فرزندان ولایات جنوب وشرق کشور متاسفانه در این نه سال بوی صلح به مشام شان نرسیده وشاید در بعضی قرا وقصبات تا هنوز گشت وگذار طالبان تز بدوی تشکیل امارت اسلامی قطع نشده باشد. اما ولایات اند که از بدوی تاسیس اداره موقت وشکست امارت اسلامی با دولت همنوا بوده وهر نوع عملکرد خود را مطابق قانون اساسی وسایر قوانین نافذه کشور عیار ساخته ودر صورت تخلف مورد مجازات قرار گرفته اند.
غزنی از جمله ولایات که وضعیت امنیتی در آن حالت نوسان را داشته طوریکه در بعضی حالات خوب البته نه به معنی خاموش ویا آتش بس ودر موارد دیگر بشدت نا امن می شود
قبل از آغاز اصل موضوع لازم میبینم کوتاه یاد آوری در مورد ولایت غزنی داشته باشم ، این ولایت در جنوب کشور موقعیت داشته ، دارای هجده ولسوالی ویک مرکز شهری میباشد ، ولایت غزنی را شاهراه کابل - کندهار بطور نسبی بدو حصه شمال وجنوب تقسیم نموده است . که در این نوشته سعی شده تا با دید کلی وضعیت شمال وجنوب شاهراه را از لحاظ امنیتی بررسی نماید.
در ابتدا ساختار قومی جنوب:
خانواده های پشتون در جنوب شاهرا زیست داشته ، که بشترینه خانواده های ، اندر، تره کی ، خروتی و شلگری می باشند که متاسفانه همواره قربانی ناملایمات اند ، طالبان بشتر از این مناطق میتوانند بطور آسان خود را به مرکز رسانیده ودر صورت فشار به مرز خود را برسانند ، اکثر مکاتب خصوصاً مکاتب دخترانه در این مناطق از مدتی بدینسو مسدود وفرزندان شان بیشتر به مدارس دینی علم را فرامیگیرند.
طالبان با استفاده از نفوذ قومی که دارند خود در این مناطق جا زده ومحل امن برای شان بجود آمده است ، مردم محل با آنها شاید هم به جبر همکاری مستقم دارد وهیچ گاهی تا به هنوز نشده که مردم این مناطق باوجودی تا زمانیکه در شهر اند ویا هم در ولایات دیگر خود را مطیع قانون افغانستان میدانند دست به بیرون رانند ویا قطع همکاری به دهشت افگنان طالب نزده اند وشاید هم وضعیت را بنفع خود ها یافته باشند.
غزنی؛ تجربه تلخ ولایت والی ساز
محمد ضیا حسینی
در نه سال حاکمیت رییس جمهور کرزی، رهبری غزنی فراز و نشیب های زیادی را تجربه کرده است. در این نه سال، ولایت غزنی هشتمین والی را تجربه می کند. قاری بابا، حاجی اسدالله خالد، حاجی شیرعلم ابراهیمی، معراج الدین پتان، فیض الله فیضان، شیر خوستی، داکتر محمد عثمان عثمانی و اینک جنرال محمد موسی اکبر زاده کسانی اند که به حیث والی غزنی کار کرده اند. مردم غزنی با شنیدن خبر تبدیلی والی و آمدن والی جدید، بی تفاوت بودند. به سراغ هر باشنده غزنی که بروی و سوال کنی که انتظارش از والی جدید غزنی چیست، اکثرا سکوت می کنند و جواب نمی دهند. از سکوت مردم فهمیده می شود که از والیان زیاد راضی نیستند.
محمد یاسر سیرت، دانشجو در غزنی به این باور است که تبدیلی والی ها در بهبود وضعیت غزنی تاثیری ندارد: «ولایت ما مرکز آموزشی والی سازی شده است. هر والی تا کمی با این ولایت آشنا می شود، او را تبدیل می کنند. در همین ولایت کسانی هستند که هیچ کار برای مردم نمی کنند، اما آن ها از مادر رییس به دنیا آمده اند. اگر دولت می خواهد برای غزنی کار کند فکری برای تغییر بسیاری از ریاست های این ولایت بکند. از والی جدید غزنی می خواهیم که فکر مستقلانه داشته باشد، تمام ادارات غزنی را درست کنترول کند و از مقام های عالی دولت هم می خواهیم که از دخالت های واسطه گونه برای هرمقام غزنی دست بردارد».
سراج راننده در شهر غزنی امیدوار است که والی جدید برای مردم کار نماید. سراج می گوید: «ما در غزنی امنیت نداریم. اولا برای این مردم امنیت را تامین کند. بعد از آن فکری برای همین سرک ها بکند. بسیاری از سرک هایی که بیشتر از پنج کیلومتر طول ندارد و منتهی به شهر می شود، خاکه است. اگر به خواست ما موتروان ها توجه شود ما از والی جدید می خواهیم که مشکل سرک ها را حل کند. مردم را به وعده های سرخرمن بازی ندهد».
