عالمان دین به داد اسلام برسند!

انسان‌های زیادی هر روز و هر هفته در عراق کشته می‌شوند، در عاشورای امسال چون سال‌های گذشته، در کراچی و مظفرآباد پاکستان، عزادارن حسینی، هدف بمب‌گذار انتحاری قرار گرفتند، در افغانستان در زمان حاکمیت امیر عبد الرحمن خان، به کمک فتوای ملاهای که صرف میر ناخوانده فتوا می‌دادند، 62% مردم هزاره قتل عام شد و در افشار توسط سیافی‌ها و بعد در زمان طالب‌ها به صورت دسته‌جمعی تعدادی بیشماری به قتل رسیدند، عمق فاجعه به حدی است که نتوان گوشه‌ای از آن را به تصویر کشید و اگر خداوند تمام کشور را به خاطر گناهانی که انجام شده، یکباره زیر و رو کند، باز هم عذابی است کمتر از استحقاق! اما خداوند بخشنده است و توبه‌پذیر و مهلت دهنده! شیعیان یمن حقوق انسانی و بشری شان را از دولت متبوع شان مطالبه می‌کنند، در پاسخ با بمب‌های فسفری ارتش عربستان سعودی مواجه می‌گردند!.

این اتفاقات ناگوار و حوادث غمبار در جهان اسلام، به صورت تصادفی و اتفاقی رخ نمی‌دهد تا بتوان از کنار آن به سادگی گذشت، در دنیای امروز برای جلوگبری از وقوع حوادث طبیعی چون زلزله، سیل، طوفان و ...، به دنبال راه چاره می‌گردند و بشر در این راه به موفقیت‌های بی‌شماری نائل گشته است، ساختمان‌ها و زیر ساخت‌ها را مقاوم سازی می‌کنند، دستگاه‌های پیش‌بینی کننده وقایع را تولید کرده و در هر منطقه ایستگا‌ه‌های آتش‌نشانی به وجود می‌آورند و ....

 چاره‌جویی برای حوادث خونبار مذهبی که مرگبارتر از حوادث طبیعی است و اثرات زیانبار و غیر قابل جبران دارد، یک ضرورت فوری است که نیاز به نصب ایستگاه آتش‌نشانی و گروه نجات، در هر محله از محلات مسلمانان دارد. این‌گونه حوادث، اروپای قرون وسطی را به زانو درآورد و در نتیجه‌ی خشونت و نارسایی مفاهیم کلیسا، مردم از سیطره‌ی کلیسای کاتولیک و پاپ‌های بهشت فروش برای همیشه رهایی یافتند و مسأله به این‌جا ختم نشد که «خدا نیز از زندگی آنان حذف شد!» عین این واقعه در جهان اسلام در انتظار وقوع است، که اگر غفلتی صورت گیرد و متولیان دین، راه علاجی پیدا نکنند و مسلمانان را از بار این مصایب که خود به وجود آورده‌اند، رها نسازند باید منتظر تمام پیامدها باشند و به زودی شاهد بروز جوامعی جدیدی از مسلمانان باشند که خدا در آن وجود نداشته باشد و به یقین گناه بی‌دینی و خدازدایی عامه مردم و به خصوص قشر جوان به عهده همین مفتیان خواهد بود.

جهان کفر، تکفیر و جهل وبی‌سوادی سه عامل اختلاف

1-         بی‌تردید در ایجاد اختلافات مذهبی، آمریکا، انگلیس و اسرائیل، نقش بزرگی ایفا می‌کنند، آنان نمی‌خواهند مسلمانان حتی در گوشه‌ی دور افتاده‌ی از جهان اسلام، مسلمانان آرامش داشته باشند مگر این که مزدور و تابع صد در صد باشند، امریکا دوست بى اعتبار، مغرض و بى مروت است و دشمن آشتى ناپذیر اسلام و مسلمانان . کسانیکه بر دوستى امریکا اعتماد می‌کنند، یا بسیارکودن اند و یا در قلب شان ذره اى از ایمان وجود ندارد، امریکا مزدور می پسندد نه دوست و رفیق، مزدوریکه براى تأمین منافع امریکا به قربانى کردن خود و کشورش آماده باشد.[1]

آنان دشمن مسلمانان اند و از دشمن انتظاری جز این نیست، با بیداری و هشیاری مسلمانان می‌شود توطئه جهان کفر را خنثی و نقش بر آب کرد که این بیداری و هشیاری را باید عالمان دلسوز به اسلام و مسلمین، اعم از شیعه و سنی، ایجاد کنند.

