فلسفه عزاداری بر امام حسین ع
فلسفه عزاداری بر امام حسین (ع) در بیان شهید مطهری رحمه الله علیه
پیشوایان دین از زمان پیغمبر اکرم و ائمه اطهار دستور اکید و بلیغ داده اند که باید نام حسین بن على زنده بماند ، باید مصیبت حسین بن على هر سال تجدید شود . چرا ؟ این چه دستورى است در اسلام، چرا ائمه دین اینهمه به این موضوع اهتمام داشتند، و چرا براى زیارت حسین بن على اینهمه ترغیب و تشویق است؟ به این چرا باید دقت کنید . ممکن است کسى بگوید براى اینست که تسلى خاطرى براى حضرت زهرا باشد !!! آیا این حرف مسخره نیست ؟ بعد از 1400 سال هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد ، در صورتى که به نص خود امام حسین و بحکم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین، ایشان و حضرت زهرا نزد یکدیگرند. این چه حرفى است ؟ ! مگر حضرت زهرا بچه است که بعد از 1400 سال هنوز هم به سر خودش بزند، گریه کند و ما برویم به ایشان سر سلامتى بدهیم ؟ ! این حرفهاست که دین را خراب مى کند ! حسین علیه السلام مکتب عملى اسلام را تاسیس کرد . حسین علیه السلام نمونه عملى قیامهاى اسلامى است. خواستند مکتب حسین زنده بماند، خواستند سالى یک بار حسین با آن نداهاى شیرین و عالى و حماسه انگیزش ظهور کند ، فریاد کند: الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهى عنه لیرغب المؤمن فى لقاء الله محقا[1] خواستند الموت اولى من رکوب العار)[2]، مرگ از زندگى ننگین بهتر است، براى همیشه زنده بماند. خواستند لا ارى الموت الا سعادة الحیاة مع الظالمین الا برما [3] براى همیشه زنده بماند . زندگى با ستمکاران براى من خستگى آور است، مرگ در نظر من جز سعادت چیزى نیست . خواستند آن جمله هاى دیگر حسین : خط الموت على ولد آدم مخط القلادة على جید الفتاة[4] زنده بماند هیهات منا الذله[5] زنده بماند خواستند صحنه هایى از این قبیل که حسین علیه السلام مى آید در مقابل سى هزار نفر مى ایستد در حالى که در نهایت شدت از ناحیه خود و خاندان خود گرفتار است و مرد وار ، که چنین مردى دنیا بخود ندیده است مى فرماید : الا و ان الدعى ابن الدعى قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة یأبى الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت، زنده بماند . مکتب حسین علیه السلام زنده بماند ، تربیت حسینى زنده بماند ، پرتوى از روح حسینى در این ملت دمیده شود و بر آن بتابد . فلسفه اش خیلى روشن است. نگذارید حادثه عاشورا را فراموش شود . حیات شما ، زندگى و انسانیت و شرف شما به این حادثه بستگى دارد . به این وسیله مى توانید اسلام را زند نگهدارید . پس ترغیب کردند که مجلس عزاى حسینى را زنده نگهدارید و درست است . عزادارى حسین بن على واقعا فلسفه صحیحى دارد، فلسفه بسیار بسیار عالى هم دارد . هر چه ما در این راه کوشش کنیم، بشرط اینکه هدف این کار را تشخیص دهیم ، بجاست . اما متاسفانه عده اى این را نشناختند، خیال کردند بدون اینکه مردم را به مکتب حسین آشنا کنند، به فلسفه قیام حسینى آشنا کنند، مردم را عارف به مقامات حسینى کنند، همین قدر که آمدند و نشستند و نفهمیده و ندانسته گریه اى کردند، کفاره گناهان است[6] .
[1] - بحار الانوار ج 44 صفحه 381 , تحف العقول صفحه 176 , اللهوف صفحه 33 , مقتل الحسین خوارزمى ج 2 صفحه 5 .
[2] - مناقب ابن شهرآشوب ج 4 صفحه 110 , اللهوف صفحه 50 , بحارالانوار جلد 45 صفحه 50 , کشف الغمه ج 2 صفحه 32 .