زمری که در مندوی غزنی آرد فروشی دارد، می گوید، تنها معیار والی باید کارآیی اش باشد. زمری می گوید: «مردم دو چیز از والی جدید شان می خواهند، یکی آرامی دوم آبادی».
در مجموع خواست های مردم غزنی از والی جدید، یکسان می باشد وضعیت امنیتی غزنی هر روزه بدتر می شود. ناامنی از اطراف به شهر غزنی رسیده و تدابیر امنیتی که از طرف ارگان های امنیتی گرفته می شود، زیاد تاثیر گذار نیست. نکته دوم که مردم غزنی به آن اشاره می کنند، روند کند بازسازی است. در گذشته برخی والیان غزنی مانع پروژه های بازسازی شده اند.
محمد بلاغی، یک متنفذ قومی در غزنی می گوید:"حرف مهم تر از همه این که والی جدید غزنی در جمع تیکه داران این ولایت خود را شریک نسازد. در دوره های قبلی والی صاحبان چون از زد و بندهای مردم غزنی اطلاع نداشت، به چنگال دلالان ماهر این ولایت قرار گرفته، تمام قداست های اداری و قانونی را زیر پاگذاشتند که این اسارت، والی صاحبان این ولایت را به فساد اداری آلوده کرد».
ندا حسینی یکی از دانشجویان غزنی می گوید، با این که غزنی مهد علم و فرهنگ و تمدن بوده است، اما در نه سال حضور جامعه جهانی در افغانستان، کاری برای این ولایت نشده است. به گفته او ادارات غزنی در دست حلقه ای خاص قرار دارند که هر والی با هر توانایی که به غزنی بیاید، بعد از مدت کوتاهی اسیر همین حلقه می شود و در نهایت لقب بی کفایت و بی تجربه را به خود می گیرد. ندا حسینی می گوید سبکدوش کردن برخی مسوولان غزنی، کاری است که برای بهبودی وضعیت این ولایت باید صورت گیرد. او می افزاید: «مردم آرامی و بازسازی می خواهند در سایه تطبیق عدالت اجتماعی».
عبدالقادر رحیمی، مدیر مسوول رادیو قره باغ غزنی می گوید، تا چند ماه دیگر انتخابات پارلمانی برگزار می شود و اگر فکری برای امنیت غزنی نشود انتخابات پارلمانی غزنی مثل انتخابات ریاست جمهوری گذشته «زیر سوال» خواهد رفت.
یکی از کارمندان دولت که نخواست نامش فاش شود، گفت والی جدید باید مبارزه با فساد اداری را در غزنی جدی بگیرد. زیرا اکثر ادارات غزنی آلوده به فساد هستند. کسانی که در راس اداره ها قرار دارند و در حق مردم خیانت می کنند، باید به پنجه قانون سپرده شوند و این کار را باید از خود اداره ولایت شروع کند.
ژولینا فیضی، وکیل شورای ولایتی غزنی با بر شمردن ناامنی به عنوان مشکل بارز، می گوید، بازسازی در ولایت غزنی بسیار کند پیش می رود، خصوصا در تطبیق پروگرام های سال 2013 والی جدید باید توجه وزیر اطلاعات و فرهنگ، وزارت شهرسازی و وزارت فواید عامه را جلب کند تا غزنی مرکز ثقافت اسلامی شود.
قاضی صاحب شاه، وکیل شورای ولایتی غزنی به این باور است که فساد اداری در غزنی به حد «چور و چپاولگری» رسیده است.
این وکیل شورای ولایتی می گوید: «اگر بخواهی کاری کوچکی در این ولایت انجام دهی، باید چندین برابر ارزش آن پول بدهی. این مشکل در هیچ دوره از زمامداری والی های گذشته در این ولایت حل نشده است، بلکه هر والی ای که به این ولایت آمد است، این پدیده شوم بیشتر رشد کرده است، تا جایی که حالت به شکل چور و چپاول در آمده است».
از مجموع 30 باب مکتبی که قرار بود در ولسوالی های ناامن ساخته شود، به دلیل ناامنی و به دستور وزارت معارف، قرار بود نه مکتب در ولسوالی های امن غزنی ساخته شود.
صاحب شاه می گوید زمانی که والی قبلی غزنی داکتر عثمانی از موضوع مطلع شد، مکتوبی را عنوانی ریاست معارف صادر و تعدیلات را رد کرد و دستور داد که تعمیرات مکاتب مورد بحث، در ولسوالی اصلی شان ساخته شود، در حالی که اوضاع امنیتی در ولسوالی های مذکور وخیم تر و بدتر از قبل می شد و اعمار مکاتب ممکن نگردید و بودجه آن از ولایت غزنی دوباره مسترد شد.