2-     عامل دوم وهابیت است، مذهبی نوظهور که جز خودش تمام فرق اسلامی را مردود دانسته و تکفیر می‌کنند. ملاهای وهابی که از نعمت دلارهای نفتی و درآمدهای ملیارد دلاری «حج و زیارت» برخوردار بوده به «اکل المال بالباطل» مستانه مشغول اند و در طول زندگی نه طعم فقر دیده‌اند و نه زحمت جبهه و جنگ کشیده‌اند، زندگی مرفه و بیمه شده، با زیبا رویانی چند (2-3-4) در آغوش!، ‍‍‍‍]چشم حسود کور، چون هم نفت و هم درآمد حج مال خالص شان است و جز برای ساختن بمب و تأمین بودجه انتحاریون در عراق، پاکستان و ... مورد مصرف ندارد!!!] به تکفیر مشغول اند و کار شان شده صدور فتوای قتل مسلمانان در پاکستان، سومالی، یمن و هر کجای که جهل و حماقت در آن‌جا بازار دارد و متاع و کالای ملای وهابی خریدار!

3-    عامل سوم آخوندهای بی‌سواد و جاهل شیعه و سنی است که تا پنج سوره و پنج‌کتاب را خواند، صرف میر ناخوانده، به فتوادادن می‌پردازند، و به فحش و لعن به صحابه (رض) یا اهلبیت (ع) می‌پردازند و به امید ثواب بیشتر، آتش افروزی می‌کنند، که متأسفانه این گونه آخوندها در کشورهای اسلامی خیلی فروان اند و در فتوا دادن‌ها هیج ضابطه و قانونی برای شان وجود ندارد، ملانمایان بی‌سواد شیعه، بهانه به دست «تکفیری‌ها» می‌دهند و بیگناهانی زیادی را هر از گاهی به مسلخ می‌فرستند، و تلاش‌های فراوانی را که امام خمینی (ره)، رهبری، مراجع عظام و علمای دلسوز و دردمند، در راستای تقریب مذاهب و وحدت امت اسلامی انجام داده و می‌دهند، بی‌اثر می‌سازند.

مولوی‌های سنی هم در خیلی مورد دیده شده که به تحریک احساسات مردم پرداخته‌اند، و توده عوام را که حرف ملا را مساوی با وحی منزل از جانب خداوند می‌دانند، اغفال نموده اختلافات را شدت می‌بخشند، این در حالی است که شیخ محمد شلتوت رییس سایق دانشگاه الازهر مصر فتوای جواز عمل به مذهب تشیع را داده است:

1. اسلام بر هیچ یک از پیروان خود، متابعت مذاهب معینی را واجب ننموده است؛ بلکه می‌گوییم که هر مسلمانی حق دارد، در ابتدای هر کار، مذهبی از مذاهبی را که به طور صحیح نقل شده و احکام آن در کتاب‌های مخصوص به خودش جمع‌آوری شده پیروی کند و هرکسی که مقلد یکی از مذاهب شده است، می‌تواند به مذهب دیگری (هر مذهبی که باشد) عدول کند و هیج منعی برای او وجود ندارد.

2. مذهب جعفری، مشهور به مذهب شیعه امامیه اثناعشریه، مذهبی است که تعبد به آن مانند سایر مذاهب اهل سنت، شرعاٌ جایز است. پس سزوار است که مسلمانان این موضوع را بشناسند و از تعصب ناروا برای مذاهب معینی خود را خلاص کنند. نه دین خدا و نه شریعت او، تابع مذهب خاصی یا مخصوص به آن نیست. همه مجتهد اند و قبول شده نزد خداوند. برای کسی که به مرتبه اجتهاد نرسیده، تقلید از آنان، (همه مذاهب اسلامی) و پیروی از آنچه در فقه خود تقریر کرده‌اند، جایز است و این در حکم فرقی میان عبادات و معاملات نیست.      (امضای شیخ شلتوت)[2]

سنیان نباید به اهل‌بیت پیغمبر و ائمه دوازده گانه(ع) بی‌مهری نشان دهند و از ذکر فضایل و مناقب آنان ناراحت شوند، وهابی‌ها امروز حتی در توهین به آن‌ها قلم فرسایی می‌کنند و به طور نمونه به کتاب الشیعه و السنه و امثال آن مراجعه نمود، در حالی که محبت اهل‌بیت پیغمبر را دانشمندان اهل‌سنت به طور اجماع، واجب می‌دانند. اما بعضی‌ها دفاع از یزید و شمر و امثال آن‌ها کتاب نوشته‌اند، بعضی‌ها می‌گویند: حضرت حسین به شمشیر جدش کشته شده است (نعوذ بالله).

شیعیان هم نباید به خلفای راشدین بدگویی کنند که یکی از آثار این بدگویی، رواج کینه و عداوت بین مسلمانان است و مداخله بیگانگان. بنده دشنام دادن به خلفای راشدین را در این‌جا برای همه شیعیان حرام اعلان می‌کنم و در این حکم تنها من نیستم و بسیاری از دانشمندان شیعه آن را قبول دارند.[3]

و السلام علیکم و علی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه