ملا عبدالرووف یکی از زندانیان آزاد شده گوانتانامو بعد از سپری کردن دوره شش ماهه در قطر همراه با 150 تن از اتباع، چچن، عرب، ازبک، کرد، پاکستانی و افغان به منظور بیعت طالبان افغانستان با گروه داعش وارد هلمند شده از آنجا به قندهار رفت ولی در مدت کوتاهی (15) روزه توانست شماری از فرماندهان مطرح طالبان را وادار به بیعت با خلیفه بغدادی نماید. ملا عبدالرووف با حمایت مالی قوی با کمک موترهای آمریکایی جابجا می شود و در مناطقی که پایگاه های آمریکا است استقرار و تجهیز می گردد. وی با نام مستعار، کار خود را در افغانستان شروع کرده در جریان یک ماه اخیر وارد ولسوالی شیندند در غرب هرات شده است. او بعد از عدم بیعت شماری از طالبان، درگیری با فرماندهان محلی در روستاهای آمارت و ریتلو از توابع منطقه زیرکوه شیندند را آغاز نمود که در جریان ده روز گذشته 20 تن از طالبان محلی را کشت و 2 تن از همراهان وی نیز کشته شدند. براساس اطلاعات مقام های محلی در هرات، تعداد افراد وابسته به داعش که اکنون در مناطقی از هرات به سر می برند کمتر از 50 نفر بوده که بیشتر انان خارجی هستند. روز دوشنبه هفته جاری مولوی عبدالرووف با حمله به مواضع ملا غلام حیدر مخالف دولت در منطقه دوشاخ ولسوالی غوریان تمامی طالبان مسلح این منطقه را خلع سلاح نموده و به اقامتگاه موقعت خود در باغ "ریتلو" در زیرکوه باز گشته است. باغ ریتلو یکی از پایگاه های امان الله مخالف اسماعیل خان بود که سه سال پیش در یگ درگیری ذات البینی کشته شد. یک مقام محلی در هرات به خبرنگار افتخاری ما گفت: بر اساس اطلاعات اولیه هدف از حضور مولوی عبدالرووف در منطقه جلب و جذب نیرو و تبلیغ گروه داعش می باشد و هرگاه مخالفتی از سوی طالبان محلی صورت گیرد به درگیری مسلحانه منجر می شود. هنوز دقیق مشخص نیست که ملا عبدالرووف که با نام مستعار کار خود را در کشور شروع کرده است کدام یک از رهبران طالبان ازاد شده زندان گوانتانامو می باشد. حضور داعش در هرات تاکنون سابقه نداشته است. منبع: http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=87323
هزاره ها، بایدها و نبایدها(1) و لزوم سیستم سازی
سردار قلندری
مقدمه
سه دسته افراد برای اداره? یک جامعه دخیل می باشند، نوع اول کسانی می باشند که اندیشه تولید می کنند تئوری پایه تولید می کنند که به آنها تئوری پرداز(Theorist ) و اندیشمند می گویند، نوع دوم کسانی هستند که با احتساب تئوری ها و اندیشه ها، اندیشه ها و تئوریها را اجرایی می کنند که به آنها سیستم ساز (ْSystem man)می گویند و نوع سوم کسانی است که سیستم های بوجود آمده را مدیریت می کنند که به آنها مدیر (Manager) می گویند.بطور مثال تعداد زیادی فورمول و تئوری فیزیک و ریاضی در طی سالهای متمادی توسط فیزک دانها و ریاضی دانها تولید شد و بعد از آن کسانی براساس همان فورمول ها و تئوری های فیزیک و ریاضی کارخانه? تولید ماشین سازی راه اندازی کردند (در نظر داشته باشید که سیستم سازها، سیستم تولید ماشین یعنی کارخانه ماشین سازی می سازند و ماشین تولید نکردند)و سپس تعدادی مدیر ادامه? کار تولید ماشین را اداره کردند و به تسلسل، تئوری پردازها، تئوریهای بهتری دادند و سپس سیستم سازها، سیستم های بهتری شکل دادند و در نتیجه? خروجی چنین سیسمتی، ماشین های مدرن تولید شد و کسانی که دانش مدیریت را می دانند در رأس کارخانه ها قرار داده شد تا ادامه تولید به نحو احسن صورت پذیرد و ادامه یابد.
