طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

زنده باد صلحزنده باد افغانستاننابود باد جنگ و خشونت

مردم افغانستان صلح می خواهند نه جنگ 

طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

زمستان 93 - صلح طلبان افغانستان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت را از هرکس که آن را برایت آورد بگیر و به آنچه می گوید بنگر و نه آنکه می گوید . [امام علی علیه السلام]
صلح طلبان افغانستان

: آیا اساسا ً اسلام دین صلح است یا جنگ و جهاد؟

اسلام – دین – صلح – جهاد - جنگ

پاسخ اجمالی:

اسلام هم دین صلح است و هم جهاد هرکدام جای خودش دارد وقتی دین و جان و ناموس در خطر است برای حفظ آن حتی اگر لازم باشد باید جنگید.

پاسخ تفصیلی:

برای توضیح کامل پاسخ پرسش یاد شده مناسب است به چند اصل اشاره کنیم :

1. اصل اولیه در اسلام، بر صلح و دوستی استوار است.اسلام به رغم تبلیغات بی‏پایه مدعیان بداندیش، دین جنگ و خشونت نیست، بلکه دین صلح و نوع دوستی و برادری است. آیاتی از قرآن کریم گواه روشن این مدعاست:

الف) «یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً وَلا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ»؛[1] «ای کسانی که ایمان آورده‏اید! همگی به صلح و سلم و اطاعت درآیید و گام‏های شیطان را دنبال مکنید که او برای شما دشمنی آشکار است».

در این آیه کریمه به مؤمنان فرمان داده شده تا راه صلح و اتحاد و زندگی مسالمت‏آمیز را در پیش گیرند و با هم به دژ مستحکم سازگاری و وحدت درآیند و این «راه انبیا علیهم السلام» است. در برابر، از اختلاف و تفرقه (راه شیطان) نهی شده است.

ب) «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ المُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما ..»؛[2] «و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید». در این آیه کریمه نیز ایجاد صلح و برادری میان مؤمنان درگیر با یک‏دیگر خواسته شده است.

ج) «إِنَّمَا المُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»؛[3] «در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید. امید که مورد رحمت قرار گیرید». بر پایه این آیه کریمه همه مؤمنان در جامعه اسلامی با هم برادر و موظفند صلح و برادری را بین خود گسترش دهند. جامعه اسلامی در چنین وضعی مورد رحمت الهی قرار می‏گیرد.

د) «وَالصُّلْحُ خَیْرٌ»؛[4] «و سازش بهتر است». این آیه نیز گرچه درباره مسایل خانوادگی است، به روشنی صلح و صفا را راه مؤمنان می‏داند و به تعبیر علامه طباطبایی قدس سره صلح را «برنامه جهانی اسلام» اعلام می‏کند.[5]

ه) «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَتَوَکَّلْ عَلی اللَّهِ ..»؛[6] «و اگر به صلح گراییدند، تو [نیز] بِدان گرای و بر خدا توکل کن که او شنوای داناست». اگر آنان (کافران) پیشنهاد صلح و سازش دادند، دولت اسلامی باید آن را بپذیرد.

و) «.. فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقاتِلُوکُمْ‏وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلًا»؛[7] «پس اگر از شما کناره‏گیری کردند و با شما نجنگیدند و طرح صلح افکندند، [دیگر] خدا برای‏تان راهی [برای تجاوز] بر آنان قرار نداده است». اگر منافقان از جنگ کناره‏گیری و اظهار صلح کردند خداوند دیگر اجازه نبرد با آنان نمی‏دهد.

ز) «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ‏ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ المُقْسِطِینَ»؛[8] « [اما] خدا شما را از کسانی که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده‏اند، باز نمی‏دارد که با آنان نیکی کنید و عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست می‏دارد».

گرچه اعتقاد کافران و مشرکان مبغوض خداست؛ رهنمود روشن آیه این است که کافران و مشرکانی که به جامعه اسلامی آسیبی نمی‏رسانند و توطئه نمی‏کنند می‏توانند مورد لطف قرار گرفته، از رفتار نیک و عادلانه مسلمانان بهره‏مند شوند.

ح) «قُلْ یا أَهْلَ الکِتابِ تَعالَوْا إِلی‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ أَلّا نَعْبُدَ إِلّا اللَّهَ وَلا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ ..»؛[9] «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سرِسخنی [گراییم‏] که میان ما و شما یک‏سان است: این‏که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما برخی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد ..».

در این آیه همه موحدان جهان به اصل مشترک یعنی توحید فرا خوانده شده‏اند تا بتوانند در کنار یک‏دیگر زندگی مسالمت‏آمیزی داشته باشند.



2. در اسلام سخن از دوگونه جهاد است: یکی جهاد دفاعی و دیگری جهاد ابتدایی. اولین آیات مربوط به جهاد در قرآن که در سال دوم ورود پیامبر به مدینه نازل شده، مربوط به جهاد دفاعی مسلمانان است. خداوند در این آیات می فرماید:" أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ؛[10] به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است چرا که مورد ستم قرار گرفته‏اند و خدا بر یاری آنها تواناست.

در آیه بعد تاکید می کند که بدان علت به مسلمانان اجازه جهاد داده شده که از خانه های خود بدون دلیل اخراج شده و تنها جرم آنان این بوده که خدای یکتا را پروردگار خود می دانند. خداوند در این آیه، فلسفه دیگری نیز برای جواز جهاد بیان می کند و آن این است که اگر امکان جهاد وجود نداشته باشد، نه تنها مساجد بلکه عبادتگاه های دیگر ادیان نیز ممکن است تخریب شوند[11].

در آیه صد و نود سوره بقره نیز به مسلمان‌ها فرمان نبرد با کسانی صادر شده که با آنها می‌جنگند. و در آیة سی و شش سوره توبه، خداوند خواهان پیکار دسته جمعی مسلمین با مشرکین می‌باشد، به این علت که آنها به طور جمعی به جنگ با مسلمان‌ها پرداخته‌اند.
از ملاحظه این آیات بدست می‌آید که یکی از اهداف اصلی اسلام در جهاد، دفاع مشروع در برابر بیگانگانی است که زندگی مسلمین را مورد تهدید جدی قرار داده‌اند.([12])

قسم دوم از جهاد، جهاد ابتدایی است. جهاد ابتدایی در جایی بر مسلمان‌ها واجب می‌شود که عده‌ای از مسلمان‌ها تحت فشار و آزار مشرکان باشند. یا آن‌که زورمداران و حاکمان خودسر مردم را در بند کشیده یا راه آزاد اندیشی آنان را سدّ نمایند، در این موارد نیز اسلام جهت آزادی انسانها و انسانیت، اجازه جهاد داده است. و هر عقل سلیمی در اینگونه موارد، تاکید می کند باید از انسان و انسانیت دفاع کرد.

اگر کسی در بیابان یا خیابان، به دیگران ظلم کند، بر هر کس که می تواند لازم و واجب است تا جلوی ستمگر ایستاده و داد مظلوم را از او بستاند.

در مشروعیت جهاد دفاعی که هیچ تردیدی وجود ندارد و همه انسانها با هر ایده و عقیده آن را جایز بلکه لازم می دانند . جهاد ابتدایی نیز علاوه بر آن که نیازمند اذن و اجازه امام معصوم یا ولی فقیه است، این نوع جهاد نیز در واقع دفاع از ارزشهای دینی، ملی و انسانی و در یک کلام جهت رهایی بشریت است.([13])
3. تصور نشود که جهاد ابتدایی، به معنای وادار نمودن مردم به پذیرش دین است. زیرا ، پیروی از شریعت مبتنی بر پذیرش عقل و تسلیم قلب است و دین اجباری هیچ ارزشی ندارد. در جهاد ابتدایی هیچگونه تهدید و زوری جهت پذیرش اسلام انجام نمی‌شود. آنچه در این‌باره تحقق می‌یابد ایجاد زمینه‌های مناسب جهت گرایش به دین است. اسلام دیوارها و موانعی که راه تفکر مردم درباره‌ی حقیقت اسلام را بسته است از میان برداشته و تیره‌گی‌هایی که روی حقیقت را پوشانده کنار می‌زند. پس از آن مردم آزاد خواهند بود تا از آن تبعیت نمایند یا آن را نپذیرند.

در صورت پذیرش اسلام ک مسئله روشن است ولی اگر نخواهند اسلام را بپذیرند، اگر دارای دینی آسمانی باشند می توانند آزادانه مسیر دینی خود را ادامه دهند و همانگونه که مسلمانان مالیات دینی(خمس و زکات) می پردازند آنان نیز مالیات (جزیه) بپردازند ولی اگر پیرو ادیان آسمانی نیستند، حق ندارند جامعه اسلامی را فاسد و علنا از کفر و شرک تبلیغ و آن را ترویج کنند . البته عقیده قلبی آنان هر چه باشد، به هیچ وجه قابل اجبار نیست.

