردم رو به سوی پیشرفت و علم رهنمون خواهد شد.

    اسلام داعیه دار صلح در جهان:
    اسلام منادی صلح و دوستی میان تمام انسان هاست و دیدگاه اسلام در باره روابط انسان ها در زندگی اجتماعی بر پایه صلح و همکاری نیکو کارانه بشری استوار است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: "یا أیها الناس إنا خلقناکم من ذکر وأنثى وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا إن أکرمکم عند الله أتقاکم إن الله علیم خبیر".
    ای آدمیان ما شما را از زن و مرد آفریدیم و بر دسته ها و طوایف گوناگون قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید و بدانید که در این میان آنکه نزد خداوند گرامی ترین است که پرهیزکار باشد و خداوند بر همه چیز آگاهی دارد.
    اما این اصل میان مسلمانان به وظیفه شرعی مبدل شده است و اجرای آن برای هر مسلمانی واجب است. به طور مثال در آموزه های اسلام بر هر مسلمانى توصیه شده هنگامی که به مسلمان دیگر برخورد کند به یکدیگر سلام بگویند.
    سلام ثناى بندگان صالح خداوند است. خداوند در قرآن مى‏فرماید:
    "دعواهم فیها سبحانک اللهم وتحیتهم فیها سلام وآخر دعواهم أن الحمد لله رب العالمین"
    بهشتیان زبان شوق به تقدیس خدا گشایند که بار الها تو از هر نقص و آلایش پاک و منزهى و درود آنها در بهشت "سلام" است و آخرین سخنشان حمد پروردگار عالمیان است.
    سلام هدیه مومنان به یکدیگر نیز هست که باعث نزدیکی قلوب و الفت و دوستی در جامعه خواهد بود که خود زمینه ساز نوعی صلح در میان مسلمانان است.
    در معنای بزرگتر ارشادات الهى، مومنین و ایمان آورندگان دعوت به صلح می شوند. در قران کریم آمده است:
    "قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا
    یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون"
    بگو: اى اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروى کنیم که به جز
    خداى یکتا را نپرستیم، و چیزى را با او شریک قرار ندهیم، و برخى برخى را به جاى خدا به
    ربوبیّت تعظیم نکنیم. پس اگر از حق روى گردانند بگویید: شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان
    خداوندیم. خداوند جهان ما را به صلح رهنمون شده است تا در راه تامین آن، چشم از چند کیشى
    بپوشیم و وجود کسى را که به آیین ما در نیامده است عامل دشمنى و تجاوز قرار ندهیم.
    پس مسأله صلح در اسلام موضوعی اصیل و ریشه داری است که ارتباط و پیوند ناگسستنى و محکمى باطبیعت اسلام و نظریه عمومى و کلى آن درباره جهان و زندگى و انسان دارد.