جامعه بیشتر مدیران را می بینند ولی کار اصلی را به نوعی سیستم سازان انجام می دهند سیستم سازان با تلفیق نظریه ها و تئوریها کار معماری و طراحی جامعه را انجام می دهند.
سیستم
سیستم عبارت است از رابطه معنادار اجزا در میان یک کل در نسبت با محیط سیستم.
سیستم ها در تمام قسمتهای اجتماع وجود دارند، از سیستمهایی که درون بدن یک شخص نظیر سیستم مغز و اعصاب، سیستم خون و… تا سیستمهای اداری،اجتماعی نظیر سیستم های بانک داری، سیستم های برق رسانی، سیستم ترافیک و … همه در یک اجتماع وجود دارند که هر یک به نوعی تأثیر گذار می باشند.
تئوری سیستمها در رشته های مدیریت ، مهندسی صنایع و … تدریس می شود و دوره? دکترای مدیریت سیستم (System Management) در بعضی از دانشگاههای معتبر برگزار می شود. و دانشمندانی نظیر پیترسنگه(Peter Senge، استاد دانشگاه MIT و عضو گروه تغییر و یادگیری سازمانی و رییس جامعه یادگیری سازمانی(SoL)،می باشد و جان د. استرمن(John D. Sterman)،استاد مدیریت مدرسه? اسلون(Sloan School)،و مدیر گروه روش پویایی شناسی سیستم در آم آی تی که تحقیقات او بر توسعه? شیوه های عملی تفکر سیستمی و مدل سازی پویای سیستمهای پیچیده متمرکز است، صاحب نظرانی خوب در این زمینه می باشند.
سیستم هایی بر ضد هزاره ها
از گذشته دور کسانی برنامه ریزی کردند که هزاره ها را قتل عام کنند و این کار را انجام دادند و در ادامه سیستمهایی را بوجود آوردند که همیشه در تضعیف هزاره های باقی مانده، تلاش کردند و تا توان داشتند هزاره ها را از شهرها کوچ دادند،از علم آموزی بازداشتند، در تضعیف اقتصاد هزاره ها تلاش کردند؛ سیستمهایی طراحی کردند که خروجی آن نابودی هزاره ها در ابعاد مختلف بود همانند همان کارخانه های ماشین سازی که ماشین تولید می کنند و مهم نیست که چه کسی مدیر می شود، سیستم طوری طراحی شده است که کارخانه? ماشین سازی،ماشین تولید می کند و نه هواپیما، و در افغانستان هم مهم نیست که چه کسی در رأس قرار می گیرد و پادشاه شد یا رئیس جمهور شود سیستم های طراحی شده بر علیه هزاره ها کماکان به کار خود ادامه می دهند.
نتیجه? کار سیستمهای ضد هزاره گی همان شد که به مرور زمان در طی چند سال پس از روی کار آمدن حکومتهای جدید باعث مبارزه جدی با حضور هزاره ها در ساختار رسمی حکومت و تشکیل دولت، اجرا شد و شما امروزه می بینید که هزاره ها حضور جدی در حکومت ندارند و حضورشان به شکلی نمادین می باشد؛ در بعد دیگر،بطور سیستماتیک هر ساله کوچی ها به مناطق هزاره ها می آیند تا هزاره ها را از لحاظ اقتصادی تضعیف کنند و این کار سیستم از قبل طراحی شده است؛ و در بُعد دیگر یادتان می آید که اسماعیل خان با خرید زمین از سوی هزاره ها چقدر مخالفت می کرد تا بطور سیستماتیک از حضور هزاره ها در مناطق شهری و آن هم شهری مهم جلوی گیری کند. و در بُعد دیگر، مشکل دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل نیز کار سیستم می باشد که ازعلم آموزی هزاره ها جلوی گیری کنند و مواردی از این قبیل بسیار می باشند که می شود یادآوری کرد. به دلیل وجود چنین سیستمهایی ضد هزاره گی، تلاش مفرد و اندک دیگران هماهنگ می شود و بر علیه مردم ما بسیار قوی نتیجه می دهد و به دلیل اینکه ما سیستمهای بازدارنده یا نداریم و یا سیستمهای موجود کارا نمی باشند تلاش مفرد فرد فرد مردم ما هماهنگ نمی شود و نتیجه دلخواه نمی دهد.