این وکیل شورای ولایتی غزنی می گوید، والی قبلی غزنی این موضوع را در کمیسیون های مشرانو جرگه، به صراحت اعتراف کرد که پروژه های مکاتب را به این دلیل لغو نموده که مکاتب پشتون ها به هزاره های جاغوری داده شده بود. او می گوید وقتی والی یک ولایت پرنفوس که در آن اقوام مختلف زندگی می نمایند، دارای چنین مفکوره ای باشد، چگونه برای آن ولایت کار صورت گیرد؟
شورای ولایتی غزنی با همکاری و تفاهم شوراهای انکشافی و ولسوالی ها، برای هفت ولسوالی و مرکز ولایت جمعا 50 پروژه بازسازی را پیشنهاد کرده بود که به تایید ریاست اقتصاد، ریاست انکشاف دهات و والی وقت (شیرخوستی) نیز رسیده بود. اما چند ماه بعد وقتی داکتر عثمانی به ولایت غزنی آمد، پروژه ها را لغو کرد. وکیلان شورای ولایتی و مردم غزنی انتظار دارند که این گونه موانع از سوی مقام ولایت خلق نگردد.
منبع: http://wasayhilaman.blogfa.com واسع هیله من غزنوی
مثبت بیاندیشیم
هموطن! افغانستان عزیز ما 250 سال استبداد و تبعیض را پشت سر گذاشته و سه دهه جنگ خانمانسوز داخلی را تجربه کرده است، اگر به گذشتهها نگاه کنیم، جز سیاهی و تباهی چیزی نمیبینیم و در نتیجه مغموم و افسرده میشویم، بیایید با امید به آیندهی بهتر زندگی کنیم که این امر میسور نیست جز اینکه نگاه مان را به زندگی تغییر داده و عینک بدبینی را دور بیاندازیم و مثبت اندیشی اختیار کنیم و اصول روش زندگی خوب و خوش را از روانشناسان گرفته بکار بندیم
اگر میخواهید در زندگی فردی موفقی باشید به خاطر بسپارید که: «در معادلهی زندگی، آینده هیچ وقت با گذشته برابر نیست»
فقط به حنبههای مثبت زندگی بیاندیشیم و همراه با آن زندگی شرافتمندانهی داشته باشیم.
قانونی وجود دارد که هم علم و هم وذهب آن را قبول دارد یعنی ایستار فکری خود را از منفی (شک و تردید) به مثبت (ایمان و باور) تغییر دادن. یاد بگیریم به جای شک کردن باور کنیم. اگر باور داشته باشیم، کارهای که تا کنون غیر ممکن به نظر میرسید اکنون وارد اقلیم ممکنها میشود.
وقتی انتظار بهترین پیشامد را دارید، در واقع نیروی مغناطیسی از مغزتان خارج میشود که بر اساس قانون جاذبه، بهترینها را جذب میکند. اگر انتظار بدترین پیشامدها را داشته باشید از مغز قدرت دافعهی رها میکنید که سبب میشود، بهترینها از شما بگریزد.
انتظار بهترین را داشتن؛ یعنی با تمام وجود، خود را صرف رسیدن به هدفی کردن. زندگی نمیتواند از کسی که همه توان و نیروی خود را در اختیار او میگذارد، چیزی را دریغ ورزد.
با سپر ایمان با مانع برخورد کن، جسمت هم از آن پیروی میکند.[1]
با خود بگویید: «انتظار بهترین و نه بدترین را خواهم داشت» تجربه ثابت کرده که این تئوری نیست بلکه راهی است عملی برای مقابله با مشکلات زندگی.
هرگز نتیجه بدی را پیشبینی نکنید؛ نگذارید حتی به فکرتان خطور کند آن را به کلی از مخیلهی خود دور بیاندازید، روزی ده بار بگویید: «من انتظار بهترینها را دارم و به کمک خداوند به بهترین نتیجه خواهم رسید» با این کار فکرتان متوجه خوبیها و جنبههای مثبت زندگی میشود و خود بخود به سوی آن میرود. این تمرین، تمام قوا و نیروی شما رابرای رسیدن به نتیجه مطلوب، متمرکز میکند و بهترینها را از آن شما میسازد.[2]
افکار مربوط به ترسها و هراسها در جذب کردن درد سر به زندگی ما درست به همان اندازه مؤثر و جاذب هستند که افکار مثبت و سازنده در جذب پیامدهای مثبت.[3]
فکر خود را به آنچه میخواهید متمرکز کنید.
ذهن ما همانند یک آهنربا است، فکر کردن به خواستههای خودادامه دهید تا به آنها دست پیدا کنید.
همین امروز برای تغییر روحیات منفی خود اقدام کنید.
اگر افسار احساس خود را در دست نگیرید باید بهای نابودی آرزوی های خود را بپردازید.
اگر احساس منفی یا مثبتی دارید مداوم و همیشگی است، دلیل آن رایط موجود نیست، بلکه عادت ماست[4]
پس بیایید به برادری برابری و عدالت اجتماعی در افغانستان عزیز فکر کنیم، و باور کنیم که خانه مشترک ما اگر حتی یک ستونش هم خراب باشد به ضرر همه ساکنان این خانهی بزرگ است، از صمیم قلب بگوییم :«پشتون، هزاره، تاجیک، ازبک و همه ساکنان کشور دوستان و برادران هم اند» پس همه با هم انتظار یک پدیده را داشته باشیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم:
صلح
امنیت
[1] - مثبت درمانی، ص140
[2] -نورمن وینست پیل، مثبت درمانی، ص152.