[1] ( 1). بقره، آیه 208

[2] ( 1). حجرات، آیه 9

[3] ( 2). همان، آیه 10

[4] ( 3). نساء، آیه 128

[5] ( 4). خلاصه تعالیم اسلام، ص 179

[6] ( 5). انفال، آیه 61

[7] ( 6). نساء، آیه 90

[8] ( 1). ممتحنه، آیه 8

[9] ( 2). آل عمران، آیه 64

[10] - حج،39

[11] رک: حج،40

[12] - ر.ک: مفاهیم القرآن، جعفر سبحانی، ج 7، ص 495، مؤسسه امام صادق، 1412،

[13] - رک: مجموعه آثار، شهید مطهری، ج 20، بخش جهاد، ص 223، صدرا، دوم، ص 81

ت

منبع: http://nvf-kordestan.ir/aqs/view/1336

 

 

 



 

اسلام دین شمشیر نیست(دکتر نورعلی تابنده مجذوب علیشاهی)

 

پرهیز از خشونت در تبلیغ دین اسلام و تلاشهای اسلامستیزان برای ضربه زدن به اسلام

 

پاسخ آیت الله مکارم شیرازی به «سخنرانی پاپ علیه دین اسلام»


اسلام دین خشونت نیست

 

 خشونت و جایگاه آن از نظر اسلام

 

بیانیهآیت الله العظمى مکارم شیرازى در ردّ سخنان نادرست پاپ درباره اسلام



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 93/11/12::: ساعت 9:20 صبح

    شریعت صلح و رحمت  

     

    منابع مقاله:

    مجله اندیشه تقریب، شماره 3، میرمحمدی، مصطفی*؛

     

     

     

    چکیده

    پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 در رسانه های دیداری، گفتاری و نوشتاری غرب این برداشت تقویت شد که اسلام دین جنگ و خشونت است. مقاله حاضر نخست با مراجعه به قرآن و سنت و گفتار فقیهان و اندیشمندان مسلمان، ابتدا به معرفی صحیح دین اسلام که شریعتی مبتنی بر صلح و رحمت است می پردازد سپس علل و انگیزه های مخالفان را در ارائه تصویر نادرست از اسلام و مسلمانان، بیان می کند.

    کلید واژه ها: جنگ و صلح، حقوق بین الملل، حقوق بین الملل اسلامی

     

    مقدمه

    از افتراهای برخی از شرق شناسان و غربیان به اسلام و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله از گذشته تاکنون آن است که اسلام دین شمشیر، جنگ و درگیری است و پیروان خود را به کاربرد خشونت در ارتباط با دیگران دعوت می کند. این افترا به ویژه پس از حادثه 11 سپتامبر سال 2001 میلادی در رسانه های غربی، مجلات، بنگاه های خبر پراکنی و بیانیه های سیاسی بار دیگر رونق گرفت و همچنان در غرب ادامه دارد. نشست ها و کنفرانس های متعددی در غرب و اروپا و نیز در سطح محافل علمی و دانشگاهی در این موضوع برگزار شد که آیا اسلام دین صلح است یا جنگ؟ دامنه این بحث ها گاه تا کلاس های مدارس نیز کشانده شد و با حمایت ابزارهای اطلاع رسانی و ارتباطی غرب به هجوم فرهنگی گسترده ای علیه مسلمانان تبدیل گردید (برای نمونه ر.ک.: عبداللطیف، به نقل از:www.Islamonline.net ).(2)

    پرداختن به این موضوع از آن روی اهمیت می یابد که اکنون نقش رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری همچون شبکه های ماهواره ای و نشریات بین المللی که در سطح گسترده ای توزیع می شوند، رو به تزاید است و نمی توان تأثیرگذاری این ابزارها را بر افکار عمومی جهانی وحتی مسلمانان نادیده گرفت. چنان چه به امکان ایفای نقش این ابزارها در ارائه تصویری مثبت یا منفی از اسلام و مسلمانان و نیز در تعریف مفاهیم درست یا نادرست از اسلام و سنت پیامبر برای افکار عمومی نظری افکنیم، به میزان اهمیت بررسی آن چه آنان از اسلام می گویند و نیز پاسخ گویی به افتراها و شبهاتی که متوجه اسلام و مسلمانان می سازند، پی خواهیم برد.

    هجوم فرهنگی دشمنان اسلام همواره وجود داشته و دارد اما اندیشمندان بیدار مسلمان نیز از همه فرقه های اسلامی در برابر این گونه هجمه ها و تهمت ها به دفاع و پاسداری از مکتب حیات بخش اسلام و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرداخته و پاسخ های منطقی و شایسته ای داده اند که با جایگاه رفیع اسلام همخوان است. نقش برجسته آن دسته از اسلام شناسان و حقوق دانان مسلمان را که آگاهی کافی از موضوع داشته و با مبانی شریعت اسلام آشنا هستند، در تطبیق مسائل نوپیدا و طرح دیدگاه های اسلام نمی توان نادیده گرفت. از این رو بسیاری از علما و اندیشمندان مسلمان در پاسخ اساسی به نسبت دادن اسلام و مسلمانان به جنگ طلبی و خشونت، از زاویه علمی و منطقی به موضوع نگریسته و از نظر مبانی بر این دیدگاه تأکید می ورزند که اصل در روابط میان مسلمانان با غیر مسلمانان بر روابط مسالمت آمیز و صلح جویانه است. تقویت این دیدگاه و بررسی زوایای سیاسی، حقوقی و اجتماعی آن با بهره مندی از اصول و مبانی فقه سیاسی اسلام، همگامی با واقعیت های کنونی زندگی بین المللی و نیازهای جوامع اسلامی است. بر این اساس ابتدا نشانه های صلح دوستی و روابط مسالمت آمیز در آموزه های اسلام و سنت پیامبر و دیدگاه های برخی از اندیشمندان اسلامی را مطرح می کنیم و در قسمت دوم مقاله به بررسی علل و انگیزه های مخالفان اسلام در نسبت دادن اسلام به دین جنگ و ترور می پردازیم.

     

    الف نشانه های صلح و رحمت در اسلام

    1 قرآن و سنت نبوی

    صلح و رحمت از اهداف و آرمان های اساسی دین مبین اسلام است و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله برای گسترش آنها مبعوث شده است. بی تردید دینی که اساس آن رحمت است، پیام آور آن دین نیز پیامبر رحمت خواهد بود: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ» (انبیاء: 107) حضرت خود در این باره می فرماید: «و انا نبی الرحمة» (ترمذی، 1412: 306) و «انما انا رحمة مهداة» (ابن کثیر، 1412: 3/211). «رحمت» در زبان تازی به: عطوفت، مهربانی و شفقت معنی می شود (اصفهانی: واژه رحم و الشامی، 1414: 7/41) هم چنین پیامبر اسلام را چنین توصیف می کنند: «و هو نبی: لیّن الخلقة، کریم الطبیعة، جمیل المعاشرة، طلیق الوجه، بسّام من غیر ضحک، محزون من غیر عبوس، شدید من غیر عنف (الشامی، 1414)؛ او پیامبری است: نرمخوی، بزرگوار، گشاده رو، متبسم و نه خندان، غمگین و نه درشتخوی». او پیامبر رحمت است و پیشوای هدایت: «نبی الرحمة و امام الهدی» (الثعالبی، 1418: 1/63).(3) در فتح مکه روزی که مسلمانان وارد شهر شدند، یکی از پرچم های فتح به دست سعد بن عباده بود و او فریاد می زد: «الیوم یوم الملحمة...؛ امروز روز نبرد است» وقتی پیامبر با خبر شد دستور عزل سعد را صادر نمود و پرچم را به دیگری سپرد تا به جای شعار قبلی ندا دهد: «الیوم یوم المرحمة...؛ امروز روز شفقت و بخشودن است» (الهندی: 10/513) وقتی آزارها، اهانت ها و شکنجه های مشرکان مکه علیه آن حضرت و یارانش به آخرین حد خود رسید و دیگر طاقت نماند، از او خواستند در حق این قوم نفرین کند ولی نپذیرفت و در پاسخ فرمود: «انی لم أبعث لعانا وانما بعثت رحمة (ابن کثیر، 1412: 3/211)؛ نفرین کننده برگزیده نشدم بلکه برای رحمت برگزیده شدم». روش آن حضرت گذشت و کرم بود. کعب بن زهیر که با اشعار خود به اسلام و مسلمانان طعنه می زد وقتی پی برد رسول اکرم، پیامبر رحمت و انسان دوستی است نزد حضرت آمد و با این شعر پوزش خواست و اسلام آورد:

     

    نبئت ان رسول الله اوعدنی والعفو عند رسول الله مأمول(4)

    شنیدم پیامبر تهدیدم کرد، ولی آن چه از پیامبر امید می رود گذشت است.