شهید مزاری (ره) و سیستم سازی
شهید مزاری(ر) در ابتدا تئوری را مطرح کردند که به هزاره ها هویت داد ایشان فرمودند که ” می خواهم دیگر هزاره بودن جرم نباشد ” و سپس گام به گام سیستم هایی را بوجود آورد تا بتواند از حقوق هزاره ها و البته حقوق تمام کسانی که در این محدوده جغرافیایی زندگی می کنند دفاع کند و حزب وحدت را بوجود آورد و توسعه داد البته حزب وحدت یک سیستم سیاسی می باشد وی در کنار آن سیستمهای علمی نظیر دانشگاه نیز تئوری اش مطرح شد و همان شدکه دانشگاه بامیان تأسیس شد. ایشان سیستم فکری دال بر حقوق برابر برای تمام ساکنان این سرزمین را مطرح کردند و سپس سیستم های دیگری برای رسیدن به این هدف را بوجود آورند. نتیجه? کار سیستمی که ایشان بوجود آوردند همه را مجبور می کرد که حق هزاره ها را در نظر بگیرند و به همین خاطر تمام کشورهای خارجی که می خواستند در مورد افغانستان کاری صورت دهند نظر حزب وحدت را لحاظ می کردند و بر اساس همان سیستم بود که در کنفرانس بن حقوق نسبی اقوام در نظر گرفته شد.
سیستم های کنونی هزاره ها
با شهادت بابه، سیستم هایی را که ایشان پایه گذاری کرده بودند روند رشدشان متوقف شد که هیچ، بلکه روبه تضعیف شدن رفتند یکی از آن سیستمها، سیستم سیاسی حذب بود که ایشان پایه گذاری کرده بودند ولی پس از شهادت ایشان کسانی که درون این سیستم کار می کردند شروع کردند هر یک سیستم را برای خود ببرند و همانند همان کارخانه ماشین سازی را که در ابتدای مطلب مثال زدم هریک از مدیران کارخانه بخشی از کارخانه را برای خود بردند و دیگر کارخانه ای وجود ندارد چون کارخانه قسمت قسمت توسط مدیران از حالت سیستم خارج شده اند و همه اعلان اسقلال کرده اند به نام یک کارخانه، در صورتی که این کارخانه های تازه تشکیل شده فقط نام کارخانه را با خود یدک می کشد و خروجی کارخانه که باید ماشین باشد دیگر تولید نمی شود و همچنین این کارخانه های خرد کسانی را ندارند که نحوه? ساخت و راه اندازی کارخانه? اولیه را بدانند و دقیقاً سیستم حزب وحدت شبیه همین کارخانه? ماشین سازی قطعه قطعه شد و در ضمن کسانی که سیستم را قطعه قطعه کردند توان راه اندازی سیستم مشابه سیستم حزب وحدت را ندارند که سیستم مشابه ای را فعال و یا سیستم ارتقاء یافته ای را فعال بسازد و این شد که سیستم های ضد هزاره گی قوت گرفتند و هزاره ها به درون دولت راه نیافتند که هیچ، بلکه از قدرت راندن شدند و کوچی ها هر ساله هجوم می آورد و در دانشکده علوم اجتماعی دانشجویان ما از کار سیستم های ضد هزاره گی صبرشان لبریز می شود و دست به اعتصاب می زنند.
در بعضی زمینه ها نظیر اقتصاد، آموزش، روابط بین الملل، رسانه ها، جمعیت و نفوس، نظامی و قدرت نرم و … یا سیستمی از ما وجود ندارد و یا اگر وجود دارد ناتوان است که خوب عمل نمی توانند.
سیستم های انکشاف یافته و سیستم های تازه
ریشه مشکل در کجاست که چند سالی است که شدید داریم پس می مانیم و به زودی اگر کارهایی صورت ندهیم حذف خواهیم شد و اگر زلزله? بحرانهای موجود دامن بسیاری ها را رها کند و ما در این آشفته بازار،سیستم هایی کارآمد برای رشد و انکشاف و حفاظت از حقوق مردمان خود بوجود آورده نتوانیم به یقین که نابودی دیگر در راه خواهد بود.