[3] - راز شادزیستن، اندره متیوس، ص77.
[4] - مثبت درمانی، ص272.
وخت : در ولایت غزنی هیچ نهاد مسوول نیست تا برای جوانان مصروفیت ایجاد کند و در فکر اینده انها شود.
این مطلب را محمدصدیق مرد40 ساله باشنده قریه بهلول شهر غزنی به آژانس خبری وخت گفته افزود : (( پنج فرزند دارم واز نگاه اقتصادی در وضعیت خوبی نیستم که برای فرزند هایم مصروفیت مناسب فراهم کنیم .))
نامبرده شکایت نموده میگوید که در اثر این مشکلات دو فرزندش در نشست و برخاست با اشخاص بیکار و معتاد به هیروهین رو آورده ، فرزند دیگرش از چهارسال بدینسو به اتهام اینکه درقاچاق مواد مخدر واطفال ربایی دست دارد در زندان بسر میبرد.
ادامه مطلب
بیتردید مسلمان کسی است که مطیع و پیرو پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) بوده و به دستورات آن حضرت عمل نماید. رفتار و گفتارش را الگوی عملی قرار داده و شناختی هرچند اجمالی از آن حضرت داشته باشد.
پیامبر اسلام هنگامی که از جانب خداوند به رسالت مبعوث گردید، دینی آورد به نام اسلام، و خود نیز یک مسلمان بود، با این تفاوت که برخلاف مسلمانان امروزی، وی حنفی، مالکی، حنبلی یا شافعی مذهب نبود، شیعه یا سنی هم نبود، وهابی که در خواب هم نمیدید! مسلمان بود و بس!
بعد از رحلت آن رسول گرامی، طوایف قریش، بنی امیه، بنی عباس و بنیهاشم در مساله خلافت و جانشینی پیامبر -چون به توصیه پیامبر(ص) در حجه الوداع و در غدیر خم عمل نگردید- با اختلاف مواجه گشتند، و این موضوع نقطه آغازین اختلاف امت اسلامی گردید که بعدها علمای بزرگ اسلام مجتهدانی همجون امام ابوحنیفه(رض) امام مالک(رض) امام احمد حنبل(رض) و امام شافعی(رض) به تبیین و تفسیر اسلام پرداختند و هرکدام طبق برداشت خاص خود شان منهج و مذهب خاصی را برای امت واحده اسلام ایجاد نمودند، طبیعی است که عمل اجتهادی این بزرگواران قابل قدر است و اختلاف آراء نیز یک امر طبیعی است.
تا زمانی که مسلمین به فقهای متعدد به دید یک فقیه عالم و مجتهد مینگریستند و آنان را واسطهی در رساندن احکام الهی از پیامبر به مردم قلمداد میکردند، اختلافات آراء کمتر مشکلساز بود، اما وقتی که نظرات علما باعث ایجاد و اختراع مذهب در دین واحد گردید، و هر کسی برای خود پیروانی پیدا کرد، دیگر کمتر کسی یافت میشد که دنبال گفتار پیامبر باشد، حکم اسلامی از کانال رییس مذهب به پیروان میرسید، این در دایره فقه و احکام.
اما در دایره حکومت و سیاست نیز اختلافات شدت یافت، امویها به قتل و نابودی فرزندان عموی خویش پرداختند، و به کشتار و شکنجه بنیهاشم پرداختند، در این راستا حضرت معاوبه! با حضرت علی(کرم الله وجهه) جنگید و فرزندش یزید نواسه پیامیر –حضرت امام حسین(رض) را به فجیعانهترین وضع به شهادت رسانید که حق و باطل بودن این دوجبهه برای هر مسلمانی از آفتاب روشنتر است.
بعدها ترکان عثمانی در یک روز چهل هزار انسان از شیعیان آناتولی را سر بریدند و در مقابل حکام صفوی بر مسلمانان سنی مذهب شدت عمل به خرج دادند، عبدالرحمن مرد آهنین افغان 62% از شیعیان افغانستان را به کلی نابود ساخت و هزاران فجایع دیگر به نام مذهب و دین که هیچ ربطی به دین اسلام نداشت و برخلاف دستور خداوند(جل جلاله) و سنت پیامبر صورت گرفت.
در عصر ما که عصر بیداری مسلمین شهرت یافته، امام خمینی(ره) یکی از منادیان بزرگ وحدت بوده و این هفته را هفته وحدت نامگذاری نمودند، و در این راستا فعالیت فراوانی صورت گرفته که آثار و پیامدهای زیادی داشته است، به قسمی که مسلمانان شیعه مذهب در هیج جای این کره خاکی علیه مسلمانان دیگر اقدامی نمیکند، و به اعتقادات و آراء برادران اهل سنت خویش احترام میگذارند، و تنها مفتیان مفتخوار سعودی که از فقر و بدبختی مسلمانهای کشورهای بدون نفت، خبر ندارند، به یاوهسرای ادامه داده و گهگاهی متأسفانه در مناطق سرحدی پاکستان و افغانستان دیده میشود که پشتونهای طُوری، منگل و جاجی درگیریهای خونین مذهبی را انجام میدهند و فتوای مفتیان سعودی را به منصه عمل میگذارند.