    صلح در آیات قران :
    خداوند در آیات متعددی مساله صلح را مورد عنایت قرار داده است و مى‏فرماید:
    "یا ایها الذین آمنواادخلوا فى السلم کافه ولا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین"
    اى اهل ایمان، همگی در مقام تسلیم خدا در آیید و از وسوسه های شیطان پیروى مکنید که او همانا شما را دشمنى آشکار است.
    دین اسلام صلح و آشتى را فقط در میان مسلمانان نمى‏داند بلکه ‏در زمان جنگ مسلمانان با مشرکان نیز به مسلمانان توصیه به سازش نموده و مى‏فرماید:
    "و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل على الله انه هو السمیع العلیم"
    و اگر دشمنان به صلح ومسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و کار خود به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.
    صلح در سیره نبوی:
    نگاهی به تاریخ اسلام نشان می دهد که سیره پیامبر نیز بر مبنای صلح و مسالمت است چه آنکه حضرت هرگز آغاز گر جنگ نبودند و در تمامی مدت زندگی پر برکتش به دفاع از دین اسلام برخواستند. اما شیوه حضرت در دفاع نیز مبتنی بر صلح و دوستی بود، چنانکه در سال های نخست حکومتش در مدینه برای ایجاد فضای امن و از بین بردن اختلافات میان مسلمانان مدینه پیمان اخوت را میان مهاجرین و انصار مطرح و اجراء نمود. پس از آن در وضع اولین اساس نامه قوانین اسلام، یهودیان مدینه را در دین و دارایی شان آزاد گذاشتند و آنان را در انسانیت و حقوق شهروندی با مسلمانان شریک دانستند.
    بدین ترتیب از اولین اقدامات حضرت در حکومت اسلامی ایجاد صلح و دوستی میان همه اقشار جامعه بود.
    نمود دیگری از سیره مصلحت جوی پیامبر زمانی است که شهر مکه فتح شد. پیامبر دستور داد سپاه او به چهار قسمت تقسیم شده و از چهار دروازه شهر وارد شوند. حضرت به صراحت دستور داد که جز به هنگام اضطرار به کسى تعرض نکنند و خون کسى را نریزند و به احدى تجاوز نکنند، بالاخره بدون جنگ و خونریزى شهر مکه توسط سپاه اسلام فتح شد و لشکر پیامبر وارد مکه شده و در کنار خانه خدا دور هم جمع شدند، ناگهان فرمانده سپاه پیامبر(ص) بالاى بلندى رفت و با صداى بلند فریاد زد:
    "الیوم یوم الملحمه " امروز روز انتقام است این نعره‏هاى پى در پى ترس و وحشت عجیبى در دل مردم مکه و سران آن ها انداخت تا حدى که قریش مرگ خود را به چشم مى‏دید. پیامبر مصلح اسلام در این هنگام که به آرزوی دیرینه خویش دست یافته بود و پس از تحمل سیزده سال رنج، این شهر را فتح کرده است، زمانی که چنین سخنانی به گوش پیامبر(ص) رسید حضرت بسیار آشفته شد وحضرت على(ع) را فرستاد تا پرچم را از او بگیرد و اعلام دارد که"الیوم یوم المرحمه» امروز روز رحمت ومحبت است.
    در آن موقع حساس سخن آغاز کرد و قسمتى از تعالیم عالیه اسلام را بیان نمود. سپس خطاب به قریش فرمود:
    "اى گروه قریش فکر مى‏کنید که چه رفتارى با شما خواهم کرد؟ گفتند اى رسول خدا از تو جز
    نیکى و خوش رفتارى انتظار نداریم تو برادر کریم و فرزند برادرى کریم هستى".
    پیامبر(ص)با خوشرویى فرمود: بروید شما آزاد هستید و کسى مزاحم شما نخواهد شد، این
    جمله را فرمود و عفو عمومى را درباره قریش و مردم مکه که آنهمه سوابق دشمنى با وى داشتند، صادر کرد. پیامبر(ص) در اوج پیروزى انتقام نگرفت، دشمنان کینه‏توز خود را شکست داد ولى از آنها اسیر نگرفت و کسى را به قتل نرساند و اموال آنها را غارت نکرد بلکه با کمال مهربانى و مسالمت شهر را فتح کرد.

    صلح در سیره علوی:
    امام علی(ع) نیز مانند رسول مکرم اسلام(ص) به صلح و امنیت در جامعه اسلامی تاکید داشتند و شاید نمونه بارز این امر فرمانی است که حضرت برای مالک اشتر نوشت و در آن فرمود:
    "ای مالک، از صلحی که دشمن ترا بدان خواند و رضای خدا بدان باشد، هرگز روی متاب که صلح و آشتی به سربازان تو آسایش رساند و از اندوه برهاند و شهرهایت ایمن ماند".
    روح صلح طلبی و اصرار جدی حضرت به پرهیز از خشونت در بسیاری از خطبه های ایشان نمودار است چنانکه در دستور خود می فرماید:
    «بهترین چشم روشنی فرمانداران، برقراری و بسط عدالت در کشور و آشکار شدن دوستی ملت است. و بدون شک دوستی و مهر آنان وقتی ظاهر شود که کینه ا‌یی در دل نداشته باشند. و نیکخواهی آنان آنگاه روشن گردد که دولت‌شان را بار سنگین بر دوش خود نبینند.»

    نگاهی به اوضاع افغانستان کنونی:
    کشور افغانستان متشکل از اقوامی چون پشتون، هزاره،تاجیک، ازبک،ترکمن، نورستانی و... است .اکثریت 99 درصدی آنان مسلمان هستند و به دو مذهب شیعه و حنفی تقسیم می شوند. مردمی که سال ها طعم تلخ جنگ را با تمام وجود حس کرده اند.
    پس از خروج نیروهای روس در سال(1989-م)پس از ده سال جنگ، مردم امید وار بودند تا در سایه صلح و آرامش زندگی را از سر بگیرند اما با خروج روس ها ، جنگ های داخلی و قومی در کشور به راه افتاد و این بار فقدان وحدت ملی باز هم شعله های جنگ را درافغانستان شعله ور ساخت و زمینه ظهور و پیدایش طالبان را رقم زد.
    گروه طالبان در سال (1994-م) به قدرت رسید و در اندک مدتی کابل را تصرف کرد. این در شرایطی بود که کشور هم چنان درگیر جنگ های داخلی بود. این گروه با استفاده از اعتقادات مردم و با شعار پیاده کردن دستورات اسلام به قدرت رسید. با پیوستن گروه القاعده به سرکردگی اسامه بن لادن به این گروه به اوج قدرت خود رسید .
    اما دیری نپایید که با قتل عام مردم در شهرهای مختلف خصوصا درشهر مزارشریف چهره واقعی این گروه نمایان شد. حمله به شهر مزار شریف برای قتل عام شیعیان در سال (1998-م)کشتاری خونین به راه انداخت. تعداد کشته شده ها در این شهر به حدود6 تا 7 هزار نفر تخمین زده شده است. این کشتار در شهر های دیگری چون یکاولنگ تکرار شد و قربانیان زیادی گرفت.
    تلفیق این دو گروه با یکدیگر زمینه ساز بسیاری از حملات تروریستی و قتل ها و جنایات در افغانستان شد به طوری که تا به امروز،هنوز هم اخبار حملات تروریستی گروه القاعده در افغانستان از بسیاری از مراکز خبری به اطلاع مردم می رسد.در این میان اختلافات قومی و مذهبی در میان ساکنین افغانستان نیز بر نا امنی دراین کشور دامن می زند . با توجه به آنکه طبق قانون اساسی مصوبه چهارم جدی در سال 1382شمسی و در ماده سوم از این قانون در افغانستان هیچ قانونی نمی تواند مخالف اعتقادات احکام دین مقدس اسلام باشد. با این حال شاهد هستیم که بسیاری از احکام اسلامی توسط این گروه نادیده گرفته می شود.
    هر چند نمی توان نقش حملات تروریستی در عدم دست یافت به امنیت را در کشور نادیده گرفت اما عمل نکردن به فرامین اسلامی و غفلت از آموزه های قرآنی نیز مسبب بسیاری از اختلافات و تنش بین احاد جامعه اسلامی است که در نتیجه آن بسیاری قتل ها و تجاوزات، عدم امنیت در این کشور را رقم می زند.
    بی گمان همین امر سبب شده تا بسیاری از کشورها نسبت به اوضاع امنیت در افغانستان ابراز نگرانی کنند و به دور نمای صلح و ثبات در این کشور هم چنان بدبین باشند.
    آثار منفی عدم وجود صلح در افغانستان:
    صلح و امنیت لازمه زندگی بشری است و عدم دستیابی بدان موجبات بسیاری از صدمات خواهد بود. بسیاری از جنایات و قتل ها و هتاکی ها، که در کشور ستمدیده افغانستان رخ داده است از عدم وجود صلح و امنیت بهره می گرید .
    عدم صلح در یک اجتماع انس و مودت میان مردم را از بین می برد و نه تنها اتحاد ملی به وجود نخواهد آمد بلکه به اختلافات دامن و به همگان صدمه می زند. امری که در افغانستان به وضوح نمایان است.
    امروزه دست یابی به علوم از مهمترین نیازهای جامعه افغانستان محسوب می شود. در چنین فضایی چگونه می توان به تحصیل و پیشرفت ودستیابی به علوم امید وار بود؟
    مشهود است که برقراری عدالت و حق در جامعه اسلامی نیز نیازمند صلح و امنیت است. بدون صلح و امنیت کرامت انسانی نادیده گرفته خواهد شد و حقوق اولیه بشری چون تحصیل وبهداشت محقق نخواهد شد.

    نتیجه گیری:
    گفته شد که صلح از نیازهای اولیه زندگی انسانی ایست. دین مبین اسلام که خود داعیه دار صلح جهانی است تاکید بر صلح و زندگی مسالمت آمیز انسان ها با هم دیگر دارد. امری که در آیات قرآن تبلور دارد و در سیره بزرگان دین جلوه گر است. در اسلام حقیقی صلح اصل شرعی است و عمل بدان وظیفه هر مسلمانی است.
    با این حال در کشور افغانستان این امر محقق نشده و با درگیری و اختلاف میان اقوام، اختلاف میان آحاد جامعه اسلامی محقق گشته است. این امر سبب ساز بسیاری از تنش ها و درنتیجه کشتار ها و جنایات در افغانستان شده است و صلح و امنیت در این کشور را از بین برده است. امری که بر خلاف دستورات اسلام و سیره پیامبر است.
    پس همه گروه های افغانستان که داعیه مسلمان بودن دارند، و حتی گروه طالبان که با شعار اسلام خواهی بنیان گذاری شده است، می بایست به اسلام واقعی باز گردد و از دستورات قرآن تبعیت کند و صلح و امنیت را در جامعه اسلامی باز گرداند.
    امید است روزی شاهد صلح و امنیت در کشور افغانستان باشیم .
    و من الله التوفیق
    منابع :
    قران کریم
    نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی،چاپ هفتم، انتشارات علمی و فرهنگی،تهران1374
    پیامبر و جهاد،جلال الدین فارسی،موسسه انجام کتاب،تهران،1362ش
    تاریخ تحقیقی اسلام،حسین علی عربی،چاپ چهارم،موسسه امام خمینی،قم،1383ش
    لسان العرب،هشام ابن منظور،نشر ادب الحوزه،قم1405ق
    افغانستان در مسیر صلح و امنیت،عبدالحمید محمدی،انتشارات بین المللی الهدی،کابل،1390ش،
    العین،خلیل فراهیدی،موسسه دارالهجره،بی جا،1401ق
    موسوعة الامام علی بن ابی طالب(ع)فی الکتاب و السنة و التاریخ،محمد ری شهری،چاپ دوم،دار الحدیث،قم 1425ق
    امتاع الاسماء،مقریزی،تحقیق محمد عبدالحمید نمیسی،چاپ اول،بیروت1420ق
    جنگ و صلح از دیدگاه امام علی(ع)محمد مهدی شمس الدین،نشر روشنگر،بی جا،1366ش.
    افغانستان و نظام سیاسی آینده،محمد عزیزی بختیاری،نشر زلال کوثر،قم1381ش
    تاریخ تحلیلی افغانستان از ظاهر شاه تا کرزی،سید علی موسوی،نشر میوند،چاپ اول،کابل1390ش، افغانستان ریشه یابی و باز خوانی تحولات معاصر،سید مهدی علیزاده،نشر کیش،قم 1381ش
    بنیاد های فکری القاعده،محمد محمودیان،چاپ اول،نشر دانشگاه امام صادق(ع)،تهران 1390

    منبع: http://www.avapress.com/vdcci4qp.2bqsm8laa2.html
    نویسنده: سید علی امیری



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 94/8/17::: ساعت 4:38 عصر

     

    ولسمشر غنی د سعودی عربستان له پاچا ملک سلیمان سره

    • تحلیلی از مرکز مطالعات استراتژیک و منطقوی – 

    در چند روز اخیر رئیس جمهور غنی و داکتر عبدالله عبدالله رئیس اجرائی? حکومت وحدت ملی، سفرهایی به کشور‌های سعودی و هندوستان داشتند. همزمان با سفر این دو مقام، وزارت خارج? افغانستان نیز نشستی را با اشتراک عده‌ای از مقامات چینی در کابل برگزار نمود.

    هدف اصلی از سفر اشرف غنی و عبدالله و نیز نشست در وزرات خارجه در کابل، تلاش در جهت کسب حمایت کشور‌های دیگر در پروس? صلح افغانستان خوانده شد. اشرف غنی در سفر به سعودی از مقامات سعودی خواست تا از نفوذ خود بر پاکستان برای کمک به پروس? صلح در افغانستان استفاده نماید.

    معمای مذاکرات جدید صلح:

    از زمانیکه مقامات نظامی پاکستان با سفر‌های خود به کابل، وعده دادند که به زودی طالبان به مذاکرات صلح با دولت افغانستان خواهند پرداخت، شایعاتی در مورد این مذاکرات شنیده شده، اما طالبان به شدت این شایعات را رد کرده‌اند.