بسیاری ها گناهها را به گردن خلیلی،محقق،مدبر و بعضی های دیگر می اندازند آنها مقصر می باشند در این که شکی نیست(د رمطلب دیگر به نقش رهبران خواهم پرداخت) ولی به نظر من مشکل جای دیگر است ما در رسانه های گوناگونی نظریه ها و تئوریهایی بسیار زیادی از مردم خود می شنویم و می خوانیم، مدیران خوبی هم تربیت شده است ولی در این بین کسانی را نداریم که سیستم ها را در بخش های گوناگون بسازند کسانی را نداریم که بتوانند از تلفیق نظریه ها و تئوریها سیستم هایی را بسازند که هر کدام از سیستمها، جامعه را در بخش خود به پیش ببرد و این خلاء همچنان وجود دارد.
چند مورد را مثال می زنم، تعمق کنیم که در کدام مورد ما سیستم کارآمد داریم که هدف دار کار کند: بطور مثال در بخش آموزش کدام سیستمی را داریم که گرایش مردم ما به آموزش را جهت دهد و برای آن برنامه اجرایی داشته باشد!!! جز اینکه مردم ما فقط درک کرده اند که آموختن و تحصیل خوب است و این آموختن بدون برنامه به پیش می رود؛ در همین رشته مدیریت سیستم چند نفر دکترا از دانشگاههای مشهور داریم؟ چند نفر در رشته های مدیریت استراتژیک و آینده نگاری و آینده پژوهی در سطح عالی دانش آموخته داریم؟
در بخش اقتصاد چه سیستم هایی بوجود آورده ایم که رشد اقتصادی مردم ما را جهت دهد و بر روی این موضوعی با درجه بسیار بالایی از اهمیت کار سیستماتیک کنند؟ چقدر دانش آموخته سطح عالی در این بخش داریم؟ و چقدر دانش آموخته گان ما به ارزش های مردم ما متعهد می باشند؟
در بخش روابط بین الملل چه سیستم هایی داریم که بتواند در برقراری رابطه ، گسترش و تعمیق این روابط با دول دیگر برای هزاره ها بطور سیستماتیک کار کنند؟ خوب می دانیم که روابط بین الملل کار اشخاص نیست و اگر کسانی شخصی هم کار کرده باشد و کار کند پس از برکناری آن شخص و یا مرگش دیگر آن رابطه وجود نخواهد داشت؛ آیا سیستم هایی را داریم که نتیجه? کار اشخاص در پرونده?کاری یک سیستم ثبت و نگهداری شود و اگر آن شخص هر طور شود آن رابطه همچنان روبه گسترش باشد؟ چقدر نیروی انسانی در این بخش ماستر و دکترا داریم؟ و آیا کسانی را که در این بخش ماستر و دکترا داریم چقدر با ارزشهای واقعی مردم ما توانسته اند ارتباط برقرار کنند و مدرک گرفته گانی بی هویت نباشند؟
در بخش حضور فعال در چوکات دولت و حکومت کدام سیستم کارآمد را داریم که خارج از محدوده سیستم های شخصی خلیلی، محقق و مدبر برای حضور فعال هزاره ها کارکند و نه سیستم شخصی این اشخاص؟ کدام سیستم هایی را داریم که به همین سیستم های شخصی، مستقیم و غیر مستقیم خط دهد و برایشان هدف تعیین کند؟
با توجه به مطالب بیان شده لزوم تقویت، بازسازی و بهبود سیستمهای موجود انکار ناپذیر می باشد و در صورت اصلاح نشدن سیستمهای موجود، ضرورت جایگزینی سیستمهای موجود لازم اجرا می باشد و در بخشهایی که سیستم وجود ندارد که در بسیاری زمینه ها هیچ سیستمی نداریم باید که سیستم های نو و جدیدی بوجود آیند. تمام سیستمها باید با توجه به تغییرات محیطی باید که بسط داده شوند تا پویایی لازم را داشته باشند تا بتوانند مفید واقع شوند و خروجی آن، که منافع مردم ما می باشد را بتوانند بدهند.