در کشورهای دیگر مردم، بیدارتر از این هستند که به هر چرندی گوش دهند، در افغانستان ما هیچ زمانی جنگ مذهبی وجود نداشته است، در میان پشتونها که به تعصبات جاهلانه، شهرت جهانی دارند در ولایت لوگر ولسوالی خوشی همه شیعه اند، در گردیز سادات گردیزی آزادانه زندگی میکنند حتی در اوج اختناق طالبان آنان به خوبی و خوشی به سر میبردند، اما سرکوب هزارهها از زمان عبدالرحمن تا ملاعمر باز هم جنبه مذهبی نداشته است بلکه منازعه قومی و نژادی بوده که از جهل و تعصب بیش از حد بعضی از برادران عزیز پشتون ما (طالبان و...) سرچشمه میگرفته است، که به یقین اگر همه مردم افغانستان، علم و دانش روز را فرا گیرند و اسلام را به ریش و لنگی خلاصه نکنند، مشکل افغانستان برای همیشه حل خواهد شد. چنانچه رییس جمهور عزیز و محبوب ما حامد کرزی که یک پشتون است و مسلمان، اما جهل و تعصب ... خویش را کنار گذاشته و به این نتیجه رسیده است که همه انسانند و همه حق زندگی برابر دارند، این طرز تفکر سبب شده است که اقوام نگون بخت کشور، به هم مهربانتر شوند،البته اگر ملاعمرها بگذارند!!!!
در مسأله تقریب مذاهب اسلامی در افغانستان از آیت الله محسنی میتوان به عنوان بزرگ پرچمدار تقریب یاد کرد.
عنوان مصاحبه : موانع تقریب اسلامی دو دسته اند،
|
<> > <> > <> > <> >
بنام خداوند بزرگ
نظری بر وضع فرهنگی ولایت غزنی
ولایت غزنی یکی از مناطق باستانی کشورما می با شد و از نگاه فرهنگ و ادبیات یکی از مراکز مهم وطن بوده که از سالیان دراز تا امروز از فرهنگ اصیل وپر غنای علمی و ادبی برخوردار است. در طی دوران های تاریخ صدها شاعر ، نویسنده ، پزوهشگر ، هنرمند، عالم و قهرمان در ان میزیسته که در غنامندی فرهنگ و افتخارات ملی افغانستان عزیز نقش سترگی بازی نموده اند. وضع فرهنگ وژورنالیزم غزنه در محراق زمان به خصوص نیمه دوم قرن بیستم از ویژه گی های خاصی بر خوردار است. این سرزمین از لحاظ فرهنگی به مثابه یکی از ستاره گان فروزان است که در آسمان علم و فرهنگ وطن جا دارد . احیای مجدد ژرنالیزم و نویسندگی در خطه کهن غزنی از نخستین تاسیس مطبوعات و روز نامه سنایی آغاز میگردد که به مثابه یک رنسانس محلی تحولات علمی و ادبی در قبال داشت. با ایجاد مطبوعات اکثر شعرا و نویسندگان از انزوای فرهنگی بیرون گردیده استعداد افکار و ایدالهای خویش را جهت بلند بردن آگاهی بخرچ دادند. پیش آهنگ این اصلاحات فرهنگی تاسیس روزنامه سنایی و مطبوعات رسمی بود که در سال 1331 خورشیدی 18 اسد روزنامه سنایی در زادگاه حضرت سنایی به مدیریت محمد ابراهیم "ثابت" به نشرات آغاز نمود و دفتر روزنامه در دهلیز شمال شفاخانه ملکی قرار داشت . بعد مدیر مسوول این روزنامه را تا سال 1340 مرحوم غلام غوث عالمی غزنوی ، مرحوم استاد غلام جیلانی " جلالی" ، فدا محمد " صارم" ، عنایت الله " رشید " به عهده داشتند و در جریان این دهه برای بهتر شدن روزنامه مساعی زیادی را به خرچ میدادند. با تاسیس این روز نامه که از طرف دولت وقت به شکل رسمی اغاز یافت نخستین مرتبه قلم به دستان این دیار از قبیل مرحوم منشی علی احمد خان شالیزی ، مرحوم فقیر محمد "حسرت" معاون مطبوعات، مرحوم نظر محمد خان " سروش" شالیزی، مرحوم استاد شیرین غزنوی ، مرحوم استاد سراج الدین پرواک ، غلام سخی فضلی، مولانا عبدالباقی غزنوی ، عبدالاحد عشرتی ، غلام دستگیر " مهجور" ،امان الله "پروانه" ، قاضی غلام ربانی "ملال" ، پیغله ماه گل " باقی"، مرحوم عبدالحد وحید و تعداد از شاگردان لیسه سنایی عبدالمنان " امین" ، محمد امان "فاطن" ، محمد گل " میامن" ، محمد آصف فروزان ، میر غلام حضرت " هایل" ، غلام بهلول فهام و غیره با سرایش اشعار و مقالات علمی صفحات روز نامه سنایی را رنگین و دلچسب ساخته بودند. این روزنامه سیر صعودی را پیمود و بر تعداد همکاران آن افزوده شد. دردهه 1340 خورشیدی مدیر مسوول روزنامه سنایی را آغای محمد جان کا مران ، نور محمد "پوینده" آغای "حیا" ساعی و عبدالاحد ستاک سروری بدوش