«بایدها» و «نباید»های دستیابی به صلح
چه باید کرد تا صلح در جامع? های انسانی به عنوان یک هدف نهایی در سیاست پذیرفته شود و در نظام عقلانی و اخلاقی شهروندان به ارزشی پایدار تبدیل گردد؟ در پاسخ به این پرسش بنیادین، دو وجه سلبی و ایجابی یا بایدها و نباید هایی را می توان درنظر گرفت که به باور صاحب این قلم، مهم ترین و اساسی ترینِ آن ها از این قرار است:
یکم. نبایدها
1.دوری جستن از ادبیات خشونت آمیز و نفرت انگیز
در وجه سلبی، بیش از همه باید از ادبیات خشونت آمیز و گفتار تنفر انگیز دوری جست. ادبیات خشونت آمیز و نفرت انگیز از طریق کلام، نوشتار، شکل، صدا، تصویر و حجم در قالب های گوناگون می کوشد خشونت گری و نفرت پراکنی را به عنوان یک ارزش اخلاقی، مذهبی و ایدئولوژیک در جامعه ترویج کند. استفاده از فیلم، سریال های تلویزیونی، تئاتر، سرود و ترانه، شعر، برنامه های مستند، سخنرانی و حتی اخبار، می تواند حامل ترویج خشونت و نفرت در میان مردم به ویژه جوانان باشد. مهم ترین عوامل برانگیزند? خشونت عبارت است از قدرت طلبی، انتقام جویی، سودجویی مادی، تصورِ انجام وظیف? اخلاقی و دینی، یا خودنمایی. تبعیض و نابرابریِ غیر عادلانه نیز می توانند اشخاصی را به اِعمال خشونت وادارد. نیز می توان به این فهرست، موارد دیگری همچون ناامیدی، سرخوردگی و افسردگی را افزود.
لازم است خطرات سهمگین خشونت گرایی و نفرت پراکنی را از راه های گوناگون به ویژه برنامه های آموزشی و پرورشی در مدارس و دانشگاه ها، تألیف و ترجم? کتاب و مقاله، و نیز رسانه های گروهی با مردم درمیان نهاد. باید با صدای رسا اعلام کرد آنان که در سخنان و نوشته های خود، خشونت را تقدیس می کنند و سّم افکار خشونت آمیز را به شریان های جامعه تزریق می کنند، عاملان اصلی برافروختن آتش جنگ اند. آنان که بذر نفرت در جامعه می کارند و تنفر را به عنوان یک ارزش اخلاقی ترویج و تلقین می کنند، در جنایات ناشی از ستیزها و درگیری ها سهیم و شریک اند.
ترویج و تقدیس خشونت و نفرت، لاجرم به جنگ می انجامد. جنگ برخلاف تصور نادرست بعضی قدرتمندان، قدرت ساز نیست، بلکه طاقت سوز و قدرت برانداز است. هیتلر، موسولینی، استالین، صدام حسین و خِمِرهای سرخ در کامبوج، از جنگ و به کارگیریِ خشونت چه چیزی به چنگ آوردند، جز نابودی میلیون ها انسان، ویرانی سرمایه های فرهنگی و تمدنی، کشتار، شکنجه و مرگ؟ بنابراین هرگاه تقدیس و ترویج خشونت در جامعه ای اتفاق بیفتد، روشنفکران، کنشگران اخلاقی، عالمان دینی و فعالان سیاسی، باید زنگ های هشدار باش را به صدا درآورند و اعلام کنند که خطرهای سهمگین و خانمان براندازی در راه است، و همه وظیفه دارند آتش سوزان خشونت طلبی و نفرت پراکنی را با آب ذلال آگاهی بخشی، عقلانیت، دوراندیشی، اخلاق، صبر و مدارا خاموش کنند.
2. پرهیز از دشنام گویی و تحقیر
سیاستمدارانی که همانند دونالدترامپ رئیس جمهوری کنونی ایالات متخد? آمریکا به راحتی به همتایان خود توهین می کنند و با کلمات رکیک و زشت آنان را مورد خطاب قرار می دهند، آیا به ترازِ احترام متقابل، اعتماد، هم اندیشی و همکاری در مسیر صلح کمک می کنند و یا زمینه ساز روابط خصمانه، کارشکنی، بی اعتمادی، تحریم و جنگ هستند؟ اینکه نیکولاس مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا، مایک پنس معاون رئیس جمهوری آمریکا را «افعیِ سّمی» بنامد(www.isna.ir/news/97040703769)،آیا نشانگر ادب، نزاکت و کرامت انسانی او است، یا نشان می دهدکه چنین شخصی بهر? لازم از اخلاق، نزاکت و تربیت فردی و سیاسی ندارد؟ گیریم که معاون رئیس جمهوری آمریکا، بدسابقه ترین و خطاکارترین انسان روی زمین باشد؛ آیا الزمات اخلاق شخصی و سیاسی به رئیس جمهوری ونزوئلا اجازه می دهد که انسانی را افعی سّمی بنامد؟ وانگهی، ناشایستی های فکری و عملی دیگران، به هیچ وجه رفتار ناشایست مخالفان و حتی معاندان آنان را توجیه نمی کند. درهرحال، توهین، تحقیر و دشنام، بیش از تخریب شخصیت فردی که هدف قرار گرفته، خودِ توهین کننده را رسوا و تخریب می کند.
در ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی، دشنام گویی و توهین، آشکارا به عنوان کاری خلاف اخلاق و ناشایست نهی شده است. به عنوان نمونه، در سوره ها و آیاتی از قرآن، مومنان از به کاربردن کلمات رکیک و توهین آمیز دربرابر مخالفانِ خویش بازداشته شده اند. در سور? انعام آمده است: « وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ...»(قرآن، آیه 108: 1379)؛ یعنی: « و آنهایی را که جز خدا می خوانند، دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی[و] به نادانی، خدا را دشنام خواهند داد...»؛ و نیز در سور? عنکبوت می خوانیم: « وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ...»(همان، آیه 46)؛ یعنی: « و با اهل کتاب جز به [شیوه اى] که بهتر است مجادله مکنید...» این آیات آشکارا به گروندگان می آموزد که هرگاه شما به کسانی که به خداوند یکتا باور ندارند دشنام بدهید، این کار سبب می شوند که آنان به خداوند توهین کنند. پس از این کار نادرست حذر کنید. شما به خدای آنان توهین نکنید تا آنان نیز به خدای یکتا دشنام ندهند. در آی? دوم، مجادله با اهل کتاب، یعنی یهودیان و مسیحیان، صرفاً با بهترین شیوه پذیرفته شده است.
بی تردید هرزه درآیی و فحاشی از خرد سرچشمه نمی گیرد. این عادت ناپسند، برآیند خشم و غضب سیاستمدارانی است که از عقل و اخلاق فاصله می گیرند و تواناییِ فرمانروایی بر احساسات منفی خویش را ندارد. عجبا که با این وصف، آنان چگونه می توانند دعوی ملکداری و رهبری سیاسی کنند؟ پرگویی، تحقیر کردن و بی نزاکتی سیاستمداران، ملت ها را از آرامش و صلح دور می سازد و آنان را به هاوی? دشمنی، خشونت ورزی و جنگ سوق می دهد. بدین سان، مردم ابزار دست این گونه سیاست پیشگان می شوند و قربانی هوا و هوس ها، عقده های روانی، ماجراجویی ها و آتش افروزی های آنان می گردند.
دوم. بایدها
در وجه ایجابی می توان موارد زیر را به عنوان باید ها در اولویت قرارداد و در عینیت بخشیدن به آن کوشید:
1. روابط انسانی
برای دستیابی به صلح باید به روابط انسانی تأکید گذارد. گمان نکنیم که وقتی چهره هایی لباس سیاست ورزی به بر میکنند و بر اریک? قدرت تکیه میزنند، به کلی از انسانیت، وجدان اخلاقی و ارزش های متعالی تهی می شوند. آیا ما میتوانیم به ذهن و ضمیر انسانها راه یابیم و از آنچه در قلب آنان میگذرد، آگاه شویم؟ آیا می توانیم تغییرات فکری اشخاص را شناسایی و ثبت و ضبط کنیم، مگر این که این تغییرات را از رهگذر آنچه بیان میکنند و آنچه رفتار میکنند، دریابیم و به آن علم پیدا کنیم؟ روابط انسانی چه در ظرفیت حقیقی و چه حقوقی، صرفاً بر پای? قانون تنظیم نمی شود. اخلاق نیز در این میان نقش بنیادین دارد. دوستی، احترام متقابل و اعتماد در روابط میان انسان ها از جمله مقامات سیاسی، بسیار تاثیرگذار است. توافق ها، همراهی ها، حمایت ها و هدف های انسانیِ مشترک، صرفاً برمدار منافع متقابل به انجام نمی رسد. سازوکارهای دیپلماتیک در روابط خارجی همانند مذاکره، میانجی گری، مساعی جمیله و مسیر دوم دیپلماسی(track II diplomacy)، هنگامی به هدف های خود دست مییابد که برپای? رضایت و اعتماد متقابل استوار باشد. اراد? سیاسی در مواجهه با مسائل داخلی و خارجی، صرفاً حول محور منافع مادی کشور ها شکل نمیگیرد و کارساز نمیشود. روابط غیر رسمی رهبران سیاسی، حتی رفت و آمد های خانوادگی و علائق مشترک آنان، میتواند راه رسیده به توافق های مشترک و انجام آن را هموار و تسهیل کند.
روابط دولت و ملت نیز برپای? مهربانی، اعتماد، رضایت و احترام متقابل، به همکاری و هم افزایی منتهی می شود. چنین نیست که در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی، فقط و فقط زور و استیلاء عامل تعیین کننده باشد. ارزش های اخلاقی، شخصیت انسانی، اتوریت? معنوی، خردمندی، دوراندیشی، انصاف و سع? صدر در سیاست ورزی، بسیاری از درهای بسته را می گشاید و بسیاری از گره های کور را با سرپنج? تدبیر و دانایی باز می کند. نمونه های درخشان این گونه سیاست ورزان، در دوران باستان( به ترتیب تاریخی) کوروش و داریوش هخامنشی و پیامبر اسلام، و در دوران معاصر، مهاتماگاندی، نلسون ماندلا و محمد علی فروغی بوده اند. بنابراین، روابط انسانی، در دو قلمرو شخصی و حقوقی میان سیاستمداران، به گسترش و ژرفاییِ صلح می انجامد.
نیم نگاهی به مواضع، تصمیم گیری ها و اقدامات سران بعضی از کشورها، در این رابطه مصداق های روشنی را دربرابر ما قرار می دهد. به عنوان نمونه، اندیشه ها، موضع گیری ها، تصمیم ها و عملکردهای دو رئیس جمهوری کنونی و پیشین ایالات متحد? آمریکا را با یکدیگر مقایسه کنید. آیا باراک اوباما از جنبه های ذکر شده، بیشتر مورد قبول جامع? بین المللی و افکار عمومی جهان است یا دونالد ترامپ؟ آیا شخصیت فردی، پیشین? خانوادگی و شغلی این دو از نظر اخلاقی با هم برابر است؟ سیاست ورزی کدامیک از سویی به صلح جهانی و از سوی دیگر به دور کردن«جُغد جنگ»(1) و ناامنی از کشورهای جهان کمک کرده است؟ آیا خط مشی ها و رفتار سیاسی آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان بیشتر خردمندانه، مدبرانه، اخلاقی و احترام برانگیز است یا مواضع و دیدگاه های ترامپ؟
2. گسترش ادبیات صلح
ادبیات صلح در سده های اخیر-که نقط? عطف آن، رسال? صلح پایدار کانت در سد? هجدهم میلادی است(محمودی، 1393: 141-125)، صلح جهانی را از دو منظر واقع گرایانه و آرمان گرایانه تبیین و صورتبندمی کند. به عنوان نمونه، صلح پایدار کانت که با عنوان فرعیِ«یک طرح فلسفی» همراه است، به موازات گزاره های آرمان گرایانه مانند اینکه: « ارتش های ثابت به تدریج به طور کلی منسوخ خواهندشد.»(محمودی1395:365؛(Kant,1991:9 ، واجد دیدگاه های واقع گرایانه در جهت نیل به صلح از طریق همکاری دولت ها در برقراری نظام جمهوری دموکراتیک به عنوان زمینه ساز برپاییِ فدراسیون دولت های آزاد است.
ادبیات صلح هم چنان در روزگار ما پُربرگ و بار و انگیزنده است و به حجم کیفی و کمی آن افزوده می شود. می توان از تمامی ظرفیت های ادبیات صلح، از انتشار نشریه و کتاب گرفته تا تولید فیلم و سریال و نیز داستان، رمان، شعر، تئاتر، موسیقی، نقاشی و دیگر هنرهای تجسمی و هم چنین ادبیات کودکان بهره گرفت. تأسیس آکادمی های صلح، رشت? مطالعات صلح، واحد های درسی با موضوع صلح در بعضی از دانشگاه های جهان، انجمن های علمی صلح در عرص? عمومی و پژوهش های صلح محور، همگی نشانگر آن است که صلح به مثاب? هدف غایی سیاست و سیاست ورزی، ضرورت بنیادین جهان امروز است. مردمان جهان به تدریج اهمیت ادبیات صلح را درمییابند، زیرا صلح با گوهر وجود انسان سرشته شده است. ملت هایی که زودتر در راه صلح طلبی به پا میخیزند و فرهنگ و ادبیات صلح را در کشور خود به عنوان یک ارزش فراگیر ملی نهادینه میکنند، آسان تر از خطر جنگ دور میشوند و در سایه سار صلح، در آزادی، امنیت، رفاه و توسع? انسانی زندگی میکنند.
3. کنشگری نهادهای مدنی
از دیگر بایدهای رسیدن به صلح به عنوان غایت سیاست، تلاش و پویایی شهروندان در عرص? عمومی با بنیاد نهادن سازمانهای غیر دولتی و نهادهای جامع? مدنی است. البته گفتن، نوشتن و منتشرکردن در باب صلح، شرط لازم و کاری ارزشمند و تاثیرگذار است، اما به دنبال آن، کنشگری در عرص? عمومی نیز ضروری است. «همکاری حروف سُربی» کافی نیست. این نهادها با گردهم آوردن فعالان اجتماعی و فرهنگی می توانند راه های نفی خشونت و گسترش فرهنگ صلح را جست و جو کنند و از رهگذر گفت و گو و کنشگریِ اجتماعی، ارزش صلح و صلح طلبی به مثاب? رفتاری اخلاقی را در خانه، محله، منطقه، شهر، استان و کشور دامنگستر سازند. کنشگران صلحطلب در جهت پیشبرد هدفهای صلحآمیز خود، به برپاکردن کارزار(campaign) های اجتماعی نیاز دارند تا از رهگذر مبارز? بدون خشونت، صدای صلح خواهی و خشونت گریزی خویش را به گوش حاکمان و سیاست پیشگان برسانند. نهادهای مدنی«فضای باز عمومی برای برپاییِ اجتماعات»(Agora)، گفت و شنود، هماندیشی، همزیستی و مشارکت اجتماعی در راستای ایجاد پیوند میان دانش و مهارتِ کنشگران اجتماعی با هدف گسترش و ژرفا بخشبدن به فرهنگ صلح است.
منبع:
http://www.drmahmoudi.com/home/9804fa.html
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ هویتگرایی (قسمت اول)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ انتخاب (قسمت دوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ عملیات انتحاری (قسمت سوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ افغانستان تغییر (قسمت چهارم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ سه راه حل (قسمت پنجم)
صلحطلبی، هدف غاییِ سیاست
طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی
#نسل کشی هزاره ها - شیعیان در افغانستان!
داعش را امریکا ایجاد کرد
پیامد صلج امریکا و طالبان در قطر
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 38
کل بازدید :651357
پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان
غزنی؛ ولایت والی ساز - تجربه تلخ [65]
جایگاه علی علیه السلام درهستی [17]
چه کسی به طالبان پول میدهد؟ [43]
دانلوود نرم افزار اسلامی [19]
چرا همدستی طالبان در روز قدس [20]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [4]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [3]
رد مطالب شبکه تقرثه انگیز اهلبیت توسط آیت الله محقق کابلی [21]
نقش علم و دانش در پیشرفت انسان [7]
آمریکا و سیاست دوگانه در افغانستان [6]
عید سعید غدیر بر مسلمین مبارکباد [5]
مسلمانان قربانی فتوای ملا و مفتی! [23]
60% مبتلا به مشکلات روانی و روحی! [5]
دشمنان صلح و امنیت در افغانستان [13]
[آرشیو(28)]
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
پاییز 1388
بهار 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
تابستان 1388
تابستان 89
زمستان 88
بهار 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
زمستان 93
پاییز 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
بهار 96
پاییز 96
زمستان 96
نوشته های پیشین وبلاگ
بدنبال آرامش
مجله مینه - پشتو
شورای جهانی هزاره
پایگاههای اطلاع رسانی مراجع تقلید
آیت الله محقق کابلی
زبان انگلیسی یاد بگیریم
علیجان زاهدی غزنوی
کودکان افغان عکس و تصویر
سلامت روان فرزندان
نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
آیت الله محقق کابلی
حزب وحدت
سایت شهید مزاری
سایت دانشگاه کاتب هزاره
سایت آیت الله محسنی
سایت ریاست جمهوری افغانستان
تاجیک مدیا
متن کامل قرآن کریم - دانلود
موسیقی افغانی برای وبلاگ
کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
مجمع علمی فرهنگی نور
سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتونهای شیعه
سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
جمهوری سکوت
معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
پیوندهای فرهنگی مذهبی
شریف حبیبی
از غزنی / واسع هیله من
آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
سایت جنبش ملی افغانستان
اندیشه مثبت
افغانستان پس از جنگ
تاجیک مدیا
سادات افغانستان
وبلاگ حقوقی صارم
لینکستان وبلاگهای افغانستانی
سایت گشایش
سایت غرجستان
سایت طلوع فجر
آموزش زبان انگلیسی
هفته نامه نىای غؤنه
غرجستان
تاجیک مدیا
قلم بیقرار
خبرنامه علودانی
هزاره پیوند
خبرهای تازه از علودانی
وطندار
کودکان وطن
خوات معاصر
خوات آنلاین
روزنه امید
برگ سبز - محمد رحمتی
ناهور - خوات
رو به فردا
درد دلهای یک باچه مهاجر
محمد شفق خواتی
استاد علیزاده مالستانی
مدرسه محمدیه غزنی
مردم مالستان
وحدت نیوز
نگاه فردا
سروش صبا
هم صنفی
در رثای بابه مزاری
مجله اخوت
هزاره پیوند
حزب وحدت
صادقی نیلی
هیله من غزنوی
علودانی
مشفق
بشیر احمدی
خوات آنلاین
قلم بیقرار
کودکان افغانستان
جامعه اسلامی علودانی
محمد صابری شملتو
جامعه نو شوکت علی محمدی
جمهوری سکوت
ابرار
دورتر از چشم اقیانوس
شریف سعیدی
نقش والدین در سلامن روان فرزندان
وحدت نیوز
مدرسه علمیه محمدیه
خوات معاصر
خوات آنلاین
حوات زیبا
خوات دانلود
رو به فردا