    در گذشته معمولاً سخنگویان رسمی طالبان در رد چنین شایعات اعلامیه صادر می‌کردند، اما در این اواخر دفتر سیاسی طالبان در قطر در یک اقدام بی‌سابقه، هرگونه مذاکره و حتی تماس با حکومت افغانستان را نیز رد کرد. در اعلامی? دفتر سیاسی طالبان در قطر هرچند صلح آرزوی دیرین? مردم افغانستان خوانده شده که طالبان نیز خواهان آن اند، اما گفتند که شرط اساسی رسیدن به صلح، پایان اشغال افغانستان است.

    در این اعلامیه ضمن اینکه شایعات مذاکرات صلح جنگ تبلیغاتی علیه طالبان خوانده شده، تذکر به عمل آمده است که تا کنون هیچ مذاکره‌ای صورت نگرفته و هیچ کسی هم برای تدویر چنین مذاکرات از جانب طالبان مؤظف نشده است. اگر مذاکراتی صورت گیرد، به صورت پنهانی نخواهد بود و دفتر طالبان در قطر مردم را در جریان مذاکرات قرار خواهد داد.

    بنابراین یک طرف مذاکرات صلح یعنی طالبان به صورت مطلق اخبار گفتگوی شان با حکومت افغانستان را جنگ تبلیغاتی و ناشی از شکست دشمن خود در میدان جنگ مسلحانه می‌داند.

    از اطلاع رسانی تا شایعه پراکنی:

    رسانه‌های پاکستان از بدو ظهور این شایعات، منبع پخش اخبار مذاکرات صلح بوده‌اند و همیشه هم اخبار در این مورد را از قول منابع مجهول نقل کرده‌اند. این اخبار بعدا با آب وتاب فراوان، در رسانه‌های افغانستان نقل می‌شود و به دنبال آن تحلیلگران سیاسی در افغانستان بر بنیاد همین اخبار نادرست، به تحلیل و تجزیه پرداخته و حتی رئیس جمهور غنی و اطرافیانش را به خاطر مذاکرات پنهانی که اصلا مشخص نیست در کجا صورت گرفته، مورد انتقاد قرار می‌دهند.

    این اخبار نادرست، زمانی در رسانه‌های پاکستان به نشر می‌رسد که صداقت پاکستان در تعهداتش در مورد صلح زیر سوال می‌رود. در آخرین مورد رسانه‌های پاکستانی دلیل تأخیر در مذاکرات صلح را ناشی از اختلافات داخلی طالبان یعنی تضاد دیدگاه در مورد صلح میان ملا اختر محمد منصور و ملا ذاکر دانستند که گویا منصور با برنام? صلح موافق و ذاکر مخالف است.

    اگر طالبان به امر پاکستان عمل کنند!

    طالبان بیش از اینکه یک گروه سیاسی باشند، یک تحریک مذهبی با باورهای خاص خود اند. تصور آنان از جنگ و صلح با معیار‌های معمول در میان گروه‌های سیاسی کاملا متفاوت است و آن‌ها هرگز پیروزی در مذاکرات سیاسی را در به دست آوردن کرسی‌های بیشتر در قدرت سیاسی نمی‌بینند. برای آنان پیروزی به معنای تطبیق شریعت در نظام سیاسی افغانستان است که افراد این گروه به خاطرش حاضر اند از جان خود به سادگی بگذرند.

    اگر فرض را بر این بگذاریم که طالبان به خواست پاکستان تسلیم شوند و به منظور تقسیم قدرت به مذاکره با دولت افغانستان بپردازند، سرنوشت این گروه چه خواهد شد؟

    رهبران طالبان در طول سیزده سال گذشته به آن‌ها اطمینان داده بودند که هیچ هدفی بالاتر از آزادی افغانستان از چنگ امریکایی‌ها و تطبیق شریعت در افغانستان، برای شان وجود ندارد. حالا اگر رهبران شان مطابق به خواست پاکستان، با جانب افغانستان به مذاکرات صلح می‌پردازند، جنگجویان این گروه به این نتیجه می‌رسند که جنگ سیزده سال? آن‌ها علیه امریکایی‌های و حکومت کابل به دستور پاکستان بوده و رهبران شان از خود اراده‌ای نداشته اند. این نتیجه‌گیری فقط یک پیامد در قبال خواهد داشت و آن اینکه جنگجویان راه خود را از راه رهبران خود جدا می‌سازند و این پایان کار طالبان به عنوان قدرت نظامی برای همیشه خواهد بود.