داشتند و بر تعداد علاقه مندان و همکاران قلمی این روزنامه افزوده شد و تعدادی از شعرا و نویسندگان از قبیل نیاز محمد " خوشه" غزنوی ، غلام بهاو الدین "ژلاند" ، محمد حنیف " قوام" ، غلام غوث " عندلیب"، احمد شاه " ازهر فیضار" ، سید امان الله " میرزاده" ،محمد زمان " زایر" ، محمد امان نایل ، مولانا سید عبدالقیوم "هاشمی" ، فدا محمد " فدایی" ،محمد غوث " عمری" ،غلام غوث احمد یار ، نقیب الله " دقیق" ، عبدالغفور " امینی" ،احمد شاه " رفیقی و غیره بودند. از دهه 1340 خورشیدی تا 1356 خورشیدی وضع فرهنگی به معیار عالی قرار داشت ، مشاعره ها و نشست های ادبی بین شاعران این ولایت صورت میگرفت و در همه زمینه ها مقالات علمی و اشعار می نوشتند ، جوانان با علاقه مندی قابل وصف درین راستا گام های مثبت را بر داشتند. بعد از سال 1357 خورشیدی خصوصا کودتای ثور شرایط فرهنگی وژورنالیزم در شهر غزنی به رکود مواجه گردید و کمتر مقالات و اشعار نشر میگردید. در اخبار سنایی تبلیغات دولت وقت اهداف و فعالیت خویش را آغاز کرد . صفحات آن مملو از اخبارحزبی- دولتی بود. در سال 1365 خورشیدی بار دیگر روزنامه سنایی به نشر مقالات و فعالیت های فرهنگی و ادبی پرداخت. همان بود که در سال 1368 خورشیدی انجمن فرهنگی ولایت غزنی به ریاست الحاج نیاز محمد "خوشه" و غلام جیلانی شارق یه حیث منشی انجمن و تعدادی از فرهنگیان این ولایت از قبیل عبدالاحد "ستاک سروری" ، میر غلام حضرت "هایل" ،بسم الله " فهمی" ، عبدالغفور عشرتی ، قاری عبدالخلیل ، شیر احمد " آفل" ، آقا محمد خوشه زاده، غلام مصطفی "مشیر ، " ظاهر شاه " آیل" ، بسم الله " ضیا روان" دین محمد "احمدی" ، عبدالقدیر و استاد عبدالوارث تاسیس گردید. انجمن مرکزی حکیم سنایی در شهر کابل قرار داشت. انجمن حکیم سنایی غزنی حیثیت انجمن شورای ولایتی را داشت و جلسات انجمن هر پانزده روز دایر میگردید و یک سلسله مقالات و اشعار از طرف اعضای انجمن سرایش میگردید . از دست آورد های انجمن حکیم سنایی غزنوی در شهر غزنی یاد بودی از وفات داکتر استاد امیر محمد اثیر ، یادواره از وفات گل احمد "عابر" و مولانا باقی شاعران معاصر غزنه و یادواره های از سالروز وفات حضرت حکیم سنایی ،مولانا جلال الدین بلخی ، سید حسن غزنوی در مقر صالون کنفراسهای لیسه جهانملکه توسط اعضای انجمن و شاگردان جهانملکه با یک سلسله مقالات تحقیقی و اشعار و تعدادی از بزرگان غزنی بر گزار گردید. از سالهای 1371 و 1380 خورشیدی و ضع فرهنگی تغییر نموده و فعالیت های فرهنگی دراین ولایت چندان احساس نمیشد. روز نامه سنایی به جریده تبدیل گردید و انجمن فرهنگی بنام بود. در آغاز سال 1381 خورشیدی بعد از تشکیل اداره موقت افغانستان و باز سازی در همه عرصه های کشور به خصوص امور فرهنگی این ولایت رونما گردید . و ریاست اطلاعات و فرهنگ جریده سنایی بار دیگر به نشرات آغاز نمود و چندین کانون فرهنگی در مرکز شهر غزنی از ملیت های مختلف به فعالیت های علمی و فرهنگی پرداختند . از انجمله اخبار سنایی جریده دولتی بود. چندین جریده و مجله به فعالیت نشراتی پرداخت. از جمله انجمن حکیم سنایی به اشتراک تعدادی از فرهنگیان به ریاست استاد تاج محمد زریر دوباره ایجاد گردید . در اثر ابتکار این انجمن مجله نیستان به امتیاز الحاج عبدالغفور سنگین و مدیر مسوول میرویس "راید" و هیات تحریر پوهنیار تاج محمد "زریر" ، پوهنیار دکتر غلام صدیق " نصرت" ، غلام جیلانی "شارق" ، کریمه منگل و عبدالغفور حمیدی در سال 1383 خورشیدی تاسیس گردید و در آن مقالات علمی ، تاریخی و اشعار نشر میگردید . بعد این مجله بنابر مشکلات اقتصادی و عوامل درونی بعد از 9 شماره از فعالیت باز ماند . فعلآ دست اندرکاران آن در چهار چوب انجمن حکیم سنایی کار های فرهنگی خویش را به پیش میبرند . در پهلوی آن انجمن دیگر بنام کانون فرهنگی عروس البلاد غزنه ایجاد شد اما فعالیت های انجمن سنایی به پیش میرود. در پهلوی آن انجمن فرهنگی علمی هجویری که از طرف مهاجرین