    تنها چیزی که پیامبر رحمت به «وحشی» کشنده عموی آن حضرت در جنگ احد گفت این بود: «از دیدگانم دور شو که ترا نبینم» (العسقلانی: 7/284). این ها نمونه های اندکی از بسیار است که شریعت اسلام و سنت نبوی را، شریعتی مبتنی بر صلح و رحمت معرفی می کند. افزون بر آن، از متون مقدس و ادله شرعی و روح آموزه های حیات بخش اسلام چنین به دست می آید که نظام تشریعی اسلام بر پایه صلح و عدم خشونت استوار است. متون بسیاری در قرآن و سنت بر صلح و رفتار مسالمت جویانه دلالت دارد:

    1 قرآن عرب جاهلی را با آن که خوی جنگ و خون ریزی داشت، قرآن آنان را به صلح و دست بر داشتن از جنگ و خشونت دعوت می کند: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسِّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ (انفال:61)؛ چنان چه برای صلح آغوش گشودند تو نیز برای صلح آغوش بگشای». اسلام حتی در میدان نبرد خواهان صلح و آشتی است: «ولا تقولوا لمن ألقی إلیکم السلام لست مؤمنا (نساء:94)؛ به آن که با شما از در آشتی و تسلیم در آید مگویید که بی ایمان است». فقیهان با استناد به این آیه می گویند: هرگاه از کسی که با مسلمانان در نبرد است اقدامی صلح جویانه سر زند، بر مسلمانان واجب است به او پاسخ مثبت دهند و از نبرد با او دست بردارند (ر.ک: قرطبی، 1405: 5/336 و الشوکانی: 1/50114).

    2 آن گاه که قابیل برادرش را به کشتن تهدید کرد، هابیل پاسخ آشتی جویانه ای داد که حاکی از صلح جویی انسان نیک است: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لأَِقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ (مائده:28)؛ اگر تو دست به کشتن من بزنی من دست به کشتن تو نمی زنم. من از خداوند جهانیان می ترسم».

    3 «سلام» نامی از نام های خداوند متعال است: «هُوَ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ» (الحشر:23).

    4 قرآن صلح جهانی را نوید می دهد و می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ... (بقرة:28)؛ ای آنان که ایمان آوردید همگی از در صلح درآیید و از گام های شیطان پیروی مکنید». هم چنین التزام مسلمانان را به صلح و امنیت چنین بیان می دارد: «فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقاتِلُوکُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً (نساء:90)؛ چون از شما دست بردارند و با شما سر جنگ نداشته و از در آشتی در آیند، خداوند راهی برای شما علیه آنان قرار نداده است». بر این اساس، آیاتی که دلالت بر صلح دارد، نسخ نشده است و جنگ و مبارزه آن گاه رواست که صلح خواهی وجود نداشته باشد (الزحیلی، 1997: 9496).

    جالب است که واژه «سلام» و مشتقات آن در بیش از یک صد آیه به کار رفته در حالی که کلمه «حرب» و مشتقات آن جز در شش آیه نیامده است.(5)

    هم چنان که قرآن صلح را با اهمیت دانسته است، در سنت پیامبر اکرم و رفتار مسلمانان پس از آن حضرت نیز می توان این اهمیت را یافت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نخستین شخصیت در اسلام است که به دیپلماسی صلح جویانه مبادرت نمود و سفیران خود را برای برقرار ساختن روابط مسالمت آمیز نزد دولت ها و امپراتوری های زمان خود اعزام داشت. پادشاهان مصر، بیزانس، حبشه و فارس از جمله کسانی بودند که حضرت نمایندگان خود را همراه نامه نزد آنان فرستاد تا با اسلام آشنا شوند. افرادی که برای این مأموریت ها انتخاب شدند افرادی شایسته، دارای حسن اعتبار، دانشمند و فرهیخته بودند و برای بحث و گفت وگو در معرفی دین جدید و بیان ویژگی های پیامبر، توانایی لازم را داشتند. وقایع نگاران این مکاتبات و گفت وگوها را به تفصیل آورده اند (ر.ک: ابوالوفا، 1992: 172178) بر خلاف ادعای برخی مستشرقان، از هیچ کدام آنها نمی توان این مطلب را به دست آورد که اسلام با زور شمشیر گسترش یافت.

    «اسلام» مشتق از «سلم»، «سلام» و «سلامة» است. عبارت های «السلام علیکم» و «علیکم السلام» درود روزمره مسلمانان به یکدیگر و شعار آنان در همه جا اعم از مسجد، دانشگاه و محل کار و تجارت است. این درود، بهترین و زیباترین درودهاست، زیرا در آن مفهوم صلح و آشتی نهفته است. هرگاه نام پیامبر اسلام یا دیگر پیامبران آورده شود، عبارت «علیه السلام» نیز اضافه می شود، زیرا این عبارت از بهترین درودها و دعاها است (محمصانی، 1982: 5054). مسلمانان نمازهای خود را با عبارت «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» به پایان می برند و این عبارت را هر روز چند بار تکرار می کنند. با وجود چنین آموزه هایی در اسلام، چگونه می توان تعالیم این دین را بر جنگ و خشونت بنا نهاد؟!

    بر خلاف آن چه برخی می پندارند، جنگ های پیامبر اسلام خود مهم ترین دلیل بر روحیه مسالمت جویانه در درگیری های صدر اسلام است. وقایع نگاران بر آن اند که پیامبر اسلام در مدت حضور در مکه هرگز گروه نظامی تدارک ندید و چون به مدینه هجرت نمود و جهاد بر مسلمانان واجب شد، به نبرد با مشرکان پرداخت با وجود این، نبردهای پیامبر همگی ماهیت دفاعی داشت نه حالت تهاجمی. سفارش های پیامبر و خلفای پس از آن حضرت در خصوص آیین نبرد به خوبی گویای آن است که هدف اسلام به کارگیری زور و خشونت در حل اختلافات نیست. نقل است آن حضرت هرگاه دسته نظامی ترتیب می دادند آنان را در برابر خود می نشاندند و می فرمودند: «... ولا تقتلوا شیخا فانیا و لا طفلا صغیرا ً ولا امرأة و لا تغلّوا و اصلحوا و احسنوا ان الله یحب المحسنین (الحلی: 9/63 و الشامی، 1314: 6/7)؛ پیران ناتوان، کودکان و زنان را مکشید، خیانت مکنید، صلح کنید، نیکی کنید که خداوند نیکو کاران را دوست دارد». هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به یمن اعزام می نمود فرمود: «یا علی لئن یهدی الله علی یدیک رجلا خیر لک ممّا طلعت علیه الشمس (الحاکم النیسابوری، 1406: 7/598)؛ اگر خداوند به وسیله تو کسی را هدایت کند برای تو بهتر است از آن چه که خورشید بر آن طلوع می کند».

     

    2 دیدگاه های اندیشمندان و فقیهان مسلمان

    به نظر بسیاری از اندیشمندان، اصل در روابط مسلمانان با دیگران بر صلح مبتنی است و جنگ یک وضعیت عارضی است که برای دفع تجاوز و پشتیبانی از دعوت اسلامی ضرورت می یابد و در آن سیطره و غلبه بر دیگران جایی ندارد.

    ابن الصلاح (صلاح الدین) می گوید: «اصل بر آن است که کافران نیز باقی بمانند، خداوند نابودی انسان ها را نمی خواهد و آنان را برای کشته شدن خلق نکرده است. کشتن آنان جز در یک وضعیت عارضی که مضر و خطرناک باشند روا نیست. چنین برخوردی کیفر کافر بودن آنان نیست، زیرا دنیا محل چنین مجازات هایی نمی باشد. از ابن تیمیه نقل می کنند: جنگ با آنانی رواست که با ما بر سر عمل کردن به دین می جنگند» (القاسمی، 1982: 176). اسلام با آنان که خواهان صلح اند، صلح می کند. اسلام سر جنگ ندارد مگر با کسی که با مسلمانان وارد جنگ شود یا مانع دعوت مسلمانان گردد. جهاد با حجت و بیان بر جهاد با توسل به زور مقدم است (همان: 183184).

    مصطفی السباعی می گوید: «اصل در روابط ما با همه ملت ها بر صلح، ترک مخاصمه و احترام به عقاید، آزادی ها، اموال و ارزش های دیگر ملل قرار دارد. محمد عبده می گوید: خداوند جنگ را برای خون ریزی و گرفتن جان دیگران یا توسعه درآمدها بر ما واجب نکرد، بلکه جنگ را برای دفاع از حق و پیروان آن و حمایت از دعوت واجب گردانیده است (همان: 187 و 309).