روند سیستم سازی
در ابتدای امر باید که تعهد لازم در شخص یا اشخاص بوجود آید که برای خود و هم نوعان خود کاری صورت دهند و این تعهد باید که میزانی از منافع شخصی و منافع جمعی را پوشش دهد پس از حس تعهد باید که موضوع از حالت فردی خارج و با جمعی هم عقیده مطرح گردد و سر موضوع مباحثه? لازم صورت گیرد،خرد و تعهد جمعی حاصل از اندیشه ها و تعهدهای فردی باید که خود را در اولین گام از سیستم سازی تبلور دهد و آن تعیین اهداف برای دست به اقدام زدن در زمینه ای خاص می باشد تا برنامه ریزی صورت گیرد که در قالب استراتژی هایی به برنامه ها جامعه عمل پوشانده شود؛ سیستم شکل گرفته شده می تواند با توجه به ماهیت و اهداف با نام و یا بدون نام فعالیت را شروع کند. اشخاصی متعهد در غالب کار گروهی، سیستمی را بوجود خواهند آورد که برآیند کار سیستمهایی هم راستا، منافع فردی و جمعی مردم ما حفظ خواهد شد.
بنابراین، در جامعه کنونی ما تئوری پردازها و اندیشمندان زیادی وجود دارند و همچنان که گفته شد در شرایط موجود مدیران توانایی نیز تربیت شده است ولی کسانی را نیاز داریم سیستم سازها می باشند که اندیشه ها را تحت سیستم در آورده و در کنترل مدیران قرار دهند تا بتوانیم تعالی مردم خود را هدف دار و جهت دار صورت دهیم.
اقدام به عمل
در اینجا باید عرض کنم که با توجه به اجبار زمانه،مجبور و موظف به کار برای خود و جامعه خود هستیم، علم ساخت و مدیریت سیستم ها را داشته باشیم یا نه،باید برای بقای همیشگی خود سیستم هایی را بسازیم و این کار را می توانیم از چیزهایی که همین حالا داریم و هستیم شروع کنیم و فکر خود را با تعدادی از هم فکران خود در میان بگذاریم و گروه های کاری را در هر زمینه ای که فکر می کنیم می توانیم کار کنیم بسازیم حال درک کامل نظری از کاری را که می خواهیم داشته باشیم یا نداشته باشیم، خلاصی از ابهام غیر ممکن خواهد بود و تصمیم گیری در شرایط مبهم همیشه بخشی از زندگی خواهد بود شرایطی که تمام چیزها را نمی دانیم، آموختن در عین انجام عمل چیزی را می آموزاند که در هیچ کتابی پیدا نخواهد شد و آن تجربه می باشد. نالیدن ها و شکایتها از این و آن، شرایط را برای ما تغییر نمی دهد، باید که همه دست به کار شویم و اضافه بر تلاش برای درک نظری و مشارکت احساسی، دست به اقدام بزنیم و دیگر منتظر دولت، نمایندگان و اشخاص نباشیم که برای مردم ما کار کنند باید که هر یک از خود ما هم دست به کار عملی بزنیم و در این پروسه سهم فعال بگیریم، وقتی دست به کار عملی زدیم می بینیم که همین کار فردی ما که در غالب مشارکت گروهی انجام شد خود یک سیستم می باشد که دارد برای مردم ما کار می کند و این خود سیستم سازی می باشد. باید الگوی ذهنی خود مبنی بر اینکه باید دیگران برای ما کار کنند به اینکه باید خود برای خود کار کنیم تغییر دهیم و از واقعه محوری به سمت شیوه انجام کارها با توجه به علل بنیادی و سیستمی پیش برویم. روند خزنده و طولانی مدتی که هزاره ها را از درون ساختار دولت بیرون رانده است، هجوم کوچی ها، وقایع دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل، و حملات انتحاری کویته همه نشان از کار سیستمی بسیاری از سیستم ها برعلیه ما را می رساند که هر کدام در یک حادثه خود را نشان داده است که باید برای رفع آن کار بنیادی و سیستمی صورت گیرد.
در پایان سعی کردم در نوشتن شرح مطلب اختصار به خرج دهم و همچنین سعی کردم که مطلب را بیشتر کاربردی بنویسم تا مطلب حالت انتزاعی به خود نگیرد و مفید واقع شود.
من الله توفیق
نویسنده: عبدالله وطندار
من هر وقت به نزاع اسراییل و فلسطین فکر می کنم، از خود می پرسم که چقدر وقت از اشغال سرزمین و زادگاه کسی باید بگذرد که ملک اشغال شده به حق متجاوز تبدیل شود، و دیگر کسی آن را حق آن صاحب رانده شده ای اولی نداند. جوابی که برای خودم یافته ام و توانسته ام خود را با آن قناعت بدهم این است:
” مدت مشخصی ندارد. هر وقت صاحب رانده شده و آواره دست از مقاومت و مبارزه برای پس گرفتن سرزمین و زادگاهش کشید، این ملک می شود حق متجاوز. این دست کشیدن می تواند در دو سال اتفاق بیافتد و یا می تواند اصلا اتفاق نیافتد. ”
سر زمینی که امروز یهودیان و فلسطینی ها بر سر آن می جنگند، به نحوی مال هر دوی شان است. فلسطینی ها با گذشت بیش از 60 سال، اشغال را نپذیرفته اند، و یهودی ها با گذشت قرنهای بسیار، اشغال های قبلی را نپذیرفته بودند. نه آن یکی از حق بازگشت به سرزمینش دست کشیده بود، و نه این یکی دست از حق بازگشت به سرزمینش کشیده است.
حدود 50 سال قبل از اشغال فلسطین به دست یهودیانی که می گفتند به سرزمین آبایی شان بر گشته اند، عبدالرحمن خان به کمک نظامی و مالی بریتانیا هزاره جات را به صورت قهر آمیز تسخیر کرد، و ضمن قتل عام و نسل کشی هزاره ها، بخش های وسیع از سرزمین و جایداد شان را به قبایل پشتون داد. ارزگان و بخش های شمالی قندهار، مهمترین بخشهای این سرزمین و جایداد های اشغال شده ای هزاره ها به دست قبایل پشتون را تشکیل می داد. آثار فیض محمد کاتب و منابع دیگر در این زمینه به صوت مفصل و معتبر به ما اطلاعات می دهند.
هزاره ها اما با گذشت مدت نسبتا کوتاه نه تنها اشغال را پذیرفتند، بلکه بر سر همان جایداد اشغال شده شان به مزدوری، کارگری و دهقانی برای متجاوز پرداختند. قبل از نابودی حاکمیت محمدزایی ها به دست خلق و پرچم، یک بخش قابل توجهی از نیروی کار هزاره ها، بر سر جایداد پشتونهای ارزگان و … که وارثین همان متجاوزین دوران عبدالرحمن بودند، کارگری می کردند، و همین ها که فقیر ترین انسانهای افغانستان بودند، بخش عمده ای از مهاجرین سالهای اول جنگ ها را تشکیل می دادند.
اشغال فلسطین به دست یهودیان و یا بازگشت یهودیان به سرزمین آبایی شان، فقط شصت و چند سال بعد از اشغال ارزگان و بخش های دیگر سرزمین هزاره ها اتفاق افتاد. اما تفاوت پاسخ رانده شدگان قربانی، مسلمانان، همسایگان و جهان به تجاوز و یا اشغال را می بینید؟
به نظر من، با آنکه فلسطینی ها در مقابل اسراییلی ها ضعیف هستند، اما با در نظر گرفتن قدرت عربها و تقابل مسلمانان و یهودیان بر سر این مساله، فلسطینی ها را می توان از اشغال شدگان خوشبخت دانست. اگر به جای اشغال فلسطین به دست یهودی ها، مثلا عربها می رفتند و کردستان را اشغال می کردند، باور کنید که آب از آب تکان نمی خورد، همچنان که قبلا اشغال بخش های کلان از سرزمین کردها به دست عربها، چرت کسی را خراب نکرده بود.
چرا چنین است؟ در فرصت دیگر !
منبع:
گروه تروریستی داعش که در عراق با همراهی بازماندگان ارتش جنایتکار صدام از هر گونه جنایتی فروگذار نکرده اند، در جدیدترین اقدام وحشیانه خود، ضمن پوشاندن سر مردم، با دست و پای بسته آنها را از بالای کوه به پایین پرت میکنند.