غزنی مقیم در پشاور تاسیس گردید که ریس انجمن مرحوم پوهاند بسم ا لله "نهضت" و معاونین آن پوهنمل سیدمسعود استاد دانشکده اقتصاد پوهنتون کابل و عبدالباقی هیله من ، اعضای اجراییوی پوهنیار دکتر غلام صدیق نصرت استاد دانشکده طب کابل دکتر صبور ا لله سیاسنگ ، منشی ظاهر شمس و عبدالغفور امینی بودند. اما مسوول انجمن علمی هجویری در غزنی داکتر غلام صدیق نصرت بود. نشریه انجمن بنام معرفت بودکه به نسبت مشکلات اقتصادی از نشر ماند . دست آورد های این انجمن چاپ کتب از جمله اشعار اعضای انجمن را تشکیل میداد. در سال 1383 انجمن فرهنگی استاد غلام جیلانی " جلالی " در غزنه باستان تاسیس گردید. و ریاست آنرا محمد عارف روان رسولی به عهده دارد و اعضای اجراییوی آن محمد ابراهیم خانی خیل ،اسد ا لله جلال زی و غیره تشکیل میدهد و دست آورد آن کلیات استاد غلام جیلانی " جلالی" است که زیور چاپ یافته است. همچنان یک تعداد کانونهای فرهنگی در شهر غزنی از طرف برادران تشیع در شهر غزنی ایجاد گردیده که عبارت از مجمع فرهنگی مهر در حیدر آباد غزنی به ریاست نصر الله " سعادت" و محمد انور "جاوید" دیگر آن مجمع فرهنگی بهار جوانان که در سال 1384 در شهر غزنی به ریاست رحمت الله تاسیس گردید. مجمع فرهنگی خاتم الانبیا به ریاست استاد عبد الروف " سروری" ، کانون فرهنگی کانون شرق به ریاست سید حمید ا لله " هاشمی" تشکیل گردید. این انجمن ها در بلند بردن سطح دانش و فرهنگ جوانان با تکنالوژی معاصر توام با کورسهای آموزشی زبان انگلیسی ، کمپیوتر و علوم عصری فعالیت های همه جانبه دارند. در ولایت غزنی نشر اخبار و نشرات فرهنگی از طرف کانونهای فرهنگی این ولایت به راه افتاده که عبارت است از: 1 جریده سنایی به سردبیری اسد الله "جلالزی" از طرف اطلاعات فرهنگ نشر میگردد. 2. مجله نیستان که قبلا تا 9 شماره نشرات داشت و فعلا غیر فعال است از طرف انجمن سنایی نشر میشد. 3. جریده زمزمه از طرف انجمن استاد غلام جیلانی به سردبیری محمد عارف روان " رسولی" و مسوولیت مدیر حفیظ ا لله صمیم . 4. هفته نامه ندای غزنی به مدیر مسوول ممتاز " حیدری" و سر دبیر عبیدالله " صاعد" در مورد غنامندی فرهنگ گذشته و معاصر و اخبار رو رویداد های داخلی و خارجی نشرات دارد. 5. جریده مهر از طرف مجمع فرهنگ مهر که موسس آن محمد انور جاوید و مدیر مسوول آن نصرالله " سعادت" میباشد. 6. مجله لونگ به زبان پشتو به امتیاز محمد یونس برهانی در 48 صفحه دارای سایت انترنیتی حاوی مطالب اجتماعی و فرهنگی میباشد. 7. هفته نامه حیات نوین ااز مجمع فرهنگی حیات نوین مدیر مسوول ان محمد یاسین "رهیاب" و سر دبیری لطیف " عالمی" در ولسوالی جاغوری میباشد. این کانونهای فرهنگی غزنه بازتاب دهنده فرهنگ با ارزش ااین سرزمین در طیف های روزگار و ارجگزاری از ارزش های ملی و فرهنگی و بلند بردن معلومات و شناخت چهره علمی ، هنری و ادبی این مرزبوم از گمنامی و آگاهی از تاریخ گذشته افغانستان میباشد. ولایت غزنی در محیط جغرافیای خویش اقوام مختلف تاجک ، پشتون و هزاره و سایر اقوام باشنده این سرزمین را جاداده و مردم باکمال دوستی ، وحدت ملی و روابط با همی زندگی مینمایند. در آگاهی عامه در زمینه فرهنگ و ادب و هنر تلاش های پیگیر بخرچ داده بخاطر بهتر شدن وضع فرهنگی از هچگونه تلاش و کوشش دریغ نمی ورزند. در ین ولایت تمام جوانان و فرهنگیان با علاقه مندی قابل وصف در کانونهای فرهنگی شهر رو آورده و هم در مجمع فرهنگی مکاتب فعالیت های را به راه انداخته اند که با نگارش مقالات علمی سرایش اشعار ، آموزش خطاطی و رسامی و دانش تکنالوژی مدرن یک اینده خوب فرهنگی را در پیشرو دارند تا بتوانند زوایای تاریک فرهنگ و تاریخ گذشته را با فرهنگ جدید آمیزش دهند و همان نام بزرگ غزنه باستان را که زمانی عروس البلاد شهر ها و مرکز بزرگ شعرا ، علما ، عرفا و دوره درخشان در تاریخ ادبیات و فرهنگ افغانستان بود بار دیگر زنده سازند ، تا افتخارات گذشته و امروز به نسل های آینده باقی بماند.