    عباس عقاد نویسنده توانای مصری در کتاب «حقائق الاسلام و أباطیل خصومه» که آن را به هدف پاسخ گویی به شبهات و افتراهای علیه اسلام تدوین کرده است، درباره نسبت جنگ و شمشیر به اسلام می نویسد: تاریخ دعوت اسلامی گواه آن است که مسلمانان پیش از آن که قادر باشند آزار مشرکان را از سر راه بردارند، خود قربانی خشونت ها و شکنجه های بسیار بودند. از سرزمین خود بیرون رانده شدند و راه حبشه در پیش گرفته و به آن جا پناه بردند. مسلمانان هیچ گاه به زور متوسل نشدند مگر در برابر زوری که منطق نمی پذیرد. هرگاه به مسلمانان تعرض نشود، از آنان به جای بدی خوبی می بینند، چنان که مسلمانان در برخورد با دولت حبشه چنین کردند. در جزیرة العرب جنگی میان مسلمانان و قبایل عرب در نگرفت جز آن که ماهیت دفاعی داشت یا هدفی پیشگیرانه در بین بود. حق شمشیر برابر با حق زندگی است. هر جا اسلام دست گرفتن شمشیر را لازم دانسته است از باب اضطرار و برای حفظ حق در زندگی بوده است. حق زندگی در اسلام یعنی حق آزادی در دعوت و عقیده... . اگر به نقشه کنونی جهان نظر افکنیم در می یابیم که شمشیر جز در اندک مواردی باعث نفوذ اسلام در جهان نشده است. سرزمین هایی که جنگ در آن کمتر روی داد، بیشترین ساکنان مسلمان را در خود جای داده است، مانند اندونزی ، هند و چین. بر این اساس، طبق حقوق اساسی اسلام، رابطه میان ملتها بر روابط مسالمت جویانه مبتنی است و توسل به جنگ در اسلام به واقع دفاع در برابر جنگی است که آتش آن را دیگران افروختند. اسلام دو کلمه است: دین و صلح (العقاد، 1966: 300309).

    دکتر زحیلی در این باره می گوید: جنگ با ملل غیرمسلمان که با مسلمانان خصومت ندارند و آنان را در عمل به دینشان آزاد می گذارند روا نیست و نباید روابط مسالمت آمیز با آنان را قطع کرد، زیرا اصل بر صلح است (الزحیلی، 1997: 102).

    بنابراین، این گفته که شریعت اسلامی در اغلب موارد، شریعتی مبتنی بر جنگ و شمشیر است برداشتی بی اساس است و با متون و آموزه های حیات بخش اسلام موافق نیست.

    منبع: http://www.al-falah.ir/portal/?pageID=305



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 93/11/12::: ساعت 9:12 صبح

     وعلی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید!

     

     

    همسر اوباما با پادشاه جدید عربستان دست داد ! + عکس
    تاریخ انتشار : چهارشنبه 8 دلو 1393 ساعت 17:43

    دست دادن "میشل اوباما" همسر باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، با پادشاه جدید عربستان خبر ساز شد.

    به گزارش خبرگزاری آوا به نقل از شبکه العالم، در سفر باراک اوباما و همسرش به ریاض برای عرض تسلیت به مناسبت درگذشت ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان، دست دادن شاه جدید عربستان با میشل اوباما باعث جلب توجه رسانه ها شد زیرا بر اساس قوانین اسلامی و هم چنین قوانین عربستان سعودی این مسأله ممنوع است.

    "سی ان ان" به نقل از کاخ سفید در این خصوص نوشت: بسیاری از شخصیت های سیاسی بین المللی از جمله آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، وزرای خارجه پیشین امریکا بویژه هیلاری کلینتون، مادلین آلبرایت و کاندولیزا رایس، جملگی در سفر به عربستان با اعضای خاندان پادشاهی این کشور دست داده اند.

    خبرنگاران همراه باراک اوباما می گویند: میشل اوباما هنگام استقبال رسمی در فرودگاه ریاض همواره سعی داشت از اوباما عقب تر حرکت کند و در دست دادن با استقبال کنندگان پیش دستی نکرد بلکه منتظر ماند تا آنها اقدام کنند و اگر مسؤولی از اقدام برای دست دادن خودداری می کرد، میشل اوباما با تبسم و تکان دادن سر با او برخورد می کرد.

    خاطرنشان می شود که همسر اوباما پیشتر نیز با موردی مشابهه در زمنیه اجرای پروتوکل های رسمی، هنگام سفر به انگلیس در سال 2009 و روبوسی با ملکه الیزابت، مواجه شد این درحالی است که این گونه تماس با ملکه براساس پروتوکل رسمی ممنوع است.

    ملک سلمان پادشاه جدید عربستان دیروز شخصا به فرودگاه رفت و کنار پله های هواپیما از باراک اوباما و همسرش استقبال کرد.



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 93/11/12::: ساعت 9:8 صبح

    اسلام دین صلح و دعوت گری است، نه جنگ و خشونت
    تاریخ انتشار : جمعه 4 میزان 1393 ساعت 18:12

    ما افغانها بیشتر ازهمه نیاز به صلح داریم زیرا تا زمان که صلح بوجود نیاید و انگیزه های اختلاف افگنی دشمنان شناسایی نشود، اداره سالم و حکومتی برمبنای ارزش ها دینی و ملی درکشور بوجود نخواهد آمد.

    به گزارش خبرگزاری آوا، این مطلب را خطیب نماز جمعه امروز مسجد جامع وزیر اکبر خان عنوان کرد.
    داکتر ایاز نیازی نمازگزاران به تقوی الهی، مردم را به اخوت و برادری و همچنین مبادرت در امر صلح که دستور پروردگار عالم است، توصیه کرد.

    داکتر ایاز نیازی گفت که  نظر به اهمیت مفهوم صلح ، از روز جهانی صلح در نقاط مختلف دنیا  تجلیل می کنند و رسیدن به آن آرزوی درینه ی تمام بشریت است.
    این استاد دانشگاه افزود: در آیات متعدد قرآن کریم به صورت صیغه امر به صلح تاکید شده است، آنجا که خداوند می فرماید" انما المومنون اخوة، فاصلحو بین اخویکم" مومنین بین خود برادر هستند، پس صلح کنید بین برادران خود.

    نیازی به قلمرو مفهوم صلح نیز اشاره کردو گفت: دامنه صلح وسیع تر از آن است که ما تصور می کنیم، زیرا این امر مهم از دو نفر متخاصم آغاز می شود و دامنه آن تا صلح جهانی کشیده می شود.
    به باور نیازی صلح دو مفهوم دارد، یکی به نام زندگی مسالمت آمیز است، که به این معنی تمام مخاصمه ها و تنش ها را از بین نوع انسانیت نفی می کند.
    مفهوم دیگرش به معنی رفع تشنج است وآن در صورتی است که بین مسلمانان تنش ها و نزاع ها بوجود بیاید در اینجا وظیفه یک مسلمان تماشا کردن نیست بلکه باید دست بکارشود و طرفین را دعوت به صلح کند.
    مولوی نیازی همچنان گفت: نظر به هردو مفهوم، تمام بشریت نیاز به صلح دارند به خصوص پیروان دین اسلام نظر به اینکه این دین محدود به قوم و منطقه خاصی نیست بیشتر نیازمند صلح می باشند.
    او گفت: یکی از وظایف مسلمانان دعوتگری است، بنا براین تنها بستر دعوت ، صلح است زیرا اسلام دین صلح است.

    به گفته این استاد دانشگاه آنان که تصریح کرد که  اسلام دین جنگ و خشونت نه بلکه دین رافت، رحمت و صلح است.
    او در توضیح مطلب فوق گفت: به استثنای برخی از مسلمانان منحرف امروزی، درطول تاریخ به خصوص در زمان پیامبر بزرگوار اسلام(ص) دیده نشده است که یک مسلمان کسی را توسط سلاح، دعوت به اسلام کرده باشد.
    به گفته وی در هرجای که مسلمانان شمشیر به کار برده است پیشا پیش آن دعوت بوده است، بنا براین می توان گفت که صلح یگانه بستر مناسب برای دعوت گری در اسلام است.

    نیازی تاکید کرد به خصوص ما افغانها بیشتر از همه نیاز به صلح داریم زیرا نظر به وضعیت موجود تا زمان که صلح بوجود نیاید و انگیزه های اختلاف افگنی دشمنان شناسایی نشود اداره سالم و حکومت بر مبنای ارزش ها درکشور بوجود نخواهد آمد.