[3] - بحارالانوار جلد 44 صفحه 381 , اللهوف صفحه 33 , تحف العقول صفحه 176
[4] - بحار الانوارج 44 صفحه 366 , اللهوف صفحه 25
[5] - اللهوف صفحه 41 , مقتل الحسین خوارزمى ج 2 صفحه 7 , < صفحه : 48
[6] - ر. ک. شهید مطهری، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، ج1، ص46-48
قرآن به صله رحم سفارش و تا کید کرده, آن را در کنار ایمان به خدا و معاد آورده و از آن به علامت پرهیزگاری, درستی و مصداق نیکی یاد نموده و از قطع رحم و دوری نمودن از خویشان و بستگان, شدیداً منع کردهاست. قاطع رحم را ملعون و بهدور از رحمت خدا معرفی میکند و برای او عقوبت قرار میدهد. ادامه مطلب
زکات یکی از عوامل مهم عدالت اجتماعی و مبارزه با فقر و محرومیت, پرکردن فاصلههای طبقاتی و تقویت بنیه مالی حکومت اسلامی و پاکسازی روح و جان از حب دنیا ومالپرستی, و خلاصه وسیلهی بسیار مؤثری برای قرب الهی است ادامه مطلب
سیرة گفتاری و رفتاری امام علی(ع) بهعنوان حاکم دولت اسلامی نشانگر این است که آن حضرت نظارت خاصی بر بازار داشتند و از گرانفروشی، خیانت، احتکار، انحصار و...، جلوگیری میکردند. لذا وظیفة دولت اسلامی است که به این مسایل بپردازد. ادامه مطلب
دولت اسلامی در «تأمین اجتماعی» مسئولیت مستقیم دارد و در این مسئولیت، تنها تأمین نیازهای حیاتی افراد به عهدة دولت نیست، بلکه تأمین حد «کفایت» از زندگی (حدی که بهطور متعارف افراد جامعة اسلامی در آن زندگی میکنند) بر دوش حاکم است،ادا مه مطلب
عدالت اقتصادی
یکی دیگر از وظایف مهم دولت، برقراری عدالت همه جانبه، از جمله عدالت اقتصادی است که در بعضی آیات، هدف ارسال انبیاء قلمداد شده است. ادامه مطلب
حاکم اسلامی موظف است، سیاست عدم تداول ثروت در دست ثروتمندان را تعقیب کند. از مسلمانان زکات بگیرد و به مصارف آن که در رأس آنها رفع فقر است برساند. ادامه مطلب
جامعهی اسلامی جمعیتی میطلبد که زیبندهی آن باشد، یعنی انسانهای خداپرست، فرزانه، خردمند، اندیشمند و آگاه، عدالت محور، متعهد و منظم، متخصص و ماهر در کارهای زندگی و خود اتکاء . روشن است که با رشد بیرویه و غیر مسئولانهی جمعیت، پرورش انسانهای رشدیافته، فرهیخته و قانونگرا غیر عملی است
از مصرفگرایی باید دوری جست و نظری هم به فقیران و تهیدستان جامعه داشت، همانهای که در حداقل مخارجشان گیر ماندهاند، که مسلماً حق و حقوقی از آنان سلب شده به گرسنگی و فقر دچار شدهاند، ارتباط مصرفگرایی یا گرسنگی و فقر در کلام ائمه(ع) آشکار میباشد، ادامه مطلب
لگو قرار دادن سیره عملی پیشوایان دین
علی(ع) مردی بود که بیش از هرکسی وارد اجتماع میشد، فعالیتهای اجتماعی و تولید ثروت میکرد، ولی ثروت در کفاش قرار نمیگرفت، ثروت را اند.خته و ذخیره نمیکرد، کدام کار تولیدی مشروع است که در آن زمان وجود داشته و علی(ع) انجام نداده است؟ اگر تجارت است او عمل کرده، اگر زراعت، اگر باغداری و درختکاری است او انجام داده، اگر حفر قنوات است او انجام داده است.
کار و تولید فعالیتهای تولیدی، عنصر اساسی در طلب روزی است، اهمیت و تشویق به کار را میتوان از آیات متعدد استفاده کرد. ادامه مطلب
تحریف معنوى:
تحریف، نوعی تغییر و تبدیل است و بر دو قسم تقسیم میگردد، 1- لفظی که لفظ را تغییر میدهند. 2- معنوی که به لفظ کار ندارند و معنا و مقصود گوینده را طوری تغییر میدهند که مراد نباشد و یا ضد مقصود گوینده باشد. ادامه مطلب
شاید بتوان ادعا کرد که فقیرترین کشور در قارهی پهناور آسیا، افغانستان باشد و در میان اقوام ساکن در این کشور، هزارهها که از نظر نژادی و مذهبی؛ متفاوت از دیگران بوده نژاد زرد و مذهب شیعه دارند، محرومترین قومیت این مرزوبوم را تشکیل میدهند. ادامه مطلب
فلسفه عزاداری بر امام حسین (ع) در بیان شهید مطهری رحمه الله علیه
عزاداری مردم افغانستان برای امام حسین (ع) ( در دوران غزنویان و تیموریان )
علاقه و محبت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به حسین علیه السلام
1 . زمخشری (از علمای بزرگ اهل سنت)، صاحب تفسیر معروف «کشاف » ، در کتاب «ربیع الابرار» نقل می کند:
«فاطمه علیها السلام با فرزندانش حسن و حسین علیهما السلام خدمت رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم رسیده و عرض کرد: یا رسول الله! هدیه ای به این ها بده . حضرت فرمود: پدرت فدایت، من مالی ندارم تا هدیه کنم . سپس حسن علیه السلام را بغل کرده، بوسید و روی پای راست خود قرار داد و فرمود: به این فرزندم، اخلاق و هیبت خود را هدیه می کنم و حسین علیه السلام را نیز بغل کرد و بوسید و بر روی پای چپ خود نهاد و فرمود: شجاعت و جود خود را بدو بخشیدم .»
امام حسین علیه السلام او پیغمبر (ص)
د هجرت په ?لورم کال د امام حسین علیه السلام د زوک?? له وخت ?خه د خدای رسول (ص) تر وفاته پور? چ? دا ?وله موده شپ? کاله او ?و میاست? کی?ی خلق د هغ? مین? او محبت له امله چ? پیغمبر(ص) له هغ? سره لرله د هغه په لوی? مقام او لو?اوی پوه شول. ادامه مطلب
دفاع از حق و حقیقت یک وظیفه است -
defence of truth is a duty
پیشینة بزرگداشت عاشورا در میان اهل سنت افغانستان
بزرگداشت عاشورا و عزاداری برای امام حسین(ع) در میان اهل سنت افغانستان، پیشینة بسیار کهن و تاریخ بس طولانی دارد. در تاریخ افغانستان، همنوایی روحی با عاشورا و اظهار حزن و اندوه در سالروز شهادت امام حسین(ع) و یارانش، اختصاص به شیعیان نداشته، بلکه اهل سنت این مرز و بوم نیز نسبت به این رویداد عظیم تاریخ اسلام، اظهار اندوه و حزن نموده و از فجایعی که در ماجرای نهضت کربلا بر امام حسین(ع) و خاندان و یارانش روا داشته شده است، اظهار نفرت و انزجار نمودهاند. البته نحوهی ابراز اندوه و تألم آنان و آیینهای بزرگداشت این رویداد در میان آنان با مراسمها و آیینهای عزاداری رایج در بین شیعیان تا حدودی متفاوت بوده است.ادامه مطلب محمدشریف حیدری و محمدجمعه شیخزاده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیشینه عزاداری امام حسین(ع) در میان اهل سنت سید محمدعلی موسوی
مردم، علماء، بزرگان و بنیانگذاران اهلسنت، هرسال در سرزمینهای مسلماننشین، عزای امام حسین(ع) را برپا کردهاند. تاریخ معتبر و نقل ثقه، تکیهگاه تحلیل و توصیف مقاله پیشرو به شمار میرود نه تحقیقات میدانی. از اینرو، نمونههای نگاشته نه بیانگر سوگواری الزامی و بین المللی اهلسنت است و نه به معنی نبود عزاداری آنان در دیگر شهرهای یاد شدة دیروز و امروز. سنیان در شهرهای افغانستان، اندونزی، ایران، تاجیکستان، فلسطین، اردن، عراق، مراکش، مالزی و دیگر نقاط جهان به این سنت پایبندی دارند. اهلسنت گونهها، ماهیت و ابزار عزاداری مشترک دارند و مختص. پیشوایان مذاهب، دانشمندان، حکومتها و بزرگانشان در حفظ، گسترش و ژرفنا بخشیدن به عزاداریها تأثیر بیمانند داشتهاند و گاهی ابتکاری نظیر ملاحسین کاشفی، در سخنرانی و روضهخوانی.
---------------------------------------
صل جنگ یا صلح در اسلام محرابعلی صفدری
نظریه جنگ و صلح در طول تاریخ در میان ادیان مختلف مطرح بوده است. در دین اسلام نیز دیدگاههای بیان شده است و میتوان گفت بیش از هر مسألهی دیگر دارای اهمیت و تاکید است. به نظر میرسد یکی از جهات اهمیتش این باشد که ماهیت و نوع تعامل نظام اسلامی را با سایر ادیان و حاکمیتها تبیین میکند. از سوی دیگر بر قراری روابط بین حاکمیت اسلامی با سایر نظامها و جوامع غیر اسلامی به میزان ضرورتهای اجتماعی و سنتهای عالم خلقت، امری است اجتناب ناپذیر و یکی از نشانههای جهانی بودن دین اسلام که کامل ترین و آخرین دین آسمانی است به شمار می رود. امام خمینی(ره) در این زمینه میفرماید: «اسلام یک نظام اجتماعی و حکومتی است و میخواهد با همه عالم روابط داشته باشد.»[1]
در این پژوهش بدنبال این پرسش هستیم که آیا اصل در اسلام صلح است یا جنگ؟. بایسته است، قبل از پرداختن به اصل بحث و پاسخ به این سؤال، واژه جنگ و صلح روشن گردد. ادامه مطلب
منبع: http://goshayesh.org/index.php?option=com_content&view=category&id=83&Itemid=90
عاشورای حسینی بر مسلمانان جهان تسلیت باد!
امام حسین (ع) علیه حکومت یزید قیام کرد، چرا؟ . او در این نهضت چه هدفى داشت ؟ چرا ائمه اطهار اصرار داشتند که عزاى حسین علیه السلام زنده بماند ؟ چرا امام حسین علیه السلام نهضت کرد؟ چه احتیاجى است که ما از خودمان دلیل ذکر کنیم؟ حسین بن على (ع) خود، دلیل نهضت را بیان کرده است : انى لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى
[1] در کمال صراحت مى گوید دنیاى ما را فساد گرفته است ، امت جدم فاسد شده اند ، قیام کردم براى اصلاح ، من یک مرد اصلاح طلبم . ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر و اسیر بسیرة جدى و ابى ، هدفى جز امر به معروف و نهى از منکر ندارم . امام حسین (ع) هدف نهضت خودش را روشن کرده است . الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهى عنه لیرغب المؤمن فى لقاء الله محقا،
حسین علیه السلام مى گوید من نهضت کرده ام براى امر به معروف ، براى اینکه دین را زنده کنم ، براى اینکه با مفاسد مبارزه کنم . نهضت من یک نهضت اصلاحى اسلام است حسین بن على (علیهماالسلام) درس غیرت به مردم داد، درس تحمل و بردبارى به مردم داد ، درس تحمل شدائد و سختیها به مردم داد . اینها براى نزد من ، مرگ از ننگ ذلت و پستى بهتر و عزیزتر و محبوبتر است . اسم این شعار را باید گذاشت شعار آزادى، شعار عزت ، شعار شرافت . یعنى براى یک مسلمان واقعى ، مرگ ، همیشه سزاوارتر است از زیر بار ننگ ذلت رفتن . مردم دنیا ! بدانید اگر حسین حاضر است که تا آخرین قطره خون خود و جوانانش ریخته شود ، براى چیست ؟ حسین در دامن پیغمبر و على بزرگ شده است ( تعبیر از خودش است )، از پستان زهرا شیر خورده است .
خطبه اى دارد اباعبدالله در روز عاشورا ، در آنوقتى که از نظر ظاهر ، همه امیدها قطع شده است و هر کسى باشد، خودش را مى بازد . ولى این خطبه آنچنان شور و احساسات دارد که گوئى آتش است که از دهان حسین بیرون مى آید ، اینقدر داغ است .
آیا این جمله ها شوخى است ؟ : الا و ان الدعى ابن الدعى قد رکز بین اثنتین بین السله و الذله ، و هیهات منٌا الذلٌه[2]
[1] - مقتل الحسین, ص 156 و مقتل العواصم, ص 54 و مناقب ابن شهرآشوب , ج 4, ص 89 و مقتل الحسین خوارزمى, ج 1, ص 188 و لمعة من بلاغة الحسین, ص 64 و نفس المهموم ص 45 .
[2] -شهید مطهری، حماسه حسینی? ج1، ص 75.
عاشورا در نگاه اهل سنّت
سندیّت حادثه کربلا در کتب اهل سنّت
دیدگاه اهل سنت به عاشورا از لحاظ تاریخی
دو رویکرد عاطفی و تحلیلی ـ اجتهادی اهل سنّت به عاشورا
مسأله لعن یزید از دیدگاه اهل سنّت
دیدگاه معاصر و عزاداری اهل سنّت
معاونت پژوهشی مدرسهء عالی امام خمینی، در تاریخ 15/11/1383 نشست علمی ای با عنوان "عاشورا از نگاه اهل سنت" را با حضور استادان و پژوهشگران برگزار کرد.
عاشورا فراتر از یک فرقه
در این نشست حجت الاسلام ناصری داوودی، مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکدهء سیره، سخن گفت و نهضت عاشورا را یکی از ماندگارترین و پُراثرترین نهضت ها و جریان های تاریخی دانست که فراتر از یک فرقه در طول تاریخ اثرگذار بوده است، بلکه مرزهای فرقه ای مذهبی و حتّی دینی و جغرافیایی را در نوردیده و دانشمندان، علما، سیاستگذاران و اصلاح گران را در خارج جهان اسلام نیز به خود جذب کرده است، مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکدهء سیره گفت: " علیرغم پندار برخی شیعیان، با نگاهی اجمالی به تاریخ به روشنی دریافت می شود که حادثه عاشورا به هیچ وجه اختصاص به جامعهء شیعه نداشته است. همانطوری که فراتر از جامعه اسلامی نیز اثرگذار بوده است. باید پذیرفت که عاشورا و پاس داشت شهادت سالار شهیدان به عنوان یک مبنا و معیار می تواند گفتمان بین المذاهب باشد".
وی یادآور شد: " عاشورا نه تنها اختصاص به جامعه تشیع ندارد، بلکه می تواند به عنوان مبنای گفتمان و سوژه قابل بحث و معیار و محور مشترک و قابل توجه در میان مذاهب مطرح باشد و مبنای گفتمان بین تشیع و تسنن باشد، زیرا در منابع اصلی حدیثی، تاریخی، رجالی و حتی کلامی اهل سنت به خصوص صحیح بخاری که در نظر اهل سنت بعد از قرآن (مما لاریب فیه) تلقی میشود، احادیث و روایات متعددی نسبت به عظمت و جایگاه امام حسین(ع) از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) وجود دارند. در بقیهء کتب صحاح هم احادیثی وجود دارند که می توانند مبنای گفتمان تشیع و تسنن باشند".
سندیّت حادثه کربلا در کتب اهل سنّت
ناصری با استناد به شماری از احادیث صحاح سته گفت: " احادیث حسین منی و انا من حسین از پیامبر اکرم(ص)، "یا الحسن والحسین ریحانتان من هذه الامه" یا حدیث کسا و احادیث متعدد دیگر وجود دارند که شخصیت بیمانند امام حسین(ع) را نشان می دهند و از دیدگاه اهل سنت و بنابر مبنای آنها در حدیث، پیروی از حضرت امام حسین(ع) و محبت آن حضرت و یاری رساندن به ایشان به خصوص در حادثه عاشورا به عنوان یک اصل در میان اهل سنت پذیرفته شده است. این احادیث در صحیح مسلم، سنن ابوداوود و سنن ابن ماجه ترمزی با بیان ها و کمیتهای متفاوت آمده است و در مجموع تردیدی باقی نمی گذارند".
پیام هایی برای بشریت
ایشان، در ادامه، به خطبههایی که دارای پیام هستند اشاره کرد و گفت: "این پیام ها هرگز اختصاص به شیعه ندارند، بلکه شامل بشریت می شوند". وی امر به معروف، نهی از منکر، مبارزه با فساد و تبعیض ، اجرای عدالت و... استفاده از اصول صحیح، پایبندی به اصول و مکتب، استفاده نکردن از وسایل نامشروع مانند ترور برای اهداف مشروع را از جمله مسایلی دانست که شامل جامعه اهل سنت و شیعه می شوند.
حجت الاسلام ناصری افزود: "مصلحان و انقلابیون جهان و متفکران غیر مسلمان مانند گاندی و بعضی از شخصیت های دیگر شرق و غرب، شیفتهء مکتب حسین(ع) ، شخصیت او و عاشورا شده اند. درست است بعضی از منابع و مقاتل مربوط به اهل سنت، به خطبهها نپرداختهاند، ولی بحث علمی و کاملاً مناظرهای میتواند آنها را ملزم به پذیرش این واقعیت ها نمود".
مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکدهء سیره شخصیت سیدالشهدا (ع) را در منابع اهل سنت یکی دیگر از دستاویزهای گفتمان یاد کرد و گفت: "با قطع نظر از احادیث نبوی(ص)، وقتی شخصیت این بزرگوار را در منابع روایی،تاریخی و رجالی اهل سنت مطالعه میکنید، می بینید بسیاری از صفات که از نظر ما گاهی ممکن است غلوآمیز باشند در منابع اهل سنت وجود دارند که در منابع شیعه کمتر وجود دارند یا از منابع اهل سنت وام گرفته شده اند. خود این امر نیز می تواند منابع گفتمان بین شیعه و اهل سنت باشد".
دیدگاه اهل سنت به عاشورا از لحاظ تاریخی
ناصری داوودی، در ادامه، با اشاره به پیامدها و حوادث خارق العاده همزمان و بعد از عاشورا گفت: " اهل سنت، بیشتر، به آثار و پیامدهای خارقالعاده شهادت امام حسین(ع) و یارانش در منابع تاریخی، روایی، رجالی و مقاتل آنها پرداخته اند، در حالی که شیعیان نپرداخته اند یا به صورت محدود و پراکنده از منابع اهل سنت استفاده کرده اند". وی خاطرنشان کرد: "حوادثی وجود دارند؛ مانند ظاهر شدن حمره آسمانی بعد از شهادت حضرت به مدت ? ماه؛ حتی در بعضی بیابان های عراق و شام و بصره خون باریدن از آسمان و پر شدن خیمه ها از خون که شیعیان آنها را مطرح نکرده اند ولی اهل سنت در منابع خود آورده اند یا مسأله قرائت قرآن توسط رأس بریده سیدالشهدا(ع) در کربلا و کوفه و شام، از زیر سنگهای بیت المقدس همزمان و بعد از عاشورا خون جوشیدن ، یا ابتلای تمسخرکنندگان و قاتلان امام حسین(ع) به عقوبت های دردناک دنیوی، صداها و مرثیه ها و اشعار حتی رثایی شنیدن از جاها و مناطقی که افراد خواننده معلوم نیست و نیز مسلمان شدن تعدادی از مسیحیان با مشاهدهء تلاوت قرآن توسط سر بریده و خواب های عجیب که از که از اصحاب مورد پذیرش اهل سنت نسبت به عاشورا نقل شده است. نمونه های زیادی از این قبیل وجود دارند که عظمت شخصیت امام حسین(ع) را نشان می دهد و دیدگاه اهل سنت را از لحاظ تاریخی نسبت به عظمت این شخصیت بیان می کند؛ بیشتر راویان این گونه حوادث که پیامدهای عاشورا را بیان کرده اند بصرییا شامی بودهاند.
عید سعید غدیر بر مسلمین مبارکباد!
سطحىنگرى و کوچکاندیشى است، اگر «غدیر» و «ولایت» را، نزاعى در میان دوگروه در گذشته بدانیم.
و دور از «متن مکتب» است، اگر ایستادن بر کرانه جوشان «غدیر» را تنهاحساسیتى فرقهاى و جدالى مذهبى به شمار آوریم.
«غدیر»، همواره برپاست.
صحنه تعیین «مولى»، و آن بیعتها و استشهادها و اعترافها، هنوز هم محو نشدهاست. بیعتگران نیز، صحنه را ترک نکردهاند. علىرغم آنان که سعى کردهاند غبارى از«نسیان» و پردهاى از «کتمان» بر سیماى غدیر بنشانند و بیفکنند، دلها وجانهاى بیشمارى هنوز هم توجه به آن دستهاى بلندى دارد که دست «على» را گرفت وفراز آورد، تا آن خورشید را، همه ببینند، همه بشناسند، به یکدیگر و به غایباناز صحنه و به خبرگیران از واقعه و به جویندگان چراغ، معرفى کنند.
صحنهغدیر، پایان نیافته است.
هنوز هم دیدگان تاریخ، در عصر حاضر، در قارههاى دوردست، در جنوبىترین کشورآفریقا، در شرقىترین منطقه خاور دور، در مرکزىترین بخش اروپا و آمریکا، در پىآشنایى با «خورشید»ى هستند که اگر بتابد، خانهها را، دلها را، شهرها را، اندیشهها را، قلمرو قلم و شعر را، پهنه ادبیات و هنر را، گستره عقیدهها وباورها را «روشن» مىسازد. و از «نور»، چه انتظارى است، جز درخشیدن و فروغگستردن و گرما بخشیدن؟! در غدیر، دستى که فرا رفت، دستخدا بود، زبانى که «علىمولاه» را سرود، زبان خدا بود، دستى هم که به عنوان «مولى» بالا رفت و همگاندیدند، دستخدا بود، «على»، راه و صراط بود، چراغ و مشعل بود، خط سیر و مسیربود، «غدیر»، راهى بود که روندگان را به «على» مىرساند.
و ... «على» هم، صراطى بود که رهپویان را به «خدا» مىرساند.
«غدیر»، چشمهاى زلال بود که در طول چهارده قرن، هزاران هزار کام تشنه را ازکوثر معارف ناب، سیراب ساخت. و این چشمه، هنوز هم سارى و جارى است.
«غدیر»، چراغى بر اوج بود، که در قرنهاى متمادى تاریخ بشرى، گمگشتگانبسیارى را از وادیهاى خوف و خطر و بیراهههاى تاریکى و ضلالت، به «مقصد»راهنمایى کرد. و این چراغ، همچنان فروزان و نورافشان و راهنماست.
«غدیر»، تکیهگاهى بود که شیعه را در عصر محکومیت و مظلومیت دیرپاى خویش،پناه بود و حجت و برهان. و این تکیهگاه، هنوز هم به استوارى گذشته، پابرجاست ومحکمترین حجتها را دارد.
«غدیر»، متنى بود، روشن و بىابهام، گویا و صریح، که خیلىها کوشیدند حواشىتاویل و تفسیرهاى دور از واقعیتبراى آن ترسیم کنند. و این متن، هنوز هم براىآنان که بىحواشى به آن بنگرند، صریح و گویاست.
«غدیر»، میوهاى شیرین در بوستان رسالتبود، که تداوم «خط نبوت» را در شکل«امامت»، به شیرینترین صورت ترسیم مىکرد. و هنوز هم این میوه شیرین، زینتبخشبوستان محمدى است و بدون آن، «باغ رسالت» بىثمر است «و ان لم تفعل فما بلغترسالته ...».
«غدیر»، میثاقى بود میان صاحبان باور و عقیده به خدا و رسول، که وفادارى بهآن، شاهد صدق ایمان بوده است. و این عهد و پیمان، هنوز هم «وفا» مىطلبد ودستان بیعتگر را به «صدق» فرا مىخواند، و همه ساله، این عید فرخنده موعدىبراى تجدید آن عهد و تحکیم آن میثاق با خدا و رسول است.
«غدیر»، اگر چه برکهاى در بیابان بود، ولى هفت دریا به وسعت تاریخ و زمانبود که موجش «ازل» تا «ابد» را فرا گرفت و اگر خاکیان، برخى چشم دیدن آنموج ابدى را نداشتند، افلاکیان به تکریم آن به یکدیگر تهنیت مىگفتند.
«غدیر»، سفینه نجاتى بود که گرفتاران موج جهالت و حیرت ضلالت را به ساحل امنایمان مىرساند. این سفینه، هنوز هم سرنشین مىطلبد و امواج فتنه و فریب، هنوز همدر پى دور ساختن اندیشهها از این ساحلاند.
«غدیر»، روشنترین چراغ بود، بر بالاترین بام خانههاى تاریخ، تا ... مردم«اهل بیت» را بشناسند و به «خانه»اى رهنمون شوند که افراد آن در دامان«وحى» بزرگ شدند و «آیات خدا» در آن خانه فرود آمد و جبرئیل امین، مانوسآن بیت و اهل بیتبود.
اگر انسانیت امروز، مىخواهد به آن «خانه» راه یابد، خانهاى که همه چیز درآنجاست، و همه کلیدهاى گشاینده همه قفلها و درهاى بسته در دست صاحبان و ساکنانآن خانه است.
باید به این چراغ نگاه کند، تا راه را بشناسد.
آرى ... «چراغ غدیر، بر بام بلند تاریخ».
منبع:جواد محدثی
امروز وهّابیون به دو شاخه تقسیم شده اند:
1ـ سلفى هاى متعصّب و تندرو که همه
مسلمین جهان،
جز خود را تکفیر کرده و مشرک مى شمارند و خون و اموال آنان را مباح مى دانند; جمود در اندیشه و خشونت در
سخن و عمل از بارزترین ویژگى هاى آنهاست. از بحث هاى منطقى و عقلى
گریزانند، در افغانستان، عراق، پاکستان و حتّى در زادگاه خود (عربستان) آن قدر خشونت
آفریدند که تمام دنیا از آن ها بیزار شدند و ترسیم بسیار زشتى از اسلام در
جهان ارائه کردند که براى زدودن
آثار آن باید سال ها تلاش کرد.
آن ها به پایان عمر خود نزدیک شده اند،
و به زودى صحنه ها را ترک مى گویند.
2ـ وهّابى هاى معتدل و روشنفکر که اهل
منطق و گفتمان
و «حوار» هستند، به افکار سایر اندیشمندان احترام مى گذارند و با دیگر مسلمانان به گفتگوى دوستانه مى نشینند.
نه فرمان قتل
کسى را صادر مى کنند، نه مسلمانى را مشرک و کافر مى شمرند، و نه حکم به
اباحه اموال و اَعراض مى دهند و روز به روز طرفداران بیش ترى پیدا مى کنند.
واین طلیعه مبارکى است براى جهان
اسلام که آثارش
در کتابهایى که اخیراً در حجاز منتشر شده و در جراید و مناظره هاى تلویزیونى آنجا مشاهده مى شود.
شرح مستند این مطالب را در کتابى که در دست
دارید مطالعه مى فرمایید.
60% بیمار روانی!!!
به نقل از "خبرگزاری فرانسه" از "کابل"، "ثریا دلیل"، قائم مقام وزیر بهداشت عمومی افغانستان طی مراسمی در کابل، پایتخت افغانستان به مناسبت روزجهانی بهداشت روانی گفت: با ابتلای بیش از 60درصد مردم افغانستان به مشکلات روحی و روانی، این امر به صورت مساله ی عمده یی درآمده است.
وی گفت: فقر بیش از حد، ناامنی، خشونت و تفاوت های جنسیتی از عوامل عمده ی تشدید ناراحتی های روحی و روانی در افغانستان است.
خانم دلیل گفت: فقر بیش از حد، ناامنی، خشونت و تفاوت های جنسیتی از عوامل عمده ی تشدید ناراحتی های روحی و روانی در افغانستان است.
براساس این گزارش، در افغانستان، کشوری که چندین دهه درگیر جنگ و تهاجم بوده و میزان بیسوادی درآن بیش از 70درصد است، زنان و کودکان بیشتر در معرض خطر فشارهای روحی و روانی قراردارند و به خاطر تعداد اندک متخصصان بهداشت روانی دراین کشور، مداوای مشکلات روحی نیز بسیار دشوار است.
پیتر گراف، نماینده ی سازمان بهداشت جهانی در افغانستان نیز گفت: درافغانستان فقط 200 تختخواب برای خدمات روانپزشکی و تنها دو روانشناس برای کل جمعیت این کشور وجود دارد.[1]
عوامل ایجاد بیماری روانی در افغانستان
1- طالبان جنگ و خشونت؛ پیروان بن لادن، ملاعمر و حکمتیار
طالبان و ادامه دهندگان جنگ و خشونت، یکی از مهم ترین عوامل ایجاد نا امنی و خشونت در کشور بوده و تقریبا تمامی تفنگداران آنان دچار مشکل روانی بوده و از هیچ چیزی به اندازه «کشتن» ، «سر بریدن» و «انتحار» لذت نمی برند، ملا عمر و ملاهای دیگر طالبان و نیز حکمتیار جنگ را برای این انتخاب کرده اند که با نبود جنگ، هیج گونه شغل و کاری برای شان در افغانستان یافت نمی شود، چون کارهای شاقه بدنی که طبقه کارگر انجام میدهند را دون شأن دانسته و از آنجای که شایستگی علمی و تخصص فنی ندارند، اگر جنگ نباشد بیکار میمانند، لذا شغل شریف کشتن و زدن!!! را اختیار نموده اند.
راه حل: دولت افغانستان باید یک سلسله شغل های تشریفاتی، که نیاز به دانش و تخصص نداشته باشد را برای «سران جنگ» اختصاص دهند؛ و نام آن را «وزارت تأمین طالبان» یا «وزارت رفاه ویژه طالبان» یا هر چیزی مناسب دیگر بگذارند، با ایجاد کردن خوابگاه های 24 ساعته و پرداخت دستمزد بالا؛ برای هر نفر از سران طالب ها، ماهیانه ده هزار دالر، تا امنیت و صلح در کشور برقرار شود و وقتی فرهنگ خشونت طلبی کم رنگ شد و افراد عادی طالبان، لذت صلح، امنیت و عدالت اجتماعی را چشیدند، و به زندگی عادی آدمی خو کردند، وزارت طالبان را شایسته سالار ساخته و از آنان کار بخواهند!
2- فقر و بیکاری روز افزون
اکثریت مطلق مردم ما فقیر و بیکار اند، و ایجاد شغل و توسعه اقتصادی بدون امنیت امکان پذیر نیست، لذا این عامل هم به عامل اول بر میگردد!
راه حل:برای از بین بردن خشونت و جنگ، باید فرهنگ صلح طلبی را ترویج کرد و از قرآن کریم «آیات صلح» و جزوات قرآنی از جمله تفسیر سوره حجرات را به زبان پشتو ترجمه، چاپ و تکثیر نمود و در سطح وسیع در بین مردم عادی توزیع کرد، تا مردم عادی پشتون بدانند که طالبان تنها آیات جهاد را بر مردم می خوانند و آیات صلح «برادری» برابری و «عدالت اجتماعی» را سانسور می کنند، وقتی مردم دیدند که دین اسلام دین صلح و رحمت است نه خشونت، خود به خود از جنگ نفرت پیدا می کنند.
3- واسکت پوشان انتحاری:
مردم در بازارها و خیابان های شهر، به زندگی داد و ستد مشغول اند، و هنگامی که فرد طالب مانند را می بینند، دچار ترس و وحشت میشوند که مبادا دکمه واسکت را فشار داده و همه را به هوا بفرستد!
متأسفانه این وضعیت انتحاری ضربه روانی بزرگی برای قوم شریف پشتون، به خصوص ملاهای عادل پشتون نیز داشته است، وقتی فرد آبرومند و با حیثیت پشتون، میبیند که مردم از او میترسند و از اطرافش فرار میکند، شرمنده میشود و با خود می گوید: من گرگ درنده نیستم، چرا مردم از من فرار می کند؟ من هم انسان هستم و دلسوز وطن و عاشق تمام مردم افغانستان؟ من هزاره ها، تاجیک ها، ازبک ها و دیگران را به اندازه قوم پشتون دوست دارم و معتقدم که همه انسانند و از حقوق برابر و برادروار برخوردار اند، پس چرا مردم از ترس این که من واسکت انفجاری نداشته باشم فرار می کنند؟
زنده باد پشتون های با انصاف که افغانستان را خانه مشترک همه اقوام ساکن دانسته و معتقد به برادری و برابری عدالت اجتماعی هستند!
نابود باد فاشیستان و تمامیت خواهان؛ طالبان جنگ و خشونت! قاتلان مردم افغانستان!
به گزارش ایرنا به نقل از "خبرگزاری فرانسه" از "کابل"، "ثریا دلیل"، قائم مقام وزیر بهداشت عمومی افغانستان طی مراسمی در کابل، پایتخت افغانستان به مناسبت روزجهانی بهداشت روانی گفت: با ابتلای بیش از 60درصد مردم افغانستان به مشکلات روحی و روانی، این امر به صورت مساله ی عمده یی درآمده است.
به گفته این مقام افغان، این مساله در آن بخش از کشور افغانستان که کارکنان بخش بهداشت به دلیل بروز درگیری ها قادر به ارایه ی خدمات اولیه برای مردم نیستند، بیشتر به چشم می خورد.
خانم دلیل گفت: فقر بیش از حد، ناامنی، خشونت و تفاوت های جنسیتی از عوامل عمده ی تشدید ناراحتی های روحی و روانی در افغانستان است.
براساس این گزارش، در افغانستان، کشوری که چندین دهه درگیر جنگ و تهاجم بوده و میزان بیسوادی درآن بیش از 70درصد است، زنان و کودکان بیشتر در معرض خطر فشارهای روحی و روانی قراردارند و به خاطر تعداد اندک متخصصان بهداشت روانی دراین کشور، مداوای مشکلات روحی نیز بسیار دشوار است.
پیتر گراف، نماینده ی سازمان بهداشت جهانی در افغانستان نیز گفت: درافغانستان فقط 200 تختخواب برای خدمات روانپزشکی و تنها دو روانشناس برای کل جمعیت این کشور وجود دارد.
منبع: http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100887995886
http://cheraghdaily.af/spip.php?article1885
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ هویتگرایی (قسمت اول)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ انتخاب (قسمت دوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ عملیات انتحاری (قسمت سوم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ افغانستان تغییر (قسمت چهارم)
با طالبان و طالبانیسم چه باید کرد؟ سه راه حل (قسمت پنجم)
صلحطلبی، هدف غاییِ سیاست
طالبانِ قدرت، نشسته بر پوستین استبداد دینی
#نسل کشی هزاره ها - شیعیان در افغانستان!
داعش را امریکا ایجاد کرد
پیامد صلج امریکا و طالبان در قطر
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 48
کل بازدید :652028
پیش به سوی عدالت، صلح و امنیت در افغانستان
غزنی؛ ولایت والی ساز - تجربه تلخ [65]
جایگاه علی علیه السلام درهستی [17]
چه کسی به طالبان پول میدهد؟ [43]
دانلوود نرم افزار اسلامی [19]
چرا همدستی طالبان در روز قدس [20]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [4]
در انتخابات پارلمان به اصلح رای بدهیم [3]
رد مطالب شبکه تقرثه انگیز اهلبیت توسط آیت الله محقق کابلی [21]
نقش علم و دانش در پیشرفت انسان [7]
آمریکا و سیاست دوگانه در افغانستان [6]
عید سعید غدیر بر مسلمین مبارکباد [5]
مسلمانان قربانی فتوای ملا و مفتی! [23]
60% مبتلا به مشکلات روانی و روحی! [5]
دشمنان صلح و امنیت در افغانستان [13]
[آرشیو(28)]
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
پاییز 1388
بهار 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
تابستان 1388
تابستان 89
زمستان 88
بهار 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
زمستان 93
پاییز 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
بهار 96
پاییز 96
زمستان 96
نوشته های پیشین وبلاگ
بدنبال آرامش
مجله مینه - پشتو
شورای جهانی هزاره
پایگاههای اطلاع رسانی مراجع تقلید
آیت الله محقق کابلی
زبان انگلیسی یاد بگیریم
علیجان زاهدی غزنوی
کودکان افغان عکس و تصویر
سلامت روان فرزندان
نسیم رهایی / ککرک غزنی / محمدی
آیت الله محقق کابلی
حزب وحدت
سایت شهید مزاری
سایت دانشگاه کاتب هزاره
سایت آیت الله محسنی
سایت ریاست جمهوری افغانستان
تاجیک مدیا
متن کامل قرآن کریم - دانلود
موسیقی افغانی برای وبلاگ
کشتار شیعیان در کراچی یا در هر کجای دیگر تاکی و تا چند!؟
مجمع علمی فرهنگی نور
سایت امام هادی- آیت اله محقق غزنوی
وبلاگ پشتو -جامعه روحانیت پشتونهای شیعه
سایت موسوی لاری - دانلوود کتاب
جمهوری سکوت
معلم عزیز رویش - مدیر لیسه معرفت غرب کابل
پیوندهای فرهنگی مذهبی
شریف حبیبی
از غزنی / واسع هیله من
آلبوم عکس و تصویر این وبلاگ
سایت جنبش ملی افغانستان
اندیشه مثبت
افغانستان پس از جنگ
تاجیک مدیا
سادات افغانستان
وبلاگ حقوقی صارم
لینکستان وبلاگهای افغانستانی
سایت گشایش
سایت غرجستان
سایت طلوع فجر
آموزش زبان انگلیسی
هفته نامه نىای غؤنه
غرجستان
تاجیک مدیا
قلم بیقرار
خبرنامه علودانی
هزاره پیوند
خبرهای تازه از علودانی
وطندار
کودکان وطن
خوات معاصر
خوات آنلاین
روزنه امید
برگ سبز - محمد رحمتی
ناهور - خوات
رو به فردا
درد دلهای یک باچه مهاجر
محمد شفق خواتی
استاد علیزاده مالستانی
مدرسه محمدیه غزنی
مردم مالستان
وحدت نیوز
نگاه فردا
سروش صبا
هم صنفی
در رثای بابه مزاری
مجله اخوت
هزاره پیوند
حزب وحدت
صادقی نیلی
هیله من غزنوی
علودانی
مشفق
بشیر احمدی
خوات آنلاین
قلم بیقرار
کودکان افغانستان
جامعه اسلامی علودانی
محمد صابری شملتو
جامعه نو شوکت علی محمدی
جمهوری سکوت
ابرار
دورتر از چشم اقیانوس
شریف سعیدی
نقش والدین در سلامن روان فرزندان
وحدت نیوز
مدرسه علمیه محمدیه
خوات معاصر
خوات آنلاین
حوات زیبا
خوات دانلود
رو به فردا