    آغاز فعالیت‌های گروه دولت اسلامی (داعش) در افغانستان که تازه فعالیت‌های تبلیغاتی خود را با ربودن 31 تن از هزاره‌های شیعه مذهب از مسیر شاهراه کابل قندهار آغاز کرده‌اند، نیز شرایط بسیار حساسی را برای طالبان ایجاد نموده که هر اشتباه کوچک آنان می‌تواند به لغزیدن گروه کثیری از آنان به دامن گروه داعش منجر گردد و در آن صورت جنگ میان طالبان و داعش اجتناب ناپذیر خواهد بود.

    از جانب دیگر امریکا نیز در مورد خروج نیروهای خود از افغانستان مواضع ضدونقیضی را در پیش گرفته است و حتی شایعات ظهور گروه داعش در افغانستان نیز بهانه‌ای برای دوام حضور این کشور در افغانستان است.

    بنابراین طالبان علی الرغم اینکه می‌گویند خواهان مذاکرات صلح اند، اما با توجه به شرایط حساس موجود حتی شایعات مذاکرات صلح را نیز نوعی جنگ تبلیغاتی علیه خود می‌دانند چه رسد به اینکه واقعاً به مذاکره بپردازند که این کار در شرایط موجود برای آنان به مثاب? خودکشی خواهد بود.

    حکومت افغانستان طالبان را دشمن اصلی خود می‌داند:

    در داخل حکومت افغانستان مخالفت با پروس? صلح بیشتر از مخالفت در صفوف طالبان است. پیش‌شرط‌های طرفداران حکومت افغانستان که باید طالبان قانون اساسی افغانستان را بپذیرند، به این معناست که طالبان باید همین نظام را بدون کم وکاست بپذیرند. اگر طالبان به این شرط تسلیم شوند، رهبران شان با این سوال جنگجویان مواجه می‌شوند که اگر این نظام مشکل شرعی نداشت پس به کدام منظور سیزده سال با این نظام جنگیدیم؟ در این رابطه سوالات شرعی مطرح می‌شود از جمله اینکه جنگ ما جهاد بود یا بغاوت؟ همسنگران ما که کشته شدند شهید اند یا نه؟

    از جانب دیگر در داخل حکومت افغانستان نیز هنوز اجماعی برای مذاکره با طالبان به میان نیامده است. وقتی ظاهر طنین نمایند? دایمی افغانستان در سازمان ملل متحد می‌گوید که طالبان دشمن اصلی دولت افغانستان اند، دیگر راهی برای مذاکرات صلح وجود ندارد!.

    اهداف و نتایج سفرهای اخیر مقامات افغان:

    اکنون برگردیم به دلایل سفر‌های اشرف غنی و داکتر عبدالله که در آغاز این بحث به آن اشاره شد.

    زمانیکه پاکستان به حکومت جدید افغانستان وعده داد که حاضر است طالبان را به میز مذاکره حاضر سازد، تعدادی از شخصیت‌های افغان نسبت صداقت پاکستان ابراز شک وتردید نمودند و این موضع پاکستان را بازی جدیدی از جانب این کشور دانستند. اکنون به نظر می‌رسد که اشرف غنی نیز به تدریج به همین نتیجه رسیده است. سفر او به عربستان سعودی با این هدف صورت گرفت تا سعودی به عنوان یک کشور تاثیرگذار بر پاکستان، این کشور را به عمل به تعهدات خویش در پروس? صلح افغانستان ترغیب نماید.

    از جانب دیگر سفر رئیس اجرائی? حکومت وحدت ملی به هندوستان، هرچند به دعوت یک روزنام? هندی صورت گرفته است، اما در عین حال می‌تواند نوعی پیام به پاکستان باشد که اگر پاکستان در جهت صلح در افغانستان، در وعد? خود تخلف نماید، افغانستان هنوز هم گزین? دوستی نزدیک با هندوستان را در اختیار دارد.

    همزمان با این سفر، در وزارت خارج? افغانستان نیز نشست مشترکی با مقامات چینی برگزار گردید که در آن یکبار دیگر به نقش چین در پروس? صلح افغانستان به خصوص به این دلیل که این کشور روی پاکستان نفوذ دارد، تاکید صورت گرفت. یعنی چین باید از پاکستان بخواهد تا به وعده‌هایی که به حکومت افغانستان داده، وفا نماید. اما آیا این سفرها برای افغانستان نتایج دلخواه ببار خواهد آورد و پاکستان را زیر فشار قرار خواهد داد؟ با توجه به آنچه گفته آمدیم، رسیدن به این هدف بعید به نظر می‌رسد.