    منبع: http://www.avapress.com/vdcdko0n.yt0n56a22y.html



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 93/11/12::: ساعت 9:4 صبح

    اسلام دین صلح است نه خشونتجنایت تازه گروههای فرقه‌گرا درپاکستان، بار دیگر مظلومیت شیعیان این کشور و کم‌عملی و بی‌توجهی مسئولان در حمایت از اقلیت شیعه پاکستان ومکان‌های مقدس آنان را مورد تاکید قرار داد.
    در جنایت اخیر، یک عامل انتحاری باانفجار بمب درمسجد منطقه «شکارپور»، بیش از 60 نمازگزار شیعه را به شهادت رساند و دهها نفر دیگر را مجروح نمود. گروه فرقه‌گرا و تروریستی «جندالله» مسئولیت این حمله را به عهده گرفت.
    سخنگوی گروه جند‌الله با پذیرفتن مسئولیت عملیات تروریستی در مسجد و حسینیه شکار‌پور گفت: هدف از این عملیات شیعیان بودند؛ آنها دشمن ما هستند.
    گفتنی است جند‌الله ارتباط نزدیکی با طالبان دارد و برخی کارشناسان بیان می‌کنند این گروه یکی از شاخه‌های طالبان است.
    طبق این گزارش جند‌الله مانند لشکر جهنگوی یک گروه فرقه‌گراست و هدف اصلی آن ترور شیعیان می‌باشد.
    این انفجار روز جمعه زمانی رخ داد که نمازگزاران شیعی برای برگزاری نماز جمعه آماده می‌شدند.
    حمله انتحاری به مسجد شیعیان در شکارپور همزمان با سفر نواز شریف، نخست‌وزیر پاکستان به کراچی و بررسی اوضاع امنیتی در ایالت سند در جنوب پاکستان به وقوع پیوست
    شهر شکارپور در فاصله 500 کیلومتری کراچی، مرکز ایالات سند واقع است
    در سال‌های اخیر، حملات انتحاری نسبت به اقلیت شیعه که حدود 20 درصد جمعیت پاکستان را تشکیل می‌دهند، افزایش یافته است.
    سازمان دیده‌بان حقوق بشر می‌گوید در سال 1391 که مرگبارترین سال برای شیعیان پاکستانی به شمار می‌رود بیش از 400 شیعه در پاکستان کشته شدند.
    خونین‌ترین مورد، یک بمب‌گذاری در بهمن 1391 بود که مسلمانان شیعه را در بازار اصلی شهر کویته در جنوب غرب پاکستان هدف قرار داد و دست‌کم 90 کشته از جمله تعدادی زن و کودک و 200 مجروح به جا گذاشت. طبق اعلام پلیس، اغلب قربانیان این حادثه از شیعیان هزاره بودند.
    این در حالی است که در سال اخیر چهار حادثه بزرگ تروریستی علیه شیعیان پاکستان رخ داده است؛ یکی از آنها در شهر کویته روی داد که طی آن به اتوبوس‌های زائرین امام رضا(ع) تیراندازی شد و منجر به مجروح و شهید شدن بیش از 20 تن از شیعیان شد.
    شکی نیست که این عملیات‌های تروریستی سازمان یافته و با هدف ایجاد تفرقه میان دو گروه مسلمان «شیعه» و «سنی» صورت می‌گیرد.
    در سال‌های اخیر با کمک مالی عربستان تعداد زیادی مدارس دینی برای وهابیون افراطی در پاکستان تاسیس شده است و این را باید سرآغاز ورود تفکر افراطی و تندرو به پاکستان دانست.
    در این مدارس طلاب را شستشوی مغزی می‌دهند و در کنار کمونیسم، تشیع را بعنوان دشمن معرفی می‌کنند و اینچنین نطفه شیعه کشی در پاکستان توسط تکفیری‌های تندرو بسته می‌شود.
    درسالهای اخیر طرح مسئله موهوم هلال شیعی که هیچ پایه و اساسی مشخصی جهت اثبات آن وجود ندارد؛ دستمایه‌ای شده که فرقه ضاله وهابیت با حمایت آل سعود و آل خلیفه -که سردمداران و هابیت منطقه هستند- اقدام به طراحی عملیات‌های تروریستی بر علیه شیعیان منطقه و کشتار بی‌رحمانه آنها کند.
    یکی از خطراتی که نه تنها شیعیان بلکه ماهیت اسلام را تهدید می‌کند جریان افراطی موسوم به وهابیت است که شیعیان را متهم به کفر کرده؛ قتل آنها را جایز می‌شمارد.
    وهابیت بر خلاف نص صریح آیات و روایات، مذاهب دیگر را اعم از شیعه و سنی تنها به دلیل اینکه اعتقادات آنها را قبول ندارند، متهم به کفر می‌کنند و در نهایت آنها را به شهادت می‌رسانند. متاسفانه جریان اصلی این تفکر افراطی عمدتا از عربستان نشات می‌گیرد.
    وهابیت، ابزاری شده است برای کشتار شیعیان و به تعبیر دیگر این فرقه ابزاری شده‌اند برای دیگر قدرت‌ها، چه بسا این گروه‌ها خود متوجه نمی‌شوند که دشمنان اسلام بیشترین استفاده را از آنها و برای رسیدن به اهدافشان می‌برند همانطور که جای پای این گروه‌ها در کشور‌هایی مثل عراق، یمن، پاکستان، بحرین و بسیاری از کشورهای دیگر دیده می‌شود و به بهانه‌های موهوم، اقدام به کشتار می‌کنند.
    در این میان لازم است علمای اسلام اعم از شیعه وسنی در برابر این جریان‌های افراطی موضع صریح و شفاف گرفته و از این گروه‌ها، تبری جویند.
    گروه تروریستی «لشکر جهنگوی» نیز که در دهه 1370 توسط سه تن از اعضای برجسته «سپاه صحابه پاکستان» به نام‌های ریاض بسرا، اکرم لاهوری و مالک عشاق تاسیس شد و این گروه نام خود را از «حق نواز جهنگوی» موسس سپاه صحابه برگرفته است، در سالهای اخیر بیشترین نقش را در کشتار شیعیان پاکستان داشته است.
    سپاه صحابه که پاکستانی‌ها آن را به کنایه «سپاه یزید» می‌خوانند، خود یکی از مهمترین گروههای ضدشیعی در منطقه به شمار می‌رود که در اوایل دهه 1360 با هدف مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از گسترش تشیع در پاکستان شکل گرفت. این گروه نیز در ابتدا به فعالیت‌های تروریستی بر علیه شیعیان دست می‌زد اما مدتی است که با تشکیل یک حزب به نام «اهل السنه و الجماعه» وارد عرصه سیاسی پاکستان شد؛ هرچند دولت پاکستان در سال 1391 فعالیت این حزب را غیرقانونی اعلام کرد.
    لشکر جهنگوی اساساً یک گروه تکفیری است، بدین معنا که هر فرد یا گروهی که نگرشی متفاوت نسبت به نگرش این گروه به اسلام داشته باشد را کافر می‌پندارد. این تفکر باعث شده است که اعضای این گروه به راحتی قتل عام مخالفانشان، به ویژه شیعیان را برای خود توجیه کنند.
    به طور سنتی، لشکر جهنگوی به شیعیان، احمدی‌ها و برلوی‌ها (از فرقه‌های نسبتاً گمنام اهل تسنن) حساسیت ویژه‌ای داشته و کمر به قتل پیروان این مذاهب اسلامی بسته است. آنها همچنین فعالان گروههای مخالف، مقامات دولتی و شهروندان مهم غیر دیوبندی، از جمله پزشکان، تجار و اندیشمندان را نیز در لیست سیاه خود قرار داده و هر از گاهی به این افراد نیز حمله می‌کنند.
    در این میان دولت پاکستان، یا دست‌کم بخش‌هایی در حکومت عزم لازم را برای سرکوب این گروه‌های فرقه‌گرا ندارند و همین سیاست کج‌دار و مریز بر گستاخی این گروه‌های جنایت‌کار افزوده است.
    جلیل حسنی

     

    جنایات وهابیت

    شیعه و سنی برادر اند

    جنایات داعشاتحاد کفر و وهابیت علیه اسلام

    منبع: http://jomhourieslami.net/paper/index.php?year=1393&month=11&day=12&category=16



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: یکشنبه 93/11/12::: ساعت 8:42 صبح

    http://kabul3.persiangig.com/5x6psb7.gif

    انتقاد شورای ولایتی غزنی از بی توجهی دولت به قیام کنندگان مردمی علیه طالبان
    تاریخ انتشار : شنبه 11 دلو 1393 ساعت 10:09
     بی توجهی به قیام کنندگان مردمی در غزنی باعث شده تا طالبان نسبت نیروهای مردمی دست بالاتری داشته باشند و همیشه از آنان قربانی بگیرند.
    به گزارش خبرگزاری آوا، عبدالباری شیلگری؛ نماینده مردم ولسوالی اندر غزنی در شورای ولایتی با اشاره به حمله مرگ بار اخیر طالبان بر یک مرکز قیام کنندگان مردمی در این ولسوالی که منجر به کشته و زخمی شدن 17 تن از آنها گردید، گفت: در صورتیکه دولت با قیام کنندگان مردمی علیه طالبان همکاری کامل نماید از چنین رویداد های خونباری جلو گیری می شود.
    وی افزود: قیام کنندگان افراد مردمی هستند که از نظام و رهبری خوب برخوردار نمی باشند اگر دولت اینها را درست رهبری می کرد هر گز چنین رویداد خونباری رخ نمی داد.
    نماینده مردم ولسوالی اندر در شورای ولایتی غزنی وضعیت امنیتی این ولسوالی را نگران کننده خواند و گفت: یکی از عوامل بروز نا امنی ها و پیش آمدهای امنیتی در ولسوالی اندر، بی توجهی دولت به این ولسوالی می باشد.

    وی افزود: هفتاد تن از نیروهای پولیس ولسوالی اندر غزنی در مرکز این ولایت خدمتی توظیف شده است. به عقیده‎ی شیلگری این موضوع بی عدالتی در رابطه با ولسوالی اندر می باشد.
    وی از مقام های مسوول خواست که به آن توجه بیشتری داشته باشند.

    شفیق ننگ؛ سخنگوی والی غزنی با رد این اظهارات به خبرگزاری آوا، گفت: دولت با قیام کنندگان مردمی در ولایت غزنی همکاری همه جانبه دارد و به این افرد مانند دیگر بخش های امنیتی رسیدگی می نماید.
    سخنگوی والی غزنی نقش قیام کنندگان مردمی را در تامین امنیت این ولایت، موثر خواند و گفت: قیام کنندگان با دیگر بخش های امنیتی در هماهنگی کامل به سر می برند.
    وی افزود: در حمله اخیر طالبان بر یک مرکز قیام کنندگان در اندر پولیس از مرکز ولسوالی به کمک آنان شتافتند و توانستند که 7 تن از طالبان را در این جنگ به هلاکت برسانند.

    مسولان غزنی با ابراز نگرانی از عملیات دو شب گذشته طالبان بر مرکز قیام کنندگان در ولسوالی اندر اظهار داشتند: در این حمله 11 قیام کننده کشته و 6 تن دیگر زخمی شدند.
    به گفته‎ی آنان این حمله توسط عوامل نفوذی طالبان که قبلا در این پوسته رخنه کرده بود، سازمان دهی شده بود.
    قیام های مردمی علیه طالبان چهار سال قبل، برای اولین بار از قریه موسوم به صاحب خان ولسوالی اندر غزنی آغاز شد.
    قیام کنندگان اندر در وهله اول توانستند بخش هایی از ولسوالی شان را از دست طالبان آزاد کنند. چند ماه بعد از آغاز این قیام شماری از مقامهای بلند رتبه دولتی از جمله اسدالله خالد رئیس وقت امنیت ملی وقت کشور به قیام دخالت نموده و مدیریت آنرا به عهده گرفت، آنان تلاش داشتند، این قیام را فراتر از ولسوالی اندر بکشانند، چنانچه در ولسوالی های قرباغ و مقر غزنی حرکت های مردمی کماکان آغاز شد ولی پس از اندک زمانی، بدون کدام دستاورد و پس از قتل چند قیام کننده این حرکت ها متوقف گردید.

    پس از مدتی شماری از قیام کنندگان اندر، جذب پولیس محلی شده و یونیفورم پوشیدند و شماری دیگر شان هنوز هم تحت نام قیام کنندگان مردمی علیه طالبان می جنگند.
    انجنیرلطف الله یک تن از فرماندهان قیام اندر هم اکنون به عنوان فرمانده پولیس ولسوالی اندر به کار گماشته شده است.
    منبع: http://www.avapress.com/vdcbz0b89rhbg8p.uiur.html


  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: شنبه 93/11/11::: ساعت 3:41 عصر

    پارلمان چه کسانی را فیلتر کرد؟
    تاریخ انتشار : پنجشنبه 9 دلو 1393 ساعت 18:07

    از میان 10 نامزدوزیر رد شده از سوی مجلس نمایندگان، 5 تن آنها از سوی تیم رئیس جمهور و 5 تن آنها از سوی تیم رئیس اجرایی معرفی شده بودند.

    براساس توافقنامه دولت وحدت ملی که در پی انتخابات به دست آمد، هر دو تیم در کابینه به صورت "مساویانه" سهم خواهند داشت. بعدا در نتیجه مذاکرات دو تیم توافق صورت گرفت که از مجموع 25 وزارت، 13 وزیر را تیم آقای غنی و 12 وزیر را تیم آقای عبدالله معرفی کنند.

    آقایان غنی و عبدالله پس از سه و نیم ماه تشکیل دولت وحدت ملی و بحث‌ بر سر رعایت اصل تخصص، توازن قومی و توازن سیاسی، 16 روز پیش کابینه دولت وحدت ملی را اعلام کردند.
    مجلس نمایندگان روز چهارشنبه هر سه نامزدوزیر هزاره و هر دو نامزدوزیر ازبک را رد کرد. همچنین تنها نامزدوزیر زن نیز از سوی مجلس رد شد.

    بیشتر نامزدانی ‌که از سوی مجلس رد شدند، چهره ‌های جوان بودند. آقایان غنی و عبدالله در جریان مبارزات انتخاباتی خود وعده داده بودند که حضور جوانان در کابینه را افزایش خواهند داد.
    به این ترتیب به باور ناظران و کارشناسان مسایل سیاسی و پارلمانی، اقدام روز چهارشنبه پارلمان از سوی طیف وسیعی از مردم افغانستان، با واکنش منفی همراه شد.

    به باور اغلب ناظران، مجلس در رای گیری روز چهارشنبه آشکارا نشان داد که هنوز از لاک قومیت بیرون نیامده و متاسفانه معیارهای برخورد با مسایل کلان ملی در نزد نمایندگان شورای ملی، هنوز هم بر پایه الگوهای منحط و سخیف قومی و تباری استوار است.

    یکی از مهم ترین عوامل این نتیجه گیری از سوی بخش وسیعی از مردم افغانستان و همچنین اغلب ناظران و کارشناسان، افزون بر دست چین شدن مهره های وابسته به اقلیت های قومی در ترکیب کابینه وحدت ملی، این بود که نامزدوزرایی که از سوی مجلس نمایندگان رد شدند، هم ایده های تازه ای برای سمت های اجرایی ارائه کرده بودند و هم از اهلیت، توانایی، سواد، تحصیلات عالی و تخصصی و تجربه کاری خوبی برخوردار بودند و از همه مهم تر اینکه آنها هیچ گونه آلایشی در فساد و اختلاس، دست کم در مقیاسی که دیگر افراد ممکن است داشته باشند نداشتند.

    بنابراین، رد این چهره ها، تنها می تواند دلایل قومی داشته باشد و این متاسفانه نشان می دهد که هنوز شورای ملی را کسانی در گرو خود دارند که به مسایل ملی، نگاه غیر ملی و قوم گرایانه دارند.

    مثلا در مورد نامزد وزارت تحصیلات عالی، این انتظار وجود داشت که با حداقل آرای مثبت، رد شود یا نامزد وزارت زنان که از همان ابتدا با طرح اما و اگرهایی در خصوص تحصیلات و اسناد تحصیلی وی، از سوی نمایندگان از فهرست کابینه رد شد و به همین گونه، وزرای دیگری که به دلیل داشتن تابعیت دوگانه و عدم اقدام به ترک آن، از لیست کابینه حذف شدند؛ اما نامزدوزرایی که روز چهارشنبه از مجلس رای منفی گرفتند، همه معیارهای مورد نظر را دارا بودند.

    آنها همچنین برنامه های جامع، عملی و بلندمدتی را نیز ارائه کرده بودند؛ اما چون هزاره و ازبک بودند رد شدند و شمار نمایندگان هزاره و ازبک هم طبیعتا از نظر ترکیب قومی ولسی جرگه، به اندازه ای نیست که بتوانند به تنهایی وزرای معرفی شده از این دو قوم را به سمت های مورد نظر برگزینند!
    با وجود آنکه این غیر قابل انکار و کاملا قابل انتظار است که صلاحیت اصلی شورای ملی و مجلس نمایندگان، رد یا تایید نامزدوزرای معرفی شده براساس معیارهایی است که هر نماینده برای خود دارد؛ اما این هرگز بدین معنا نیست که نمایندگان، همچنین حق داشته باشند براساس دیدگاه های قومی، نامزدوزیری را رد یا تایید کنند؛ اما این اتفاق متاسفانه هم در دوره های گذشته و هم در دوره کنونی افتاد و این عمیقا ناامیدکننده و مایه تاسف فراوان است.
    با این حال، باید یادآور شد که برخورد دیروز، درسی خوب و عبرت آموز برای کسانی بود که از درون اقوام، بر علیه همدیگر پرونده سازی می کنند و تقسیم بندی های منحط و مبتذل قومی را به اندازه ای تنگ و محدود می کنند که با برجسته کردن تفاوت های کوچک، اشتراکات بزرگ را نادیده می گیرند.
    آنها باید یاد بگیرند که نتیجه و ثمره «خودزنی»های درون قومی را چه کسانی می برند!

    منبع: http://www.avapress.com/vdcftvdytw6dxya.igiw.html



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: شنبه 93/11/11::: ساعت 3:40 عصر

    طالبان، سرکرده داعش در افغانستان را دستگیر کرد
    تاریخ انتشار : شنبه 11 دلو 1393 ساعت 14:27
    سرکرده داعش در افغانستان به همراه 45 تن دیگر در جنوب کشور به دست طالبان گرفتار شدند.
    به گزارش خبرگزاری آوا به نقل از منابع خبری، ملا عبد الرؤوف کاظم سرکرده داعش در افعانستان همراه با چهل و پنج نفر از طرفدارانش در منطقه کجکی در ولایت هلمند، بازداشت شدند.
    طالبان این افراد را به "فعالیت ضد طالبانی" متهم کرده است.
    عبدالرؤوف کاظم پیش از این از فرماندهان طالبان بود اما بعد اعلام کرد که با داعش بیعت کرده است.
    عبدالرؤوف برای جذب نیرو به هوادارانش می گفت که "ملا عمر" سرکرده طالبان دیگر وجود ندارد و باید از وی پیروی کنند.
    طالبان هنوز موضع خود را درباره این مسأله اعلام نکرده است.
    وی مردم را در منطقه کجکی هلمند به زور وادار می کرد به داعش بپیوندند.
    ابوبکر البغدادی سرکرده داعش، ملا عمر سرکرده طالبان را فردی سرکش و بی اعتبار توصیف کرده است.
    منبع: http://www.avapress.com/vdcf1vdyyw6dxya.igiw.html


  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: شنبه 93/11/11::: ساعت 3:36 عصر

    قرار اظهارات شخصیت های سیاسی و رسانه ها، دیگر طالبان مهره های از کار افتاده بحساب می روند و تاریخ مصرفشان تمام است. طالب در افغانستان از منظر سیاسی و اجتماعی از اول هم به یکی از قبایل مربوط به قوم پشتون تاپه خورد و داعیه امارت به خلافت ملا عمر پاه در تحولات افغانستان گذاشت و بعد به بن بست انجامید و امروز بیشترین مردم ناراضی را در جنوب کشور دارد و دیگرطالبان انگیزه برای تحرک محور سیاسی و اجتماعی محسوب نمی گردند و جذبه ای برای حامیان خارجی نیز ندارند.

    ابوبکر البغدادی خلافت را در جغرافیایی شبه جزیره عرب شکل داد و دولت اسلامی که همانا خلافت اسلامی باشد را زیر چتر استخبارات منطقه و غرب احراز نموده و اعلام نمود که هر مسلمان باید به خلافت بپیوندد و حیات بدون خلافت ارتداد است. اینکه عربستان سعودی، یمن و چند شیخ نشین دیگر + ترکیه و غرب = اجماع استخباراتی که مناسبات پیچیده استخباراتی دوران جنگ سرد را به شکل از اشکال در برابر کشورهای روسیه، چین، ایران، آسیای میانه و سوریه دوباره بازسازی و احیا نموده و به شکل گسترده ترو افراطی تر آن وارد بازی شده است.

    حامیان داعش دو پر تبلیغاتی یعنی نکات افراطی این گروه را بعنوان ناقضان حقوق بشر و کنوانسیون های بین المللی برجسته ساخته تا به این ترتیب اتهام همکاری با این گروه را رفع کرده باشند یعنی فاصله خود را با این گروه حفظ نمایند و از طرفی دولت ها و شخصیت های مخالف خلافت که در اصل در تضاد با منافع یکی از اعضای اجماع استخباراتی است را ضعیف و فاقد اقتدار نشان داده و در آخر کار ناقضان حقوق بشر را قهار و قویتر از دشمنانش معرفی نموده و مخالفان خلافت را ضعیف و عامل ایجاد خیزش بنام داعش تعریف نموده وبه نحوی این گروه که همانا اجماع استخباراتی است را برای اهداف بزرگتر سمت سو بخشیدند.

    این گروه مساله فلسطین را موضوع ارضی دانسته و از دخالت در آن میپرهیزند و مشکل اصلی امت اسلامی را عدم موجودیت خلافت اسلامی دانسته و درتلاش اند که عسکر گیری را از کشور های اروپایی و غربی که رو به اتمام است را تغییر داده و این بار جنوب آسیا و مناطق که برای بدست آوردن اهداف اجماع استخباراتی مساعد می باشد را متحول سازند.

    هرچند پاکستان در همان اوایل یورش داعش در عراق، همکاری نموده و یک تعداد از اجیران را که از مناطق وزیرستان بسیج کرده بود را به حمایت از داعش به جبهات عراق فرستاد که در صفحات تلویزیون نیز نوع پوشش پکول های شان مشخص بود. اجماع استخبارتی بالای پاکستان فشار آورده و پاکستان را وادار به تضعیف طالبان نموده که البته پاکستان هیچگاهی دست به نابودی طالبان نخواهد زد و ممکن طالبان را پاکسازی نموده و داعش را جایگزین نماید.

    پاکستانی ها تصمیم دارند حضور فیزیکی طالبان را با تشکیلات آنها از بین برده و به داعش بدین ترتیب کنار آمده اند که همکاری صد در صد اما پایگاه و حضور داعش در پاکستان ممنوع است و باید داعش پایگاه و حضور فیزیکی اش را در افغانستان به نمایش گذارد. بدین ترتیب تمام عرب ها، ازبک ها و شاخه های فعال القاعده، طالبان پاکستانی مخالف دولت پاکستان (حکیم الله محسود) و طالبان افغانی دو طرف مرز با ابوبکر البغدادی بیعت نموده و بیرق سفید را با بیرق سیاه تعویض نمودند، همچنان در بلوچستان و تربت جام ایران نیز حرکات مشابه شروع شده است.

    نکته جالب داعش این است که البغدادی اسامه را منحرف و ملا عمر را گمراه می خواند و از طرفی داعش با افکار وهابی افراطی پیروان مذهب حنفی و شیعه را گمراه تلقی می کنند و عملا در نقاط از ولایاتی کنر و هلمند روی موضوعات مذهبی و عرف های مروج درمنطقه برخورد کرده اند و رفتگان بعد از دوره خلافت بغداد تا کنون را مرتد می شمارند. خلافت اسلامی ملا مسلم دوست را به صفت امیر خود در افغانستان تعیین نمود اما بعد روی ملا مسلم دوست تجدید نظر نموده و توجیه آن این که ملا مسلم دوست از قوم پشتون است و درحال حاضر فردی دیگر را تعیین نموده اند که نام وی حافظ سعید است و معاون بخش نظامی وی بنام محمد نعیم از قوم غیرپشتون افغانستان را نیز گماشته اند تا بعد فرا قومی این گروه تضمین گردد.

    اینبار گفته می شود داعش پایگاه هایی در جنوب و شمال ایجاد کرده و به تبلیغات گسترده دست زده اند و مصروف عسکرگیری و آموزش نظامی می باشند. در شهرهای بزرگ مثل هرات، قندهار، جلال آباد و... احزاب و فرقه های متعدد تحت عنوان تبلیغی، حزب التحریر و...از چند سال بدین سو فعالیت دارند و بیشتر روی قشر جوان که اکثرا بیکار، لیسانس های سرخورده و آنهایی که از نبود عدالت رنج می برند و یاهم فقیر،کار نموده و سازماندهی منظم میان این گروه ها را شکل داده اند.

    گفته می شود این گروه با الهام از فتوحات قبلی ایشان در عراق در افغانستان نیز آماده می شوند تا دست به حملات جبه ای بزنند و شهرهای عمده که در تیررس شان قرار دارد را از اداره حکومت خارج نمایند و اینکه در درازمدت حلقه تحریم جمهوری اسلامی را تنگتر و تیر رس حریم خلوت روسیه که کشورهای آسیای میانه است را نشانه بگیرند.

    اینبار بازی به مراتب بزرگتر از پروژه طالب آغاز گردیده و درحقیقت روند دوم بازی آغاز شده است.

    اگر به سفرهای رییس ستاد ارتش و رییس آی اس آی پاکستان به افغانستان و همچنان سفر رییس جمهور به پاکستان و به این ترتیب اظهارات پوتین در مورد فعالیت های داعش در افغانستان را دقت داشته باشید به نحوی خطر فعالیت های داعش در افغانستان را نمی توان نادیده گرفت. حالا محمد اسماعیل خان نیز صدای پای داعش را احساس کرده و تلاش می کند مانند جنرال دوستم معاون اول رییس جمهور جواز استفاده از سلاح را به نحوی از دولت بدست آورد هر چند مبارزه با داعش کار به مراتب بزرگتر از توان اسمعیل خان و امثالهم است.

    در مملکت که گرفتن قدرت، توزیع قدرت، تحمیل قدرت و درمجموع مشروعیت قدرت چالش زا باشد، فقر، بیکاری، بی عدالتی، تبعیض درپروژه های انکشافی و صد ها موارد دیگر وجود داشته باشد از یک روشنفکر، چپی، مجاهد، طالب و 50 تابعیته بعید نیست که داعش بسازد.

    در این صورت داعش ضمن اینکه بازی پیچیده اجماع استخباراتی است اما بیشتر از نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور ها آب خورده و تغذیه می شود.

    با در نظر داشت این اوضاع برای همه و بخصوص دولت مردان، جامعه مدنی و تمام شهروندان کشور لازم است که چشم باز کنند و نگاه خود به قضایا را جدی بگیرند!


    احمد سعیدی



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: شنبه 93/11/11::: ساعت 3:28 عصر

    نفوذ گروه داعش به افغانستان بسیاری از مسوولین و مردم را نگران کرده است. نگران از اینکه آیا نیروهای امنیتی ما توان مقابله با گروه داعش را خواهند داشت؟ آمریکا چه نقشی در مقابله با گروه داعش که تهدیدی برای افغانستان است را بازی خواهد کرد و منشا اصلی گروه داعش کجا است؟

    احمد سعیدی آگاه امور سیاسی در برنامه «کنکاش» گفت: حضور داعش در افغانستان، حرف تازه ای نیست. این زمینه سازی از چند سال قبل به نحوی سازمان دهی می شد. عبدالرحیم مسلم دوست، کسی که از ولایت ننگرهار است در گوانتانامو زندانی بود، از آنجا رها شد و به افغانستان آمد و حالا در کنر به داعش پیوسته است. عبدالرووف هم در گونتانامو زندانی بود بعد از رها شدن به هلمند آمد و داعشی شد. ملا شاه محمد کسی که با ابوبکر بغدادی دوست شد و حال مسوولیت گروه داعش هرات را به دست دارد. این رهبران داعشی اینگونه به وجود آمده اند، به این معنا است که داعش از قدرت برتر جهان یعنی آمریکا به وجود آمده است.