در ادامه اقدامات وحشیانه این گروه تکفیری در سوریه و عراق، تروریستهای عضو داعش روی جدیدی از جنایتهای خود را نمایان کردند. در تصاویری که شبکه پرس تی وی پخش کرد، علاوه بر اعدامهای خیابانی که به کار هر روزه این تروریستها تبدیل شده، اعضای این گروه دست و پا و صورت افراد را پوشانده و آنها را از بالای کوه به پایین پرتاب مبکنند.
سرپرست ولایت غزنی با اشاره به انتشار برخی گزارشها مبنی بر حضور عناصر داعش در این منطقه گفت: علیرغم تردد برخی افراد مشکوک اما اخبار مربوط به حضور داعش در این ولایت تایید شده نیست.
«موسی خان اکبر زاده» سرپرست ولایت غزنی در گفتوگو با فارس در کابل، از رد و تایید گزارشهای حاکی از نفوذ داعش در این ولایت، خودداری کرد و اظهار داشت: حضور و وجود افراد مشکوک در منطقه «ناوه» این ولایت، مسجل شده اما مشکل است که بتوان ادعا نمود که آنان از افراد وابسته به گروه تروریستی داعش هستند.
وی افزود: تعداد این افراد در حدود 100 نفر گزارش شده و شعاع حضورشان تاکنون به منطقه «ناوه» محدود شده و تلاش میشود تا از گسترش نفوذ و حضور این افراد به مناطق و بخشهای دیگر غزنی جلوگیری شود.
تفاوت با طالبان و نداشتن شباهت به داعش
اکبر زاده در پاسخ به این پرسش که این افراد مشکوک به لحاظ پوشش و نحوه نگرش چه شباهتهایی با داعش دارد، اظهار داشت: این افراد به لحاظ پوشش و رفتار، تفاوتهای اندکی با طالبان از خود نشان میدهند اما شباهتهای چندانی با داعش و رفتار آنان هم ندارند.
سرپرست ولایت جنوبی غزنی، با اشاره به این که تلاشها برای تثبیت هویت اصلی و واقعی این افراد جریان دارد، تاکید کرد: احتمال آن وجود دارد که این افراد بخشی از طالبان باشد، نه داعش.
تندروهای مذهبی پاکستان ممکن است به غزنی آمده باشند
اکبر زاده در بخشی دیگری از سخنان خود تاکید کرد: تلاشها در راستای تثبیت هویت این افراد مشکوک این احتمال را برجسته کرده که ممکن است این افراد، تندروهای تربیتشده در مدارس مذهبی پاکستان باشد که برای اجرای برخی ماموریتهای تروریستی به این بخش از افغانستان اعزام شده باشند.
وی افزود: ورود افراد مشکوکی از این دست، قطع نظر از این که در هماهنگی با طالبان فعالیت خود را آغاز کرده باشند و یا هیچگونه ارتباطی با طالبان نداشته باشد، نوعی خطر و تهدیدی به حساب میآید که باید جدی گرفته شود و راهکاری معقول، منطقی و مؤثر برای مهار آن در نظرگرفته شود.
ترس مردم، سبب تقویت ظن نفوذ داعش در غزنی
اکبر زاده در پاسخ به این پرسش که اگر این افراد شباهتی به داعش ندارند، چرا احتمال حضور و نفوذ داعش در غزنی این همه جدی شده، اظهار داشت: ترس و تشویش مردم از امکان و احتمال نفوذ داعش در غزنی، ظن و ذهنیت حضور داعش را تقویت کرده به گونهای که مردم با اندک تفاوت در رفتار و عمکرد افراد مربوط به طالبان، آنان را با افراد مربوط به داعش اشتباه میگیرند.
این مسئول محلی ولایت غزنی تصریح کرد: مردم فکر میکنند اگر افراد مربوط به داعش امکان حضور در غزنی بیابند، در هر صورت، چه در همکاری و همراستایی با طالبان و چه در اختلاف نظر با این گروه، آسیبهای امنیتی غزنی را عمق و پهنای بیشتری بخشیده و سطح ترس و تهدیدها را به گونه بیسابقهای بالا خواهند برد.
؛
منبع: http://www.afghanirca.com/newsIn.php?id=19251
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ هویتگرایی (قسمت اول)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ انتخاب (قسمت دوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ عملیات انتحاری (قسمت سوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ افغانستان تغییر (قسمت چهارم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ سه راه حل (قسمت پنجم)
صلحطلبی، هدف غاییِ سیاست
طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی
#نسل کشی هزاره ها - شیعیان در افغانستان!
داعش را امریکا ایجاد کرد
پیامد صلج امریکا و طالبان در قطر
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 48
کل بازدید :652188
پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان
غزنی؛ ولایت والی ساز - تجربه تلخ [65]
جایگاه علی علیه السلام درهستی [17]
چه کسی به طالبان پول میدهد؟ [43]
دانلوود نرم افزار اسلامی [19]
چرا همدستی طالبان در روز قدس [20]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [4]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [3]
رد مطالب شبکه تقرثه انگیز اهلبیت توسط آیت الله محقق کابلی [21]
نقش علم و دانش در پیشرفت انسان [7]
آمریکا و سیاست دوگانه در افغانستان [6]
عید سعید غدیر بر مسلمین مبارکباد [5]
مسلمانان قربانی فتوای ملا و مفتی! [23]
60% مبتلا به مشکلات روانی و روحی! [5]
دشمنان صلح و امنیت در افغانستان [13]
[آرشیو(28)]
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
پاییز 1388
بهار 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
تابستان 1388
تابستان 89
زمستان 88
بهار 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
زمستان 93
پاییز 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
بهار 96
پاییز 96
زمستان 96
نوشته های پیشین وبلاگ
بدنبال آرامش
مجله مینه - پشتو
شورای جهانی هزاره
پایگاههای اطلاع رسانی مراجع تقلید
آیت الله محقق کابلی
زبان انگلیسی یاد بگیریم
علیجان زاهدی غزنوی
کودکان افغان عکس و تصویر
سلامت روان فرزندان
نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
آیت الله محقق کابلی
حزب وحدت
سایت شهید مزاری
سایت دانشگاه کاتب هزاره
سایت آیت الله محسنی
سایت ریاست جمهوری افغانستان
تاجیک مدیا
متن کامل قرآن کریم - دانلود
موسیقی افغانی برای وبلاگ
کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
مجمع علمی فرهنگی نور
سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتونهای شیعه
سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
جمهوری سکوت
معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
پیوندهای فرهنگی مذهبی
شریف حبیبی
از غزنی / واسع هیله من
آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
سایت جنبش ملی افغانستان
اندیشه مثبت
افغانستان پس از جنگ
تاجیک مدیا
سادات افغانستان
وبلاگ حقوقی صارم
لینکستان وبلاگهای افغانستانی
سایت گشایش
سایت غرجستان
سایت طلوع فجر
آموزش زبان انگلیسی
هفته نامه نىای غؤنه
غرجستان
تاجیک مدیا
قلم بیقرار
خبرنامه علودانی
هزاره پیوند
خبرهای تازه از علودانی
وطندار
کودکان وطن
خوات معاصر
خوات آنلاین
روزنه امید
برگ سبز - محمد رحمتی
ناهور - خوات
رو به فردا
درد دلهای یک باچه مهاجر
محمد شفق خواتی
استاد علیزاده مالستانی
مدرسه محمدیه غزنی
مردم مالستان
وحدت نیوز
نگاه فردا
سروش صبا
هم صنفی
در رثای بابه مزاری
مجله اخوت
هزاره پیوند
حزب وحدت
صادقی نیلی
هیله من غزنوی
علودانی
مشفق
بشیر احمدی
خوات آنلاین
قلم بیقرار
کودکان افغانستان
جامعه اسلامی علودانی
محمد صابری شملتو
جامعه نو شوکت علی محمدی
جمهوری سکوت
ابرار
دورتر از چشم اقیانوس
شریف سعیدی
نقش والدین در سلامن روان فرزندان
وحدت نیوز
مدرسه علمیه محمدیه
خوات معاصر
خوات آنلاین
حوات زیبا
خوات دانلود
رو به فردا