طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

زنده باد صلحزنده باد افغانستاننابود باد جنگ و خشونت

مردم افغانستان صلح می خواهند نه جنگ 

طالبان عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی - صلح طلبان افغانستان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت ، فرمود : ] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست ؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است : نخست پشیمانى بر آنچه گذشت ، و دوم عزم بر ترک بازگشت ، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى ، و چهارم اینکه حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم اینکه گوشتى را که از حرام روییده است ، با اندوهها آب کنى چندانکه پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید ، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى ، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آنگاه أستغفر اللّه گفتن توانى . [نهج البلاغه]
صلح طلبان افغانستان

طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی

ماهنام? مشق فردا، شمار? 7، امرداد و شهریور 1400

 

مقدمه

اشغال بخش‌های عمد? افغانستان از سوی گروه تروریستی طالبان در یک ماه اخیر که با کشتار مردم همراه شده، باردیگر پرسش از چیستی طرز فکر، هدف‌ها و عملکرد این گروه شورشی را به میان آورده است. نهادها و افراد معدودی در ایران اخیراً ادعا کرده‌اند که این گروه از«تروریست» به«سختگیر» تغییر ماهیت داده است(سایت مشرق، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی). نیز شخصی از مجلس شورای اسلامی در حساب توییتری خود نوشته است:«طالبان یکی از جنبش‌های اصیل منطقه و با زمین? قوم پشتون است. حضور[هیئت طالبان] در سفارت جمهوری اسلامی[ایران] در دوحه را بایستی به فال نیک گرفت. همکاری با آنان می‌تواند به گسترش ثبات در جامع? افغانستان و جلوگیری از نفوذ گروه‌هایی همچون داعش منجر شود. نباید در دام بازنمای‌های اشتباه رسانه‌های آمریکایی از آنان بیفتیم.» (hamshahrionline.ir، سایت روزنام? همشهری، 12 آذر ماه 1399).

 اینکه طالبان چه انگاره های ذهنی و چه عملکردی در پنج سال«امارت اسلامی افغانستان» از سال 1996 تا  2001 داشته و اکنون چه می‌گوید و چه می‌کند، پرسشی بنیادین است، زیرا بدون شناخت طالبان دیرور نمی‌توان طالبان امروز را به درستی شناخت و ارزیابی دقیقی از مواضع و عملکردهای آن داشت. برای بازبینی پروند? امارت پیشین طالبان-که تاکنون کتاب‌ها و مقالات بسیاری دربار? آنان منتشر شده-، در این روزهای آمیخته با ترس، خشونت، مرگ، آوارگی و بی پناهی مردم افغانستان، کتاب وحید مژده(1397-1333) با نام افغانستان و پنج سال سلطه طالبان را انتخاب کردم. این کتاب که چاپ نخست آن در افغانستان و چاپ دوم آن از سوی«نشر نی» در سال 1382 در تهران منتشر شده، روایتی مستقیم و دست اول از طالبان به دست می‌دهد. وحید مژده پژوهشگر، نویسنده، شاعر و کارشناس برجسته و نام‌آور در امور افغانستان و منطقه بود. از آثار او کتاب روابط سیاسی ایران و افغانستان در قرن بیستم، مجموعه شعر ستیز با طوفان و همین کتاب افغانستان و پنج سال سلطه طالبان است. مژده در 29 عقرب[آبان] سال 1397 هنگامی که حوالی ساعت 5 بعد از ظهر در شهر کابل نزدیک سفارت روسیه به سوی مسجد جهت اقامه نماز روانه بود، توسط دو موتورسیکلت سوار به رگبار گلوله بسته شد و در دم جان سپرد. قتل فجیع این چهره شناخته شده در افغانستان بازتاب گسترده‌ای داشت. مقامات بلندپایه افغانستان و در رأس آنان محمد اشرف غنی رئیس جمهوری با صدور اعلامیه‌هایی ضمن ابراز تأسف، ترور مژده را به شدت محکوم کردند. در کتاب افغانستان و سلطه طالبان، زوایای باورهای شریعت‌محور، هدف‌ها، محیط تربیتی، رفتار اخلاقی و ساختار امارت اسلامی، همانند ترکیب داوطلبان، بخش‌های نظامی، امنیتی، قضایی، دیپلماتیک، و نیز ضعف رهبری و اختلافات داخلی آنان بازتاب داده شده است.