    وی دیگر طالبان را پاسخگوی انجام اهداف آمریکایی ها نمی داند و می افزاید: در حال حاضر امکانات مالی طالبان افغانی کم شده است. ارزش ها و معیارهایی که دنیا به خاطرش از آن ها حمایت می کردند وجود ندارد. کشورهای خلیجی و سرمایه دارهای عربی حال به داعش کمک می کنند. داعش از سوی آمریکایی ها رها و آورده شده اند. این پروژه پروژه کلانی است. طالبان عمرشان به سر رسیده است. در این میان، افرادی از آنها که به داعش می پیوندند مشکلی ندارند و کسانی که آن را قبول نمی کنند و بر وفا به ملا عمر پافشاری می کنند گردنشان توسط داعش زده می شود.

    سعیدی پروژه داعش را پروژه ای درازمدت ارزیابی کرد و گفت: در سالی که در پیش رو داریم داعش نه تنها در افغانستان خواهد بود بلکه در کشورهای آسیای میانه نیز حضور خواهد داشت. آمریکایی ها علاقه دارند که مشکل در آسیای میانه رنگ و روغن بیشتری بگیرد ولی آمریکایی ها و ایران نزدیک می شوند چون آمریکا نمی خواهد با دو جبهه بجنگد بعد از این باید هم با ایران بجنگد و هم با آسیای میانه. باراک اوباما می گوید که ما با داعش می جنگیم ولی چندین سال را دربر خواهد گرفت. ده یا پانزده سال را در برخواهد گرفت تا آنها از بین بروند. این حرف به این معنا است که این پروژه ده سال دیگر نیز بر سر کار است.

    وی ادامه داد: دنیای غرب در افغانستان و منطقه، اهداف و استراتژی های بلند مدتی دارد که تا هنور تطبیق نشده است. بنابر این حضور داعش، جنگ دراین منطقه و نا آرامی ها که در قدم اول باید به کشورهای آسیای میانه برود اهداف درازمدت هستند. در این میان چین هم کوشش می کند که در افغانستان جای پایی پیدا کند اما آمریکا به حضور همه جانبه چین در اینجا راضی نیست. به این ترتیب این بازی سالهای دیگری هم دوام پیدا می کند تا استراتژی های بلند مدت آنها تحقق پیدا کند.

    سعیدی در ارتباط با کشورهای تامین کننده مالی داعش گفت: در اکثر قضایای افغانستان و منطقه طراح، آمریکا بوده است کمک مالی را سعودی و کشورهای خلیج کرده و تطبیق کننده آن پاکستان بوده است.

    وی افزود: از نگاه اقتصادی داعش در حال حاضر تامین شده است. چاه های نفت را در اختیار دارد. پول فراوانی دارد. داعش به کوچکترین نفرش 500 دالر معاش می دهد ولی طالبان نمی توانست این مقدار را به نیروهای خود بدهد.

    سعیدی در پایان گفت: گروه هایی، کم کم به داعش می پیوندند و تا آخر فصل زمستان و آغاز بهار جنگها شدید نخواهد شد. اگر غفلت کنیم، پیشاپیش چاره جویی نکنیم و به این امید باشیم که نیروهای ما قوی تر از داعش هست در بهارسال آینده مشکلات زیادی با داعش خواهیم داشت.

    منبع: http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=88362

     



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: شنبه 93/11/11::: ساعت 3:26 عصر

    <      1   2   3   4      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 202
    بازدید دیروز: 38
    کل بازدید :651483
    >> درباره وبلاگ <<
    صلح طلبان افغانستان
    انجمن صلح طلبان افغانستان
    پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>دسته بندی یادداشت ها<<
    افغانستان[23] . افغانستان و توسعه[19] . پارلمان[9] . غزنی[8] . طالبان[7] . مناسبت‏ها[6] . یادداشت‏های متفرقه[6] . وهابیت[5] . هزاره[5] . پاکستان[5] . امام علی[5] . جنگ[5] . اسلام[4] . انتخابات[4] . هزاره ها[4] . صلح[4] . قرآن[4] . دین[3] . امنیت[3] . تبعیض قومی[3] . تصاویر[2] . بهسود[2] . بیکاری[2] . خشونت[2] . آمریکا[2] . عربستان[2] . دانلود[2] . علی[2] . عید[2] . کابل[2] . کوچی[2] . کوچی‏ها . مجلس . محقق کابلی . معرفی کتاب . کتاب . کدجاوا . کراچی . کشتار شیعیان . والی . وبلاگ . وحدت . مهاجرین افغان . مهدی . میلاد پیامبر . ناامنی . نرم افزار . نقد کتاب . دانلود = کتاب . دعا . غزنی، تاریخچه . فقر و بیکاری . قالب . قالب رایگان . قالب وبلاگ . عکس . عکس از غزنی . عکس و تصویر . علم . رمضان . سایت . سرعت انترنت . سیاست دوگانه . شمشیر . شهید مزاری . اخلاق . ازبک ها . امریکا . افغانها . امام حسن مجتبی . امام حسین ع . امام رضا ع . امام صادق ع . انیمیشن . بازار غزنی . پشتون . پشتونها . پیام . تاجیک . داتلود . دانش . جنگ داخلی . حقوق بشر در افغانستان . حکمتیار . تظاهرات . تفرقه گرایی . تفرقه و نفاق! . جنایات . جنایات وهابیت . تجاوز . تربیت . ترور . قندهار . قوم گرایی . کوچی .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    صلح طلبان افغانستان

    >> سایت های افغانستان<<
    قرآن کریم دانلود قرآن
    نوشته های پیشین وبلاگ
    بدنبال آرامش
    مجله مینه - پشتو
    شورای جهانی هزاره
    پایگاه‏های اطلاع رسانی مراجع تقلید
    آیت الله محقق کابلی
    زبان انگلیسی یاد بگیریم
    علیجان زاهدی غزنوی
    کودکان افغان عکس و تصویر
    سلامت روان فرزندان
    نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
    آیت الله محقق کابلی
    حزب وحدت
    سایت شهید مزاری
    سایت دانشگاه کاتب هزاره
    سایت آیت الله محسنی
    سایت ریاست جمهوری افغانستان

    تاجیک مدیا
    متن کامل قرآن کریم - دانلود
    موسیقی افغانی برای وبلاگ
    کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
    مجمع علمی فرهنگی نور
    سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
    وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتون‏های شیعه
    سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
    جمهوری سکوت
    معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
    پیوندهای فرهنگی مذهبی
    شریف حبیبی
    از غزنی / واسع هیله من
    آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
    سایت جنبش ملی افغانستان
    اندیشه مثبت
    افغانستان پس از جنگ
    تاجیک مدیا
    سادات افغانستان
    وبلاگ حقوقی صارم
    لینکستان وبلاگهای افغانستانی
    سایت گشایش
    سایت غرجستان
    سایت طلوع فجر
    آموزش زبان انگلیسی
    هفته نامه نىای غؤنه
    غرجستان
    تاجیک مدیا
    قلم بیقرار
    خبرنامه علودانی
    هزاره پیوند
    خبرهای تازه از علودانی
    وطندار
    کودکان وطن
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    روزنه امید
    برگ سبز - محمد رحمتی
    ناهور - خوات
    رو به فردا
    درد دلهای یک باچه مهاجر
    محمد شفق خواتی
    استاد علیزاده مالستانی
    مدرسه محمدیه غزنی
    مردم مالستان
    وحدت نیوز
    نگاه فردا
    سروش صبا
    هم صنفی
    در رثای بابه مزاری
    مجله اخوت
    هزاره پیوند
    حزب وحدت
    صادقی نیلی
    هیله من غزنوی
    علودانی
    مشفق
    بشیر احمدی
    خوات آنلاین
    قلم بیقرار
    کودکان افغانستان
    جامعه اسلامی علودانی
    محمد صابری شملتو
    جامعه نو شوکت علی محمدی
    جمهوری سکوت
    ابرار
    دورتر از چشم اقیانوس
    شریف سعیدی
    نقش والدین در سلامن روان فرزندان
    وحدت نیوز
    مدرسه علمیه محمدیه
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    حوات زیبا
    خوات دانلود
    رو به فردا

    >>طراح قالب<<
    زمستان 93 - صلح طلبان افغانستان
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

     

    انجمن طالبان صلح و امنیت در افغانستان

    تصویر ثابت

    <bgsound src="http://kabul3.persiangig.com/audio/12%20watan_eshq_tu.mp3" loop="infinite">