ومن الله توفیق
بسم الله " فهمی" غزنوی |
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ هویتگرایی (قسمت اول)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ انتخاب (قسمت دوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ عملیات انتحاری (قسمت سوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ افغانستان تغییر (قسمت چهارم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ سه راه حل (قسمت پنجم)
صلحطلبی، هدف غاییِ سیاست
طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی
#نسل کشی هزاره ها - شیعیان در افغانستان!
داعش را امریکا ایجاد کرد
پیامد صلج امریکا و طالبان در قطر
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 38
کل بازدید :651367
پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان
غزنی؛ ولایت والی ساز - تجربه تلخ [65]
جایگاه علی علیه السلام درهستی [17]
چه کسی به طالبان پول میدهد؟ [43]
دانلوود نرم افزار اسلامی [19]
چرا همدستی طالبان در روز قدس [20]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [4]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [3]
رد مطالب شبکه تقرثه انگیز اهلبیت توسط آیت الله محقق کابلی [21]
نقش علم و دانش در پیشرفت انسان [7]
آمریکا و سیاست دوگانه در افغانستان [6]
عید سعید غدیر بر مسلمین مبارکباد [5]
مسلمانان قربانی فتوای ملا و مفتی! [23]
60% مبتلا به مشکلات روانی و روحی! [5]
دشمنان صلح و امنیت در افغانستان [13]
[آرشیو(28)]
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
پاییز 1388
بهار 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
تابستان 1388
تابستان 89
زمستان 88
بهار 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
زمستان 93
پاییز 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
بهار 96
پاییز 96
زمستان 96
نوشته های پیشین وبلاگ
بدنبال آرامش
مجله مینه - پشتو
شورای جهانی هزاره
پایگاههای اطلاع رسانی مراجع تقلید
آیت الله محقق کابلی
زبان انگلیسی یاد بگیریم
علیجان زاهدی غزنوی
کودکان افغان عکس و تصویر
سلامت روان فرزندان
نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
آیت الله محقق کابلی
حزب وحدت
سایت شهید مزاری
سایت دانشگاه کاتب هزاره
سایت آیت الله محسنی
سایت ریاست جمهوری افغانستان
تاجیک مدیا
متن کامل قرآن کریم - دانلود
موسیقی افغانی برای وبلاگ
کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
مجمع علمی فرهنگی نور
سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتونهای شیعه
سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
جمهوری سکوت
معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
پیوندهای فرهنگی مذهبی
شریف حبیبی
از غزنی / واسع هیله من
آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
سایت جنبش ملی افغانستان
اندیشه مثبت
افغانستان پس از جنگ
تاجیک مدیا
سادات افغانستان
وبلاگ حقوقی صارم
لینکستان وبلاگهای افغانستانی
سایت گشایش
سایت غرجستان
سایت طلوع فجر
آموزش زبان انگلیسی
هفته نامه نىای غؤنه
غرجستان
تاجیک مدیا
قلم بیقرار
خبرنامه علودانی
هزاره پیوند
خبرهای تازه از علودانی
وطندار
کودکان وطن
خوات معاصر
خوات آنلاین
روزنه امید
برگ سبز - محمد رحمتی
ناهور - خوات
رو به فردا
درد دلهای یک باچه مهاجر
محمد شفق خواتی
استاد علیزاده مالستانی
مدرسه محمدیه غزنی
مردم مالستان
وحدت نیوز
نگاه فردا
سروش صبا
هم صنفی
در رثای بابه مزاری
مجله اخوت
هزاره پیوند
حزب وحدت
صادقی نیلی
هیله من غزنوی
علودانی
مشفق
بشیر احمدی
خوات آنلاین
قلم بیقرار
کودکان افغانستان
جامعه اسلامی علودانی
محمد صابری شملتو
جامعه نو شوکت علی محمدی
جمهوری سکوت
ابرار
دورتر از چشم اقیانوس
شریف سعیدی
نقش والدین در سلامن روان فرزندان
وحدت نیوز
مدرسه علمیه محمدیه
خوات معاصر
خوات آنلاین
حوات زیبا
خوات دانلود
رو به فردا