در این پژوهش، می‌کوشم به پرسش‌های سه‌گان? زیر بطور فشرده پاسخ بدهم:

1. آیا ذهن و فکر طالبان امروز با طالبان 25 سال قبل که در افغانستان به‌قدرت رسیدند، تفاوتی کرده است؟

2. آیا طالبان امروز از استبداد دینی (1) و استفاد? ابزاری از مذهب در جهت قدرت‌طلبی فاصله‌گرفته‌اند و ذهن و کردار خویش را اصلاح کرده اند؟

3. آیا سیاست‌ها، روش‌ها و رفتارهای آنان با مردم افغانستان از قبیل اعمال خشونت، ترور، کشتارهای دسته‌جمعی، ایجاد ترس در بین مردم، شلاق‌زدن زنان و مردان بی‌دفاع در ملأ عام، آواره‌کردن مردم از خانه و شهرشان، فسادهای مالی، اخلاقی و جنسی، و مانند این‌ها کنارگذاشته شده و یا کاهش یافته است؟

فرضی? ای که در این مقاله به آزمون نهاده می‌شود، از این قرار است: طالبان امروز با طالبان دیروز، از نظر ذهنی و فکری، نگرش ابزاری به دین در شاکل? استبداد دینی، سیاست‌ها و روش‌ها، اخلاق‌ستیزی، خشونت‌ورزی و انواع فساد، تفاوتی نکرده است.

این مقاله شامل دو بخش است. در بخش یکم با عنوان«طالبان دیروز»، زیر عنوان‌های سنگوارگیِ ذهنی، اخلاق‌ستیزی، خشونت‌ورزی، تشتت دون‌گروهی و روابط خارجی، بر اساس گزارش وحید مژده، وضعیت طالبان از نظر بینش و کنش در دور? پنج‌سال? سلط? آنان بر افغانستان تبیین و تحلیل شده است. در بخش دوم خواننده با «طالبان امروز» با تمرکز بر رخدادهای ماه‌های اخیر در افغانستان آشنا خواهد شد.

یکم. طالبان دیروز

1. سنگوارگی ذهنی (خِردستیزی)

 طالبان از مناطق بَدَوی به شهر آمدند، نسبت به شهر بدبین بودند و بسیاری از آنان نظام شهری را موجب رشد بی‌دینی می‌دانستند و به تحصیل‌کردگان مدارس غیردینی با سوءظن می‌نگریستند. در روستاهای دورافتاده، مدارس دخترانه نبود. طالبان با چنین تجرب? اجتماعی به شهر آمدند اما نتوانستد ارزش‌های مدنیِ شهرنشینی را درک کنند و پذیرا شوند. مژده در کتاب خود فقراتی ذکر می‌کند که نشانگر ذهن‌های بسیط، بدوی و خرافاتی آنان دربار? دین است. به عنوان نمونه، ذهنیت عوامان? ملا محمد عمر(1392-1339) در مقام رهبر امارت اسلامی، در یک مصاحب? مطبوعاتی آشکار می‌شود. او در برابر پرسشی در ارتباط با نظر بعضی از مردم امارت اسلامی در مورد«تندروی در دین» می‌گوید که ما از نظام اسلامی دست بر نمی‌داریم، دشمنان ما را به تندروی متهم می کنند تا در امور داخلی ما مداخله کنند. سپس می‌افزاید:«اسلام مخالف با تندروی است، اما با آنان که می‌خواهند احکام شرع را مطابق به نیت‌های فاسد خود تفسیرکنند نیز مخالف است.»185 آشکار است که این ملا، نخست تفاوت بین« اسلام» و «فهم از اسلام» را نمی‌داند. دوم، دانشی از قرائت‌های متکثر از متن(در اینجا دین) ندارد و تفسیرهای خلاف رأی خود را مردود می‌داند. سوم، مدعی است که می‌تواند«به نیت‌های فاسد» دیگران راه بگشاید و از آنها به دیگران خبر بدهد(188-183). (مجل? عربی الاماره‌‌الاسلامیه، قندهار، اوت 2000). نمون? دیگر، روایت مژده است. او می‌نویسد به نزد منشی قاضی‌القضات رفته بوده که شخصی از منشی او می‌خواهد عرضحال او را به اطلاع قاضی‌القضات برساند، به این شرح که فتوای عالمی را در مورد مسئله پرکردن‌دندان جویا شده و او در پاسخ گفته که هیچ اشکالی ندارد. اما بعداً از پیشنماز مسجد محله‌اشان که پرسش‌کرده، او جواب داده در صورتی که شخصی دندان خود را پُر کند، وضو و غسل او باطل است! است. عرضحال دهنده در ادامه می گوید به دکتر مراجعه کردم تا دندانم را پرکند. دکتر می‌گوید در صورتی این کار را خواهم‌کرد که برای من از محکمه فتوا بیاوری. منشی او را شماتت می‌کنند و فی‌الحال نظر دو نفر مولوی صاحبانی که حاضر بودند را جویا می‌شود. آنان نظر آن عالم را تایید می‌کنند که پرکردن دندان خلاف شرع نیست. عرضحال دهنده خواهش می‌کند که همین فتوا را پای عریضه بنویسید. آنها استنکاف می‌کند و در جواب می‌گویند:«این فتوا را نمی‌توان روی کاغذ نوشت، زیرا این مسئله اختلافی است!»(مژده، 1382: 108-197).

طالبان افزون بر بستن دروازه های تحصیل بر روی دختران، برای آموزش پسران نیز شرایطی را اعمال‌کردند که به معنی بسته شدن نامرئی درهای مدارس پسرانه بود. آنان در مورد محدود‌کردن آموزش از این هم فراتررفتند. مژده می‌نویسد:«در یک کشور اسلامی، ضرورت تأسیس مدارس دینی بر هیچ‌کس پوشیده نیست، ولی اینکه طالبان سعی داشتند تا مدارس دینی را یکسره جانشین مدارس عصری سازند، به هیچ صورت قابل توجیه نبود. به عنوان مثال، در کابل لیس?[دبیرستان/ lycee] زرغونه را که قبلاً یک لیس? دخترانه بود، به دارالحفاظ(مدرس? حفظ قرآن مجید) برای پسران مبدل‌کردند.»(همان، 112-111). به دستور ملا عمر رهبر طالبان، مدارس افغان‌های تُرک که یک نهاد غیر انتفاعی ترکیه بود که مسئولان آن با مصارف هنگفت، ساختمان‌های مخروبه را در چندین ولایت بازسازی کرده بودند، بسته شد. سپس وسایل پیشرفت? تعلیم و تربیت این مدارس به دستور او ضبط شد و مدیران و مربیان آن از افغانستان اخراج شدند. از نمونه‌های شگفت‌انگیز، ممنوع کردن تدریس ریاضیات در مدارسی بود که موسسه غیرانتفاعی دیگری در مساجد برای تعلیم کودکان برپا کرده بود. در این مدارس اجاز? آموزش مشترکِ کودکان پسر و دختر داده نشد. آموزگاران این مدارس زیر فشار امارت اسلامی قرارگرفتند تا شاگردان پسر را که از به سرگذاشتن عِمامه(دستار) امتناع می‌کنند به این مدارس راه ندهند!«طالبان پوشیدن عمامه و دستار را از واجبات دین می‌دانستند و معتقد بودند که دستار از شعایر اسلامی بوده و تارک آن گنهکار است.[...] دستار به‌شکلی که امروز در افغانستان رایج است، میراث مردم آریایی قبل از اسلام بوده است.»(189). مژده در ادامه می نویسد:«سید غیاث الّدین وزیر تعلیم و تربیت، خود در جریان درس به این مدارس می‌رفت و از اطفال می‌خواست تا کتابچه‌های ریاضی و نقاشی خود را به وی نشان دهند، و اگر چنین موردی را مشاهده می‌کرد، معلم و شاگرد هر دو را توبیخ می‌نمود.»(115).

 هدف برپایی این مدارس، تربیت طالبان به منظور جنگ بود. هنگامی که تهدیدهای ایالات متحده برای حمله به افغانستان آغاز شد، طالبان از شاگردان مدرس? فاروقیه خواستند تا به جبهه‌های جنگ اعزام شوند. شاگردان، مدرسه را رها کردند و پا به فرار گذاشتند. مژده دربار? پی‌آمد سیاست اسلامی‌سازی این مدارس می‌نویسد:«هزاران خانواده، افغانستان را ترک کردند و برای اینکه فرزندانشان بتوانند به تحصیل بپردازند، راهی کشورهای دیگر و مخصوصاً پاکستان شدند.»(115). اما اکثریت خانواده‌هایی که به علت نداشتن توان مالی در افغانستان ماندند، فرزندانشان بی‌بهره از سواد بار آمدند.

 طالبان گذشته از اِعمال خط مشی های ارتجاعی و جزمی در امر آموزش و پرورش، در ستیز با نمادهای فرهنگ و تمدن بشری نیز از ویرانگری ابایی نداشتند. آنان با تخریب دیوانه‌وار مجسمه‌های بودا در بامیان، زنگ‌های شناعت و پَستی را در جهان به صدا درآوردند. مژده به درستی براین نظر بود که:«طالبان به خاطر تخریب مجسمه‌های بودا مورد نفرت جامع? جهانی قرار گرفته بودند.»(145). او  در ادامه می‌نویسد که در دیدار یک هیئت چینی با ملاعمر، رئیس هیئت چینی درِ جعبه‌ای را می‌گشاید و مجسمه یک شتر را که از گِل چینی ساخته شده بود بیرون می‌آورد و رو به ملا عمر می گوید:«روزگاری بخشی از شاهراه ابریشم از کشور شما می‌گذشت و کاروان‌های تجاری اموال را از این مسیر انتقال می‌دادند. این کاروان‌ها متشکل از قافله‌های شتر بود. من این مجسمه را به عنوان هدیه به شما تقدیم می‌دارم، به امید اینکه روابط میان کشورهای ما باردیگر به روال سابق بازگردد. ملاعمر در وضعیت نامساعدی قرار گرفته بود و نمی دانست چکارکند! در این موقع، مترجم که خود طالب بود، به زبان پشتو به ملاعمر گفت که اگر این هدیه را نپذیرد، مهمان به سختی آزرده خواهد شد. ملاعمر از روی ناچاری مجسمه را به‌دست گرفت و بعد مانند کسی که پاره‌ای آتش را به‌دست گرفته باشد، به‌سرعت آن‌را روی میز نهاد. پس از ختم ملاقات و خروج هیئت چینی، خودش مجسمه را بلند کرد و چنان به‌شدت بر زمین کوبید که پارچه‌پارچه شد!»(146).

با یورش نظامی ایالات متحده به افغانستان درهفتم اکتبر 2001، طالبان از مزارشریف عقب‌نشینی کردند و طی آن بزرگترین تلفات در طول جنگ را تحمل کردند. سقوط مزار شریف که در آن«هر کس به فکر جان خود بود»، سرآغاز سقوط طالبان در سراسر افغانستان بود. در وضعیت فروپاشی برق‌آسای طالبان، برابر گزارش مژده:«در قندهار ملا محمد عمر در کار استخاره و خواب دیدن بود.» او جلوه‌ای از خیالبافی‌های دیوانه‌وار و لاف‌های خلافِ ملاعمر را این‌گونه تصویر کرده است:«او[ملاعمر] به اطرافیان خود می‌گفت که تسلیم نشوید، زیرا آمریکا در همین چند روز نابود خواهد شد. اما انتظار نابودی آمریکا به درازا کشید و در مقابل، قندها در آستانه نابودی قرار گرفت. از طرف دیگر، هر روز از شمار اطرافیان ملا عمر کاسته می‌شد تا بالاخره وی مجبور شد از خیالبافی دست بردارد و آمادگی خود برای تسلیم قندهار را اعلام نماید.[...] با سقوط قندهار، امارت اسلامی که طالبان آن را بنیان نهاده بودند، به صورت کامل فروریخت و بخشی از تاریخ گذشته این کشور گردید.»(177-176). مشاهده می‌کنیم که توپ‌های توخالی ملاعمر رهبر طالبان، در واپسین روزهای فروپاشی امارت اسلامی‌اش، تا چه اندازه خیالبافانه و ساده‌لوحانه بوده است.

2. اخلاق‌ستیزی

 هرچند ملاعمر با عنوان پرطمطراق«خادم الاسلام امیرالمومنین ملا محمد عمر مجاهد» به مسئله رهبری بر مسند رهبری امارت اسلامی نشسته بود و در رجزخوانی یاد طولانی داشت، اما در میدان عمل فردی منفعت‌طلب و به‌غایت ترسو بود. به‌ نوشته مژده، تا پیش از یورش آمریکا به افغانستان، طالبان گمان می کردند که ملاعمر اگر هیچ امتیاز دیگری نداشته باشد لااقل از دو امتیاز برخوردار است: تقوا و شجاعت. اما به رغم این اشتهار، چند روز پیش از حملات هوایی ایالات متحده به افغانستان، ملاعمر به اطرافیان خود می‌گوید:«شاید شما این کارم را نوعی بزدلی و ترس تلقی کنید، ولی من مجبورم خانواده‌ام را به پاکستان بفرستم.»(173). ملاعمر بدینسان نخستین علامت ضعف را از خود بروز می دهد. با ادامه جنگ، ترس بیش از پیش بر ملا مستولی می شود:«ملا محمد عمر به‌صورت رسمی فرمانده کل نیروهای طالبان بود، ولی در چنین شرایط دشواری که جنگ بزرگی به راه افتاده بود، او عملاً هیچ ارتباطی با جبهات جنگ نداشت، زیرا می‌ترسید که با افشاشدن محل اقامتش، آن محل بمباران شود. در عمل، ارتباط رهبر و فرمانده کل قوای طالبان با عوامل و نفرات نظامی‌اش گسیخته شده بود و ملا مهار کار تصمیم‌گیری و اقدام در میدان را به فرماندهان خود سپرده بود. به عنوان نمونه‌ای مستند،«ملا اختر محمد عثمانی فرمانده نیروهای جنوب‌غرب طالبان، بعد از مشورت با ملاعمر، به ملا نورالله نوری که با استفاده از بی‌سیم از محاصره نیروهای تحت امر خود خبر داده و گفته بود:« ملاصاحب[ملا عمر] باید به من بگوید که چکار کنم.»، ملا اختر در جواب او می‌گوید:«شرایط به شما بهتر معلوم است، اگر مشکلات زیاد است با مشورت با دیگران تصمیم بگیرید.» (174).

امارت اسلامی طالبان در پشت پرد? فریب شریعت‌پناهی، هزینه‌های خشونت ورزی و کشتار و غارت اموال مردم را از طریق عواید مواد مخدر تامین می‌کرد. پافشاری طالبان در مورد کشت خشخاش، جامع? بین المللی را به این نتیجه رساندکه هزینه های جنگی آنان از فروش مواد مخدر تأمین می‌شود. فتوای طالبان در خصوص شرعی بودن کشت خشخاش این بود که:«چون از این ماده در طبابت نیز استفاده به عمل می‌آید، کشت آن شرعاً مانعی ندارد!»(120). از استدلال‌های طالبان در مورد کشت خشخاش که با لحن انتقام جویانه همراه بود، یکی این بود که وقتی کشورهای غربی با پروگرام های تلویزیونیِ منحرف کننده در صدد انحراف اخلاقی جوانان مسلمان اند، ما نیز حق داریم با آنان مقابله به‌مثل نماییم.»(121-120). ترجم? ساده‌تر این به اصطلاح استدلال عوامانه چنین است که غربی‌ها با برنامه‌های تلویزیونی خود اخلاق جوانان مسلمان را منحرف می‌کنند. در برابر، ما با تولید و پخش مواد مخدر جلوی آنها می‌ایستیم و از این طریق تلافی می کنیم! مژده با آوردن شواهد بسیاری در مورد ذهنیت واپسگرایان? و ضد اخلاقی طالبان در تصمیم‌گیری و عمل، اینگونه دربار? رهبران امارت اسلامی داوری می‌کند:«آنان [طالبان] جهان را با روستاهای عقب افتاده ای که خود در آن به دنیا آمده بودند، یکسان فکر می‌کردند.» (119).

3. خشونت‌ورزی

اِعمال خشونت از سوی طالبان در گذشته و حال،  مانند ترور، شکنجه، آدم‌ربایی و کشتارهای دسته‌جمعی- که ملایان طالبان احکام فقهی آنرا صادر می‌کردند-، از سویی برآمده از تصلب و جزمیت مذهبی و از سوی دیگر برونداد ساختار ذهنی و تربیت بدوی و واپسگرایانه است. در هنگام? حمله طالبان در اوت 1998 به مزار شریف و کشتار مردم غیرنظامی به انتقام کشته‌هایشان در شکست قبلی، آنان همراه با افراد سپاه صحابه به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران یورش بردند و با ورود به محوطه ساختمان کنسولگری، هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی را به رگبار کلاشینکف بستند(124). درنده‌خویی طالبان تا آنجا در امارت اسلامی بالا گرفت که دست به کشتار و سربه‌نیست کردن کودکان افغانی زدند. آمار دقیقی از این قبیل کشتارها در دست نیست. به روایت مژده:«جسد بعضی از افراد در حالی یافت شد که کلیه‌ها و چشم‌هایشان کشیده شده بود. شایعات این بود که این کار به وسیل? پاکستانی ها و افراد با نفوذ درصف طالبان صورت می‌گیرد و اعضای بدن این اطفال به پاکستان غرضِ [به‌منظور]فروش انتقال می‌یابد، ولی در این رابطه نیز نقاط ابهام بسیار وجود داشت، زیرا بیرون‌آوردن عضوی از بدن به وسیل? عمل جراحی غرض پیوند در بدن شخصی دیگر، نیازی به افراد متخصص و شرایط خاص دارد و انتقال عضو نیز به‌فاصل? دور و با وسایل عادی غیر ممکن است. در این رابطه افرادی نیز دستگیر گردیدند و حتی این موضوع در رسانه‌های گروهی نیز منعکس شد، ولی نتیج? تحقیقات هیچگاه افشا نگردید که منظور از کشتن این قربانیانِ معصوم چه بود.»(106). این گزارش افزون بر خشونت‌های جنون‌آمیز و بیرحمان? طالبان، فساد در دستگاه قضایی ملایان امارت اسلامی را نیز نشان می‌دهد.

4. تشتت درون‌گروهی

مژده از اختلافات داخلی میان طالبان این گونه پرده برداری می‌کند: «در گذشته هیچ قشری چون ملا و طالب در افغانستان متشکل و پراکنده نبوده‌اند.[...] در دوران جهاد، آنان برسر یک سازمان سیاسیِ طلب? واحد توافق نداشتند و هر سازمان سیاسی از خود سازمان طلب? جداگانه داشت. اما در داخل هر یک از این سازمان های سیاسیِ طلبه نیز اختلافات فراوانی موجود بود.»(157). از این فقره، ذهنیت بدوی، قدرت‌طلبی، کوته‌بینی، نابردباری و فرصت‌طلبی ملایان طالبان به‌روشنی پیداست. مژده در شگفت مانده بود که این جماعت با این همه درگیری درون گروهی، چگونه فردی را به رهبری برگزیده اند که به‌هیچ‌وجه لایق این عنوان نیست. او می‌نویسد:«عجیب است که همین قشر متشتت و پراکنده که دو تن بر سرِ رفتن به یک راه با هم متفق نبودند، شخصی را به عنوان امیر واحد برگزیدند که نه عالمی جَّیِد بود و برخوردار از قوت نطق  و بیان، نه گامی در سیاست داشت و نه چهر? برجسته‌ای در جهاد بود، نه در قبیل? خودش به صفت بزرگ یا رهبر قوم شناخته شده بود و نه وابسته به خانواده‌ای بود که درگذشته در رهبری سیاسی یا مذهبی نقشی ایفا نموده باشد.» (157).

 



  • کلمات کلیدی :
  • انجمن صلح طلبان افغانستان ::: چهارشنبه 100/9/24::: ساعت 11:57 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 77
    بازدید دیروز: 38
    کل بازدید :651358
    >> درباره وبلاگ <<
    صلح طلبان افغانستان
    انجمن صلح طلبان افغانستان
    پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>دسته بندی یادداشت ها<<
    افغانستان[23] . افغانستان و توسعه[19] . پارلمان[9] . غزنی[8] . طالبان[7] . مناسبت‏ها[6] . یادداشت‏های متفرقه[6] . وهابیت[5] . هزاره[5] . پاکستان[5] . امام علی[5] . جنگ[5] . اسلام[4] . انتخابات[4] . هزاره ها[4] . صلح[4] . قرآن[4] . دین[3] . امنیت[3] . تبعیض قومی[3] . تصاویر[2] . بهسود[2] . بیکاری[2] . خشونت[2] . آمریکا[2] . عربستان[2] . دانلود[2] . علی[2] . عید[2] . کابل[2] . کوچی[2] . کوچی‏ها . مجلس . محقق کابلی . معرفی کتاب . کتاب . کدجاوا . کراچی . کشتار شیعیان . والی . وبلاگ . وحدت . مهاجرین افغان . مهدی . میلاد پیامبر . ناامنی . نرم افزار . نقد کتاب . دانلود = کتاب . دعا . غزنی، تاریخچه . فقر و بیکاری . قالب . قالب رایگان . قالب وبلاگ . عکس . عکس از غزنی . عکس و تصویر . علم . رمضان . سایت . سرعت انترنت . سیاست دوگانه . شمشیر . شهید مزاری . اخلاق . ازبک ها . امریکا . افغانها . امام حسن مجتبی . امام حسین ع . امام رضا ع . امام صادق ع . انیمیشن . بازار غزنی . پشتون . پشتونها . پیام . تاجیک . داتلود . دانش . جنگ داخلی . حقوق بشر در افغانستان . حکمتیار . تظاهرات . تفرقه گرایی . تفرقه و نفاق! . جنایات . جنایات وهابیت . تجاوز . تربیت . ترور . قندهار . قوم گرایی . کوچی .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    صلح طلبان افغانستان

    >> سایت های افغانستان<<
    قرآن کریم دانلود قرآن
    نوشته های پیشین وبلاگ
    بدنبال آرامش
    مجله مینه - پشتو
    شورای جهانی هزاره
    پایگاه‏های اطلاع رسانی مراجع تقلید
    آیت الله محقق کابلی
    زبان انگلیسی یاد بگیریم
    علیجان زاهدی غزنوی
    کودکان افغان عکس و تصویر
    سلامت روان فرزندان
    نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
    آیت الله محقق کابلی
    حزب وحدت
    سایت شهید مزاری
    سایت دانشگاه کاتب هزاره
    سایت آیت الله محسنی
    سایت ریاست جمهوری افغانستان

    تاجیک مدیا
    متن کامل قرآن کریم - دانلود
    موسیقی افغانی برای وبلاگ
    کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
    مجمع علمی فرهنگی نور
    سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
    وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتون‏های شیعه
    سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
    جمهوری سکوت
    معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
    پیوندهای فرهنگی مذهبی
    شریف حبیبی
    از غزنی / واسع هیله من
    آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
    سایت جنبش ملی افغانستان
    اندیشه مثبت
    افغانستان پس از جنگ
    تاجیک مدیا
    سادات افغانستان
    وبلاگ حقوقی صارم
    لینکستان وبلاگهای افغانستانی
    سایت گشایش
    سایت غرجستان
    سایت طلوع فجر
    آموزش زبان انگلیسی
    هفته نامه نىای غؤنه
    غرجستان
    تاجیک مدیا
    قلم بیقرار
    خبرنامه علودانی
    هزاره پیوند
    خبرهای تازه از علودانی
    وطندار
    کودکان وطن
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    روزنه امید
    برگ سبز - محمد رحمتی
    ناهور - خوات
    رو به فردا
    درد دلهای یک باچه مهاجر
    محمد شفق خواتی
    استاد علیزاده مالستانی
    مدرسه محمدیه غزنی
    مردم مالستان
    وحدت نیوز
    نگاه فردا
    سروش صبا
    هم صنفی
    در رثای بابه مزاری
    مجله اخوت
    هزاره پیوند
    حزب وحدت
    صادقی نیلی
    هیله من غزنوی
    علودانی
    مشفق
    بشیر احمدی
    خوات آنلاین
    قلم بیقرار
    کودکان افغانستان
    جامعه اسلامی علودانی
    محمد صابری شملتو
    جامعه نو شوکت علی محمدی
    جمهوری سکوت
    ابرار
    دورتر از چشم اقیانوس
    شریف سعیدی
    نقش والدین در سلامن روان فرزندان
    وحدت نیوز
    مدرسه علمیه محمدیه
    خوات معاصر
    خوات آنلاین
    حوات زیبا
    خوات دانلود
    رو به فردا

    >>طراح قالب<<
    طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی - صلح طلبان افغانستان
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

     

    انجمن طالبان صلح و امنیت در افغانستان

    تصویر ثابت

    <bgsound src="http://kabul3.persiangig.com/audio/12%20watan_eshq_tu.mp3" loop="infinite">