    منبع: http://www.taand.com/archives/44099


     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: سه شنبه 94/8/12::: ساعت 11:0 صبح

    برج‌های غزنی؛ بلندایی به قدمت 2000 سال+تصاویر

    شهر قدیمی غزنی منطقه‌ای تاریخی و باستانی در افغانستان است که برج‎های باستانی آن بیش از 2000 سال قدمت دارند.

    به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس،شهر قدیمی غزنی منطقه‌ای تاریخی و باستانی در افغانستان است که برج‎های باستانی آن بیش از 2000 سال قدمت دارند.

    اکنون بسیاری از این برج‎ها در حال فروریختن است و نیاز مبرمی به ترمیم، توجه و بازسازی دارند.

    در گذشته شهر قدیمی غزنی دارای 36 برج بود اما اکنون تعداد آنها به 28 برج کاهش یافته که در معرض فرسایش و تخریب شدید هستند.

    هرچند پس از آن که غزنی از سوی « آیسسکو» یا سازمان اسلامی آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» اعلام شد، اقداماتی برای بازسازی ابنیه تاریخی غزنی انجام گرفت اما این گونه برنامه‎ها و اقدامات هرگز کافی نبود.

    «شهـر کهنه غزنی» یا «قلعت غزنین»، یادگار عهد «باختری‎ها»

    شهر کهنه غزنی قبل از اسلام در زمان حکومت «باختری‎ها» ساخته شد و بعد از ظهور دین مقدس اسلام در هنگام حکومت «صفاریان» از طرف «یعقوب لیس صفاری» به شکل اساسی و کامل بنا شد.

    در زمان «تیموری‎ها»، «غزنویان» و «مغول‌های هند» نیز اقداماتی در جهت ساخت‎وساز در این شهر صورت گرفت.

    این شهر بیش از 2000 سال قدمت دارد و در دوره‌های مختلف تاریخی، برج‎های آن به عنوان «دژ» کاربرد نظامی داشته است.

    شهر یادشده دارای 3 دروازه به شرح ذیل است:

    1?«درب کابل» که در قسمت شرق شهر کهنه موقعیت دارد

    2? «دروازه بازار» که به نام‎هایی چون «دروازه شلگر» و «دروازه گردیز» نیز از آن یاد می‎شود که در قسمت جنوبی این شهر موقعیت دارد.

    3? «دروازه کنیک» که به نام «دروازه بامیان» نیز از آن یاد می‎شود و سمت غربی شهر قدیم موقعیت دارد.

    نام این دروازه از نام «کنشکا» پادشاه باختری‎ها گرفته شده است.

    مساجد، خانقاه‎ و معابد در کنارهم

    شهر کهنه غزنی، شهری است که در آن مساجد، خانقاه‎ها و معابد هندوها در کنار هم قرار دارند که نشان زندگی افراد با عقاید و دیدگاه‎های دینی متفاوت در کنار هم است.

    وجود 17 مسجد، 3 معبد و 2 خانقاه در این شهر، پیروان آیین اسلام، اهل تصوف و هندوها را به احترام متقابل به اعتقادات و آیین‎های یکدیگر فراخوانده است.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: چهارشنبه 94/7/22::: ساعت 2:4 عصر

    <      1   2   3   4   5      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 10
    بازدید دیروز: 218
    کل بازدید :639949
    >> درباره وبلاگ <<
    صلح طلبان افغانستان
    انجمن صلح طلبان افغانستان
    پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>دسته بندی یادداشت ها<<
    افغانستان[23] . افغانستان و توسعه[19] . پارلمان[9] . غزنی[8] . طالبان[7] . مناسبت‏ها[6] . یادداشت‏های متفرقه[6] . وهابیت[5] . هزاره[5] . پاکستان[5] . امام علی[5] . جنگ[5] . اسلام[4] . انتخابات[4] . هزاره ها[4] . صلح[4] . قرآن[4] . دین[3] . امنیت[3] . تبعیض قومی[3] . تصاویر[2] . بهسود[2] . بیکاری[2] . خشونت[2] . آمریکا[2] . عربستان[2] . دانلود[2] . علی[2] . عید[2] . کابل[2] . کوچی[2] . کوچی‏ها . مجلس . محقق کابلی . معرفی کتاب . کتاب . کدجاوا . کراچی . کشتار شیعیان . والی . وبلاگ . وحدت . مهاجرین افغان . مهدی . میلاد پیامبر . ناامنی . نرم افزار . نقد کتاب . دانلود = کتاب . دعا . غزنی، تاریخچه . فقر و بیکاری . قالب . قالب رایگان . قالب وبلاگ . عکس . عکس از غزنی . عکس و تصویر . علم . رمضان . سایت . سرعت انترنت . سیاست دوگانه . شمشیر . شهید مزاری . اخلاق . ازبک ها . امریکا . افغانها . امام حسن مجتبی . امام حسین ع . امام رضا ع . امام صادق ع . انیمیشن . بازار غزنی . پشتون . پشتونها . پیام . تاجیک . داتلود . دانش . جنگ داخلی . حقوق بشر در افغانستان . حکمتیار . تظاهرات . تفرقه گرایی . تفرقه و نفاق! . جنایات . جنایات وهابیت . تجاوز . تربیت . ترور . قندهار . قوم گرایی . کوچی .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    صلح طلبان افغانستان

    >> سایت های افغانستان<<
    قرآن کریم دانلود قرآن
    نوشته های پیشین وبلاگ
    بدنبال آرامش
    مجله مینه - پشتو
    شورای جهانی هزاره
    پایگاه‏های اطلاع رسانی مراجع تقلید
    آیت الله محقق کابلی
    زبان انگلیسی یاد بگیریم
    علیجان زاهدی غزنوی
    کودکان افغان عکس و تصویر
    سلامت روان فرزندان
    نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
    آیت الله محقق کابلی
    حزب وحدت
    سایت شهید مزاری
    سایت دانشگاه کاتب هزاره
    سایت آیت الله محسنی
    سایت ریاست جمهوری افغانستان

    تاجیک مدیا
    متن کامل قرآن کریم - دانلود
    موسیقی افغانی برای وبلاگ
    کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
    مجمع علمی فرهنگی نور
    سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
    وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتون‏های شیعه
    سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
    جمهوری سکوت
    معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
    پیوندهای فرهنگی مذهبی
    شریف حبیبی
    از غزنی / واسع هیله من
    آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
    سایت جنبش ملی افغانستان
    اندیشه مثبت
    افغانستان پس از جنگ
    تاجیک مدیا
    سادات افغانستان
    وبلاگ حقوقی صارم
    لینکستان وبلاگهای افغانستانی
    سایت گشایش
    سایت غرجستان
    سایت طلوع فجر
    آموزش زبان انگلیسی
    هفته نامه نىای غؤنه
    غرجستان
    تاجیک مدیا
    قلم بیقرار
    خبرنامه علودانی
    هزاره پیوند
    خبرهای تازه از علودانی
    وطندار
    کودکان وطن
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    روزنه امید
    برگ سبز - محمد رحمتی
    ناهور - خوات
    رو به فردا
    درد دلهای یک باچه مهاجر
    محمد شفق خواتی
    استاد علیزاده مالستانی
    مدرسه محمدیه غزنی
    مردم مالستان
    وحدت نیوز
    نگاه فردا
    سروش صبا
    هم صنفی
    در رثای بابه مزاری
    مجله اخوت
    هزاره پیوند
    حزب وحدت
    صادقی نیلی
    هیله من غزنوی
    علودانی
    مشفق
    بشیر احمدی
    خوات آنلاین
    قلم بیقرار
    کودکان افغانستان
    جامعه اسلامی علودانی
    محمد صابری شملتو
    جامعه نو شوکت علی محمدی
    جمهوری سکوت
    ابرار
    دورتر از چشم اقیانوس
    شریف سعیدی
    نقش والدین در سلامن روان فرزندان
    وحدت نیوز
    مدرسه علمیه محمدیه
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    حوات زیبا
    خوات دانلود
    رو به فردا

    >>طراح قالب<<
    پاییز 94 - صلح طلبان افغانستان
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

     

    انجمن طالبان صلح و امنیت در افغانستان

    تصویر ثابت

    <bgsound src="http://kabul3.persiangig.com/audio/12%20watan_eshq_tu.mp3" loop="infinite">